این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
احمد بن سید زین العابدین علوی عاملی
اطلاعات فردی و علمی | |
---|---|
نام کامل | نظام الدین احمد علوی عاملی |
زادروز | اواخر قرن دهم هجری |
تاریخ وفات | بین سال های ۱۰۵۴ تا ۱۰۶۰ قمری |
مدفن | تخت فولاد، تکیه آقا سید رضی الدین شیرازی |
اساتید | امیر محمد باقر داماد، شیخ بهاء الدین عاملی، و.. |
آثار | حواشى بر کافى، حواشى بر شرح هدایه میبدى، رساله در اصول اعتقادات، و... |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
اجتماعی | نویسنده، حکیم، فیلسوف، و... |
نظام الدّین احمد علوی عاملی عالم فاضل، فقیه متکلّم، حکیم و فیلسوف محقّق در قرن یازدهم قمری است. وی جدّ خاندان میردامادی اصفهان، سِدِه، تهران، نجف آباد و مشهد مقدّس است.[۱] بیشتر آثار او در فلسفه و مباحث کلامی است و به شیوه استادش میرداماد و با گرایش به عرفان نگاشته شده است.
زندگینامه
ولادت
او در اواخر قرن دهم هجری متولّد شده است.
خاندان
نسب کامل او بنا بر آنچه که در «جامع الأنساب» آمده چنین است:
احمد بن زین العابدین بن عبدالله بن محمد بن صالح بن جعفر بن أحمد بن حمزه بن قاسم بن حسین بن ابى احمد عبد الله المشهدى بن محمد بن على بن حسین بن محمد الطبان بن حسین بن ابى على أحمد بن محمد بن عریزى بن حسین بن ابى جعفر محمد بن على بن حسین الطواف بن ابى الحسن على الخارص بن محمد الدیباج بن الامام جعفرالصادق(ع).[۲]
پدر ش، سید زین العابدین از علماى بزرگ امامیه و مقیم جبل عامل بود و در محضر محقق کرکى (م: 940) درس خوانده بود که پس از چندى مفتخر به دامادی وی گردیده است.
احمد علوی علاوه بر این که خاله زاده امیر محمد باقر استرآبادى - مشهور به میرداماد- است، مفتخر به دامادی استاد نیز بوده است.
اساتید
اساتید وی بدین قرارند:
- امیر محمد باقر داماد- مشهور به میرداماد، از نوادگان محقق کرکى: وی اکثر علوم را از او فرا گرفت. چنانکه اجازه میرداماد به او حاکى از فراگیرى معقول و منقول به نزد صاحب اجازه بوده است. همچون قواعد علامه، شفاء بوعلى و... . صاحب ترجمه تا آخر عمر به آراء استاد وفادار بود و به شرح بعضى از کتب او پرداخته است.[۳]
- شیخ بهاء الدین عاملى مشتهر به «شیخ بهایى»:وی به نزد این استاد، علوم منقول را کسب کرده و از او اجازه اى گرفته است. و لکن پس از چندى کتابى به نام« النفخات اللاهوتیة فى العثرات البهائیة» نگاشته و در آن آراء اختلافى خود و استاد را تبیین نموده است و عدهای همین را سبب عدم شهرت وى دانسته اند.[۴]
جایگاه
جایگاه علمی
او در اصفهان به تحصیل پرداخته و مفتخر به دریافت اجازه گردیده است. از سیاق اجازه هاى او چنین فهمیده مى شود که مؤلف آنها را در زمان تحصیل و بدو کار خود حیازت نموده است. از نظامالدین احمد، چهار اجازه در دست مى باشد. علامه مجلسى در بخش اجازات «بحار الأنوار» دو اجازه از میرداماد و یک اجازه از شیخ بهایی را به طور کامل نقل نموده است.[۵]
تعدادى از تراجم او را به فضل و علم و زهد و تحقیق ستوده اند؛ ولکن اطلاعى از خصوصیات احوال او نداده اند. القابى که براى وى در کتب موجود است عبارتند از : «احمدالمحققین»، «احمدالمجتهدین»، «احمدالفضلاء و المحققین» و «سیدالمحققین».
