این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

محمدحسن قناد

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
نسخهٔ تاریخ ‏۹ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۴۵ توسط Kh1.fa.alizadeh (بحث | مشارکت‌ها) (حذف لینک)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
آقا محمدحسن قناد فرزند ميرزا احمد متخلّص به ساكت از اساتيد مسلم شـعراى قرن سيزدهم هجرى در اصفهان است.

آقا محمدحسن قناد فرزند ميرزا احمد متخلّص به ساكت از اساتيد مسلم شـعراى قرن سيزدهم هجرى در اصفهان است. پدرش حاج محمد طلافروش به شغل زرگرى اشتغال داشت.

زندگی نامه

در مورد تاريخ ولادت او اختلاف هايى در تذكره هـا ديـده مـى شـود . مرحوم مهدوى ولادتش را 1277ق و معلم حبيب آبادى در مكارم الآثـار [۱] و در نامه‌ى سخنوان 1285 نقل كرده اند. اما بر اساس مقدمه ديوان او وى در سال 1243ش در اصفهان به دنيا آمد. [۲]

او در عرفان و تصوف خود را از سلسله‌ى صفى‌عليشاه مى نمـود و از اعضاى قديمى و محترم انجمن ادبـى مرحوم شيدا بـه شـمار مـى رفـت و اشعارش در مجله دانشكده دوره اول به چاپ مى‌رسيد.[۳]

ديوان‌بيگى در حديقةالشعرا شغل او را قهــوه‌كــوبى دانســته اســت و درباره‌ى اشعار او چنين مى‌نويسد:

طبعى دارد و در انجمن شـعراى اصفهان حاضر شده غزلى كـه طـرح مى‌شود مى‌گويد بالنسبه به حال و سواد خود بد نمى‌گويد. [۴]

جناب در كتاب رجال و مشاهير اصفهان راجع به او مى‌نويسد:

اسمش ميرزا محمدحسن از فقراى صفى‌على‌شاهى، سـن شـريفش هفتـاد و در ايام شباب مشغول تجارت بود و چون عمرش از چهل گذشت دست از كار كشيده و گوشه‌نشينى اختيار كرده و ديوانى دارد قريب بيست هزار شـعر از قصـايد و غـزل و حكايت مثنوى در مصيبت خامس آل عبا و رباعيات.[۵]

استاد همايى نيز او را مردى بسيار پخته و آرام و صافى ضمير معرفى مـى كنـد و مى‌نويسد:

غزلهاى طرحى انجمن(شيدا) را خوب مى‌ساخت و اكثر غزل‌هاى او حسن مطلع داشت و در طريقت داخل اخوان صفى‌على‌شاه بود. [۶]

اشعار او در سال 1369هـ.ش. با مقدمه آقاى خسرو احتشامى و به اهتمام آقاى اصغر ساكت به چاپ رسيده است.[۷]

از اشعار اوست :

بس كـه داغ غم عشق تو بود در دل ما تن اگر خاك شود لاله دمد از گل ما
نفس از سينه برآوردن مـا بس عجب است لطف او گر كه نباشد نفسى شامل ما
گفت ساكت كه از او بوى محبت خيزد سر زند گر گلى از بعـد وفات از گِل ما

غزلواره‌اى دارد در مرثيه حضرت سيدالشهدا و وقايع كربلا كه به استقبال برخى از ابيات يكى از غزلهاى حافظ شيرازى رفته و ظاهراً از جمله غزلهاى طرح شده در انجمن ادبى شيدا بوده است:

به نخل قامت اكبر به راستى بنگر «كه سروهاى چمن پيش قامتش پستند»
فراز نيزه سر شاه و كودكان بـه فغان «درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند» [۸]

وفات

ميرزا محمدحسن ساكت در رجب سـال 1356ق برابـر بـا 1318 شمسـى درگذشت و در سمت شرقى تكيه بروجردى نزديک بقعه مدفون گرديد. اين دو بيـت بر سنگ مزار او به خط خودش حک شده است:

از بــراى زيســتن ســاكت نيامــد در جهــان آمد و از حال هريک دوستان پرسـيد و رفـت
گرچه مقصودش از اين عالم به جز سيرى نبود هرچه مى‌بايد بفهمد از جهان فهميـد و رفـت


پانویس

  1. معلم حبيب آبادى، محمدعلى، مكارم الآثار، ج6 ،ص2211.
  2. ساكت اصفهانى، محمدحسن، ديوان ساكت اصفهانى، مقدمه.
  3. شيدا، عباس‌خان، مجله دانشكده اصفهان، سال اول، شماره اول، ص29.
  4. ديوان‌بيگى، سيد احمد، حديقةالشعرا، ج1 ،ص727.
  5. جناب، مير سيد على، رجال و مشاهير اصفهان، ص277.
  6. همايى، ديوان طرب، مقدمه، ص246.
  7. نصراللّهى، غلامرضا، تخت‌فولاد سرزمين جاويدان.
  8. ديوان ساكت، ص454


منبع

  • تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، پژوهش و تألیف علیرضا لطفی(حامد اصفهانی)،اصفهان:سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. ص 293