این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
سید صدرالدین محمد بن صالح موسوی عاملی
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
سید صدرالدین محمد موسوی عاملی (1193ق- 1264ق) فرزند سید صالح، از علمای قرن سیزدهم هجری است. خاندان صدر عاملی منسوب به وی می باشد.
زندگی نامه
خاندان
سید صالح پدر سید صدرالدین محمد، فرزند سید محمد و نوه دختری شیخ حر عاملی است. مادر سید صدرالدین، دختر شیخ علی بن شیخ محی الدّین بن شیخ علی سبط شهید ثانی است.
برادر سید صدرالدین، عالم بزرگوار سید محمدعلی است. همسر سید صدرالدین دختر مرحوم کاشف الغطاء بود.
محدث فرزانه حاج شیخ عباس قمی در «منتهی الآمال» شرحی از این خاندان جلیل نگاشته که نقل آن مناسب است. ایشان می نویسد:
ذکر سید جلیل وعالم نبیل آقا سید صدرالدّین عاملی اصفهانی
... سید الفقهاء الکاملین وسند العلماء الراسخین، افضل المتأخرین اکمل المتبحرین، نادره الخلف وبقیه السلف، ذوالبیت العالی العماد والحسب الرفیع الا باء والاجداد؛
ووالده اش دختر شیخ علی بن شیخ محی الدّین بن شیخ علی سبط شهید ثانی است.
ووالدش سید سند ورکن معتمد آقا سید صالح، سبط شیخنا الا جل شیخ حرعاملی است؛ چه آن که والد ماجدش آقا سید محمّد تلمّذ کرده بر شیخ حرّعاملی وتزویج کرده کریمه اورا وحق تعالی روزی فرموده او را از آن مخدره جلیله، سید صالح که از اعلام علماء عصر خود ومرجع ریاست امامیه در بلاد شامیه بوده.
ولادتش( سید صالح) سنه 1122 وهجرتش از جبل عامل به عراق به سبب ظلم وتعدیات احمد جزّار در سنه 1197 بوده. در نجف اشرف سکنی گرفت ودر سنه 1217 وفات کرد.
وبرادر سید صدرالدّین، سید جلیل وعالم نبیل آقا سید محمدعلی، والد سید علامه آقا سید هادی است، که والد سید سند محدث جلیل وعالم فاضل کامل نبیل، البحر الزّاخر والسحاب الماطر، البارع الخیر الماهر، کنز الفضائل ونهرها الجاری، شیخنا الا جل السید ابومحمّد حسن بن الهادی است که ترجمه ایشان را در کتاب «فوائد الرضویه» نگاشتم.
... و شیخ اکبر صاحب «کشف الغطاء» دختر خود را تزویج او نمود و حق تعالی آقا سید محمدعلی معروف به آقا مجتهد را که نادره عصر ویگانه دهر بود از آن مخدره به او مرحمت فرمود.[۱]
فرزندان
سه تن از فرزندانش عبارتند از:
سفرها
سید صدرالدّین نزد پدرش تربیت شد ودر سال 1197 از جبل عامل به اتفاق پدرش به عراق آمد ودر نجف ساکن شدند ودر سال 1205 که سنش به دوازده سال رسیده بود به کربلا مشرف شد. او بعد از چندی که ساکن نجف اشرف بود به عزم زیارت حضرت امام رضا (ع) به خراسان سفر کرد و راه سفر را از یزد واصفهان قرار داد و چون به اصفهان رسید در آنجا اقامت کرد ومرجع تدریس وقضا گردید.
اساتید
او در کربلا در درس استاد اکبر آقای بهبهانی ودرس علامه طباطبائی بحرالعلوم حاضر شد.
شاگردان
بعد از آنکه وی از نجف اشرف به اصفهان آمد و در آنجا اقامت کرد، مشغول تدریس گردید و جماعتی ازعلما نزد او تلمذ کردند؛ از جمله شیخ الطائفه علامه انصاری وسید صاحب روضات و برادرش و آقا سید محمّد شفیع صاحب «روضه».
