این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «سید محمدباقر شفتی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (جایگزینی متن - 'اعلام اصفهان' به 'اعلام اصفهان')
جز
 
(۱۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''سید محمدباقر شَفتی بیدآبادی''' (۱۱۸۱-۱۲۶۰ق)، فقیه شیعی در دوره قاجاریه. شفتی از صاحبان فتوا و مفتی قضات قرن سیزدهم قمری و از نخستین فقیهانی بود که به لقب '''حجت الاسلام''' مشهور شد. مسجد سید اصفهان با حمایت وی ساخته شده است.
{{جعبه اطلاعات عالمان|تصویر=[[پرونده:Captureغ2.jpg|300px|وسط]]|نام کامل=سید محمد باقر شفتی بید آبادی|شهرت=حجت الاسلام|زادروز=۱۱۷۵ قمری|تاریخ وفات=۱۲۶۰قمری|مدفن=مسجد سید اصفهان|اساتید=سید محمد مجاهد، شیخ جعفر عاملی کاظمی، [[محمدباقر وحید بهبهانی|وحید بهبهانی]]|شاگردان=[[محمدباقر فشارکی]]، [[سید محمدباقر خوانساری]]، [[محمدجعفر آباده ای فارسی اصفهانی| محمد جعفر آباده ای]]، و...|آثار=[[الرسائل الرجاليه بیدآبادی (کتاب)|الرسائل الرجاليه بیدآبادی]]، [[رساله وقف (کتاب)|رساله وقف]]، [[مطالع الأنوار فی شرح شرائع الإسلام (کتاب)|مطالع الأنوار فی شرح شرائع الإسلام]]، و...|اجازه روایت از=شیخ جعفر کاشف الغطاء، سید علی اکبر کربلایی، میرزا ابوالقاسم قمی، و..|اجتماعی=ساخت مسجد سید اصفهان، کمک به محرومان، مراجع تقلید}}
[[پرونده:Shafti.jpg|بندانگشتی]]
 
<br />
'''سید محمدباقر شَفتی بیدآبادی''' (1175-1260ق)، فقیه شیعی در دوره قاجاریه و از صاحبان فتوا و مفتی قضات قرن سیزدهم قمری و از نخستین فقیهانی بود که به لقب '''حجت الاسلام''' مشهور شد.  


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
نسب سیدمحمدباقر بن محمدتقی به سادات موسوی می‌رسید و اصالتا رشتی بود. او را به اعتبار علم و ادب غروی حائری کاظمی و به اعتبار زادگاه و اقامتگاه و مدفن ،زنجانی(گیلانی) اصفهانی بیدآبادی می‌گفتند.<ref name=":0">خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ص۹۹</ref>
===ولادت===
 
سید محمدباقر شفتی در سال 1175ق در قریه «چَرزِه» از قراء طارم عُلیا (در حدود 50 کیلومتری زنجان و 60 کیلومتری شفت) متولّد شد.<ref>صاحب روضات الجنات تولد او را حدود 1180 و1181 می‌داند. </ref>
سید محمدباقر شفتی در روستای چرزه از توابع طارم زنجان متولد شد؛ اما چند سال بعد به شفت (از شهرهای استان گیلان) مهاجرت کرد. نام پدرش سید محمدنقی بود. نسب او با ۲۱ واسطه به امام موسی کاظم(ع) می‌رسد.سیّد حجت  الاسلام در اصفهان خود رأساً به اجرای حدود شرعی و اقدام علیه مفسدین دست زد. او در عین حال بسیار به عبادت خدا و گریه و مناجات می پرداخت و در زمینه تَهَجُّد و بُکاء از خوف خدا ضرب المثل شده بود.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، صص 141-143</ref>
 
[[مقدمات]] علوم را پیش پدر خواند و سپس جهت تکمیل معلومات خود در سال ۱۱۹۷ در ۱۶ یا ۱۷ سالگی به عراق مهاجرت مهدیکرد و در جمع شاگردان سید علی طباطبایی جای گرفت. یک سال در کربلا ماند و در این مدت از [[محمد باقر وحید بهبهانی|وحید بهبهانی]] بهره برد. همچنین گفته شده است او نزد علامه بحرالعلوم نیز شاگردی کرده است.<ref name=":0" />


