این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «سید حسین شجره بزمی»
Kh1.farokhi (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
جز (افزودن رده،لینک کردم تکیه آغاباشی) |
||
سطر ۳۵: | سطر ۳۵: | ||
9 ـ همچنین «گلزار ایران» مجموعه مقالاتی درباره ادبیات پیش از اسلام تا قرن هفتم هجری که در روزنامه ایران و «در محفل انس» چه شنیدم» در روزنامه کیهان به طبع رسیده است.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، صص703-704</ref> | 9 ـ همچنین «گلزار ایران» مجموعه مقالاتی درباره ادبیات پیش از اسلام تا قرن هفتم هجری که در روزنامه ایران و «در محفل انس» چه شنیدم» در روزنامه کیهان به طبع رسیده است.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، صص703-704</ref> | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
وی در سال 1402 هجری قمری مطابق با 21 فروردين 1361 در تهران ديده ازجهان فرو بست و پس از انتقال به اصفهان در [[ | وی در سال 1402 هجری قمری مطابق با 21 فروردين 1361 در تهران ديده ازجهان فرو بست و پس از انتقال به اصفهان در [[تکیه آغاباشی|تكيه ی آغاباشـی]] مـدفون گرديـد. | ||
اشعار سنگ نوشته مزارش چنين است: | اشعار سنگ نوشته مزارش چنين است: | ||
سطر ۵۶: | سطر ۵۶: | ||
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]] | [[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]] | ||
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]] | [[رده:اعلام اصفهان،ج۲]] | ||
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]] |
نسخهٔ ۱۷ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۵۹
سیّد حسين شجره ( 1278ش-1361ش ) شاعر، ادیب و دانشمند متخلّص به بزمی، فرزند سيّد عبدالرسول شجره در اصفهان به دنيا آمد.
زندگی نامه
او در سال 1278ش و یا به نوشته سخنوران نامی معاصر در سال 1271ش متولّد شده است. اوايل عمر ساكن قهفرخ توابع چهارمحال بختیاری بود و تحصیلات ابتدایی خود را درآنجا گذرانده است. چندین سال در مدارس بـه آمـوزش و پـرورش كودكـان اشتغال داشت. سپس به اصفهان آمد و پس از مـدّتی بـه تهـران انتقـال يافـت و در دانشكده آمريكايی البرز به تحصيل و تدريس پرداخت و پس از اتمام دوره متوسطه وارد دانشكده حقوق شد و از آن دانشکده فارغ التّحصیل گردید و در دادگستری و سپس وزارت دارایی به کار پرداخت و در همين زمان به نوشتن مقاله در روزنامـه هـای ايـران وكيهـان پرداخـت. [۱]
وی ســپس در وزارت دارايـی مشــغول بــه خــدمت شــد و از صاحب منصبان وزارت دارايی گرديد. هنگامی كه در قهفرخ بود ناهيد تخلّص می كرد ولی با آمدنش به اصـفهان تخلّـص خـود را شـيوا انتخـاب كـرد .
مرحـوم مهـدوی می نويسد: «كم شعر می گفت ولی سنجيده و متين می گفت. در ادبيات بيشتر از علـوم ديگر اهتمام داشت.»
وی در سرودن شعر طبعی روان داشت. این اشعار از ابیات اوست:
زلف مشکین بر رخ سیمین پریشان کرده ای | آفتابی را به زیر ابر پنهان کرده ای | |
در هوای آتشین رُخسار خویش از هر طرف | ای بسا مرغ دل اندر سینه بریان کرده ای[۲] |
آثار
آثار زير نتيجه ی مطالعات اوست:
1 ـــ تحقيــق در احوال و رباعيــات خيــام
2 ـــ علــم معــاش
3 ـــ ترجمه شخصــيت مولــوی تالیف: نیکلسون
4 ـ رساله در تعبیر رؤیا و روانشناسی امروز
5 ـ مقدمه بـر جغرافيـای اقتصـادی
6 ــ کتاب و تجـارت عمومی
7 ـ راز كامروايی
8 ـ قوای روحی و آيين فرمانروايی
9 ـ همچنین «گلزار ایران» مجموعه مقالاتی درباره ادبیات پیش از اسلام تا قرن هفتم هجری که در روزنامه ایران و «در محفل انس» چه شنیدم» در روزنامه کیهان به طبع رسیده است.[۳]
وفات
وی در سال 1402 هجری قمری مطابق با 21 فروردين 1361 در تهران ديده ازجهان فرو بست و پس از انتقال به اصفهان در تكيه ی آغاباشـی مـدفون گرديـد.
اشعار سنگ نوشته مزارش چنين است:
گر خاك شـود وجـود دانـا | و راسـت حيـات جـاودانی | |
ليكن به مثـل حيـات نـادان | رگ است به نـام زنـدگانی |
پانویس
منابع
برگرفته از : تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفی (حامد اصفهانی)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. ص۳۵۸
برگرفته از: مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان،اصفهان، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان،1386.