این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «محمدحسین بن محمدرحیم ادیب»
(ایجادصفحه) |
Kh1.moghadas (بحث | مشارکتها) (ویرایش جزیی) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
'''محمدحسین | {{نیازمند جعبه اطلاعات}}[[پرونده:Mohamadhosein adib.jpg|بندانگشتی|شيخ محمدحسين اديب|300x300پیکسل]] | ||
'''محمدحسین ادیب'''( متوفی 1388ق) فرزند محمدرحیم، ادیب فاضل خوشنویس بود و در اصفهان به دنیا آمد. | |||
== | ==زندگینامه== | ||
===کودکی=== | |||
پدر محمدحسین، کشاورز بود. او در سن پایین پدر را از دست داد و نگهداری و کفالت مادر و چندین خواهر و برادرش را به عهده گرفت. | |||
=== تحصیلات=== | === تحصیلات=== | ||
وی در سن پانزده سالگی وارد | وی در سن پانزده سالگی وارد حوزه علمیه و مدرسه میرزا حسین بیدآباد شد و چون از هوش و ذکاوت سرشاری برخوردار بود، بسرعت پیشرفت نمود. | ||
===شاگردان=== | ===شاگردان=== | ||
از | از بزرگانی که شاگرد وی بودند عبارتند از: | ||
*[[سید محمدعلی روضاتی|علامه سید محمد علی روضاتی]] | |||
*[[حسین بن رمضان رامپناه طالع اصفهانی|مرحوم شیخ حسین رام پناه (متخلص به طالع)]] | |||
*[[سید علی فاتحی برزانی|مرحوم میرزا علی فاتحی]] | |||
استاد علامه، سید محمد علی روضاتی درباره استادش مینویسد: <blockquote>« مرحوم ادیب با اینکه پدرش کشاورز بود، مردی در حدّ خود فاضل و ادیب و خوش نویس بود و در تمام عمرش از تحصیل فقه و اصول در مدرسه میرزا حسین و تعلیم خط و ادبیات فارسی و قرآن کریم به اطفال مدارس فارغ نبود و منبر هم میرفت و موعظه و تبلیغ دین میکرد. در دوران بلوغ، حقیر مدتها نزد او تعلیم خط گرفته و قرآن و نصاب الصبیان و رساله عملیه مجتهد وقت و حساب و غیره خوانده بودم. همان طور که در زمان حیات بی ریا و بی ادعا بود، پنج شش ماه هم انواع کسالتها را داشت و در خانه و مریض خانه بستری بود و به کسی اطلاع نمیداد».<ref>روضاتــی، مجالــس اهل ايمان، ص105.</ref></blockquote> | |||
[[ | ==فعالیتها== | ||
وی در سال 1318ش همزمان با تحصیل، برای تدریس علوم دینی وارد مدرسه قدسیه به مدیریت مرحوم [[عبدالحسین قدسی]] شد و پس از فراگیری علوم دینی خود از مدرسان حوزه علمیه گردید. از فعالیتهای دیگر وی وعظ و منبر بوده است. <ref>اديب، شرح حال شيخ محمدحسين اديب، مخطوط.</ref> او همچنین دارای خطی بسیار زیبا بود. | |||
[[ | ==وفات== | ||
مرحوم ادیب سرانجام در 27 رمضان سال 1388ق / 27 آذر 1347ش فوت کرد و پیکرش را در صحن [[تکیه صاحب روضات]] [[تخت فولاد]] به خاک سپردند.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 145-146.</ref> مرحوم شیخ محمدحسین رام پناه از علما و شاعران معاصر و از شاگردان مرحوم ادیب در ستایش استاد چنین میسراید: در ستایش استاد معظم، جناب « آشیخ حسین ادیب»، زمانی که بنده کمترین و « میرزاعلی فاتحی » را درس میدادند و ترک گفتند: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|مرا ادیب فکند از نظر خدا ! چه کنم|به سوی من ننماید نظر خدا ! چه کنم}} | {{ب|مرا ادیب فکند از نظر خدا ! چه کنم|به سوی من ننماید نظر خدا ! چه کنم}} | ||
سطر ۳۲: | سطر ۴۰: | ||
{{ب|وگر بگویدم این نکته فاش، میمیرم|تو را ز درس چه نفع و ضرر خدا ! چه کنم}} | {{ب|وگر بگویدم این نکته فاش، میمیرم|تو را ز درس چه نفع و ضرر خدا ! چه کنم}} | ||
{{ب|اگر به سمع شریفش عرایضم برسد|جفای او بشود بیشتر | {{ب|اگر به سمع شریفش عرایضم برسد|جفای او بشود بیشتر خدا ! چه کنم<ref>رام پنــاه، ديوان طالــع اصفهانی، صص 185-186.</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
بر سنگ مزارش این اشعار حک شده است: | بر سنگ مزارش این اشعار حک شده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| | {{ب|توشه راهی تهیه کن چون دانی|مرگ تو در پیری است یا به جوانی}} | ||
{{ب|شیخ محمدحسین ادیب خردمند|اهل شریعت به صورت و به معانی}} | {{ب|شیخ محمدحسین ادیب خردمند|اهل شریعت به صورت و به معانی}} | ||
سطر ۷۹: | سطر ۶۳: | ||
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]] | [[رده:مدفونین در تخت فولاد]] | ||
[[رده:مدرسین]] | [[رده:مدرسین]] | ||
[[رده:علمای | [[رده:واعظین]] | ||
[[رده:خطاطان]] | |||
[[رده:علمای قرن 14]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۰۵
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
محمدحسین ادیب( متوفی 1388ق) فرزند محمدرحیم، ادیب فاضل خوشنویس بود و در اصفهان به دنیا آمد.