شفتی پس از یک‌سال به [[حوزه علمیه نجف|نجف]] رفت و در درس سید مهدی طباطبایی بروجردی و شیخ جعفر کاشف الغطا حاضر شد. تا ۱۲۰۴ق در نجف ماند و سپس به کاظمین رفت و در درس سید محسن اعرجی حاضر شد. شفتی در سال ۱۲۰۵ق به ایران و قم آمد و حدود ۶ ماه در درس میرزا ابوالقاسم بن ملامحمد گیلانی حاضر شد و از او اجازه کامل و مبسوطی دریافت کرد. از وی نقل شده است که در مدت این شش ماه به اندازه مدتی که در عتبات بودم رشد و ترقی کردم. سپس به کاشان رفت و در درس ملا مهدی نراقی حاضر شد و سرانجام در حدود ۱۲۱۶ یا ۱۲۱۷ق رهسپار اصفهان شد.سپس در مدرسه شفیعیه دردشت و مدرسه میرزا حسین در محلّه بیدآباد به تدریس پرداخته و در محلّه قبله دعا سکونت گزید.<ref>همان</ref>
===خاندان===
او فرزند سیّد محمّد نقی بن سیّد محمّد زکی بن سیّد محمّد نقی بن شاه قاسم موسوی، پدر سید محمدباقر کشاورز و راهنمایی مردم روستا را بر عهده داشت.  


گفته شده است وی از شیخ جعفر کاشف الغطاء، سید علی اکبر کربلایی، میرزا ابوالقاسم قمی و دیگران اجازه روایت داشته است.<ref name=":0" />
نسب او به حضرت حمزه فرزند امام موسی کاظم علیه السلام منتهی می شود. او  اصالتا رشتی و به اعتبار علم و ادب غروی حائری کاظمی و به اعتبار زادگاه و اقامتگاه و مدفن ،زنجانی(گیلانی) اصفهانی بیدآبادی می‌گفتند.


در زمان حیات مرحوم سیّد بسیاری از ادباء و شعراء در مدح و بیان اوصاف او قصاید و اشعار زیبائی سروده اند که اغلب آنها را میرزا محمّد علی وفای زوّاره ای در کتاب «تذکره مآثر الباقریّه» گردآوری نموده است.
فرزندانش عبارتند از: [[سید اسدالله شفتی|اسدالله]]، ابوالقاسم، جعفر، زین العابدین، عبدالله، محمد على، مؤمن، محمد مهدى، هاشم، گوهر سلطان، زینب بیگم و خواهر گرانقدرش.<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج1، ص581.</ref>


سید محمد باقر زندگی بسیار فقیرانه‌ای داشت، تا اینکه با تحولی، تبدیل به انسان ثروتمندی گشت. او خود داستان را چنین نقل می‌کند که زمانی در اصفهان نماز وحشت خواند و با پولش، تصمیم گرفت کمی گوشت بخرد. در نهایت جگر گوسفند که ارزان‌ترین کالای قصابی بود را خرید. در زمان برگشت سگی را در کنار خرابه دید که از گرسنگی حال حرکت ندارد و بچه‌های او به زیر سینه او چسبیده‌اند. او آن جگر را قطعه قطعه نمود و به سوی سگ انداخت تا تمام شد. او خود نقل می‌کند آن سگ سر خود را به طرف آسمان بلند کرد و چند مرتبه صدا زد. یقین کردم در حق من دعا کرد.<sup>[''نیازمند منبع'']</sup>
===تحصیلات===
وی مقدمات علوم را پیش پدر خواند و حتى پس از هجرت خانواده به شفت در سال 1182 ق نيز ادامه يافت او توانست از محضر دانشوران آن دیار هم بهره بگیرد. در سال 1192 ق  برای تکمیل تحصیلات  عازم عتبات عالیات شد و از مححضر علمای آن دیار کسب فیض نموده و به مقام مشامخ اجتهاد نائل آمد.  


مدتی بعد یکی از ثروتمندان شفت وجه زیادی برای وی فرستاد، اما شرط کرد که باید آن را در نظر شخص امینی بگذاری تا اینکه سرمایه کسب خود قرار دهد و از منافع آن استفاده کنی. پس از عمل به دستور او، خداوند ثروت فوق‌العاده‌ای به سید عنایت کرد که بعدها چهار صد کاروانسرا و دو هزار دکان خرید و یک ده خریداری نمود که مال‌التجاره آن در هر سال نه صد خروار برنج می‌شد.
شفتی در سال ۱۲۰۵ق به ایران  آمد و حدود ۶ ماه در قم و سپس کاشان رفت و ازمحضر اساتید آنجا بهره برد. سرانجام در حدود ۱۲۱۶ یا ۱۲۱۷ق رهسپار اصفهان شد.ابتدا در  در مدرسه چهار باغ و سپس در مدرسه شفیعیه دردشت و مدرسه میرزا حسین در محلّه بیدآباد به تدریس پرداخته و در محلّه قبله دعا سکونت گزید.<ref>تنکابنی، قصص العلماء، صص144-140؛ امین، اعیان الشیعه، ج9، ص188.</ref>


