این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

محمدباقر فشارکی

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۳۲ توسط Kh1.moghadas (بحث | مشارکت‌ها) (در حال ویرایش)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ملّا محمّد باقر فشارکی(1251ق-1314ق ) فرزند ملّا محمّد جعفر، از علماء بزرگ ، فقهاء ، محدثین، مجتهدین معروف و مدرسین عالی مقام در عهد قاجاریه است.

زندگی‌نامه

ولادت

ملّا محمدباقر فشارکی در سال 1251 ق در اصفهان متولّد گردید.

خاندان

آيت الله ملا محمد باقر فشارکی اصفهانی فرزند ملا محمد جعفر معروف به ملا جعفر دوم و داماد ملا صالح مازندرانی فرزند ملا يوسف فرزند ملا محمد جعفر كوهپايه ای( ملا جعفر اول مدفون در كوهپايه )، از فقها و مدرسان بزرگ اصفهان بود. همسر وی، بيگم جان، دختر آيت الله سيد محمد خوانساری بود. فرزند وی، شيخ محمد مهدی، مشهور به ميرزا آقا از علمای اخيار، داماد علامه ميرزا محمدهاشم چهارسوقی بود. همچنين شيخ محمدعلی نوری فشاركی و ميرزا محمدعلی نجفی، فرزند ميرزا محمد حسن نجفی از دامادهای آيت الله ملا محمد باقر فشارکی بوده اند.

تحصیلات

تحصيل مقدمات و سطوح را در اصفهان گذراند و سپس جهت تکمیل علوم خود به نجف اشرف مهاجرت نمودو از درس علمای عالیقدر آنجا بهره مند گردید.

اساتید

اساتید او در اصفهان عبارتند از:

شاگردان

علامه شيخ آقا بزرگ تهرانی، شاگردان محمدباقر را بالغ بر يكصد نفر از فضلا و طلاب علوم دينی می‌نويسد. فهرست برخی از شاگردان مبرّز او چنين است:

سیره عبادی

او اوّلین کسی است که رسم احیای شب های جمعه در تخت فولاد را گذاشت و در شب های جمعه در مصلای تخت فولاد به قرائت قرآن و نمازو دعای کمیل و توبه و انابه می گذرانید. پس از او مرحوم شیخ مرتضی ریزی و پس از وی، دیگران و از جمله حاج میرزا رضا کلباسی این سنّت سَنیّه را اجرا نمودند. مرحوم فشارکی پس از نماز در مسجد خود، منبر تشریف می‌برد و مردم را با بیانات کافیه و مواعظ شافیه ارشاد می فرمود و الحق منابر او جهت عموم طبقات مفید بود. گفته می شود احيای شبهای جمعه به سبب او در شهر و تخت فولاد رونقی يافت. شب ها را بيشتر جهت عبادت به صحراها و خارج شهر مى رفته است تا بالاخره دچار ضعف قلب می گردد.

جایگاه

جایگاه علمی

وی كه به عنوان صاحب عنوان الكلام و مؤلف آدا ب الشريعه در ميان علمای متأخر مشهور بوده، از جمله فقها و مراجع فتوا و قضات شرعيه بوده است. در مورد حوزه تدريس وی استاد همایی می نويسد:

« حوزه درس مفيدی در فقه و اصول داشت كه فضلای طلاب آنرا می پسنديدند و او را از جهت حُسن تقرير و سليقه و تنقيح مطالب بر اكثر حوزه های معاصرش ترجيح می دادند.»

استاد همایی پس از اقرار به درجه عالی فقاهت و پختگی تقرير و انشاى علامه فشارکی، درباره او می نويسد:

« بزرگترين قضات عدليه فعلی ما از فهم دقايق احكام و نوشته های قضایی او عاجزند تا به انشاء و تقرير آن چه رسد.» (همايي، 1381 ش، ص 149

جایگاه اجتماعی

شهرت او غير از مراتب علمی از دو جنبه بوده است:

نخست، به وسيله منبر و ارشاد مردم با بيانات جذاب و بليغ. در اين زمينه استاد همایی می نويسد:

« در منبر و وعظ مهارت بسزا داشت؛ چنانكه عالم و عامی مجذوب بيانات او می شدند و هر كدام به سهم خود فايده و لذت می بردند. پاره ای از اهل منبر بيانات او را می نوشتند و از حفظ می كردند و در منابر شهر و دهات به خرج می دادند.»

دوم، احياى شب های جمعه و خواندن دعای كميل در مسجد مصلای تخت فولاد اصفهان به هنگام سحر كه با كيفيت خاص و شرح و بسط زياد توأم با حالت بكاء و زاری برگزار می گرديده است و اين كيفيت بعد از او تاكنون در بين مردم در تكايای مختلف ادامه دارد. آيت الله گزی در توصيف وی چنين می نويسد:

« و منبری داشتند برای عوام پر منفعت كه بسياری از آقايان بلوكات و غيرها، بيانات منبری آن ها مأخوذ از اوست. عوام مريدهای آن مرحوم از مطلعين بر اخبار و اصول و فروع و غيرها بوده اند و هستند. درسی هم داشتند خوش ترتيب و با سليقه، جمعی از فضلا از مجلس درس وی برخاستند.»

