این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
سیداسدالله دادخواه بهشتی
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
سیداسدالله دادخواه فرزند سیدمحمّدجعفر حسینی بهشتی، عالم فاضل و فقیه مجتهدو شاعر متخلص به « سید» در اصفهان متولد شد.
زندگی نامه
ولادت
سید اسدالله دادخواه در سال1248ش به دنیا آمد.
خاندان
پدرش خود از علمای زمان خویش محسوب می گشت که بنا به دعوت شیعیان هند بدان دیار هجرت نمود. شیعیان هند یک ظرف سفالی به رسم پیشکش برای وی آورده بودند که یک نگاره برجسته ملهم از داستان معروف نظامی، « کار نیکوکردن از پرکردن است»، بر روی آن منقوش بود. این هدیه توسط خانوادۀ ایشان به کانون وکلای دادگستری اهداء گردید.
تحصیلات
سید اسدالله چهار سوقی تحصیلات ابتدایی را در نزد پدر خود فرا گرفت و سپس به مدرسه جده بزرگ راه یافت. وی پس از طی مقدمات از آن رو که طلبه ای بسیار فاضل و تیز هوش و دارای وسعت حافظۀ قوی بوده، به تأکید پدر و دوستانش به نجف اشرف عزیمت کرد و در نجف به تحصیل پرداخت.
اساتید
از اساتید معروف او عبارتند از:
- آخوند ملا محمدکاظم خراسانی صاحب کفایه
- آیت الله شیخ محمد حسین فشارکی
- آقا میرزا محمد هاشم چهارسویی
- میرزا محمد باقر چهارسویی(صاحب روضات)
وی از آخوند ملا محمد حسین فشارکی اجازه اجتهاد داشته است.
شاگردان
از شاگردان بسیار معروف ایشان آیت الله شیخ مرتضی اردکانی بوده که حشر و نشر بسیاری با ایشان داشته است. او مرد ورزشکاری بوده و عموماً صبحگاهان بسیار زود پیاده به کوه صفه می رفته و پیاده باز می گشت. شهرت ایشان به اندازه ای بود که در سال 1325ش شهرداری اصفهان منزل ایشان را در نقشۀ شهر مشخص می سازد.
سیره اخلاقی
سید اسدالله، مجتهدی با ذوق و با اخلاق حسنه، مورد قبول عامه بود و همیشه اصلاح امور مؤمنین را دستور می فرمود. مردم اصفهان در دورۀ اول مشروطه به ایشان وکالت پارلمان دادند و در مجلس اسباب آبرو بود.
آثار و فعالیت ها
آثار
ایشان به زبان عربی تسلط کامل داشته به نحوی که دو کتاب نحو تألیف کردند و به زبان اردو نیز آشنایی مختصر داشتند. دارای خط خوانی عرفی بوده اند و در سرودن شعر دستی داشته و به « سیّد» تخلص می کرده است.[۱]
کتبی که تألیف کرده اند بیشتر حاشیه بر کتب فقهی است و اشعار پراکنده که در کنار کتابها نوشته اند.
بالغ بر 700 جلد کتاب خطی ایشان به کتابخانۀ حضرت امیرالمؤمنین در نجف اشرف هدیه شده است.
فعالیت ها
وی از دانشمندان بسیار زیرک بوده و بزرگان شهر در مرافعات به ایشان مراجعه می نمودند. با آنکه سبک خوب و غریبی در نوشتن قباله جات داشت. در موقعی که دفاتر عقد و طلاق و اسناد رسمی بر پا شد، آنچه تقاضا کردند؛ محضر یک را قبول نکرد و عزلت اختیار نمود.
همچنین ایشان به واسطة حسن ظنی که مردم اصفهان در نوع پروری و امانت و دیانت به او داشتند، به وکالت در دورۀ سوم مجلس شورای ملی از طرف اعتدالیون انتخاب شد.
انجمن ولایتی که از طرف حزب اعتدالیون در سال 1286ش به منظور حمایت از مشروطه و علیه محمد علی شاه تشکیل شد. آیت الله دادخوه چهارسویی با توجه به نفوذی که در بین اصناف و طبقات مختلف داشت، نقش بسیار مهمی در این انجمن ایفا کرد.[۲]
احیای مسجد قرچقه ( مسجد آیت الله بهشتی) به دست وی انجام گرفت و در هنگام استبداد صغیر مقر مبارزاتی جنوب محسوب می شد. همچنین زمانی که محمد علی شاه برای درهم شکستن مبارزه در پی آن بود که نانوایی های دولتی را ببندد؛ آقا سیداسدالله دادخواه اعلام می دارد که نان خریدن از این مغازه ها حرام است و باید مردم نانوایی خصوصی ایجاد کنند. به فاصلۀ 15 روز تقریباً در هر محله ای به تعداد نانوایی دولتی، نانوایی خصوصی ایجاد شد و مریدان ایشان از ده کرد (شهرکرد) با اسب و قاطر پیوسته آرد به این نانوایی های ملی رساندند که شرح مفصل آن را در خدمات بختیاریان و اصفهان به مشروطه و جنبش وطن پرستان اصفهان و بختیاری می توان دید.