سیره عبادی
در منتهی الآمال آمده است:
این سید جلیل، بکاء و کثیر المناجات بوده. نقل شده که شبی از شب های ماه رمضان داخل حرم امیرالمؤ منین (ع) شد، بعد از زیارت نشست پشت سر مقدس وشروع کرد به خواندن دعای ابوحمزه همین که شروع کرد به کلمه «اِلهی لاتُؤَدِّبْنِی بَعُقُوبَتِکَ» گریه اورا گرفت و پیوسته این کلمه را مکرر کرد وگریه کرد تا غش کرد واورا از حرم مطهر بیرون آوردند!
و در امر به معروف و نهی از منکر بسیار ساعی بود و اقامه حدود به اصفهان می نمود وچندان معصیت در نظرش عظیم بود که گویند وقتی چنان اتفاق افتاد که حاضر شد در مجلسی که برپا شده بود برای عزاء حضرت سیدالشهداء (ع) و ارواحنا فداه، و در آن مجلس جماعتی از اعیان و اشراف بودند. ناگاه وارد شد در آن مجلس یکی از شاهزادگان که ریشش را تراشیده بود. چون نظرش به صورت او افتاد فرمود که: «حَلْقُ اللِّحْیَهِ مِنْ شَعارِ المَجُوسِ وَ صارَ مِنْ عَمَلِ اَهْلِ الْخِلافِ«؛ تراشیدن ریش از شعار گبران وعمل اهل خلاف است و این مرد ریش خود را تراشیده و آمده در این مجلس که منعقد شده برای عزای سیدالشهداء (ع) و من می ترسم که هرگاه روضه خوان بالای منبر رود و این مرد در این جا باشد سقف فرود آید. پس در آن مجلس نماند وبیرون رفت.
واین بزرگوار زاهد و قانع و کثیر العیال بود و به همان نحو که در نجف زندگانی می کرد در اصفهان نیز زندگانی کرد.[۲]
جایگاه
جایگاه علمی
شیخ عباس قمی می نویسد:
گویند: سید بحرالعلوم مشغول به نظم «درّه» بود وهرچه به نظم در می آورد بر اوعرضه می فرمود؛ به جهت مهارت اودر فن شعر وادب، ودر سنه 1210 از صاحب «ریاض» اجازه طلبید، سید ریاض او را اجازه داد وتصریح کرد به اجتهاد او در احکام.[۳]
صاحب روضات الجنات می گوید سید صدرالدین در تصنیف کتاب روضات او را یاری کرده است.
وی از پدرش از جدش سید محمّد از شیخ حرعاملی روایت می کند.
آثار
او دارای تالیفات بسیاری است که در «روضات الجنات» و «فوائد الرضویه» ذکر شده است.
وفات
سرانجام این عالم جلیل در سال 1264ق در نجف اشرف وفات یافت و در حجره ای که در زاویه غربی صحن مطهر است، به خاک سپرده شد.[۴]
شیخ عباس قمی می نویسد:
در آخر عمر ضعف واسترخائی در اعضایش عارض شد شبیه به فلج ودر خواب دید که حضرت امیرالمؤ منین (ع) به وی فرمود که تو میهمان منی در نجف، دانست که وفاتش نزدیک است؛ از اصفهان حرکت کرد به نجف اشرف ودر سنه 1264 در آن جا وفات کرد ودر حجره ای که در زاویه غربیه صحن مطهر است متصل به باب سلطانی به خاک رفت.[۵]
پانویس
منبع
- قاسمی، رحیم، گلشن اهل سلوک: مشاهیر مدفون در تکیه شیخ محمدتقی رازی (تکیه مادر شاهزاده)، اصفهان، کانون پژوهش، چاپ دوم، 1387.