وی مهمترین وارث فکری میرداماد است که کرسی درس استادش بدو رسیده و از این رو یکی از ارکان مهم فکر فلسفی مکتب اصفهان است که تداوم حکمت یمانی میرداماد وامدار اوست.
وی افزون بر جامعیت در تمام علوم عصری به واسطه آشنایی با دیانت یهود و مسیحیت و بظاهر آشنایی با زبان عبری، در آن زمان نقش بسیار بنیادینی را در مواجهه با این ادیان داشته است؛ تا بدان جا که چهار اثر خود را بدین مهم اختصاص داده است که در این میان «مصقل صفا» عملاً در نقد آراء ژروم گزاویه است و «لوامع ربانی» در رد نگاشته پیترو دلاواله است.[۶]
آثار
وی بیش از پنجاه جلد کتاب و رساله تألیف نموده که از آن جمله است:
- « اظهار الحق و معیار الصدق»: در بیان احوال ابومسلم خراسانى؛ این رساله را به ظاهر مؤلف در تأیید کتاب امیر سید لوحى نگاشته که میرلوحى در آن به هجو ابومسلم خراسانى و حلاج پرداخته است. و لکن مردم بر او شوریدند و او این رساله را به دفاع از او نوشت.
- «بیان الحق و تبیان الصدق»: در احکام وقف.
- «تعلیقه بر حاشیه خفرى بر شرح جدید تجرید قوشجى».
- «تعلیقه بر حاشیه دوانى بر تهذیب» .
- «تعلیقه بر حاشیه میر سید شریف بر شرح عقائد عضدى».
- «ثقوب الشهاب فى رجم المرتاب»: در رد صوفیه.
- «جواب سؤالات خواجه نصیر از شمس الدین خسروشاهى» که به خواهش محمد صالح گرامى نوشته است.
- « حظیرة الانس من ارکان کتاب ریاض القدس»: شرح مختصر تجرید است، نگاشته سال 1037ق.
- «حواشى بر شرح هدایه میبدى».
- «حواشى بر کافى» .
- «حواشى بر من لا یحضره الفقیه» .
- «خطفات القدس»: مقالاتى است حکمى، پیرامون مسأله علم و مباحث نفس در إلهیات و طبیعیات. نام آن در کتاب ریاض القدس آمده است .
- «رساله در اصول اعتقادات».
- «رساله در اقوال دابة الارض».
- «رساله در تقدم نماز زیارت از بعید».
- «رساله در دفاع از مصقل صفا».
- «رساله در سیادت شریف»: ظاهراً به تبعیت از استاد خود- میرداماد- بر اساس رساله او موسوم به اثبات السیادة من الام» نگاشته است .
- «رساله در طینت».
- «رساله در نجاست خمر» که ردى بر رأى ملا محمدامین استرآبادى است و در سال 1034 نگاشته است.
- «رساله در نسب معاویه».
- «رساله در وقف کفران»: گفتارى کوتاه در مبحث وقف در علم تجوید.
- «روضة المتقین»: شرحى بر مقصد پنجم و ششم تجرید که در مبحث امامت و معاد است و بعد از کتاب ریاض القدس نگاشته شده است.
- «ریاض القدس»: شرحى عربى و مبسوط بر تجرید و آراء قوشجى و خفرى است که به سال 1028 نگاشته شده است و خلاصه آن همان کتاب «حظیرة الانس» است.
- «شرح اثنى عشریة شیخ بهائى».
- «شرح اشعار اول جذوات «عینان عینان لم یکتبهما قلم ...» .
- «شرح ایماضات میرداماد»: در مسأله حدوث.
- «شرح برهان شفاء» .
- « شرح قاطیغوریاس شفاء».
- «شرح قبسات».
- « شهاب المؤمنین فى رجم الشیاطین المبتدعین» رد صوفیه.
