این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «محمدحسین امین سیچانی»
Kh1.najafi (بحث | مشارکتها) جز |
(ویرایش) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[پرونده:M.h - amin sichaniiii.jpg|بندانگشتی|'''شيخ محمدحسين امين سيچانى''' فاضل ،اديب، عالم، شاعر که در سال 1248 شمسی دیده به جهان گشود.]] | [[پرونده:M.h - amin sichaniiii.jpg|بندانگشتی|'''شيخ محمدحسين امين سيچانى''' فاضل ،اديب، عالم، شاعر که در سال 1248 شمسی دیده به جهان گشود.]] | ||
'''شيخ محمدحسين امين سيچانى''' (۱۲۴۸ش-1358ش) فاضل ،اديب، فرزند ملارضا فرزند مـلا حسـن در اصفهان ديده به جهان گشود. | '''شيخ محمدحسين امين سيچانى''' (۱۲۴۸ش-1358ش) فاضل ،اديب، فرزند ملارضا فرزند مـلا حسـن در اصفهان در خانواده ای روحانی و مبلّغ دین ديده به جهان گشود. | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
شیخ محمد حسین از علماى روحانى محله ى سيچان بودوگاهى به شهر رفت و آمد می نمود<ref> مهدوى، تذكره ى شعراى معاصر اصفهان، ص441</ref>. لقب این خاندان امین الاسلام بوده که در زمان پهلوی در هنگام گرفتن شناسنامه، اسلام آن از طرف حکومت حذف و فقط امین را نوشته اند.او پس از فراگیری علوم دینی در حوزه علمیه به تبلیغ و ارشاد مردم پرداخت. وی دارای حافظه ای بسیار قوی بود واین را از برکت قرآن می دانست.وی در طى عمر پربركـت حـدود 110 ساله اش با زراعت و باغدارى امرار معاش مى نمود .طبـع شـعر روانـى داشـت مرحوم [[سید مصلح الدین مهدوی|مهـدوى]] اشـاره ى مختصرى به اين عالم و شاعر معاصر خودو تخلص وی داشته است او را شيخ حسين امينى سيچانى متخلّص به '''مذنب''' (گنهكار) معرفى مى كند همانگونه که خود ایشان خود ابه این نام میخواند. | |||
از | === خاندان === | ||
فرزند خلف ايشان حجت الاسلام حاج آقا رضا امين امـام جماعـت [[مسجدپاچنار|مسجد پاچنار]] سيچان است. | |||
=== اساتید === | |||
وی درطول عمر بابرکت خود از محضر اساتید گران قدری بهره جست از آن جمله میتوان افراد زیر را نام برد: | |||
* آيت اللّه سيد محمدباقر درچه اى | |||
* مرحوم آقا نجفى اصفهانى | |||
* حاج آقا [[نورالله نجفی اصفهانی|نوراللّه اصفهانى]] | |||
== جایگاه == | |||
=== جایگاه اجتماعی === | |||
ايشان پس از تحصیل به امر ارشاد و تبلیغ پرداخت. وچون امام جماعت بودن را مسؤوليتى سـنگين و مهـم مـى دانسـت فقط بـه منبر وعظ و روضه خوانى مصائب اهلبيت علاقه نشان مى داد . و | |||
=== جایگاه سیاسی === | |||
وی با مرحوم حاج آقا نورالله نجفی همکاری صمیمانه داشته و در جریانهای سیاسی اصفهان با اوهمراه بوده است. | |||
== آثار وفعالیت ها == | |||
=== آثار غیر مکتوب === | |||
مرحوم مهدوى اين سه بيت را در تذكره ى خويش از او نقل كرده است: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|گفتم به زلـف او كـه هنـدو وگـر نـه اى |خورشيد را ز چيست كه در بر گرفته اى؟}} | {{ب|گفتم به زلـف او كـه هنـدو وگـر نـه اى |خورشيد را ز چيست كه در بر گرفته اى؟}} | ||
{{ب|اى خال گوشه ى لبش اين تشنه ى وصال| جان داد و جا تو بر لب كوثر گرفتـه اى؟}} | {{ب|اى خال گوشه ى لبش اين تشنه ى وصال| جان داد و جا تو بر لب كوثر گرفتـه اى؟}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}}مذنب وصال دوست هنوزت امید هست/هیهات از این خیال که درسر گرفته ای | ||
بديهى است اين ابيات از غزلى برگفته شده و مرحوم مهـدوى صـرفاً بـر اسـاس شنيده ها آن را نگاشته است. | |||
فرزندش حجت الاسلام حاج آقا رضا امين اين بيـت را از پدر در خاطر داشت:{{شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|زاهدان در طلب حور و قصـورند وليـك| عارفان ديـده بـه اميـد وصـالش دارنـد}} | {{ب|زاهدان در طلب حور و قصـورند وليـك| عارفان ديـده بـه اميـد وصـالش دارنـد}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
بر سنگ مزار او نيز اين رباعى كه خود سروده است ديده مى شود: | ==وفات== | ||
وى در سال 1358 شمسى ديده از جهان فرو بسـت و در [[تکیه ملاقدیر|تكيه ى ملا قدير]] واقع در پشت قبرسـتان [[مصـلى]] در كوچـه شـهيد شـاطرگلى نزديك مرحوم پدرشان حاج ملا رضا دفن گرديد. <nowiki><ref> مصاحبه با دانشمند محترم مرحوم حجةالاسلام حاج آقا محمدرضا امين رحمةاللّه عليه كه در روزهاى آخرين تصحيح اين اثر يعنى 15/9/89 دار فانى را وداع گفت. روحش شاد.</nowiki><ref>مهدوی، اعلام اصفهان،ج2،ص679</ref> | |||
{{شعر}} | |||
. او در 30 خرداد 1359ش فوت و در کنار پدر و اجدادش به خاک سپرده شد. | |||
بر سنگ مزار او نيز اين رباعى كه خود سروده است ديده مى شود:{{شعر}} | |||
{{ب|مــن مــذنب و از اهــالى ســيچانم| ايــن درد گنــاه درد بــى درمــانم}} | {{ب|مــن مــذنب و از اهــالى ســيچانم| ايــن درد گنــاه درد بــى درمــانم}} | ||
{{ب|هرچنـد بـه فاميـل اميـنم خواننـد| نقدى به كفم نيست به جز عصـيانم<ref> لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص 535</ref>}} | {{ب|هرچنـد بـه فاميـل اميـنم خواننـد| نقدى به كفم نيست به جز عصـيانم<ref> لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص 535</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
---- | |||
این عالم فاضل در سال 1400ق وفات کرد و پیکرش را در تکیه سید محمود مغنی گو درکنار پدر و اجدادش به خاک سپردند. | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۴ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۰۳
شيخ محمدحسين امين سيچانى (۱۲۴۸ش-1358ش) فاضل ،اديب، فرزند ملارضا فرزند مـلا حسـن در اصفهان در خانواده ای روحانی و مبلّغ دین ديده به جهان گشود.