ثروت ایشان نیز روز به روز افزوده شد و سیّد حجت الاسلام آن را صرف تربیت فضلاء و مرمّت مساجد و مدارس و کمک به نیازمندان و تکمیل کتابخانه خود نمود.<ref>همان</ref>
===اساتید===
{{چندستونه|2}}
#سید علی طباطبایی
#[[محمدباقر وحید بهبهانی|وحید بهبهانی]]
#سید مهدی طباطبایی بروجردی (علامه بحرالعلوم)
#شیخ جعفر کاشف الغطا
#سید محسن اعرجی(در کاظمین)
#میرزا ابوالقاسم بن ملامحمد گیلانی(دریافت اجازه کامل و مبسوط)
#ملا مهدی نراقی
#شیخ جعفرعاملی کاظمی
#سیّد محمّد مجاهد
#میرزا محمّد مهدی شهرستانی<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص142.</ref>
{{پایان چندستونه}}
گفته شده است وی از شیخ جعفر کاشف الغطاء، سید علی اکبر کربلایی، میرزا ابوالقاسم قمی و دیگران اجازه روایت داشته است.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج2، ص100.</ref>


===فعالیت های اجتماعی===
===شاگردان===
وی در تدریس نیز مهارت و توانایی بسیاری داشت در اغلب علوم خصوصاً فقه و اصول، حدیث و رجال استاد اساتید عصر خویش بود و از محضر درس او صدها تن از فضلاء و مجتهدین از بسیاری از نقاط ایران تربیت شدند، از جمله:
{{چندستونه|2}}
#[[محمدمهدی بن محمدابراهیم کلباسی|شیخ محمد مهدی بن محمد ابراهیم کلباسی]]
#میرزا ابوالقاسم بن سید مهدی کاشانی.
#[[محمدجعفر آباده ای فارسی اصفهانی|محمدجعفر آباده‌ای]]
#محمد شفیع جاپلقی
#صفر علی لاهیجی
#ملا صالح برغانی قزوینی
#ملا جعفر نظرآبادی
#سید علی طباطبایی زواره‌ای (علویجه‌ای)
#محمد تنکابنی
#[[سید محمدباقر خوانساری]]<ref>تنکابنی، قصص العلماء، صص71 - 91، 136 - 183؛ جزی، تذكره القبور، صص 31 - 159؛ شریف کاشانی، لباب الالقاب فى القاب الاطباب، ص 78، موسوی، احسن الوديعه ،  صص 29 - 38.</ref>
#[[محمدباقر فشارکی]]
{{پایان چندستونه}}


===='''حجت الاسلام شهر'''====
==جایگاه==
گفته شده است که همراهی محمدابراهیم کلباسی، ملا علی نوری و دیگران سبب افزایش اعتبار اجتماعی او شد. کلباسی همواره سید را گرامی می‌داشت؛ او جلوتر از سید شفتی راه نمی‌رفت و پیوسته مردم را به پیروی از وی فرا می‌خواند. او بر منبر می‌گفت: اگر رسول خدا(ص) زندگی خاکی داشت و می‌خواست کسی را به فرمانداری و داوری شرعی سپاهان گسیل دارد، بی‌تردید آن فرد سید حجت الاسلام بود.
===جایگاه اجتماعی===
سیّد محمدباقر شفتی به عنوان حجت  الاسلام شهر  در اصفهان خود رأساً به اجرای حدود شرعی و اقدام علیه مفسدین دست زد. <ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، صص 141-143</ref> او قاتلان را قصاص مى کرد، مجرمان را فرمان قتل مى داد، حد مى زد، تعزیر مى کرد و دست دزدان را مى برید و در سایه تلاشهای او اصفهان از آرامش و امنیتى بى نظیر بهره مند شده بودند.


===='''ساخت مسجد سید اصفهان'''====
علاوه بر اين سرور فقيهان شيعه در حوادث طبيعى مانند سيل ، زلزله و بيماريهاى همه گير پيشقدم مى شد و مردم را از باران عنايت‌هاى خويش ‍ برخوردار مى ساخت . سيد در سال 1231 يا 1232 ق همراه گروهى از دانشوران و دين باوران مشتاق از راه دريا رهسپار حجاز شد. گشاده دستى و مناظره هاى پيروزمندانه وى با دانشمندان مذاهب گوناگون علماى حجاز را سخت تحت تاثير قرار داد به گونه اى كه وى را بزرگ شمردند و ميخ‌هايى كه او براى مشخص ساختن حدود طواف بر زمين كوفته بود، بى هيچ ترديدى پذيرفتند.او همچنين توفيق يافت فدك را از كارگزاران دولت عثمانى باز ستاند و به سادات حريم خاك نبوى صلى الله عليه و آله سپارد. <ref>خوانساری، روضات الجنات ، ج 2، ص 102؛ [[حسن جابری انصاری|جابری انصاری]]، تاريخ اصفهان ، ص 97؛ تنکابنی، قصص العلماء، صص 149 و 144.</ref>برخی از حکام اصفهان و همچنین شاهان قاجار از نفوذ و قدرت او در هراس بودند ولی قادر به جلوگیری از آن نبودند و به ناچار به مقام علمی و ریاست او اذعان داشتند.
مسجد سید اصفهان از بناهای تاریخی دوره قاجار در حدود ۱۲۴۵ق به همت سید محمدباقر شفتی رشتی ساخته شد. این مسجد در زمینی به مساحت ۸۰۷۵ مترمربع در محله بیدآباد اصفهان بنا شده و دارای دو شبستان بزرگ، گنبد، دو چهلستون، دو مهتابی و سه ایوان و گلدسته به عنوان مسجد و نیز مدرس و بیش از ۴۵ حجره در طبقه فوقانی به منظور سکونت طلاب است. دو درب در جنوب شرقی و جنوب غربی و دو در واقع در سمت شمال مسجد، محله‌های اطراف را از طریق مسجد به یکدیگر متصل می‌کنند. او در این مسجد مکانی را برای دفن خود مشخص کرد.<ref name=":0" />


