این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «زینالعابدین موسوی خوانساری»
Kh1.ghasemi (بحث | مشارکتها) |
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
'''ميرزا زينالعابدين | '''ميرزا زينالعابدين موسوی خوانساری''' فرزنـد [[سید ابوالقاسم جعفر ثانی]] فقيه و محدث و دانشمند جليل القدر قرن سـيزدهم هجـری در هشتم ذيقعده 1190 قمری در خوانسار ديـده بـه جهـان گشـود . او عالمی عامل، فقیهی کامل و ادیبی توانا بود. | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
میرزا زینالعابدین خوانساری از محضـر اساتيد و | میرزا زینالعابدین خوانساری از محضـر اساتيد و علمايی چون حاج [[سید محمدباقر شفتی|سيد محمدباقر شفتی]]، ملا [[علی اکبر اژه ای|علی اكبر اژه ای]]، ملا [[علی نوری|علی نوری]] و دیگر علما در حوزه های خوانسار، اصفهان و نجف اشرف بهرهمند شده است. | ||
تا حدود شصت | تا حدود شصت سالگی و حوالی 1250هـ . ق در خوانسار زندگی مـی كـرده اسـت و پس از آن راهی اصفهان شد ودر محله چهارسوی شيرازی هـا مقـيم گرديـد . | ||
وی از بسياری از علما به ويژه آقا [[مير محمدحسين خـاتون آبـادی]]، آقـا [[سـيد صـدرالدين جبلعاملی]] و مرحوم حجةالاسلام [[سید محمدباقر شفتی|شفتی]] و [[محمد ابراهیم کلباسی|حاجی كلباسی]] اجازه دريافت نمـود . | |||
وی در زهد و علم و عمل و تقوا كم نظير بود و مردم را به وی ميل و رغبت تمام بود. | |||
در | در پی مرگ پدرش در سال 1250 به اصفهان آمد و خاندان او برای هميشـه در اصفهان اقامت گزيدند. وی امامت مسجدی را در محله چهارسـوق شـيرازی هـا بـه عهده داشت.ايشان شعر نيز می سروده و اشـعاری بـه عربـی و فارسـی دارد كـه آقـای [[سید محمدعلی روضاتی|سـيد]] [[سید محمدعلی روضاتی|محمدعلی روضاتی]] در كتاب زندگانی حضرت آيةاللّه چهارسوقی بـه دو بيـت از آن اشاره میكند و مینويسد: <blockquote>اشعار عاليه او كه مشـعر بـر مقـام شـامخش در ادبيات و | ||
عربيات است موجود و آنچه به دست نگارنده سطور رسيده در «ديوان الاكـابر » درج نموده است. این دو بیت را زینت کتاب قرار می دهیم:</blockquote> | عربيات است موجود و آنچه به دست نگارنده سطور رسيده در «ديوان الاكـابر » درج نموده است. این دو بیت را زینت کتاب قرار می دهیم:</blockquote> | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|لب لعل | {{ب|لب لعل شكرباری كه از يـارم درخشـان اسـت|شرف دارد بر آن لعلی كه در كوه بدخشان است}} | ||
{{ب|نيستان شكرها را به هندُسـتان ثمـر قنـد اسـت|به از آنهـا لـب شـيرين تركـان سـمرقند اسـت}} | {{ب|نيستان شكرها را به هندُسـتان ثمـر قنـد اسـت|به از آنهـا لـب شـيرين تركـان سـمرقند اسـت}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
وی سرانجام در 9 جمـادی الثانی سـال 1275هـ .ق. وفـات يافـت و در تكيـه [[مادرشاهزاده]] به خاك سپرده شد.<ref>بخشي، يوسف، شعراي خوانسار، ص3 ـ 182.</ref> | |||
==آثار== | ==آثار== | ||
از او آثار و تأليفات | از او آثار و تأليفات متعددی باقی مانده است كه برخی از آنها عبارتند از: | ||
1 ـ شرح اصول المعالم | 1 ـ شرح اصول المعالم | ||
سطر ۳۸: | سطر ۳۸: | ||
9 ــ رسـاله در تعـارض حقيقـت مرجوحه با مجاز راجح | 9 ــ رسـاله در تعـارض حقيقـت مرجوحه با مجاز راجح | ||
10 ـ خطب و اشعار و | 10 ـ خطب و اشعار و صلواتی كه انشاء كرده است. | ||
علاوه بر اين تعليقات و | علاوه بر اين تعليقات و حواشی زيادی بر كتب كثيره داشته است. | ||
<br /> | <br /> |
نسخهٔ ۱۱ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۵۶
ميرزا زينالعابدين موسوی خوانساری فرزنـد سید ابوالقاسم جعفر ثانی فقيه و محدث و دانشمند جليل القدر قرن سـيزدهم هجـری در هشتم ذيقعده 1190 قمری در خوانسار ديـده بـه جهـان گشـود . او عالمی عامل، فقیهی کامل و ادیبی توانا بود.