همچنين جناب می نويسد:

« شاگردان با استعداد خود را زود اجازه می داد و متعذّر می شد به اينكه به سبب داشتن اين اجازه مجبور می شوند به كاركردن و ترقی نمودن و حقيقتاً دارای ملكه اجتهاد شدن. بر حسب اظهار خود وی بالای منبر، عده آن ها بالغ بر چهارصد نفر بوده است. مباحثه طلاب در مجلس درس او همهمه ای داشت كه بسا روزها مجال تقرير به خود او داده نمی شد.»

جایگاه سیاسی

در زندگی آيت الله فشارکی از نكات قابل توجه، جريان تحريم تنباكوست. پس از انعقاد قرارداد تنباكو ميان دولت ايران و كمپانی رژی در 1307 ق، انحصار خريد و فروش توتون و تنباكوی ايران در داخل و خارج از كشور در اختيار كمپانی مزبور قرار گرفت. متعاقب اين قرارداد، كارمندان انگليسی كمپانی به كشور وارد شدند و با حمايت دولت و مأموران حكومتی براي جمع آوری توتون و تنباكو، توهين زيادی به مردم می كردند و آن ها را در تنگنا قرار مى دادند. در اصفهان پس از اين كه به اشاره آقا نجفی اصفهانی، دو نفر از علمای اصفهان فتوای تحريم استعمال توتون و تنباكو را صادر كردند، مباحثی مطرح گرديد كه از جمله علامه فشاركی نيز نظر خاص درباره اين قضيه داشت و سرانجام وی نيز از تحريم كنندگان اين معاهده شد. خلاصه مضمون اين فتوا چنين بود، تحريم استعمال تنباكو، حكم ارتداد طرفداران كمپانی، جلوگيری از ورود كاركنان ايرانی كمپانی به حمام ها و مساجد و استفاده از سقاخانه ها. در نتيجه اين فتوا استفاده از قليان در منازل و مجامع عموم متوقف شد. طلاب قليان ها را شكستند و كاركنان فرنگی كمپانی مورد اهانت و تمسخر مردم كوچه، بازار قرار گرفتند.

آثار و فعالیت ها

آثار

آيت الله فشاركی همواره در كار مطالعه، تحقيق و تحرير بود. حاصل عمر پر بركت و تلاش مستمر او، علاوه بر تربيت شاگردان مبرّز و محقق، به جا گذاشتن رسائل و كتب متعدد در علوم اسلامی بود كه بالغ بر سی جلد است. از جمله تأليفات وی عبارتند از:

« آداب الشریعه» بارها به چاپ رسیده است.

« آداب صلاة اللّیل» که در سال 1347ق چاپ سنگی شده است.

« اسباب الفقر والغناء والمغفره» که در سال 1332ق چاپ سنگی شده است.

« اربعین» یا «چهل حدیث»

« تحفية المسعودیه» در امامت

« تنزیه المؤمنین»

« حواشی بر شرح لمعه»

« حواشی بر فرائد»

« حواشی بر قوانین»

« حواشی بر متاجر»

« ذخیرةالمعاد» که درسال 1332ق به همراه «اسباب الفقر و الغنا» به چاپ رسیده است.

« رساله در تداخل اسباب»

« رساله در خیار غبن»

« رساله در حیض»

« رساله در رضاع»

. « رساله شرط»

« رساله در شهرت»

« رساله در صحّت عبادت جاهل»

« رساله در طهارت»

« رساله در عدم جواز حقّ الرّجوع»

« رساله در عدم لزوم تقلید اعلم»

« رساله در غنا»

« رساله در قرعه»

« رساله در منجزات مریض»

« رساله در معرفت اسامی چهارده معصوم(ع)»

« رساله در اموری که سبب طول عمر و حفظ از امراض می شود»

« رساله عملیه»

« عشریه»

.« عنوان الکلام» در اعمال ماه رجب، شعبان و رمضان بارها به چاپ رسیده است.

« سرمایه نجات در اصول دین» و موجود در کتابخانه عمومی اصفهان[۱]

« آداب نماز شب»

فعالیت ها

وی پس از اتمام تحصیلات در نجف به اصفهان مراجعت نمود و در محله چهارسوق كوچک ساكن گرديد. او در مسجد محلّه نو و مسجد قطبیه به اقامه جماعت و تدریس درس خارج در مسجد نو بازار پرداخت و جمعی کثیر از فضلاء به درس او حاضر می شدند.

وفات

سرانجام وی پس از 64 سال عمر در شب یکشنبه 28 رجب 1314ق وفات یافت و در بقعه آقا حسین خوانساری در تخت فولاد مدفون گردید.[۲]

پانویس

  1. رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 92-90؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 318 و 319؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص 314 و 315؛ الاصفهان (رجال و مشاهیر)، صص 415 و 416؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص108؛ تاریخ اصفهان (تکایا و مقابر)، صص 169-167؛ فوائد الرضویه، ج1، ص404؛ نقباء البشر، ج1، ص200؛ المآثر و الآثار یا چهل سال تاریخ ایران، ج1، ص249؛ الذریعه، ج1، ص21 و ج2، صص 12 و 184 و 245 و ج3، ص477 و ج4، ص458 و ج5، ص84 و ج11، ص154 و ج15، ص ص 268 و 353 و ج17، ص76؛ فهرستواره کتابهای فارسی، ج6، ص ص 269 و 424 و 455 و 590؛ فهرست کتابخانه عمومی اصفهان، ج1، صص 363 و 364؛ زندگانی آیت اللَّه چهارسوقی، ص59؛ فهرست کتب خطی اصفهان، ج1، ص384.
  2. مهدوی، اعلام اصفهان،ج2،ص74

منبع