===='''کمک به محرومان'''====
==سیره‌اخلاقی==
گفته شده است که روزی به یکی از راهبران مذهبی اهل‌سنت کردستان دوهزار تومان هدیه داد. در روز عید غدیری، نیز بر منبر رفت و تعدادی کیسه‌ طلا و نقره را در برابرش قرار داد و به تهیدستان گفت کنار یکی از درهای مسجد گرد آیند و یک یک وارد شده، بهره خویش برگیرند و از در دیگر بیرون روند. حدود یک ساعت هیجده هزار تومان زر و سیم تقسیم شد.
او  بسیار به عبادت خدا و گریه و مناجات می پرداخت و در زمینه تَهَجُّد و بُکاء از خوف خدا ضرب المثل شده بود. سید محمد باقر زندگی بسیار فقیرانه‌ای داشت، تا اینکه با تحولی، تبدیل به انسان ثروتمندی گشت.  


او در وبای اصفهان، یزد، شیراز و نیز گیلان کمک‌های مالی کرد. گفته شده است که شفتی یک مغازه نانوایی و یک قصابی داشت و حدود ۱،۰۰۰ نفر از بینوایان اصفهان را حواله داده بود تا روزانه از سهمیه‌های رایگان نان و گوشت استفاده کنند.
ثروت ایشان نیز روز به روز افزوده شد و سیّد حجت الاسلام آن را صرف تربیت فضلاء و مرمّت مساجد و مدارس و کمک به نیازمندان و تکمیل کتابخانه خود نمود.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، ص142.</ref> شفتی علاقه‌ای برای نزدیک شدن به حکومت نداشت. به دیدار حاکمان شهر نمی‌رفت.
 
==شاگردان==
 
*شیخ محمد مهدی بن محمد ابراهیم کلباسی.
*میرزا ابوالقاسم بن سید مهدی کاشانی.
*محمدجعفر آباده‌ای.
*محمد شفیع جاپلقی.
*صفر علی لاهیجی.
*ملا صالح برغانی قزوینی.
*ملا جعفر نظرآبادی.
*سید علی طباطبایی زواره‌ای (علویجه‌ای).
*محمد تنکابنی.
*[[سید محمدباقر خوانساری چهارسوقی|سید محمدباقر خوانساری]].
*[[محمدباقر فشارکی]]


==آثار==
==آثار==
هر چند نگارش فهرست شصت عنوانى آثار ستاره تابناک چرزه از حوصله این نوشتار بیرون، ولى اشاره اى گذرا به نام تعدادى از آنها سودمند مى نماید:


