این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

بابا رکن الدین

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۱۸ توسط Sab00riyan (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'مهدوی، مصلح الدین،' به 'مهدوی، مصلح الدین،')
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مقبره بابا رکن الدین

مسعود بن عبدالله بیضاوی‌، معروف به بابا رکن‌الدین شیرازی‌، عالم و عارف قرن هشت هجری قمری است‌. تاریخ دقیق ولادت او معلوم نیست‌، ولی اهل بیضای استان فارس بوده و مؤلفِ تاریخ اصفهان‌ و ری، او را از خاندان جابری انصاری برشمرده است.

پرونده:Baba Rukn al-Din Mausoleum2021 2.jpg
مقبره بابا رکن الدین در تخت فولاد

از جهت مسلک عرفانی‌، او را از پیروان ابن‌عربی دانسته‌اند.

زندگی‌نامه

بابارکن‌الدین از اوان کودکی به عرفان و تصوف گرایش داشت و پس از آنکه با احوال عارفان آشنایی یافت‌، به طریق سیر و سلوک گام نهاد. او خود می‌گوید:

«از زمان صباوت... از خود ادراک معنایی از معانی و شأنی از شؤون توحید می‌کردم».[۱]

بابارکن‌الدین ابتدا نزد عبدالرزاق کاشانی‌ (د۷۳۶ق‌/۱۳۳۶م‌) ، به تعلیم عرفان نظری و سلوک عملی پرداخت و پس از او از داوود قیصری (د ۷۵۱ق‌/۱۳۵۰م‌) بهره برد و نزد آن دو، فصوص الحکم‌ ابن عربی‌ را خواند و نیز در حل مشکلات فصوص‌، از نعمان خوارزمی کمک گرفت.[۲] گویند درا صفهان نیز از مریدان بابا بیات بوده است.[۳]

اغلب سالهای زندگی را در اصفهان سپری ساخته و در بین حکّام و اعیان و بزرگان اصفهان صاحب احترام و نفوذ کلمه بسیار بوده است. میر عبدالحسین خاتون آبادی می نویسد: هنگامی که هلاکو پادشاه مغول قصد تصرف اصفهان و قتل عام مردم آنجا را داشته، خواجه نصیرالدّین طوسی او را نزد بابا رکن الدّین برد و به خواهش بابا رکن الدّین قتل عام اصفهان برطرف شد یا در آن تخفیف ایجاد شد.[۴]

او همچنین در شیراز به محضر امین بلیانی شتافته و از وی به بزرگی یاد کرده بود و او را «شیخ المشایخ‌» می‌خواند.[۵]


مذهب او

درباره مذهب بابارکن‌الدین اختلاف است. برخی او را شیعه دانسته‌ اند. [۶]و عده‌ای دیگر او را از اهل سنت شمرده‌اند. [۷]اما سنگ نوشته قبرش حاکی از شیعه بودن اوست‌. از جهت مسلک عرفانی‌، از جمله در باور به وحدت وجود، او را از پیروان ابن‌عربی دانسته‌اند.


آثار

آثار و تألیفات علمی وی عبارتند از:

  1. نصوص الخصوص فی‌ ترجمة الفصوص‌، که شرحی است بر فصوص‌الحکم‌ ابن عربی و ظاهراً مهم‌ترین اثر اوست‌. این کتاب در ۱۳۵۹ش در تهران‌ به چاپ رسیده است‌. [۸]
  2. کشف الضرفی‌ نظم‌ الدر، یا شرح التائیة الکبری اثر ابن‌فارض‌، که نسخه‌ای از آن در کتابخانه مجلس شورای اسلامی‌ موجود است.
  3. کنوز الرموز درعلم حروف‌، به فارسی‌.
  4. قلندریه‌.
  5. مقدمه نصوص الخصوص‌: این مقدمه نیز به دلیل مفصل بودنش خود به گونه‌ای تألیف مستقلی است.[۹]

اشعار

بابا ركن الدين علاوه بـر مقامـات عرفـانی، طبع شعر نيز داشته و شعر می سروده؛ كه برخی از آنها در كتـاب نصـوص الخصـوص آمده است. بقعه ی مزار او در شمار آثار باستانی اصفهان به ثبت رسيده است.

