این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «حسن فرمان آرا»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (درج جعبه اطلاعات عالمان)
 
(۱۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''میرزا حسن فرمان آرا''' معروف به '''رأفت الملک''' ،ادیب شاعر خطاط.
{{بررسی رده}}{{جعبه اطلاعات عالمان|تصویر=[[پرونده:Hasan farmanara.jpg|300px|وسط]]|نام کامل=حسن فرمان آرا|شهرت=رافت الملک|تاریخ وفات=۱۳۵۸ قمری|مدفن=[[تکیه مادر شاهزاده]]|اساتید=حاجی آخوند، آقا سید علی خدا|آثار=خط آیةالکرسی با رقم «کتبه العبد الاقل حسن بن میرزا اسداللَّه خان اصفهانی 132۱، چند نمونه از اشعار او در کتاب کارنامه خاندان قائنی ، و..|اجتماعی=شاعر، خطاط، و...|سیاسی=فعال سیاسی}}


=='''خاندان'''==
'''میرزا حسن فرمان آرا''' معروف به '''رأفت الملک''' ،ادیب شاعر خطاط اصفهانی بود. او فرزند میرزا اسداللّه خان و نواده ابراهیم خان بلوچ است.
وی فرزند میرزا اسداللّه خان و نواده ابراهیم خان بلوچ است. گویند: <blockquote>ابراهیم خان سرکرده قشون نادرشاه افشار و مأمور تعقیب اشرف افغان هنگام فرار به طرف زرقان فارس بوده که با کشتن اشرف و فرستادن سر او به درگاه نادر، مورد ملاطفت او قرار گرفته و به سرداری بلوچستان منصوب شده و اولاد او نیز بعدها همین منصب را عهده دار بوده اند.<ref>با تشکر فراوان از جناب آقای ابراهیم فرمان آرا که تصویر نقاشی شده پدر و جد خود را که به قلم مرحوم محمد باقر سمیرمی ترسیم شده است و نیز قرآن کریم و نمونه خط پدر بزرگوار خود را در اختیار مولف نهاد.</ref></blockquote>پدرش میرزا اسداللّه خان مردی کریم و بخشنده بوده و پس از وفات در صحن تکیه‌ مدفون شده و بر سنگ مزارش اشعاری از میرزا شکر اللّه «منعم» بدین شرح آمده است:
 
{{شعر}}
==زندگی نامه==
{{ب|فریاد از جفای سپهر ستیزه کار | کز خون خلق خوردنش از اصل نیست بیم}}
 
{{ب|رفت از جفای او اسد اللّه خان راد | کز زادن چو اوست عجوز جهان عقیم}}
===خاندان===
{{ب|وه وه عجب بلند نظر بود او که بود | گاه سخا به پیشش چون خاک زرّ و سیم}}
حسن فرمان آرا فرزند میرزا اسداللّه خان و نواده ابراهیم خان بلوچ است. ابراهیم خان سرکردة قشون نادرشاه افشار و مأمور تعقیب اشرف افغان، هنگام فرار به طرف زرقان فارس بوده است. با کشتن اشرف و فرستادن سر او به درگاه نادر، مورد ملاطفت او قرار گرفت و به سردارى بلوچستان منصوب شد. اولاد او نیز بعدها همین منصب را عهده دار بوده اند.<ref>بشارت،  كارنامه خاندان حسينی قائنی، ص226.</ref>
{{ب|قدرش ز بس که بود عظیم از وفات او | کاندر میان سلسله محشر شدی عظیم}}
 
{{ب|در این زمان ندیدم مردی چو او جواد | در این اوان نیامد شخصی چو او کریم}}
پدرش نیز میرزا اسداللّه خان از شعراء و خوشنویسان اصفهان در قرن چهاردهم هجری بود. وی مردی بخشنده بود که در صحن [[تکیه مادر شاهزاده|تکیه مادرشاهزاده]] مدفون است.
{{ب|باری خطاب ارجعی از حق چو آمدش | وز این جهان برفت به صد شوق در نعیم}}
{{پایان شعر}}
«منعم» بگفت از پی تاریخ فوت او:


«اندر بهشت پاک اسداللّه شد مقیم»
===تحصیلات===
در ده سالگی پدر خود را از دست داد و تحت کفالت برادرش میرزا محمد علی خان مشغول تحصیل شد. مقدمات عربی را نزد حاجی آخوند که یکی از فضلا و علمای عصر خود و مورد توجه عموم حجج اسلام بلکه تمام اعیان و اشراف و اهالی شهر بود آموخت.