*تحفه ابرار به فارسی
{{چندستونه|3}}
*(الملتقط) من آثار الائمة الاطهار.
*[[تحفة الأبرار الملتقط من آثار الائمة الاطهار (کتاب)|تحفه ابرار(الملتقط) من آثار الائمة الاطهار]]
*الزهرة البارقة فی احوال المجاز و الحقیقه.
*الزهرة البارقة فی احوال المجاز و الحقیقه.
*مطالع الانوار فی شرح شرایع الاسلام.
*[[مطالع الأنوار فی شرح شرائع الإسلام (کتاب)|مطالع الانوار فی شرح شرایع الاسلام.]]
*رساله‌ای در حکم زیارت عاشورا
*رساله‌ای در حکم زیارت عاشورا
*[[الرسائل الرجاليه بیدآبادی (کتاب)|الرسائل الرجاليه بیدآبادی]]
*رسالة فی مشترکات الرجال
*رسالة فی مشترکات الرجال
*رساله‌ای در تحقیق حال ابوبصیر و تمییز او از ثقاتی که این کنیه را داشتند.
*رساله‌ای در تحقیق حال ابوبصیر و تمییز او از ثقاتی که این کنیه را داشتند.
سطر ۶۲: سطر ۷۶:
*رساله‌ای در احکام شک و سهو در نماز.
*رساله‌ای در احکام شک و سهو در نماز.
*رساله‌ای در عدم جواز بقا بر تقلیدمجتهد میت.
*رساله‌ای در عدم جواز بقا بر تقلیدمجتهد میت.
*[[رساله وقف (کتاب)|رساله وقف]]
*حواشی بر فروع کافی.
*حواشی بر فروع کافی.
*رساله‌ای در حکم اقامه حدود در زمان غیبت. شفتی، اقامه حدود را در زمان غیبت بر مجتهدان واجبمی‌دانست. بر همین اساس حکم قتل ۸۰ تا ۹۰ نفر را اجرا کرد. گفته شده است ۱۲۰ نفر.
*[[مقالة فی تحقيق إقامة الحدود فی هذه الأعصار (کتاب)|رساله‌ای در حکم اقامه حدود در زمان غیبت. شفتی، اقامه حدود را در زمان غیبت بر مجتهدان واجبمی‌دانست. بر همین اساس حکم قتل ۸۰ تا ۹۰ نفر را اجرا کرد. گفته شده است ۱۲۰ نفر.]]
*جوابات المسائل.<ref name=":0" />
*جوابات المسائل.
*سؤال و جواب
*الزّهره البارقه
*الحلیه اللّامعه
*الرسائل الرّجالیه<ref>تنکابنی، قصص العماء، ص 168؛ مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص143.</ref>
{{پایان چندستونه}}
 
==فعالیت ها==
====ساخت مسجد سید اصفهان====
مسجد سید اصفهان از بناهای تاریخی دوره قاجار در حدود ۱۲۴۵ق به همت سید محمدباقر شفتی رشتی ساخته شد. این مسجد در زمینی به مساحت ۸۰۷۵ مترمربع در محله بیدآباد اصفهان بنا شده  به عنوان مسجد و نیز مدرس و بیش از ۴۵ حجره در طبقه فوقانی به منظور سکونت طلاب است.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج2، ص103.</ref>
 
====کمک به محرومان====
گفته شده است که روزی به یکی از راهبران مذهبی اهل‌سنت کردستان دوهزار تومان هدیه داد. در روز عید غدیری، نیز بر منبر رفت و تعدادی کیسه‌ طلا و نقره را در برابرش قرار داد و به تهیدستان گفت کنار یکی از درهای مسجد گرد آیند و یک یک وارد شده، بهره خویش برگیرند و از در دیگر بیرون روند. حدود یک ساعت هیجده هزار تومان زر و سیم تقسیم شد.
 
او در وبای اصفهان، یزد، شیراز و نیز گیلان کمک‌های مالی کرد. گفته شده است که شفتی یک مغازه نانوایی و یک قصابی داشت و حدود 1000نفر از بینوایان اصفهان را حواله داده بود تا روزانه از سهمیه‌های رایگان نان و گوشت استفاده کنند.<ref>تنکابنی، قصص العلماء، ص149.</ref>


=='''وفات'''==
==وفات==
سید شفتی در یکشنبه ۲ ربیع‌الاول<ref>قمی، وقایع الایام، ۱۳۸۹ش، ص۳۰۵.</ref> یا ۳ ربیع‌الثانی ۱۲۶۰ق بر اثر بیماری استسقاء درگذشت. <ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ، ج۲، صص141_143</ref>در پی وفات او بازارهای اصفهان چندین روز بسته شد و در مناطق دیگر از جمله شهرهایی از هند، ترکستان و ماوراءالنهر برای او مجالس ختمی به پا شد. قصیده‌ای طولانی به زبان عربی در مرثیه او سروده شد که حدود ۸۰ بیت دارد و با بیت زیر آغاز می‌شود:<ref name=":0" />
سید شفتی در یکشنبه ۲ ربیع‌الاول<ref>قمی، وقایع الایام، ص۳۰۵.</ref> یا ۳ ربیع‌الثانی ۱۲۶۰ق بر اثر بیماری استسقاء درگذشت. قصیده‌ای طولانی به زبان عربی در مرثیه او سروده شد که حدود ۸۰ بیت دارد و با بیت زیر آغاز می‌شود:


{{شعر}}{{ب|لمن العزاء و هذه الزفرات ما هی فی الزمر|تبکی السماء و فی الارض الفساد به ظهر}}
{{شعر}}{{ب|لمن العزاء و هذه الزفرات ما هی فی الزمر|تبکی السماء و فی الارض الفساد به ظهر}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


فرزندش سیداسدالله بر او نماز گزارد و در [[مسجد سید]] اصفهان به خاک سپرده شد.<ref name=":0" />
شاگردش [[علی اکبر بن ابراهیم خوانساری اصفهانی|ملّا علی اکبر خوانساری]] او را غسل و کفن نموده فرزندش سیداسدالله بر او نماز گزارد و در [[مسجد سید]] اصفهان به خاک سپرده شد.<ref name=":0">تنکابنی، قصص العماء، ص 168.</ref>