از اشعار او كه در آغاز «نصوص الخصوص فی شرح الفصوص» آمده، ابيـات زيـر است:

كمتری از هر كه هسـت انـدر انـام بنده ی حق ركـن شـيرازی بـه نـام
معترف بر جرم و تقصيرات خويش مغتــرف از بحــر عرفــان بــر دوام
كــز اوان كــودكی تــا ايــن زمــان بود و هستم عارفـان را مـن غـلام

تاريخ اختتام شرح فصوص را در آخر كتاب به نظم با حروف ابجد جيم و ميم و ذال ۷۴۶ می گويد:

محرّم بد ز سال جيم و ميم آنگـه بـه ذال انـدر كــه تــوفيقم رفيــق آمــد رســانيدم بــه پايــانی
كتابی كاو بظـاهر بحـر و بـاطن در همـی مانـد چنين جوهر نيابد كس به عمر خود به هر كانی[۱۰]


وفات

وفـاتش را در روز يكشـنبه ۲۶ ربيع الاول ۷۶۹ قمری نوشته اند. پس از درگذشـت او بقعـه ای در عصـر صـفوی بـر مزارش ساخته شد كه گنبدی هرمی شكل با 12 ضلع دارد.[۱۱]

وفات او بر پایه سنگ نوشته سر در آرامگاهش، در ۷۶۹ق‌/۱۳۶۸م روی داده است.[۱۲]

آرامگاه او، همواره محل ذکر و عبادت دراویش و صوفیه‌ بوده است‌.[۱۳]

مقبره و آرامگاه این عارف نامدار که از آثار دوره ایلخانی است، در تکیه‌ای در تخت فولاد اصفهان قرار دارد‌.[۱۴]

آرامگاه او در ساحل جنوبی زاینده‌رود، در گورستان «تخت فولاد» واقع شده که با توجه به دیگر قبرهای تاریخ‌ دار آن‌، مزار وی از قدمت بیشتری برخوردار است‌.در هنگام تعمیرات اخیر تکیه تعدادی آجر نوشته به خط کوفی متعلّق به قرن چهارم هجری و سنگ نوشته قبور از قرن دهم تا دوازدهم هجری کشف گردیده و بر سنگ های بدنه سرداب پای دیوار شرقی بقعه نیز یادگاری هایی از قرن نهم و دهم هجری وجود دارد[۱۵].

در زمان شاه سلیمان، میر معزّ صوفی متولّی موقوفات تکیه بابا رکن الدّین بود و پل ساخته شده بر روی زاینده رود که تخت فولاد را به اصفهان مربوط می کند به پل بابا رکن الدّین معروف بوده و بعدها به پُل خواجو شهرت یافت. در سال 1200ق یکی از عرفاء به نام میرزا محمّد نصیر بایزیدی تکیه را مرمّت کرد و در زمان ریاست مرحوم جواد مجدزاده صهبا بر اداره باستان شناسی اصفهان تکیه بار دیگر مرمّت شد. در سالهای اخیر شهرداری اصفهان آن تکیه را مرمّت و زیباسازی و نورپردازی کرده است.[۱۶]

در گذشته، حتی پس از دوره صفویه با توجه به شهرت بابا رکن‌الدین این گورستان را «بابا رکن‌الدین‌» می‌نامیدند. دامنه این شهرت تا آنجاست که پل خواجو را نیز که در معبر آن مقبره واقع شده‌، با همین نام می‌خواندند.[۱۷]

برخی از علمای بزرگ شیعه همچون شیخ بهائی و حاج محمّد ابراهیم کلباسی و ملّا محمّد تقی مجلسی به زیارت او می رفته و به او اعتقاد داشته اند. تکیه بابا رکن الدّین از هنگام تأسیس تا امروز محل عبادت و ریاضت و چلّه نشینی عرفاء و اهل دل بوده و بسیاری از علماء و فضلاء در جوار مزار بابا رکن الدّین به خاک سپرده شده اند. از جمله ملّا حسن آرندی نائینی، ملّا محمّد علی نوری مازندرانی و جمعی از وابستگان او و میرزا حسن خان جابری انصاری و دیگران[۱۸].