زندگی نامه
شیخ محمد حسین از علماى روحانى محله ى سيچان بودوگاهى به شهر رفت و آمد می نمود[۱]. لقب این خاندان امین الاسلام بوده که در زمان پهلوی در هنگام گرفتن شناسنامه، اسلام آن از طرف حکومت حذف و فقط امین را نوشته اند.او پس از فراگیری علوم دینی در حوزه علمیه به تبلیغ و ارشاد مردم پرداخت. وی دارای حافظه ای بسیار قوی بود واین را از برکت قرآن می دانست.وی در طى عمر پربركـت حـدود 110 ساله اش با زراعت و باغدارى امرار معاش مى نمود .طبـع شـعر روانـى داشـت مرحوم مهـدوى اشـاره ى مختصرى به اين عالم و شاعر معاصر خودو تخلص وی داشته است او را شيخ حسين امينى سيچانى متخلّص به مذنب (گنهكار) معرفى مى كند همانگونه که خود ایشان خود ابه این نام میخواند.
خاندان
فرزند خلف ايشان حجت الاسلام حاج آقا رضا امين امـام جماعـت مسجد پاچنار سيچان است.
اساتید
وی درطول عمر بابرکت خود از محضر اساتید گران قدری بهره جست از آن جمله میتوان افراد زیر را نام برد:
- آيت اللّه سيد محمدباقر درچه اى
- مرحوم آقا نجفى اصفهانى
- حاج آقا نوراللّه اصفهانى
جایگاه
جایگاه اجتماعی
ايشان پس از تحصیل به امر ارشاد و تبلیغ پرداخت. وچون امام جماعت بودن را مسؤوليتى سـنگين و مهـم مـى دانسـت فقط بـه منبر وعظ و روضه خوانى مصائب اهلبيت علاقه نشان مى داد . و
جایگاه سیاسی
وی با مرحوم حاج آقا نورالله نجفی همکاری صمیمانه داشته و در جریانهای سیاسی اصفهان با اوهمراه بوده است.
آثار وفعالیت ها
آثار غیر مکتوب
مرحوم مهدوى اين سه بيت را در تذكره ى خويش از او نقل كرده است:
گفتم به زلـف او كـه هنـدو وگـر نـه اى | خورشيد را ز چيست كه در بر گرفته اى؟ | |
اى خال گوشه ى لبش اين تشنه ى وصال | جان داد و جا تو بر لب كوثر گرفتـه اى؟ |
مذنب وصال دوست هنوزت امید هست/هیهات از این خیال که درسر گرفته ای
بديهى است اين ابيات از غزلى برگفته شده و مرحوم مهـدوى صـرفاً بـر اسـاس شنيده ها آن را نگاشته است.
فرزندش حجت الاسلام حاج آقا رضا امين اين بيـت را از پدر در خاطر داشت:
زاهدان در طلب حور و قصـورند وليـك | عارفان ديـده بـه اميـد وصـالش دارنـد |
وفات
وى در سال 1358 شمسى ديده از جهان فرو بسـت و در تكيه ى ملا قدير واقع در پشت قبرسـتان مصـلى در كوچـه شـهيد شـاطرگلى نزديك مرحوم پدرشان حاج ملا رضا دفن گرديد. <ref> مصاحبه با دانشمند محترم مرحوم حجةالاسلام حاج آقا محمدرضا امين رحمةاللّه عليه كه در روزهاى آخرين تصحيح اين اثر يعنى 15/9/89 دار فانى را وداع گفت. روحش شاد.[۲]
. او در 30 خرداد 1359ش فوت و در کنار پدر و اجدادش به خاک سپرده شد.
بر سنگ مزار او نيز اين رباعى كه خود سروده است ديده مى شود:
مــن مــذنب و از اهــالى ســيچانم | ايــن درد گنــاه درد بــى درمــانم | |
هرچنـد بـه فاميـل اميـنم خواننـد | نقدى به كفم نيست به جز عصـيانم[۳] |
این عالم فاضل در سال 1400ق وفات کرد و پیکرش را در تکیه سید محمود مغنی گو درکنار پدر و اجدادش به خاک سپردند.
پانویس
منابع
بر گرفته ازکتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان : معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390.
برگرفته از: مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.