این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

سید محسن میر محمد صادقی

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۰۴ توسط Kh1.fatemi (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش تکمیلی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

سید محسن میر محمدصادقی فرزند سیدمحمدباقر حسینی (1265 ق-1328ق)عالم عامل و فقیه کامل، از بزرگان خاندان سادات می باشد.

زندگی نامه

سید محسن در سال 1265 ق اصفهان متولد شد. از هفت سالگی به تحصیل پرداخت و در اندک زمانی آثار نبوغ و هوش و ترقی در او ظاهر گردید. پس از استفاده از محضر علمای اصفهان به اتفاق عموزادگان خود به عتبات عالیات مشرف شد و از محضر اساطین علمی آنجا به استفاده پرداخت.

وی در سال 1284ق به اصفهان مراجعت کرد. مدتی به درس آیه اللّه العظمی حاج شیخ محمدباقر نجفی حاضر شده، و سپس خود به تدریس و اقامه جماعت و ارشاد مردم پرداخت.

اساتید

اساتید ایشان در نجف اشرف و کربلای معلی عبارتند از:

  1. شیخ مرتضی انصاری
  2. شیخ مشکور عرب[۱]
  3. شیخ راضی نجفی [۲]
  4. ملا محمد حسین فاضل اردکانی[۳]
  5. حاج شیخ زین العابدین مازندرانی
  6. آقا میرزا علی نقی طباطبائی حائری [۴]
  7. شیخ محمدباقر نجفی [۵]

فرزندش آیه اللّه سیّد عبداللّه ثقه الاسلام می نویسد:

لسان موعظه او ضرب المثل بود در این مورد سحر بیان داشت. زهد او شهره آفاق بود، با اهل دیوان بلکه مطلق اهل دنیا معاشرت نمی کرد و غالبا انیس و جلیس فقرا بود. از دنیا و مافیها به کلی اعراض داشت و در آخر عمر گوشه انزوا اختیار نموده و مشغول عبادت بود.[۶][۷]

شش نفر از فرزندان او از علما و فضلای اصفهان بوده اند:

1. سید علی نقی ثقه الشریعه

عالم فاضل، از شاگردان آیات عظام: میر محمدهاشم چهار سوقی، آقا سید محمدباقر درچه ای و میر محمدتقی مدرس که پس از انجام تحصیلات به اقامه جماعت و ترویج دین پرداخت و پس از عمری طولانی در سال 1376ق وفات نموده و در تخت فولاد مدفون گردید.[۸]

بر سنگ مزار او این اشعار آمده بود:

سمی امام دهم آن فقیدکه از دانش و علم بودی مزید
به شوق ملاقات حق شد روانز لطف الهی به مقصد رسید
دریغا که در خاک کرد او مکانز چشم همه در غمش خون چکید
"مدرس" بگفت این سخن با خلوصبه تاریخ فوتش برضوان شدید

2. سید علی اکبر مدرس صادقی

عالم فاضل، در سال 1288ق متولد و بعد از تکمیل سطوح در سال 1309ق به عتبات عالیات مهاجرت نموده و در حوزه درس آیات عظام آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی و سایر علما حاضر شده و به استفاده پرداخت. در سال 1317ق به اصفهان بازگشت. مدتی در اصفهان سکونت نمود و سپس به قریه گز بر خوار رفت و به ترویج دین و ارشاد و هدایت مردم پرداخت.[۹]

او در سال 1381ق وفات نموده و در تخت فولاد مدفون گردید.[۱۰]

برادرش سید محمد حسین مدرس در وفاتش گوید:

جانا به عز و جاه جهان نیست اعتبارزنهار بر کسی مکن از مال افتخار
این پنج روز عمر که آن را ثبات نیستاز خود به خلق ظلم و تعدی روا مدار
یک دم گذر نما به مزار گذشتگانبنگر که نیک و بد همه خفتند در مزار
گر میر کاروانی و گر صاحب جلالاز چنگ مرگ کس نتواند کند فرار
واحسرتا که ثلمه به اسلام شد پدیدگشتند مسلمین همه با درد و غم دچار
رفت از جهان گلی ز گلستان احمدیآن عالم جلیل که بد شرع را مدار
مولای ما که بود علی اکبر آن فقیهدارای فضل و علم و کرامات بی شمار
زین سجن تنگنای جهان شد خلاص و رفتاندر جوار رحمت جد بزرگوار
گر جسم او به خاک سیه شد روان ولیدارد محبتش به دل مومنین قرار
باشد درود حق به روان شریف اوگردد به حشر با نبی و آل همجوار
سال هزار و سیصد و هشتاد و شش رسیداز ماه هشت چون که روان گشت بیست و چار
تاریخ فوت او ز "مدرس" سوال شدگفتا: "علیّ اکبرمان رفت زین دیار"

3. حاج سید علی محمد مدرس

عالم فاضل، از وکلای درجه اول دادگستری اصفهان و امام جماعت. از او: "شرح دعای صباح" و "شرح دعای مشلول" به چاپ رسیده است.وی در سال 1294ق متولد و در ذی الحجه 1392ق وفات نمود و در جوار پدر بزرگوار خود مدفون شد.