پانویس

  1. بابارکن الدین شیرازی‌، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص‌۴.
  2. بابارکن الدین شیرازی‌، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۵و۲۳۳و۲۴۹.
  3. نصوص الخصوص: مقدمه، ص 10.
  4. وقایع السنین و الاعوام، ص۳۶۴.
  5. بابارکن الدین شیرازی‌، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۲۲۳-۲۲۲.
  6. جابری انصاری‌، تاریخ اصفهان و ری‌، ص۳۲۶-۳۲۵؛ گزی اصفهانی‌، تذکرةالقبور، ص۴۴-۴۳؛ همایی‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌،ص۴-۳.
  7. گزی اصفهانی‌، تذکرةالقبور، ص۴۴-۴۳؛ همایی‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۱۰ و۱۳و ۱۴.
  8. منزوی‌، خطی، ج‌۲، ص۱۳۱۹؛ دانش پژوه‌، محمدتقی و ایرج‌افشار، نسخه‌های خطی نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران‌، تهران‌، ج۶، ص۵۱۶؛ حاجی خلیفه‌، کشف‌، ج۱، ص۲۶۶؛ بغدادی‌، ایضاح، ج۲، ص۳۶۱
  9. نک: بابارکن الدین شیرازی‌، مسعود، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۷.
  10. ناجی، مقاله بابا ركن الدين، دانشنامه تخت فولاد، ج ۱، ص ۲۶۶.
  11. لطفی، تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص۹۵
  12. جابری انصاری‌، تاریخ اصفهان و ری‌، ص۳۲۵؛ قمی‌، هدیةالاحباب‌، ص۱۰۲؛ همایی‌، جلال‌الدین‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۱۰؛ اقبال آشتیانی‌، بابارکن الدین و مقبره او، ص۴۲؛ آقابزرگ‌، الذریعه، ج۲۴، ص۱۸۰.
  13. همایی‌، جلال‌الدین‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۱۱‌؛ نیز نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، بابارکن‌الدین شیرازی‌، مقبره‌.
  14. نک: جابری انصاری‌، تاریخ اصفهان و ری‌، ص۳۲۶.
  15. تخت فولاد، یادگار تاریخ: خطی؛ و نیز بنگرید به: بزرگان نامی پارس، ج۱، صص ۴۱۱-۴۰۷؛ فرهنگ معین، ج۵، ص۱۱۹۵؛ مولوی نامه، ص۲۲۰؛ نامه مینوی، صص ۵۸۰-۴۱۰؛ مجله یادگار: سال ۱۳۲۴ش، شماره ۴، صص ۴۶-۴۲؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص۷۱؛ ریحانه الادب، ج۱، ص۲۱۳؛ دانشنامه جهان اسلام، ذیل «بابا رکن الدّین»، صص ۴۳ و ۴۴؛ تاریخ اصفهان (جابری)، صص ۱۷۹ و ۱۸۰.
  16. تذکره نصرآبادی، ج۱، ص۳۰۲.
  17. شاردن‌، سفرنامه‌: بخش اصفهان‌، ص۱۸۰؛ مهدوی‌، تذکرة القبور، ص۱۵۳.
  18. مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، ص 32 و 33.

منبع

برگرفته از کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفی (حامد اصفهانی)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۹۰. ص۹۵

برگرفته از: مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.