یک بار نیز که محمد علی شاه یک قلمدان طلای بسیار زیبا حک شده بر روی فولاد، به طور پنهانی برای آیت الله ارسال نمود و از آیت الله خواست که به اصطلاح همراه اوباش به شلوغ کاری نپردازند. در آن نیمه شب آیت الله می گوید من هم خودم در زمرۀ اوباشم و از پذیرش قلمدان طلای اهدایی محمد علی شاه امتناع ورزید. مأموران می گویند مأموریم و معذور و التماس می کنند که اگر ما باز گردانیم عقوبت داریم. لذا قلمدان می ماند و مأموران می روند. این قلمدان به همراه یک قرآن نفیس چاپی که در زمرۀ اولین قرآن های چاپ شدة دنیا محسوب می شود و در مصر به چاپ رسیده است، دارای 30 صفحه که در هر صفحه یک جزء قرآن هست، بعداً به کانون وکلای دادگستری مرکز هدیه شد و هم اکنون در آنجا ست.
ایشان منشی اصولی و فلسفی داشته و از این لحاظ با اخباریون به مناقشه می پرداخت. علاوه بر فقه و اصول، ایشان حکیم نیز بود و همانند پدرشان به معالجۀ بیماران به وسیلۀ طب گیاهی می پرداخت.
وی در مسجد سر جوی شاه اصفهان امام جماعت بود و در دورۀ دوم مجلس دارالشوری، وکیل مجلس بوده و مورد اعتماد مردم بود و برای رفع خصومات و مرافعات به ایشان مراجعه می نمودند.
ایشان نسبت به دکتر مصدق ارادت و علاقۀ ویژه ای داشتند و از وی حمایت خاص می کرد. سفرهای زیارتی بسیاری رفته اند؛ از جمله به عراق و کویت و شامات. بسیاری از علما و بزرگان زمان حیاتشان، با ایشان مراوده و آمد و شد داشته اند و در برخورد دوستان و مخالفان عموماً مخالفان را به منزل دعوت می کردند و پذیرایی گرمی به عمل می آوردند و سعیشان بر این بوده است که با حسن خلق موارد اختلاف را بر طرف دارند. ایشان در ساختن زینبیه نیز پیشنهاد کننده و پیشرو بوده اند
آقا سید اسدالله چون در دورۀ دوم مجلس شورای ملی از وکلای اصفهان بود به نام وکیل شهرت یافت.[۳] اما انتخاب فامیل دادخواه برای ایشان بدین سبب بوده است که آیت الله شهید سید حسن مدرس معتقد به وضع نام فامیل مطابق زمانه ی مرسوم بوده است. به همین علت پیشنهاد می کند که با توجه به کثرت مراجعات مردم به ایشان و رسیدگی های حکمی و قضایی در موضع دادرسی، ایشان اعلام می دارد که فامیل دادخواه را برای خود انتخاب کند و توضیح می دهد که چون در مدرسه ی سپهسالار درس می دهم، فامیلم را مدرس می گذارم؛ شما هم دادخواه بگذارید و ایشان این نظر را صائب تشخیص دادند و از آن پس به نام دادخواه معروف شد.[۴]
در دوره سوم مجلس شورای ملی به عنوان نماینده اصفهان در آن دوره شرکت نمود. وی در اصفهان به رسیدگی امور مردم و یاری آنان زبانزد خاص و عام بود. در دوره ی مشروطه از نمایندگان مورد اطمینان مردم اصفهان بوده و به «وکیل» شهرت داشت.
وی محضر شرعی، جهت رفع خصومات و مرافعات و ثبت عقود داشت که پس از تأسیس دفاتر رسمیِ ثبت اسناد و طلاق و ازدواج، از آن کار کناره گرفت.[۵]
وفات
مشارالیه در 20 شوّال 1363ق در سن قریب به هشتاد سالگی وفات یافت، و در تخت فولاد در بقعه تکیه زرگرها مدفون شد.[۶]
شعرا و ادبای بزرگ اصفهان همچون میرزا حسن خان جابری انصاری، سید علی بدیع زادگان و میرزا حبیب الله نیّر در وفات وی اشعاری سروده اند که از آن جمله شعر سیّدعلی بدیع زادگان متخلّص به هور است:
می جست خرد سال وفات اسدالله | آن حجّت والاگهر نیک دل آگاه | |
هورش یکی از جمع برون کرد و چنین گفت | «پیش اسدالله علی رفت اسدالله» |
پانویس
- ↑ هادوی، تذکره شعرای استان اصفهان، ص268 .
- ↑ دانشور علوی، جنبش وطن پرستان اصفهان و بختیاری، ص16.
- ↑ همایی، تاریخ اصفهان ، ص459 .
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج2، صص247-249.
- ↑ مهدوی، رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص198؛ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، ص255؛ مهدوی، سیری در تاریخ تخت فولاد، ص128؛ تهرانی، نقباء البشر، ج1، ص133؛ بهشتی، تحفه الاحباب، صص20 -21.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ج 1 ، ص 522.
منابع
- مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.