حاج عبدالرحیم فسائی متخلّص به «عشرت» مادّه تاریخ وفات سیّد حجت الاسلام شفتی را چنین سروده است:
حاج عبدالرحیم فسائی متخلّص به «عشرت» مادّه تاریخ وفات سیّد حجت الاسلام شفتی را چنین سروده است:
{{شعر| }}
{{شعر}}
{{ب|سال تاریخ وفاتش خواستم|گفت عشرت «حجّت دین شد تمام»}}
{{ب|سال تاریخ وفاتش خواستم|گفت عشرت «حجّت دین شد تمام»}}{{پایان شعر}}
 
 
{{پایان شعر}}


==پانویس==
==پانویس==
سطر ۸۶: سطر ۱۱۲:
==منابع==
==منابع==


*برگرفته از:آشنایی با آیت‌الله سید محمدباقر شفتی، معروف به حجت‌الاسلام، خبرگزاری رسمی حوزه، تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۹ش.
*فقیه مجاهد آیت الله محمدباقر شفتی قدس سره، [https://hawzah.net/fa/Magazine/View/6435/7870/102468/%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B8%D9%85%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-%D8%B4%D9%81%D8%AA%DB%8C-%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D8%B3%D8%B1%D9%87 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، مجله افق حوزه ۱۳، دی‌ماه ۱۳۹۱ شماره ۳۵۴، دریافت شده در تاریخ 10/خرداد/1401.
*برگرفته از:فقیه مجاهد آیت الله العظمی محمدباقر شفتی قدس سره، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، مجله افق حوزه ۱۳، دی‌ماه ۱۳۹۱ شماره ۳۵۴.
*[[سید محمدباقر خوانساری|خوانساری، سید محمدباقر،]] روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، قم، بی‌تا.
*برگرفته از:«سید محمدباقر شفتی»، سایت اندیشه قم.
 
*برگرفته از:باشگاه اندیشه.
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*برگرفته از:وقف میراث جاویدان.
 
*برگرفته از:، سید محسن، «مسجد سید اصفهان و وقفنامه آن»، وقف میراث جاویدان، بهار ۱۳۷۵ش، ش۱۳.
*پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیه السلام، گلشن ابرار، ج1، قم: معروف، چاپ سوم، 1385.
*برگرفته از:خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، قم، بی‌تا.
*[http://nbo.ir/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-%D8%B4%D9%81%D8%AA%DB%8C-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-%D8%B4%D9%81%D8%AA%DB%8C__a-309.aspx#_ftn27 پایگاه اطلاع رسانی فرهیختگان تمدن شیعیه]  دریافت شده در تاریخ 1401/9/20.
*برگرفته از: [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶


[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:مراجع تقلید]]
[[رده:علمای قرن 13]]
[[رده:شاگردان علامه بحرالعلوم]]
[[رده:شاگردان وحید بهبهانی]]
[[رده:مدفونین در مقبره مسجد سید اصفهان]]
[[رده:علمای حوز ه علمیه امام صادق (ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۶

Captureغ2.jpg
اطلاعات فردی و علمی
نام کاملسید محمد باقر شفتی بید آبادی
شهرتحجت الاسلام
زادروز۱۱۷۵ قمری
تاریخ وفات۱۲۶۰قمری
مدفنمسجد سید اصفهان
اساتیدسید محمد مجاهد، شیخ جعفر عاملی کاظمی، وحید بهبهانی
شاگردانمحمدباقر فشارکی، سید محمدباقر خوانساری، محمد جعفر آباده ای، و...
اجازه روایت ازشیخ جعفر کاشف الغطاء، سید علی اکبر کربلایی، میرزا ابوالقاسم قمی، و..
آثارالرسائل الرجاليه بیدآبادی، رساله وقف، مطالع الأنوار فی شرح شرائع الإسلام، و...
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
اجتماعیساخت مسجد سید اصفهان، کمک به محرومان، مراجع تقلید


سید محمدباقر شَفتی بیدآبادی (1175-1260ق)، فقیه شیعی در دوره قاجاریه و از صاحبان فتوا و مفتی قضات قرن سیزدهم قمری و از نخستین فقیهانی بود که به لقب حجت الاسلام مشهور شد.

زندگی‌نامه

ولادت

سید محمدباقر شفتی در سال 1175ق در قریه «چَرزِه» از قراء طارم عُلیا (در حدود 50 کیلومتری زنجان و 60 کیلومتری شفت) متولّد شد.[۱]

خاندان

او فرزند سیّد محمّد نقی بن سیّد محمّد زکی بن سیّد محمّد نقی بن شاه قاسم موسوی، پدر سید محمدباقر کشاورز و راهنمایی مردم روستا را بر عهده داشت.