زندگی نامه
میرزا زینالعابدین خوانساری از محضـر اساتيد و علمايی چون حاج سيد محمدباقر شفتی، ملا علی اكبر اژه ای، ملا علی نوری و دیگر علما در حوزه های خوانسار، اصفهان و نجف اشرف بهرهمند شده است.
تا حدود شصت سالگی و حوالی 1250هـ . ق در خوانسار زندگی مـی كـرده اسـت و پس از آن راهی اصفهان شد ودر محله چهارسوی شيرازی هـا مقـيم گرديـد .
وی از بسياری از علما به ويژه آقا مير محمدحسين خـاتون آبـادی، آقـا سـيد صـدرالدين جبلعاملی و مرحوم حجةالاسلام شفتی و حاجی كلباسی اجازه دريافت نمـود .
وی در زهد و علم و عمل و تقوا كم نظير بود و مردم را به وی ميل و رغبت تمام بود.
در پی مرگ پدرش در سال 1250 به اصفهان آمد و خاندان او برای هميشـه در اصفهان اقامت گزيدند. وی امامت مسجدی را در محله چهارسـوق شـيرازی هـا بـه عهده داشت.ايشان شعر نيز می سروده و اشـعاری بـه عربـی و فارسـی دارد كـه آقـای سـيد محمدعلی روضاتی در كتاب زندگانی حضرت آيةاللّه چهارسوقی بـه دو بيـت از آن اشاره میكند و مینويسد:
اشعار عاليه او كه مشـعر بـر مقـام شـامخش در ادبيات و عربيات است موجود و آنچه به دست نگارنده سطور رسيده در «ديوان الاكـابر » درج نموده است. این دو بیت را زینت کتاب قرار می دهیم:
لب لعل شكرباری كه از يـارم درخشـان اسـت | شرف دارد بر آن لعلی كه در كوه بدخشان است | |
نيستان شكرها را به هندُسـتان ثمـر قنـد اسـت | به از آنهـا لـب شـيرين تركـان سـمرقند اسـت |
وی سرانجام در 9 جمـادی الثانی سـال 1275هـ .ق. وفـات يافـت و در تكيـه مادرشاهزاده به خاك سپرده شد.[۱]
آثار
از او آثار و تأليفات متعددی باقی مانده است كه برخی از آنها عبارتند از:
1 ـ شرح اصول المعالم
2 ـ شـرح زبدةالاصـول
3 ــ رسـاله در قواعـد عربيات
4 ـ رساله در اجماع
5 ـ رساله در تـداخل اسبـاب
6 ــ رسـاله در نـوادر احكـام
7 ـ رساله در احباط و تكفير
8 ـ رساله در نيـت
9 ــ رسـاله در تعـارض حقيقـت مرجوحه با مجاز راجح
10 ـ خطب و اشعار و صلواتی كه انشاء كرده است.
علاوه بر اين تعليقات و حواشی زيادی بر كتب كثيره داشته است.
پانویس
- ↑ بخشي، يوسف، شعراي خوانسار، ص3 ـ 182.
منبع
برگرفته از کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، پژوهش و تألیف علیرضا لطفی(حامد اصفهانی)،اصفهان:سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. ص 288