=='''اوصاف'''==
حاجی آخوند در اخلاق و صفات حمیده و روش زندگانی و معاشرت با نوع و طی کردن اوقات خود میانه جامعه و توده، نظیر نداشت، بلکه به حدی مورد توجه عامه بود که او را هیچ وقت، آسوده نمی گذاشتند. میرزا حسن خان سپس جهت امرار معاش مشغول کار شد و در اصفهان و تهران و رشت به کارهای دولتی پرداخت.
میرزا حسن خان شرح حال مختصری از خود در پایان عمر نگاشته است که خلاصه ای ازآن ذکر می شود:


وی در ده سالگی پدر خود را از دست داد و تحت کفالت برادرش میرزا محمد علی خان مشغول تحصیل شد.
در دوران اقامت در رشت به مدت دو سال از محضر آقا سید علی خدا که از علمای معمر و گوشه نشین بوده و قبلا در اصفهان [[مدرسه صدر بازار اصفهان|مدرسه صدر]] تحصیل حکمت نموده و با پدر میرزا حسن خان دوستی کامل داشته بهره برد.


مقدمات عربی را نزد حاجی آخوند که یکی از فضلا و علمای عصر خود و مورد توجه عموم حجج اسلام بلکه تمام اعیان و اشراف و اهالی شهر بود آموخت.  
وی در زمان احمدشاه قاجار  به لقب «'''رأفت الملک'''» ملقب شد. اما در زمان رضاشاه و پس از تصویب قانون لغو القاب دولتی، شهرت خود را به «'''فرمان آرا'''» تغییر داد.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲،ص449.</ref>


حاجی آخوند در اخلاق و صفات حمیده و روش زندگانی و معاشرت با نوع و طی کردن اوقات خود میانه جامعه و توده، نظیر نداشت، بلکه به حدی مورد توجه عامه بود که او را هیچ وقت، آسوده نمی گذاشتند.
==آثار  و فعالیت ها==


سپس جهت امرار معاش مشغول کار شد و در اصفهان و تهران و رشت به کارهای دولتی پرداخت.  
===آثار===
وی خطوط مختلف خصوصا خط نسخ را خوش می نوشت.


در دوران اقامت در رشت به مدت دو سال از محضر آقا سید علی خدا که از علمای معمر و گوشه نشین بوده و قبلا در اصفهان مدرسه صدر تحصیل حکمت نموده و با پدر میرزا حسن خان دوستی کامل داشته بهره برد.
نمونه ای از خط او (آیةالکرسی) با رقم «کتبه العبد الاقل حسن بن میرزا اسداللَّه خان اصفهانی 1321» موجود است.


پس از وفات او و شروع انقلاب مشروطه به فعالیت و همراهی با مشروطه خواهان پرداخت و در رشت کتابخانه و قرائتخانه ای نیز دایر نموده و به انجام وظایف ملی پرداخت. پس از حمله روس ها به اصفهان آمد و به ریاست مالیه گلپایگان و کمره و خوانسار رسید.
همچنین نسخه ای از قرآن کریم نزد فرزندش ابراهیم فرمان آرا موجود است.


وی مدت 15 سال سمت منشی باشی کنسول گری انگلیس را در اصفهان برعهده داشت. پس از جنگ جهانی و ورود آلمان ها به اصفهان وی نیز متواری شد و پس از بازگشت دوباره به اصفهان به ریاست دفتر شهرداری منصوب شده و سپس در فرمانداری مشغول به کار شد.
همچنین چند نمونه از اشعار فرمان آرا در کتاب «کارنامه خاندان قائنی» ذکر شده است.  


وی مردی فاضل، خوش بیان، گشاده دست و به حسن سلوک مشهور و خانه اش همواره مجمع شعرا و نویسندگان و اهل ذوق و ادب بود.
این ابیات از اوست:{{شعر}}
{{ب|گر سوخت به دور رخ معشوق عجب نیست|از دوری او عادت پروانه گرفتم<ref>مهدوی، تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص204؛ بشارت، کارنامه خاندان بشارت، صص 228-226؛ قاسمی، گلشن اهل سلوک، صص239-236.</ref>}}
{{پایان شعر}}


او از اعضای انجمن ادبی شیدا بوده و چند نمونه از اشعارش در دوره اوّل «مجله دانشکده» به چاپ رسیده است. خود نیز انجمنی به نام انجمن محبّت را تأسیس کرد.
===فعالیت ها===
فرمان آرا پس از وفات آقا سید علی خدا و شروع انقلاب مشروطه به فعالیت و همراهی با مشروطه خواهان پرداخت و در رشت کتابخانه و قرائتخانه ای نیز دایر نموده و به انجام وظایف ملی پرداخت. پس از حمله روس ها به اصفهان آمد و به ریاست مالیه گلپایگان و کمره و خوانسار رسید.


