این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «حسن بن ملای شفائی اصفهانی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (Kh1.Abedi صفحهٔ حسن بن حکیم ملای شفائی اصفهانی را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به حسن بن ملای شفائی اصفهانی منتقل کرد)
جز
سطر ۱: سطر ۱:
'''حکیم شرف الدّین حسن بن حکیم ملّای اصفهانی'''، شاعر ادیب و طبیب حکیم، تولّدش بنابر قول تقی الدّین اوحدی در سال 966بوده ‌است.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص555.</ref>
'''حکیم شرف الدّین حسن''' فرزند حکیم ملّای شفایی، شاعر ادیب و طبیب حکیم، تولّدش بنابر قول تقی الدّین اوحدی در سال 966بوده ‌است.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص555.</ref>


==معرفی==
==زندگی نامه==
وی در خدمت پدر که از شاگردان میر غیاث الدّین منصور شیرازی بوده و برادرش حکیم نصیرا و جمعی دیگر از علماء و ادباء و اطبّاء تحصیل نمود. در مسجد جامع اصفهان طبابت می‌نموده و نزد عموم طبقات معزّز و محترم می زیسته است. به طوری که نقل می کنند وقتی در محله نیم آورد به شاه عباس کبیر صفوی برخورد می کند پادشاه قصد فرود آمدن از مرکب خود را جهت او می کند حکیم با خواهش و تمنّا مانع می شود. ولی تمام بزرگان که در رکاب شاه بوده‌اند، به احترام او پیاده می شوند، شفایی در اوایل عمر هجو بسیار می گفته [از جمله خواجه محمدرضا فکری اصفهانی، فغفور لاهیجی و [[علی شاه ذوقی ارستانی|علیشاه ذوقی اردستانی]] را هجو نموده ]لکن در اواخر عمر توبه نموده است.
وی در خدمت پدر که از شاگردان میر غیاث الدّین منصور شیرازی بوده و برادرش حکیم نصیرا و جمعی دیگر از علماء و ادباء و اطبّاء تحصیل نمود. در مسجد جامع اصفهان طبابت می‌نموده و نزد عموم طبقات معزّز و محترم می زیسته است.  


در الذریعه به نقل از ریاض العلماء درباره او فرماید: شفایی درباره خودش گفته‌است: طبابت من تبحّر و استادی مرا در سایر علوم پوشانید و شعرم طبابتم را پوشانید و کثرت هجایم شاعریم را مخفی داشت.
به طوری که نقل می کنند وقتی در محله نیم آورد به شاه عباس کبیر صفوی برخورد می کند پادشاه قصد فرود آمدن از مرکب خود را جهت او می کند حکیم با خواهش و تمنّا مانع می شود. ولی تمام بزرگان که در رکاب شاه بوده‌اند، به احترام او پیاده می شوند، شفایی در اوایل عمر هجو بسیار می گفته [از جمله خواجه محمدرضا فکری اصفهانی، فغفور لاهیجی و [[علی شاه ذوقی ارستانی|علیشاه ذوقی اردستانی]] را هجو نموده ]لکن در اواخر عمر توبه نموده است.
 
در الذریعه به نقل از ریاض العلماء درباره او فرماید: <blockquote>شفایی درباره خودش گفته‌است: طبابت من تبحّر و استادی مرا در سایر علوم پوشانید و شعرم طبابتم را پوشانید و کثرت هجایم شاعریم را مخفی داشت.</blockquote>ابیات زیر از اشعار اوست:
{{شعر}}
 