زندگینامه
کودکی
پدر محمدحسین، کشاورز بود. او در سن پایین پدر را از دست داد و نگهداری و کفالت مادر و چندین خواهر و برادرش را به عهده گرفت.
تحصیلات
وی در سن پانزده سالگی وارد حوزه علمیه و مدرسه میرزا حسین بیدآباد شد و چون از هوش و ذکاوت سرشاری برخوردار بود، بسرعت پیشرفت نمود.
شاگردان
از بزرگانی که شاگرد وی بودند عبارتند از:
استاد علامه، سید محمد علی روضاتی درباره استادش مینویسد:
« مرحوم ادیب با اینکه پدرش کشاورز بود، مردی در حدّ خود فاضل و ادیب و خوش نویس بود و در تمام عمرش از تحصیل فقه و اصول در مدرسه میرزا حسین و تعلیم خط و ادبیات فارسی و قرآن کریم به اطفال مدارس فارغ نبود و منبر هم میرفت و موعظه و تبلیغ دین میکرد. در دوران بلوغ، حقیر مدتها نزد او تعلیم خط گرفته و قرآن و نصاب الصبیان و رساله عملیه مجتهد وقت و حساب و غیره خوانده بودم. همان طور که در زمان حیات بی ریا و بی ادعا بود، پنج شش ماه هم انواع کسالتها را داشت و در خانه و مریض خانه بستری بود و به کسی اطلاع نمیداد».[۱]
فعالیتها
وی در سال 1318ش همزمان با تحصیل، برای تدریس علوم دینی وارد مدرسه قدسیه به مدیریت مرحوم عبدالحسین قدسی شد و پس از فراگیری علوم دینی خود از مدرسان حوزه علمیه گردید. از فعالیتهای دیگر وی وعظ و منبر بوده است. [۲] او همچنین دارای خطی بسیار زیبا بود.
وفات
مرحوم ادیب سرانجام در 27 رمضان سال 1388ق / 27 آذر 1347ش فوت کرد و پیکرش را در صحن تکیه صاحب روضات تخت فولاد به خاک سپردند.[۳] مرحوم شیخ محمدحسین رام پناه از علما و شاعران معاصر و از شاگردان مرحوم ادیب در ستایش استاد چنین میسراید: در ستایش استاد معظم، جناب « آشیخ حسین ادیب»، زمانی که بنده کمترین و « میرزاعلی فاتحی » را درس میدادند و ترک گفتند:
مرا ادیب فکند از نظر خدا ! چه کنم | به سوی من ننماید نظر خدا ! چه کنم | |
بسی نمود مرا علم و دانشم تعلیم | کنون ز من بنماید حذر خدا ! چه کنم | |
الا نسیم سحر! از منش سلام رسان | اگر سلام ندارد ثمر خدا ! چه کنم | |
بر او بگو که عجب ترک همرهان کردی | ور این کلام ندارد اثر خدا ! چه کنم | |
به دل خیال ادیب ار کند کنم ترکش | به گوش من برسان این خبر خدا ! چه کنم | |
اگر بگویدم ای درس خواندنت یاسین | که بر دمند بران گوش خر خدا ! چه کنم | |
وگر بگویدم این نکته فاش، میمیرم | تو را ز درس چه نفع و ضرر خدا ! چه کنم | |
اگر به سمع شریفش عرایضم برسد | جفای او بشود بیشتر خدا ! چه کنم[۴] |
بر سنگ مزارش این اشعار حک شده است:
توشه راهی تهیه کن چون دانی | مرگ تو در پیری است یا به جوانی | |
شیخ محمدحسین ادیب خردمند | اهل شریعت به صورت و به معانی | |
عالم صاحب قلم به فن کتابت | عالم نیکو سخن و به مسئله دانی | |
گرگ اجل در مه صیام بوی کرد | آنچه کند روز و شب به عالی و دانی | |
سیصد و هشتاد و هشت بود پس از الف | رفت بدار بقا ز عالم فانی |
پانویس
منبع
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج۱، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۹.