این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
احمد کفعمی
اطلاعات فردی و علمی | |
---|---|
نام کامل | شیخ احمد کفعمی لادانی |
زادروز | ۱۲۸۱شمسی |
تاریخ وفات | ۱۳۶۱شمسی |
مدفن | تخت فولاد، تکیه زند کرمانی |
اساتید | شیخ محمد کفعمی لادانی |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | فعال سیاسی |
شیخ احمد کفعمی لادانی(۱۲۸۶ش-۱۳۶۱ش)، فرزند شیخ محمد، از مبارزان سیاسی بود که در زمان رژیم پهلوی اول، عمامه از سر وی برداشته شد.
زندگینامه
ولادت
وی در سال 1286ش در محله لادان به دنیا آمد.
خاندان
پدرش، از علما و وعاظ منطقه ماربین اصفهان بوده است. از احمد کفعمی 4 فرزند پسر و 2 فرزند دختر باقی مانده است.
تحصیلات
او تحصیلات ابتدایی را نزد پدر آموخت. سپس به حوزه علمیه رفت و دروس حوزوی را فرا گرفت.[۱]
جایگاه
جایگاه اجتماعی
بعد از مشغول شدن در کارخانه، وی رابطه خود را با حوزه قطع نکرد و با طلاب و روحانیون مراوده داشت و با آیت الله سید محمدرضا خراسانی، رئیس حوزه علمیه اصفهان ارتباط نزدیکی داشت. سید محمدرضا خراسانی در هنگام مناظره با بهائیت، از شیخ احمد به دلیل اینکه از معلومات و قدرت بیان خوبی برخوردار بود، استفاده مینمود.[۲] همچنین با ملا هاشم جنتی و آیت الله شیخ اسدالله جوادی رفت و آمد داشت.[۳] او با دکتر علی شریعتی مراوده داشت و برای افکار و آثار او اهمیت قائل بود.
احمد کفعمی زندگی محقرانه ای داشت که بعداً با وامی که از اتحادیه کارگری گرفت و کمک برخی از کارگران توانست برای خود خانه ای تهیه کند.[۴] وی پس از دوران بازنشستگی در داروخانه بوعلی سینا به عنوان صندوقدار مشغول به کار شد.[۵] وی مورد احترام مردم و خوش مشرب و شوخ بود. هر کسی مشکلی داشت، سعی میکرد در حد توان او را یاری کند.
جایگاه سیاسی
در زمان رژیم پهلوی اول و سخت گیری نسبت به روحانیون، عمامه از سر وی برداشته شد و بعد از آن مجبور شد که در کارخانه ها کارگری کند.[۶] وی به عنوان کارگر به سال ۱۳۱۰ش وارد کارخانه زاینده رود شد.[۷] او از جرأت و جسارت و قدرت بیان خوبی برخوردار بود و نسبت به رژیم پهلوی نیز دلخوش نبود. در کارخانه که مشغول کار بود، با چند نفر از زندانیان سیاسی آزاد شده و روشنفکرانی که با حزب توده ایران مرتبط شده بودند، ارتباط برقرار کرده و در اصفهان شروع به فعالیت کرد. در اواسط زمستان ۱۳۲۰، هسته اولیه تشکیلات حزب توده در اصفهان به وسیله محرم على شمیده (تبعیدی سیاسی)، تقی فداکار (وکيل دادگستری)، نعمت الله بهرامپور، احمد کفعمی، عبدالحسین بزرگزاده و ژرژ استپانیان (دندانساز) تشکیل شد. آنان تا ۲۲ خرداد ۱۳۲۱ که کمیتهی اصفهان تشکیل حزب توده را رسما اعلام کردند، مخفیانه به تبلیغ و ترویج مرامنامه و هدفهای حزب توده مشغول بودند. یکی از اصلی ترین فعالیتهای آنان، سازماندهی و متشکل کردن کارگران بود.[۸]
در همین زمان اولین اعتصابات در اصفهان از کارخانه زاینده رود آغاز شد و در تابستان ۱۳۲۱ حزب توده، دفتر ایالتی در اصفهان تأسیس کرد و تقی فداکار و چند نفر دیگر، دفتر اتحادیه کارگران را تأسیس کردند و چند نفر از کارگران از جمله احمد کفعمی نیز به عنوان نماینده کارگران انتخاب شدند. شیخ احمد، مسؤول اتحادیه کارگران واقع در خیابان طالقانی بود. او با تک تک کارگران بافنده تماس میگرفت و در مورد لزوم فعالیت برای احقاق حق و تشکیل یک اتحادیه کارگری صحبت میکرد. کم کم وقتی تعداد این افراد رو به فزون گذاشت، صحبتها هم علنی شد و هنگامی که زمان استراحت کارگران در موقع نهار می شد، آنها را جمع می کرد و برای آنها صحبت میکرد که چگونه باید احقاق حق کرد. وی چند بار هم با مدیران کارخانه ها برای دستمزد آنها صحبت کرد ولی موافقتی نشد.