{{ب|هر شب به کوی یار صبا می برد مرا|ماهر دو عاشقیم چرا می برد مرا}}
 
{{ب| بر دوش خود گرفته و چون برق می دود | در حیرتم که آه کجا می برد مرا<ref> ریحانه الادب، ج3، صص 228-226؛ خلاصه الاشعار، (بخش اصفهان)، صص 327-324؛ تذکره هفت اقلیم، ج2، صص 429 و 430؛ ریاض العلماء، ج1، صص 163-161؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج5، صص 1082-1075؛ فرهنگ معین، ج6، ص905؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 518 و 519؛ تذکره نصرآبادی، ج1، صص 312-310؛ تذکره میخانه، صص 534-523؛ مجمع الفصحاء، ج4، صص 40 و 41؛ سرو آزاد، صص 47 و 48؛ لغت نامه دهخدا، ذیل شفایی اصفهانی، ص426؛ تذکره ریاض العارفین، ص357؛ دیوان حکیم شفایی: مقدمه؛آتشکده آذر، بخش سوم از نیمه نخست، صص 950 و 951؛ تذکره غنی، ص74؛ تذکره حسینی، ص 178؛ تاریخ عالم آرای عباسی، (چاپ 1377ش)، صص 1806-1804؛ الذریعه، ج9، ص530، و ج19، صص 314 و 327؛ رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 215 و 216.</ref>}}
{{پایان شعر}}
برخی او را با حکیم شفایی مظفربن محمّد حسین کاشانی مؤلف کتاب قرابا دین اشتباه گرفته و آن دو نفر را یکی دانسته‌اند.


==آثار==
==آثار==
سطر ۲۷: سطر ۳۶:


[فخرالزّمانی مؤلّف تذکره میخانه که معاصر حکیم شفایی است می نویسد بقایای جسد حکیم شفایی را به عتبات عالیات انتقال داده و در نجف اشرف به خاک سپرده‌اند.]
[فخرالزّمانی مؤلّف تذکره میخانه که معاصر حکیم شفایی است می نویسد بقایای جسد حکیم شفایی را به عتبات عالیات انتقال داده و در نجف اشرف به خاک سپرده‌اند.]
برخی او را با حکیم شفایی مظفربن محمّد حسین کاشانی مؤلف کتاب قرابا دین اشتباه گرفته و آن دو نفر را یکی دانسته‌اند.
ابیات زیر از اشعار اوست:
{{شعر}}
{{ب|هر شب به کوی یار صبا می برد مرا|ماهر دو عاشقیم چرا می برد مرا}}
{{ب| بر دوش خود گرفته و چون برق می دود | در حیرتم که آه کجا می برد مرا<ref> ریحانه الادب، ج3، صص 228-226؛ خلاصه الاشعار، (بخش اصفهان)، صص 327-324؛ تذکره هفت اقلیم، ج2، صص 429 و 430؛ ریاض العلماء، ج1، صص 163-161؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج5، صص 1082-1075؛ فرهنگ معین، ج6، ص905؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 518 و 519؛ تذکره نصرآبادی، ج1، صص 312-310؛ تذکره میخانه، صص 534-523؛ مجمع الفصحاء، ج4، صص 40 و 41؛ سرو آزاد، صص 47 و 48؛ لغت نامه دهخدا، ذیل شفایی اصفهانی، ص426؛ تذکره ریاض العارفین، ص357؛ دیوان حکیم شفایی: مقدمه؛آتشکده آذر، بخش سوم از نیمه نخست، صص 950 و 951؛ تذکره غنی، ص74؛ تذکره حسینی، ص 178؛ تاریخ عالم آرای عباسی، (چاپ 1377ش)، صص 1806-1804؛ الذریعه، ج9، ص530، و ج19، صص 314 و 327؛ رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 215 و 216.</ref>}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />

نسخهٔ ‏۱۰ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۴۸

حکیم شرف الدّین حسن فرزند حکیم ملّای شفایی، شاعر ادیب و طبیب حکیم، تولّدش بنابر قول تقی الدّین اوحدی در سال 966بوده ‌است.[۱]

زندگی نامه

وی در خدمت پدر که از شاگردان میر غیاث الدّین منصور شیرازی بوده و برادرش حکیم نصیرا و جمعی دیگر از علماء و ادباء و اطبّاء تحصیل نمود. در مسجد جامع اصفهان طبابت می‌نموده و نزد عموم طبقات معزّز و محترم می زیسته است.