چند نمونه از اشعار فرمان آرا در کتاب «کارنامه خاندان قائنی» ذکر شده است.
وی مدت 15 سال سمت منشی باشی کنسول گری انگلیس را در اصفهان برعهده داشت. پس از جنگ جهانی و ورود آلمان ها به اصفهان وی نیز متواری شد و پس از بازگشت دوباره به اصفهان به ریاست دفتر شهرداری منصوب شده و سپس در فرمانداری مشغول به کار شد.


=='''وفات'''==
میرزا حسن خان مردی فاضل، خوش بیان، گشاده دست و به حسن سلوک مشهور و خانه اش همواره مجمع شعرا و نویسندگان و اهل ذوق و ادب بود.او از اعضای انجمن ادبی شیدا بوده و چند نمونه از اشعارش در دوره اول «مجله دانشکده» به چاپ رسیده است. <ref>شيدا،  مجله دانشكده اصفهان، سال اول، شماره 2، ص32.</ref>خود نیز انجمنی به نام انجمن محبت را تأسیس کرد.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد ، ج2، صص322-323.</ref>
وی در دوم ذی القعده 1358ق درگذشت و در یکی از اطاق های شمالی [[تکیه‌ی مادر شاهزاده]] دفن شد. سنگ نوشته مزارش چنین است:
==وفات==
وی در دوم ذی القعده 1358ق درگذشت و در یکی از اطاق های شمالی [[تکیه مادر شاهزاده|تکیه‌ی مادر شاهزاده]] دفن شد. بر سنگ نوشته مزارش چنین است:
{{شعر}}  
{{شعر}}  
{{ب|حسن بن اسداللّه چو رفت | با ولای اسداللّه ز جهان}}  
{{ب|حسن بن اسداللّه چو رفت | با ولای اسداللّه ز جهان}}  
{{ب|هاتفی گفت که فرمان آرا | رفت از دار فنا سوی جنان}}  
{{ب|هاتفی گفت که فرمان آرا | رفت از دار فنا سوی جنان}}  
{{ب|کرد بیرون سر از جنّت و گفت | پی تاریخ وفات: «الغفران»<ref>گلشن اهل سلوک، ص493-491.</ref>}}  
{{ب|کرد بیرون سر از جنّت و گفت | پی تاریخ وفات: «الغفران»<ref>قاسمی، گلشن اهل سلوک، ص493-491.</ref>}}  
{{پایان شعر}}  
{{پایان شعر}}
 
=='''پانویس'''==
[[رده:گلشن اهل سلوک]]
[[رده:گلشن اهل سلوک]]
[[رده:مرداد ماه 1401]]
[[رده:مرداد ماه 1401]]
[[رده:شعر]]
==پانویس==
<references />
<references />
==منابع==
*[[رحیم قاسمی|قاسمی]]، رحیم، گلشن اهل سلوک،  ناشر: کانون پژوهش؛ مجموعه فرهنگی مذهبی تخت فولاد، چاپ دوم 1387.
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.


=='''منبع'''==
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
برگرفته از<span> </span>: گلشن اهل سلوک ، رحیم قاسمی، ناشر: کانون پژوهش؛ مجموعه فرهنگی مذهبی تخت فولاد، چاپ دوم 1387.
[[رده:شعرا]]
[[رده:خطاطان]]
[[رده:فعالان سیاسی]]
[[رده:معاصرین]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۳

Hasan farmanara.jpg
اطلاعات فردی و علمی
نام کاملحسن فرمان آرا
شهرترافت الملک
تاریخ وفات۱۳۵۸ قمری
مدفنتکیه مادر شاهزاده
اساتیدحاجی آخوند، آقا سید علی خدا
آثارخط آیةالکرسی با رقم «کتبه العبد الاقل حسن بن میرزا اسداللَّه خان اصفهانی 132۱، چند نمونه از اشعار او در کتاب کارنامه خاندان قائنی ، و..
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیفعال سیاسی
اجتماعیشاعر، خطاط، و...


میرزا حسن فرمان آرا معروف به رأفت الملک ،ادیب شاعر خطاط اصفهانی بود. او فرزند میرزا اسداللّه خان و نواده ابراهیم خان بلوچ است.

زندگی نامه

خاندان

حسن فرمان آرا فرزند میرزا اسداللّه خان و نواده ابراهیم خان بلوچ است. ابراهیم خان سرکردة قشون نادرشاه افشار و مأمور تعقیب اشرف افغان، هنگام فرار به طرف زرقان فارس بوده است. با کشتن اشرف و فرستادن سر او به درگاه نادر، مورد ملاطفت او قرار گرفت و به سردارى بلوچستان منصوب شد. اولاد او نیز بعدها همین منصب را عهده دار بوده اند.[۱]

پدرش نیز میرزا اسداللّه خان از شعراء و خوشنویسان اصفهان در قرن چهاردهم هجری بود. وی مردی بخشنده بود که در صحن تکیه مادرشاهزاده مدفون است.