- «صواعق رحمان»: رد یهود پیرامون تحریف تورات و زبور.
- «عروة الوثقى یا مفتاح الشفاء»: شرح إلهیات شفاء ساخته 1036.
- «عقدالجواهر المتعلقة بکتاب التجریدالزاخر»: شرح قسمت جواهر و اعراض تجریدالاعتقاد.
- «کحل الأبصار»: شرح اشارات.
- «کشف الحقائق»: در شرح تقویم الایمان مؤلف دو شرح بر رساله استاد نگاشته است؛ اولین مرتبه شرح خود را در سال 1026 ساخته و مرتبه دوم دیباجه شرح اول را عوض نموده و از شرح اول تقریرى جدید نموده است.
- « لطایف غیبیه»: در تفسیر آیات العقائد که در نوع خود بى نظیر است.
- «لغز لوامع ربانى» در مباحث عددى.
- «لمعات ملکوتیة»: در رد نصارا و تحلیل کلمات غامضة انجیل .
- «لوامع ربانى»: در تحریف انجیل .
- « مصابیح القدس و قنادیل الانس»: به نام تعلیقه قدسیة نیز خوانده شده است. به ظاهر شرح اولى مؤلف است بر کتاب تجرید که آراء خفرى، قوشجى و دوانى را به طور مشروح مورد بررسى قرار داده است و به مباحث نبوت و بقیه آن نپرداخته است. این شرح به سال 1011 پایان پذیرفته است.
- «مصقل صفا» در تجلیه آینه حق نما، گفتاری در نقد مسیحیان .
- «المعارف الالهیة»: شرح حدیث «مَن عرف نفسَهُ فقد عرفَ ربه» .
- «معراج العارفین»: شرح منهاج السالکین بحرانى، در مباحث کلامى و مختصرى از فقه .
- «مناهج الأخیار» شرح استبصار به نام عنایات الأخبار نیز خوانده شده است.
- «منهاج الصحة»: گفتارى فارسى در شطرى از اصول اعتقادات و بخشى مشبع در احکام نماز .
- «منهاج صفوى»: درباره فضایل سادات، نگاشته سال 1013 .
- «النفخات اللاهوتیة فى العثرات البهائیة»: پیرامون ایرادات وارده بر شیخ بهایى.[۷]
وفات
سال دقیق وفات او معلوم نیست؛ ولی در بین سال های 1054 تا 1060ق وفات او اتّفاق افتاده است[۸] و ظاهراً مستند این گفتار بیان ملا مطهر بن محمد المقدادى است که در رساله «رد الصوفیة» از سید نام برده و طلب مغفرت بر او نموده است؛ با توجه به این که نگارش این رساله به سال 1060ق است.
ولی با توجه به آنچه که در پشت کتاب خطی« کحل الابصار»، کتابخانه مرعشی آمده است، تاریخ وفات در سال 1063ق است. جای دفن او را در تخت فولاد، تکیه آقا سیّدرضی الدّین شیرازی دانسته اند[۹]که داراى صورت قبر مشخصى نیست.
پانویس
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج1، صص414-413.
- ↑ روضاتی، فهرست کتب خطی کتابخانه های اصفهان، ج1، ص158.
- ↑ افندی، ریاض العلماء، ج1، ش54.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ج9، ص408.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج106، صص157-152.
- ↑ علوی عاملی، مقدمه مصقل الصفا، صص59-52.
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج3، صص248-244.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ج8، ص198؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص122.
- ↑ مهدوی، رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص94؛ مدرس، حکیم استرآباد میرداماد، صص54 - 115؛ آقابزرگ تهرانی، الذّریعه، ج3، ص179؛ ج7، صص 96-92؛ ج1، صص160-159؛ ج11، صص91 - 21، صص333 - 130؛ ج22، ص243؛ ج18، صص29 - 366؛ معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج4، صص1195-1194؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص244 -243.
منابع
- مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1392.