این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «داراب خان افسر بختیاری»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۲۰: سطر ۲۰:


==وفات==
==وفات==
وی در سال 1337ش بر اثر سکته فلج شد<ref>شناخت سرزمین بختیاری، صص 499 و 500.</ref> و در 21 مهرمـــاه ســـال 1350 شمسی ديده از جهان فرو بست و در [[تكيه ميرفندرسـكی]] تخـت فـولاد در یکی از حجرات شرقی تکیه مدفون شد. <ref>تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.</ref> بـه خاك سپرده شد. حسام الدین دولت آبادی مرثیه ای جهت او سروده و مادّه تاریخ فوتش را چنین سروده است:
وی در سال 1337ش بر اثر سکته فلج شد<ref>شناخت سرزمین بختیاری، صص 499 و 500.</ref> و در 21 مهرمـــاه ســـال 1350 شمسی ديده از جهان فرو بست و در [[تكيه ميرفندرسـكی]] [[تخت فولاد|تخـت فـولاد]] در یکی از حجرات شرقی تکیه مدفون شد. <ref>تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.</ref> بـه خاك سپرده شد. حسام الدین دولت آبادی مرثیه ای جهت او سروده و مادّه تاریخ فوتش را چنین سروده است:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|تاریخ مرگش آمد به هجری | «از جمع ما رفت داراب افسر»<ref>مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، ج2، صص885-886.</ref>}}
{{ب|تاریخ مرگش آمد به هجری | «از جمع ما رفت داراب افسر»<ref>مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، ج2، صص885-886.</ref>}}
سطر ۳۴: سطر ۳۴:
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]

نسخهٔ ‏۱۷ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۲۷

داراب خان بختیاری متخلص به افسر از بزرگان طایفه احمد در شعر و ادب ازسرآمدان شعراى بختيارى به شمار مى آید.

داراب خان بختياری متخلّص به افسر فرزنـد اصـلان از بزرگـان طايفـه احمـد در شعر و ادب از خسروی چهارمحال بختياری در سال 1279 شمسی به دنيا آمد.[۱]

زندگی‌نامه

مرحوم حبيب اللّه فضائلی در كتاب اصحاب رس به خدمت چند سـاله او در ابرقـو نيـز اشـاره داشـته است. سرآمدان شعرای بختياری به شمار می­آيد و از آنجا كه در نهايت اسـتادی بـه زبـان لری محلی بختياری و فارسـی شـعر می‌سـروده همـواره مـورد احتـرام و افتخار ايل بختياری بوده است. اولین شعرش «رستاخیز مسجد سلیمان» نام داشت. شعر او ساده و صمیمی و بی تکلّف است و به راحتی بر دلها می نشیند. دیوان اشعار او بارها به چاپ رسیده است. اثر دیگر او «گل سعادت» نام دارد. از ميان سروده‌هـای خـويش بـه قصــيده‌ی مدحيــه‌ای كــه در مــدح حضرت علی عليه‌السلام سروده بـود علاقه داشت.

از جمله سروده‌های معروف او به زبان لری است كه در توحيد باري‌تعالی گويد:

ای كــه روزیِ همــه خلــق زِ انبــار تُونِــه [۲] آســـمونها و زمين‌هـــا همـــه كـــردار تونـــه
ای همـه رنـگ و نگـاری كـه منـه دنيـا هـه[۳] همــه از پرتــو يــك جلــوه ی ديــدار تونــه
****
آفتو ای همـه نـورِس كـه ای تـاوه بـه زمـين [۴]مختصـــر ذرهای از تـــابش انـــوار تونـــه
ای همه اَو كه بـه درياچـه همـی مـوج ايزنـه[۵] جرگــــهای از كــــرمِ اَور گهربــــار تونــــه

آثار

اولین شعرش «رستاخیز مسجد سلیمان» نام داشت. شعر او ساده و صمیمی و بی تکلف است و به راحتی بر دلها می نشیند. دیوان اشعار او بارها به چاپ رسیده است. اثر دیگر او «گل سعادت» نام دارد. از ميان سروده‌هـای خـويش بـه قصــيده‌ی مدحيــه‌ای كــه در مــدح حضرت علی عليه‌السلام سروده بـود علاقه داشت.

وفات

وی در سال 1337ش بر اثر سکته فلج شد[۶] و در 21 مهرمـــاه ســـال 1350 شمسی ديده از جهان فرو بست و در تكيه ميرفندرسـكی تخـت فـولاد در یکی از حجرات شرقی تکیه مدفون شد. [۷] بـه خاك سپرده شد. حسام الدین دولت آبادی مرثیه ای جهت او سروده و مادّه تاریخ فوتش را چنین سروده است:

تاریخ مرگش آمد به هجری «از جمع ما رفت داراب افسر»[۸]

پانویس

  1. افسر بختياری، ديوان اشعار، ص14.
  2. تُونه: تو است
  3. اين همه رنگ و نگاری كه در دنيا وجود دارد.
  4. آفتاب اين همه نورش كه به زمين میتابد.
  5. اين همه آب كه به درياچه همواره موج میزند جرگهای از كرم ابر گهربار تو است.
  6. شناخت سرزمین بختیاری، صص 499 و 500.
  7. تخت فولاد یادگار تاریخ، خطی.
  8. مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، ج2، صص885-886.


منبع

برگرفته از کتاب تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان: معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390، ص73.

بر گرفته از مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.