تحصیلات

در ده سالگی پدر خود را از دست داد و تحت کفالت برادرش میرزا محمد علی خان مشغول تحصیل شد. مقدمات عربی را نزد حاجی آخوند که یکی از فضلا و علمای عصر خود و مورد توجه عموم حجج اسلام بلکه تمام اعیان و اشراف و اهالی شهر بود آموخت.

حاجی آخوند در اخلاق و صفات حمیده و روش زندگانی و معاشرت با نوع و طی کردن اوقات خود میانه جامعه و توده، نظیر نداشت، بلکه به حدی مورد توجه عامه بود که او را هیچ وقت، آسوده نمی گذاشتند. میرزا حسن خان سپس جهت امرار معاش مشغول کار شد و در اصفهان و تهران و رشت به کارهای دولتی پرداخت.

در دوران اقامت در رشت به مدت دو سال از محضر آقا سید علی خدا که از علمای معمر و گوشه نشین بوده و قبلا در اصفهان مدرسه صدر تحصیل حکمت نموده و با پدر میرزا حسن خان دوستی کامل داشته بهره برد.

وی در زمان احمدشاه قاجار به لقب «رأفت الملک» ملقب شد. اما در زمان رضاشاه و پس از تصویب قانون لغو القاب دولتی، شهرت خود را به «فرمان آرا» تغییر داد.[۲]

آثار و فعالیت ها

آثار

وی خطوط مختلف خصوصا خط نسخ را خوش می نوشت.

نمونه ای از خط او (آیةالکرسی) با رقم «کتبه العبد الاقل حسن بن میرزا اسداللَّه خان اصفهانی 1321» موجود است.

همچنین نسخه ای از قرآن کریم نزد فرزندش ابراهیم فرمان آرا موجود است.

همچنین چند نمونه از اشعار فرمان آرا در کتاب «کارنامه خاندان قائنی» ذکر شده است.

این ابیات از اوست:

گر سوخت به دور رخ معشوق عجب نیستاز دوری او عادت پروانه گرفتم[۳]

فعالیت ها

فرمان آرا پس از وفات آقا سید علی خدا و شروع انقلاب مشروطه به فعالیت و همراهی با مشروطه خواهان پرداخت و در رشت کتابخانه و قرائتخانه ای نیز دایر نموده و به انجام وظایف ملی پرداخت. پس از حمله روس ها به اصفهان آمد و به ریاست مالیه گلپایگان و کمره و خوانسار رسید.

وی مدت 15 سال سمت منشی باشی کنسول گری انگلیس را در اصفهان برعهده داشت. پس از جنگ جهانی و ورود آلمان ها به اصفهان وی نیز متواری شد و پس از بازگشت دوباره به اصفهان به ریاست دفتر شهرداری منصوب شده و سپس در فرمانداری مشغول به کار شد.

میرزا حسن خان مردی فاضل، خوش بیان، گشاده دست و به حسن سلوک مشهور و خانه اش همواره مجمع شعرا و نویسندگان و اهل ذوق و ادب بود.او از اعضای انجمن ادبی شیدا بوده و چند نمونه از اشعارش در دوره اول «مجله دانشکده» به چاپ رسیده است. [۴]خود نیز انجمنی به نام انجمن محبت را تأسیس کرد.[۵]

وفات

وی در دوم ذی القعده 1358ق درگذشت و در یکی از اطاق های شمالی تکیه‌ی مادر شاهزاده دفن شد. بر سنگ نوشته مزارش چنین است:

حسن بن اسداللّه چو رفت با ولای اسداللّه ز جهان
هاتفی گفت که فرمان آرا رفت از دار فنا سوی جنان
کرد بیرون سر از جنّت و گفت پی تاریخ وفات: «الغفران»[۶]

پانویس

  1. بشارت، كارنامه خاندان حسينی قائنی، ص226.
  2. مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲،ص449.
  3. مهدوی، تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص204؛ بشارت، کارنامه خاندان بشارت، صص 228-226؛ قاسمی، گلشن اهل سلوک، صص239-236.
  4. شيدا، مجله دانشكده اصفهان، سال اول، شماره 2، ص32.
  5. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد ، ج2، صص322-323.
  6. قاسمی، گلشن اهل سلوک، ص493-491.

منابع

  • قاسمی، رحیم، گلشن اهل سلوک، ناشر: کانون پژوهش؛ مجموعه فرهنگی مذهبی تخت فولاد، چاپ دوم 1387.
  • مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.