این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

بهاءالدین فاضل نوری

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
نسخهٔ تاریخ ‏۹ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۴۵ توسط Kh1.shabani (بحث | مشارکت‌ها) (درج عکس)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ميرزا بهاءالدين نوری

ميرزا بهاءالدين نوری معروف به فاضل نوری، فرزند حاج ميرزا جواد بن حاج ملا محمدعلى نـورى اصـفهانی، عالمى فاضل، جـامع معقـول و منقـو ل، اديب و شاعر بود.

زندگی نامه

ميرزا بهاءالدين نوری در نزد علماى اصفهان تحصـيل علم كرده و پس از فراغت، به تدريس و اقامه ى جماعت و فصل خصومات مى پرداخته است. وى كه در فنون شعرى ماهر بود به فاضل تخلص مى نمود.

جد او حاج ملا محمدعلى از قصبه ى نور مازندران بوده و به اصفهان مهاجرت كرده است. او متـوفى 1253 می باشد و در تكيه ى باباركن الدين مدفون است.

پدر میرزا بهاءالدین، ميرزا جواد نورى عـالم فاضـل داراى تأليفات و رسائل متعدد است و در سن حـدود يكصـد سـالگى در سال 1323 وفات یافت و در داخل بقعه ى تكيه ى باباركن الدين(در ايوان قرينه ى قبر پدر) مدفون شد و مادر میرزا بهاءالدین، دختر حـاجى كلباسى است. [۱]

مرحوم همايى درباره ى فاضل نوری مى نويسد: «وى چهارده سال در نزد آخوند كاشـى مـدرس و عالم معروف مدرسه ى صدر و اساتيد ديگر و مدت چهار سـال در عتبـات عاليـات تحصيل كرده و سرمايه علمى و ادبى آموخته، در علم ادبيه دسـت و از طبـع مـوزون شاعرى نصيب داشت و در منظومات خود فاضل تخلّص مى كرد. وی بعضى رسـائل هـم تأليف كرده بود كه نسخه ى خطى آنها على المسموع نزد اولادش محفوظ اسـت . وى داراى دو همسر بوده كه اولى خورشيد خانم دختر مرتضى خـان نـورى معـروف بـه شيطان خالوى ظلّ السلطان مسعود ميرزا حاكم اصفهان بوده و در غـرّه شـوال 1329 درگذشته و در تكيه باباركن الدين نزديك قبر حاجى ميرزا تقى معبر دفن گرديد و از وى دارای چهار فرزند پسر به نامهاى حاج نجـم الـدين ملقّـب بـه نجـم الشـريعه و دكتـر عمادالدين نورى خواجوى(طبيب) و ضياءالدين نورى خواجوى كه نظامى بوده است و نصيرالدين نورى خواجوى در شغل قضايى، بوده است. مرحوم فاضل نورى پس از وفات همسرش دختر حاج ميرزا عبدالرزاق رشتى را به همسرى برمى گزينـد و از او نيز داراى سه پسر و يك دختر مى شود كه فرزندانش رحمةاللّه و هبةاللّه و فيض اللّـه نام داشته اند». [۲]

مرحوم همايى اشاره اى به اجتهاد نامبرده نـدارد. امـا محمـود هـدايت در گلـزار جاويدان مى نويسد: «... براى تكميل فقه و اصول به عتبات عاليات رفـت و پـس از چندى به مرحله ى اجتهاد نائل آمد».[۳]

از اشعار اوست:

جهان اگرچه درختى اسـت سـبز و خـرّم ليـك نيــاورد بــه جــز از درد و رنــج و غصــه ثمــر
نهـــالى ار بنشـــانى كـــزو ثمـــر چينـــى بــه غيــر محنــت و انــدوه و غــم نيــارد بــر
****
جهان به چشـم خردمنـد لاشـه مـردارى سـت نمــى كننــد خردپيشــگان بــه لاشــه نظــر
بــه نيكنــامى بگــذر ازيــن كريــوه ى ديــو مكــن خيــال توقّــف دريــن ســراى دو در[۴]


پانویس

  1. ريحانةالادب، ج6 ،ص259
  2. همايى، جلال الدين، تاريخ اصفهان، فصل تكايا و مقابر، صص8 ـ 66
  3. هدايت،محمود، گلزار جاويدان، ج2 ،ص1010
  4. همان


منبع

برگرفته از کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390. ص429