به طوری که نقل می کنند وقتی در محله نیم آورد به شاه عباس کبیر صفوی برخورد می کند پادشاه قصد فرود آمدن از مرکب خود را جهت او می کند حکیم با خواهش و تمنّا مانع می شود. ولی تمام بزرگان که در رکاب شاه بوده‌اند، به احترام او پیاده می شوند، شفایی در اوایل عمر هجو بسیار می گفته [از جمله خواجه محمدرضا فکری اصفهانی، فغفور لاهیجی و علیشاه ذوقی اردستانی را هجو نموده ]لکن در اواخر عمر توبه نموده است.

در الذریعه به نقل از ریاض العلماء درباره او فرماید:

شفایی درباره خودش گفته‌است: طبابت من تبحّر و استادی مرا در سایر علوم پوشانید و شعرم طبابتم را پوشانید و کثرت هجایم شاعریم را مخفی داشت.

ابیات زیر از اشعار اوست:

هر شب به کوی یار صبا می برد مراماهر دو عاشقیم چرا می برد مرا
بر دوش خود گرفته و چون برق می دود در حیرتم که آه کجا می برد مرا[۲]

برخی او را با حکیم شفایی مظفربن محمّد حسین کاشانی مؤلف کتاب قرابا دین اشتباه گرفته و آن دو نفر را یکی دانسته‌اند.

آثار

کتب زیر از اوست:

1. خمسه شامل: دیده بیدار - به نام شاه عباس کبیر، نمکدان حقیقت بر وزن حدیقه سنائی، مجمع البحرین در برابر تحفه العراقین، شکرالمزاحتین، مهر و محبت

2. دیوان اشعار، مطبوع

3. کتابی در ادویه مرکّبه

4. ساقی نامه

وفات

وفاتش در سال 1037ق روی داده است. ملّا عرشی درباره تاریخ وفاتش گوید:

«بشاه دین شفایی داد جان را».

قبرش در قبرستان شاه میرزا حمزه قرار داشته که اکنون دانشسرای کشاورزی [هنرستان سروش فعلی] است.

نگارنده [مرحوم استاد مهدوی] سنگ لوحش را هنگامی دید که [آن را] یک طرف انداخته بودند و به تدریج اراضی مجاور آن را برای زراعت مهیّا می‌ساختند.

[فخرالزّمانی مؤلّف تذکره میخانه که معاصر حکیم شفایی است می نویسد بقایای جسد حکیم شفایی را به عتبات عالیات انتقال داده و در نجف اشرف به خاک سپرده‌اند.]

پانویس

  1. مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص555.
  2. ریحانه الادب، ج3، صص 228-226؛ خلاصه الاشعار، (بخش اصفهان)، صص 327-324؛ تذکره هفت اقلیم، ج2، صص 429 و 430؛ ریاض العلماء، ج1، صص 163-161؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج5، صص 1082-1075؛ فرهنگ معین، ج6، ص905؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج1، صص 518 و 519؛ تذکره نصرآبادی، ج1، صص 312-310؛ تذکره میخانه، صص 534-523؛ مجمع الفصحاء، ج4، صص 40 و 41؛ سرو آزاد، صص 47 و 48؛ لغت نامه دهخدا، ذیل شفایی اصفهانی، ص426؛ تذکره ریاض العارفین، ص357؛ دیوان حکیم شفایی: مقدمه؛آتشکده آذر، بخش سوم از نیمه نخست، صص 950 و 951؛ تذکره غنی، ص74؛ تذکره حسینی، ص 178؛ تاریخ عالم آرای عباسی، (چاپ 1377ش)، صص 1806-1804؛ الذریعه، ج9، ص530، و ج19، صص 314 و 327؛ رجال اصفهان یا تذکره القبور، صص 215 و 216.

منبع

برگرفته از: مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان،1386.