این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
بهاءالدین فاضل نوری
ميرزا بهاءالدين نوری معروف به فاضل نوری، فرزند حاج ميرزا جواد بن حاج ملا محمدعلى نـورى اصـفهانی، عالمى فاضل، جـامع معقـول و منقـو ل، اديب و شاعر بود.
زندگی نامه
ميرزا بهاءالدين نوری در نزد علماى اصفهان تحصـيل علم كرده و پس از فراغت، به تدريس و اقامه ى جماعت و فصل خصومات مى پرداخته است. وى كه در فنون شعرى ماهر بود به فاضل تخلص مى نمود.
جد او حاج ملا محمدعلى از قصبه ى نور مازندران بوده و به اصفهان مهاجرت كرده است. او متـوفى 1253 می باشد و در تكيه ى باباركن الدين مدفون است.
پدر میرزا بهاءالدین، ميرزا جواد نورى عـالم فاضـل داراى تأليفات و رسائل متعدد است و در سن حـدود يكصـد سـالگى در سال 1323 وفات یافت و در داخل بقعه ى تكيه ى باباركن الدين(در ايوان قرينه ى قبر پدر) مدفون شد و مادر میرزا بهاءالدین، دختر حـاجى كلباسى است. [۱]
مرحوم همايى درباره ى فاضل نوری مى نويسد: «وى چهارده سال در نزد آخوند كاشـى مـدرس و عالم معروف مدرسه ى صدر و اساتيد ديگر و مدت چهار سـال در عتبـات عاليـات تحصيل كرده و سرمايه علمى و ادبى آموخته، در علم ادبيه دسـت و از طبـع مـوزون شاعرى نصيب داشت و در منظومات خود فاضل تخلّص مى كرد. وی بعضى رسـائل هـم تأليف كرده بود كه نسخه ى خطى آنها على المسموع نزد اولادش محفوظ اسـت . وى داراى دو همسر بوده كه اولى خورشيد خانم دختر مرتضى خـان نـورى معـروف بـه شيطان خالوى ظلّ السلطان مسعود ميرزا حاكم اصفهان بوده و در غـرّه شـوال 1329 درگذشته و در تكيه باباركن الدين نزديك قبر حاجى ميرزا تقى معبر دفن گرديد و از وى دارای چهار فرزند پسر به نامهاى حاج نجـم الـدين ملقّـب بـه نجـم الشـريعه و دكتـر عمادالدين نورى خواجوى(طبيب) و ضياءالدين نورى خواجوى كه نظامى بوده است و نصيرالدين نورى خواجوى در شغل قضايى، بوده است. مرحوم فاضل نورى پس از وفات همسرش دختر حاج ميرزا عبدالرزاق رشتى را به همسرى برمى گزينـد و از او نيز داراى سه پسر و يك دختر مى شود كه فرزندانش رحمةاللّه و هبةاللّه و فيض اللّـه نام داشته اند». [۲]
مرحوم همايى اشاره اى به اجتهاد نامبرده نـدارد. امـا محمـود هـدايت در گلـزار جاويدان مى نويسد: «... براى تكميل فقه و اصول به عتبات عاليات رفـت و پـس از چندى به مرحله ى اجتهاد نائل آمد».[۳]
از اشعار اوست:
جهان اگرچه درختى اسـت سـبز و خـرّم ليـك | نيــاورد بــه جــز از درد و رنــج و غصــه ثمــر | |
نهـــالى ار بنشـــانى كـــزو ثمـــر چينـــى | بــه غيــر محنــت و انــدوه و غــم نيــارد بــر | |
**** | ||
جهان به چشـم خردمنـد لاشـه مـردارى سـت | نمــى كننــد خردپيشــگان بــه لاشــه نظــر | |
بــه نيكنــامى بگــذر ازيــن كريــوه ى ديــو | مكــن خيــال توقّــف دريــن ســراى دو در[۴] |
پانویس
منبع
برگرفته از کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390. ص429