نسب او به حضرت حمزه فرزند امام موسی کاظم علیه السلام منتهی می شود. او اصالتا رشتی و به اعتبار علم و ادب غروی حائری کاظمی و به اعتبار زادگاه و اقامتگاه و مدفن ،زنجانی(گیلانی) اصفهانی بیدآبادی می‌گفتند.

فرزندانش عبارتند از: اسدالله، ابوالقاسم، جعفر، زین العابدین، عبدالله، محمد على، مؤمن، محمد مهدى، هاشم، گوهر سلطان، زینب بیگم و خواهر گرانقدرش.[۲]

تحصیلات

وی مقدمات علوم را پیش پدر خواند و حتى پس از هجرت خانواده به شفت در سال 1182 ق نيز ادامه يافت او توانست از محضر دانشوران آن دیار هم بهره بگیرد. در سال 1192 ق برای تکمیل تحصیلات عازم عتبات عالیات شد و از مححضر علمای آن دیار کسب فیض نموده و به مقام مشامخ اجتهاد نائل آمد.

شفتی در سال ۱۲۰۵ق به ایران آمد و حدود ۶ ماه در قم و سپس کاشان رفت و ازمحضر اساتید آنجا بهره برد. سرانجام در حدود ۱۲۱۶ یا ۱۲۱۷ق رهسپار اصفهان شد.ابتدا در در مدرسه چهار باغ و سپس در مدرسه شفیعیه دردشت و مدرسه میرزا حسین در محلّه بیدآباد به تدریس پرداخته و در محلّه قبله دعا سکونت گزید.[۳]

اساتید

  1. سید علی طباطبایی
  2. وحید بهبهانی
  3. سید مهدی طباطبایی بروجردی (علامه بحرالعلوم)
  4. شیخ جعفر کاشف الغطا
  5. سید محسن اعرجی(در کاظمین)
  6. میرزا ابوالقاسم بن ملامحمد گیلانی(دریافت اجازه کامل و مبسوط)
  7. ملا مهدی نراقی
  8. شیخ جعفرعاملی کاظمی
  9. سیّد محمّد مجاهد
  10. میرزا محمّد مهدی شهرستانی[۴]

گفته شده است وی از شیخ جعفر کاشف الغطاء، سید علی اکبر کربلایی، میرزا ابوالقاسم قمی و دیگران اجازه روایت داشته است.[۵]

شاگردان

وی در تدریس نیز مهارت و توانایی بسیاری داشت در اغلب علوم خصوصاً فقه و اصول، حدیث و رجال استاد اساتید عصر خویش بود و از محضر درس او صدها تن از فضلاء و مجتهدین از بسیاری از نقاط ایران تربیت شدند، از جمله:

  1. شیخ محمد مهدی بن محمد ابراهیم کلباسی
  2. میرزا ابوالقاسم بن سید مهدی کاشانی.
  3. محمدجعفر آباده‌ای
  4. محمد شفیع جاپلقی
  5. صفر علی لاهیجی
  6. ملا صالح برغانی قزوینی
  7. ملا جعفر نظرآبادی
  8. سید علی طباطبایی زواره‌ای (علویجه‌ای)
  9. محمد تنکابنی
  10. سید محمدباقر خوانساری[۶]
  11. محمدباقر فشارکی

جایگاه

جایگاه اجتماعی

سیّد محمدباقر شفتی به عنوان حجت الاسلام شهر در اصفهان خود رأساً به اجرای حدود شرعی و اقدام علیه مفسدین دست زد. [۷] او قاتلان را قصاص مى کرد، مجرمان را فرمان قتل مى داد، حد مى زد، تعزیر مى کرد و دست دزدان را مى برید و در سایه تلاشهای او اصفهان از آرامش و امنیتى بى نظیر بهره مند شده بودند.

علاوه بر اين سرور فقيهان شيعه در حوادث طبيعى مانند سيل ، زلزله و بيماريهاى همه گير پيشقدم مى شد و مردم را از باران عنايت‌هاى خويش ‍ برخوردار مى ساخت . سيد در سال 1231 يا 1232 ق همراه گروهى از دانشوران و دين باوران مشتاق از راه دريا رهسپار حجاز شد. گشاده دستى و مناظره هاى پيروزمندانه وى با دانشمندان مذاهب گوناگون علماى حجاز را سخت تحت تاثير قرار داد به گونه اى كه وى را بزرگ شمردند و ميخ‌هايى كه او براى مشخص ساختن حدود طواف بر زمين كوفته بود، بى هيچ ترديدى پذيرفتند.او همچنين توفيق يافت فدك را از كارگزاران دولت عثمانى باز ستاند و به سادات حريم خاك نبوى صلى الله عليه و آله سپارد. [۸]برخی از حکام اصفهان و همچنین شاهان قاجار از نفوذ و قدرت او در هراس بودند ولی قادر به جلوگیری از آن نبودند و به ناچار به مقام علمی و ریاست او اذعان داشتند.