4. سید محمدباقر مدرس صادقی

به نوشته آیه اللّه ثقه الاسلام وی صاحب کمالات صوری و معنوی بوده و از علوم ادبی و فقه و اصول بهره کافی داشته و در مسجد محله نو اقامه جماعت می نموده و مرجع برخی از ادارات دولتی جهت اصلاح امور عامه بوده است.[۱۱]

5. سید محمدحسین مدرس صادقی

ادیب شاعر فاضل که در زهد و تقوا و حسن خلق ممتاز بود. از او دیوان اشعار و مجموعه اشعاری با عنوان "گلشن نجات" به چاپ رسیده است. وی در 6 محرم سال 1389ق وفات یافت و در کنار آیه اللّه ثقه الاسلام مدفون شد. مرحوم صغیر اصفهانی در وفاتش چنین سروده است:[۱۲]

سمی خامس آل عبا حسین که بودقرین رتبه بی حد، شرافت بی مر
به جز ولایت حیدر نبودش اندر دلبلی بلی بود ایمان ولایت حیدر
ز هد و تقوا بودی نشانه سلمانز صدق و ایمان بودی علامت بوذر
کتاب او همه اخبار و آیه سرتا پابیان او همه اندرز و پند پا تا سر
وجود او همه بودی ولایت و تقواکه در ولایت و تقوا سرود این دفتر
هزار و سیصد و هشتاد و نه از این عالمبه سوی روضه رضوان ز شوق کرد سفر
"صغیر" می طلبد دایم از سر اخلاصشود فزوده علو مقامش از داور[۱۳]

آثار

کتب زیر از آثار قلمی اوست:[۱۴]

  1. رساله ای مبسوط در اصول دین
  2. رساله در صیغ و عقود
  3. شرح الدره الغرویه سید بحر العلوم[۱۵][۱۶]

وفات

وی سرانجام در 2 شنبه 6 جمادی الاولی 1328ق وفات یافت و در تکیه فاضل هندیواقع در تخت فولاد پایین پای فاضل هندی در جوار آیت اللّه آقا میر محمدحسین مدرس عموی خود مدفون گردید.

پانویس

  1. کان من اجلاء فقهاء اهل البیت علیهم السلام... طویل الباع فی الفقه، کثیر الاطلاع فیه، کثیر الاستحضار لمسائله؛ من جبال العلم وکبار فقهائه؛ کثیر الترویج للدین". تکمله امل، ج 6 ، ص 56.
  2. افقه اهل زمانه، خاتمه الفقهاء الجعفریین و شیخ العلماء المحقّقین. کان بحرا متلاطما فی الفقه وفی تمهید قواعده والتفریع علی قواعده. لم ار افقه منه، وبموته ماتت طریقه الشیخ کاشف الغطاء واولاده فی الفقه". ر.ک: تکمله امل الآمل ، ج 2 ، ص 53.
  3. کان عالما محققا وفقیها متبحرا و اصولیا موسّسا، مرجعا فی الاحکام وملاذا للاسلام. کان سوق العلم قائما به فی ایامه بالحائر، وتربی علی یده جماعه من العلماء. وکان قلیل الاعتناء بالدنیا والریاسه. ما رایت اقل اعتناء منه فی علماء العصر مع اقبال الریاسه علیه بکلها؛ زاهدا ناسکا روحانیا ربّانیا". تکمله امل الآمل ، ج 2 ، ص 435.
  4. عالم کامل و فقیه اصولی، از شاگردان صاحب جواهر و شیخ حسن کاشف الغطاء که در کربلای معلی مرجعیت تقلید و تدریس داشت. وی عالمی باسخاوت و بزرگوار بود. با وجود شهرت و مرجعیت، در شب های تار به صورت پنهان به در منزل افراد می رفت و به آنان کمک مالی می نمود. علامه سید حسن صدر در تکمله امل الآمل (ج 2 ص 171) می نویسد: "حدّثنی بعض الثقات من العلماء بجلالته وتقواه وتورّعه واحتیاطه ومداومته علی التهجّد فی اواخر اللیل ومناجاته وبکائه مما کان فیه احد افراد دهره. والذی انا رأیته منه حسن التواضع ومکارم الاخلاق وکثره صله الارحام وترویج العلم والعلماء واعظام اهل الدین ومراعاه المشتغلین... وکان ره سخیا کریما ولذلک فقد ترک علیه دین کثیر. وحدّثنی بعض الثقات انّه کان لا یفرق فی العطاء بین صدیقه وعدوه او صاحبه وحاسده بل کان یصلهم بصوره خفیه فیحمل الیهم الاموال فی اللیل ویطرق ابوابهم وهو متنکر فیدفع ما بیده لمن خرج علیه ویذهب".
  5. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد،دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص425.
  6. ثقة الاسلام،ارشاد المسلمین، ص 43.
  7. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد،دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص425.
  8. ثقة السلام، ارشاد المسلمین، ص 43.
  9. همان ، ص 44.
  10. نواده اش آقای جعفر مدرّس صادقی فرزند سید محمد جواد، از نویسندگان معاصر است که آثار متعددی تألیف و تصحیح کرده است.
  11. همان، ص 45.
  12. گلشن نجات، ص 129.
  13. گلزار فضیلت، ص 166-160.
  14. همان.
  15. مهدوی، سیری در تخت فولاد اصفهان، ص165.
  16. مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص884.

منبع

  • گلزار فضیلت: مشاهیر تخت فولاد اصفهان (تکیه فاضل هندی)، رحیم قاسمی، اصفهان، ناشر کانون پژوهش، چاپ اول، 1388.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد،زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1394.