تقی فداکار از کارگران خواست که چهار نفر نماینده انتخاب کنند که احمد کفعمی یکی از آنها بود و بتدریج کارگران سایر کارخانه ها هم اتحادیه های کارخانه ای تشکیل دادند و شورای متحده از این نمایندگان تشکیل شد.[۹] نمایندگان در کارخانه ها دفتر ایجاد کردند و تمام روز به رتق و فتق امور کارگران می پرداختند.[۱۰] از فعالیتهای او در این زمان اضافه نمودن سهمیه نان کارگران و بیمه آنها را می توان اشاره کرد. وی در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش از طرفداران آیت الله کاشانی و دکتر محمد مصدق بود.[۱۱]
احمد کفعمی همانند دیگر فعالان کارگری، جذب تشکیلاتی که به نام اتحادیه کارگران و حزب توده شناخته می شد، گردید و تا اواسط سال ۱۳۲۳ ادامه داشت. هنگامی که تقی فداکار به عنوان نماینده مجلس شناخته شد، اداره اتحادیه کارگران را به هیأت ۷ نفره متشکل از احمد کفعمی، نعمت الله بهرام پور، حسن عمرانی، علی ایازی، کریم تیموری و حسین صرافان داد و با آنکه دو گروه مخالف و موافق حزب توده عادلانه حضور داشتند؛ اما صدری این موازنه را با کمک احمد کفعمی و علی ایازی برهم زد و طرفدار حزب توده را بیرون و یکی از مخالفان حزب را جایگزین کرد.[۱۲] احمد کفعمی همه کارگران کارخانه زاینده رود را جمع کرد و برای آنها سخنرانی کرد و برخلاف همیشه این دفعه او به حزب توده حمله کرد و گفت ما میخواهیم از حزب توده جدا شویم و یک اتحادية كاملاً اسلامی ایجاد کنیم. از این رو افرادی که طرفدار حزب توده بودند، او را متهم به زد و بند با کارخانه داران کردند.[۱۳] وی می گفت:
« دوستان کارگر، ما به این علت به حزب توده روی آوردیم که فکر میکردیم سران این حزب ملی و مسلمان هستند، ولی الان میبینیم که آنان به جای منافع ملت ایران، سنگ منافع روسها را به سینه می زنند و می گویند نفت شمال را بدهید به روسها، بنابراین از امروز راه ما از حزب توده جداست».[۱۴]
بعداً بر اثر اختلافاتی که بین نمایندگان اتحادیه کارگران ایجاد شد، چند نفر از افراد مؤثر اتحادیه از آن جدا شدند و اتحادیه دیگری به نام اتحادیه کارگران و پیشه وران و دهقانان تشکیل شد. از مؤثرترین افرادی که از اتحادیه سابق جدا و به اتحادیه جدید پیوستند، میتوان به شمس صدری، امیر کیوان، حسین صرافان و احمد کفعمی اشاره کرد.[۱۵] اولین جلسه رسمی اتحادیه کارگران با حضور حسین صرافان، احمد کفعمی، امیر کیوان و شمس صدری تشکیل شد که در این جلسه کفعمی و صرافان سخنرانی نمودند و مقرر شد که تابلویی تهیه کنند که بر روی آن شورای مرکزی اتحادیه های کارگران و پیشه وران و دهقانان نوشته شود و بالای آن آیه «نصر من الله و فتح قریب» منقوش گردد.[۱۶] حزب توده با بازگشتن تقی فداکار دوباره فعال شد و در این زمینه بسیاری از افراد قبل مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، ولی در سال ۱۳۲۵ نهضت آنها شکست خورد و دوباره احمد کفعمی به صحنه بازگشت.[۱۷] وی به عنوان نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای ملی انتخاب شد که بنا بر مشکلاتی که برای او ایجاد کردند، به مجلس راه نیافت.[۱۸]
وفات
سرانجام شیخ احمد بر اثر عارضه سکته در تاریخ 12 اسفند 1361ش وفات یافت و پیکر او در تخت فولاد و در تکیه زند کرمانی به خاک سپرده شد.[۱۹]
پانویس
- ↑ جان نثاری، مصاحبه با يوسف کفعمی.
- ↑ جان نثاری، مصاحبه با علی کفعمی.
- ↑ جان نثاری، مصاحبه با شیخ اسدالله جوادی.
- ↑ جان نثاری، مصاحبه با شمس صدری و علی کفعمی و شیخ اسدالله جوادی.
- ↑ جان نثاری، مصاحبه با علی کفعمی.
- ↑ لاچینی، از وانان تا وین، ج ۱، ص ٢٠٦.
- ↑ جان نثاری، مصاحبه با یوسف کفعمی.
- ↑ خسرو پناه، سرگذشت گریز ناپذیر اتحادیه مستقل کارگران اصفهان، ص۳.
- ↑ لاچینی، از وانان تا وین، ص ۲۰۷.
- ↑ لاچینی، از وانان تا وین، ص۲۰۸.
- ↑ جان نثاری، مصاحبه با علی کفعمی.
- ↑ لاجوردی، اتحادیه های کارگری و خودکامگی در ایران، ص ۲۸۹.
- ↑ لاچینی، از وانان تا وین، ج ۱ ص ۲۳۵.
- ↑ لاچینی، از وانان تا وین، ج ۲، ص ۱۰۰.
- ↑ احمدی، اسنادی از اتحادیه کارگری ۱۳۲۱ - ۱۳۲۲ش، ص 121.
- ↑ صدری، در راه وظیفه، یادداشت های شمس صدری از سال ۱۳۲۱-۱۳۲۵ش، ص ٩٤.
- ↑ لاچینی، از وانان تا وین، ص ٢٤٨.
- ↑ جان نثاری، مصاحبه با علی کفعمی و شیخ اسدالله جوادی.
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج3، صص 545-543.
منبع
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج3، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۹.