سیره‌اخلاقی

او بسیار به عبادت خدا و گریه و مناجات می پرداخت و در زمینه تَهَجُّد و بُکاء از خوف خدا ضرب المثل شده بود. سید محمد باقر زندگی بسیار فقیرانه‌ای داشت، تا اینکه با تحولی، تبدیل به انسان ثروتمندی گشت.

ثروت ایشان نیز روز به روز افزوده شد و سیّد حجت الاسلام آن را صرف تربیت فضلاء و مرمّت مساجد و مدارس و کمک به نیازمندان و تکمیل کتابخانه خود نمود.[۹] شفتی علاقه‌ای برای نزدیک شدن به حکومت نداشت. به دیدار حاکمان شهر نمی‌رفت.

آثار

هر چند نگارش فهرست شصت عنوانى آثار ستاره تابناک چرزه از حوصله این نوشتار بیرون، ولى اشاره اى گذرا به نام تعدادى از آنها سودمند مى نماید:

فعالیت ها

ساخت مسجد سید اصفهان

مسجد سید اصفهان از بناهای تاریخی دوره قاجار در حدود ۱۲۴۵ق به همت سید محمدباقر شفتی رشتی ساخته شد. این مسجد در زمینی به مساحت ۸۰۷۵ مترمربع در محله بیدآباد اصفهان بنا شده به عنوان مسجد و نیز مدرس و بیش از ۴۵ حجره در طبقه فوقانی به منظور سکونت طلاب است.[۱۱]

کمک به محرومان

گفته شده است که روزی به یکی از راهبران مذهبی اهل‌سنت کردستان دوهزار تومان هدیه داد. در روز عید غدیری، نیز بر منبر رفت و تعدادی کیسه‌ طلا و نقره را در برابرش قرار داد و به تهیدستان گفت کنار یکی از درهای مسجد گرد آیند و یک یک وارد شده، بهره خویش برگیرند و از در دیگر بیرون روند. حدود یک ساعت هیجده هزار تومان زر و سیم تقسیم شد.

او در وبای اصفهان، یزد، شیراز و نیز گیلان کمک‌های مالی کرد. گفته شده است که شفتی یک مغازه نانوایی و یک قصابی داشت و حدود 1000نفر از بینوایان اصفهان را حواله داده بود تا روزانه از سهمیه‌های رایگان نان و گوشت استفاده کنند.[۱۲]

وفات

سید شفتی در یکشنبه ۲ ربیع‌الاول[۱۳] یا ۳ ربیع‌الثانی ۱۲۶۰ق بر اثر بیماری استسقاء درگذشت. قصیده‌ای طولانی به زبان عربی در مرثیه او سروده شد که حدود ۸۰ بیت دارد و با بیت زیر آغاز می‌شود:

لمن العزاء و هذه الزفرات ما هی فی الزمرتبکی السماء و فی الارض الفساد به ظهر

شاگردش ملّا علی اکبر خوانساری او را غسل و کفن نموده فرزندش سیداسدالله بر او نماز گزارد و در مسجد سید اصفهان به خاک سپرده شد.[۱۴]

حاج عبدالرحیم فسائی متخلّص به «عشرت» مادّه تاریخ وفات سیّد حجت الاسلام شفتی را چنین سروده است:

سال تاریخ وفاتش خواستمگفت عشرت «حجّت دین شد تمام»

پانویس

  1. صاحب روضات الجنات تولد او را حدود 1180 و1181 می‌داند.
  2. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج1، ص581.
  3. تنکابنی، قصص العلماء، صص144-140؛ امین، اعیان الشیعه، ج9، ص188.
  4. مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص142.
  5. خوانساری، روضات الجنات، ج2، ص100.
  6. تنکابنی، قصص العلماء، صص71 - 91، 136 - 183؛ جزی، تذكره القبور، صص 31 - 159؛ شریف کاشانی، لباب الالقاب فى القاب الاطباب، ص 78، موسوی، احسن الوديعه ، صص 29 - 38.
  7. مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، صص 141-143
  8. خوانساری، روضات الجنات ، ج 2، ص 102؛ جابری انصاری، تاريخ اصفهان ، ص 97؛ تنکابنی، قصص العلماء، صص 149 و 144.
  9. مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، ص142.
  10. تنکابنی، قصص العماء، ص 168؛ مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص143.
  11. خوانساری، روضات الجنات، ج2، ص103.
  12. تنکابنی، قصص العلماء، ص149.
  13. قمی، وقایع الایام، ص۳۰۵.
  14. تنکابنی، قصص العماء، ص 168.

منابع