این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

خسرو‌خان سردار ظفر بن حسین‌قلی خان ایلخانی بختیاری

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو

خسروخان سردار ظفر بن حسینقلی خان ایلخانی بختیاری، ملقب به بهادر الدوله و سالار ارفع ، از خوانین و سران بختیاری است. ولی در حمله بختیاری ها به اصفهان و تهران و سقوط حکومت محمّدعلی شاه قاجار شرکت داشت و به همراه برادر خود علیقلی خان سردار اسعد، از عوامل مؤثّر در جریانات پس از مشروطیت به شمار می رفت.وی مدت کوتاهی در سال 1330ق حاکم اصفهان بود .

زندگی نامه

خسرو خان سردار ظفر از طایفه زراسوند دورکی باب شاخه هفت لنگ ایل بختیاری در بهار 1278ق در چمن چغاخور ییلاق ایل بختیاری به دنیا آمد.[۱]

او فرزند پنجم حسینقلی خان ایلخانی بختیاری و مادرش بی بی مهری جان دختر نجف خان دورکی بود. پدرش حسین قلی خان ایلخانی بختیاری و مادرش بی بی مهری جان دختر نجف خان دورکی بود. پدر خسرو خان در 1284ق از جانب ناصرالدین شاه به مقام ایلخانی گری کل بختیاری منصوب گردید[۲] و نه تنها در ایل بختیاری قدرت، نفوذ و ثروت فراوانی به دست آورد بلکه در جنوب ایران نیز صاحب نفوذ گشت. افزایش قدرت و ثروت وی منجر به سوء ظن و ترس ناصرالدین شاه گردید و سرانجام در 27رجب1299ق ایلخانی بختیاری به دستور شاه و به دست پسرش، ظل السلطان، در اصفهان به قتل رسید و دو تن از پسران همراهش به زندان افکنده شدند. با مرگ وی دوران سخت و آوارگی فرزندانش آغاز گردید و عموهایشان به عنوان حاکمان جدید بختیاری، آنها را مورد بی مهری و حتی اذیت و آزار قرار می دادند. [۳]خسرو خان در زمان قتل پدر بیست ساله بود و در همان سال مأمور نظم و انتظام عربستان شده بود.[۴] او در زمان حیات پدر در هیجده سالگی در 1297ق به مکه رفته بود و از آن پس ملقب به حاجی خسرو خان گردید. با عزل ظل السلطان از بیشتر قلمرو حکومتی خود در 1306ق، پسران ایلخانی تحت حمایت میرزا علی اصغر خان امین السلطان، صدراعظم ناصرالدین شاه قرار گرفتند و با آزاد شدن برادران خسرو خان از زندان، پسران ایلخانی به قدرت و حکومت بختیاری دست یافتند. بنابراین اولین مأموریت خسرو خان در این دوران، جنگ با عموی خود امامقلی خان و عقب راندن او به سوی خوزستان بود که برادرش اسفندیار خان بر عهده وی گذاشته بود. در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه، خسرو خان یک سال و چهار ماه با سوار بختیاری در پایتخت مشغول خدمت بود. او مورد توجه شاه بود و در رکابش به مازندران رفت. در اوایل سلطنت مظفرالدین شاه به لقب بهادرالدوله ملقب شد و در 1314ق به مدت دو سال حاکم بهبهان و کهکیلویه گردید و معاونش در این حکومت، نصیرخان سردارجنگ بختیاری بود. در جمادی الثانی1316 یک قبضه قمة مرصع از جانب دولت قاجار به وی اعطا گردید. به هنگام سفر اول برادر بزرگترش علی قلی خان سردار اسعد به اروپا در 1318ق، خسرو خان در غیاب او، ریاست سوار پارکابی بختیاری در پایتخت را بر عهده گرفت. و مدتی بعد به لقب سالار ارفع ملقب گردید. در ذیحجة 1324 به هنگام مرگ مظفرالدین شاه و به سلطنت رسیدن محمدعلی شاه به اتفاق برادرش علی قلی خان سردار اسعد روانة مسافرت اروپا شد و طی پنج ماه از کشورهای اروپایی چون روسیه، اطریش، فرانسه، آلمان و شهرهای باکو، وین، پاریس، لوزان، برلن، ورشو و مسکو دیدن نمود. در اروپا خبر عزل برادرش، نجفقلی خان صمصام السلطنه، را از ایلخانی گری بختیاری و انتصاب پسر عمویش، غلامحسین خان سردار محتشم، به جای وی را دریافت کرد. بنابراین به توصیة سردار اسعد به ایران بازگشت. خسرو خان سردار ظفر یکی از خوانین قدرت طلب، خشن، لجوج و جنجالی بختیاری بود. اختلافات و کینه کشی های او با عموزادگانش و یا برادرانش، چون صمصام السلطنه و امیر مجاهد، و یا با خواهرانش، چون بی بی مریم، و یا برادرزادگانش و یا حتی زن و فرزندانش نشان دهندة عمق این خشونت و سلطه گری ذاتی و قدرت طلبی فطری اوست. مخالفان زیادی در ایل بختیاری در میان خاندان خود و حتی در درون خانواده و میان زنان و فرزندان خود برای او به وجود آمد. با این حال سردار ظفر یکی از سخاوتمند ترین و ولخرج ترین خان های بختیاری بود. مشهور است که روزی زین اسبی را به شخصی هدیه داد اما چون دریافت که او اسبی ندارد یکی از بهترین اسبان خود را نیز به وی بخشید.

آثار

اما یکی دیگر از خصیصه های مثبت سردار ظفر علاقه وی به دانش دوستی و بویژه علاقه اش به تاریخ نویسی و ثبت و ضبط خاطرات و یا نگارش سفرنامه های خود بوده است. همین امر باعث گردید تا او اسناد و مکاتبات شخصی خود را در بایگانی نگهداری نماید. حتی مکتوبات ظاهراً بی ارزش و غیر مفید را دور نیانداخته و نگهداری می نمود. اسناد و مدارک شخصی که او جمع آوری و بایگانی می کرد. یادداشتها و خاطراتی که سردار ظفر از خود به یادگار گذاشته است عبارتند از:

  • « یادداشتها و خاطرات سردار ظفر بختیاری» این کتاب در مورد حوادث و وقایع و مسائل ایل بختیاری و ایران است که تا پایان سلطنت ناصرالدین شاه را در بر می گیرد؛ از 1321ق تا سالهای اولیه سلطنت رضاشاه را در بر می گیرد؛
  • « سفرنامه مسافرت به اروپا در 1324ق»؛
  • « سفرنامه مسافرت به اروپا در 1330ق».[۵]

وفات

سرانجام در سال 1352ق درگذشت و در آرامگاه خانوادگی سران بختیاری در تخت فولاد تکیه بختیاری هابه خاک سپرده شد.[۶][۷]

پانویس

  1. سردار ظفر، ، خاطرات سردار ظفر بختياری، ص147.
  2. پور بختيار، جامعه بختياری و تحولات ايران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی، ص13 .
  3. سردار مريم، خاطرات سردار مريم بختیاری، صص34-39.
  4. سردار اسعد، خاطرات سردار اسعد بختیاری، ص498 .
  5. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد ، ج2، صص467-471.
  6. نگرشی بر مشروطیّت اصفهان، صص 248-247؛ پور بختيار، تاریخ معاصر ایران، کتاب سوم، صص 348-343.
  7. مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص872.

منابع

  • مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.