این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «سید حسین شجره بزمی»
Kh1.zeynali (بحث | مشارکتها) (اضافه کردن از کتاب اعلام اصفهان ، ج2) |
Kh1.zeynali (بحث | مشارکتها) (درج شعر) |
||
سطر ۳۹: | سطر ۳۹: | ||
{{ب|ای كوچ كرده ناگـه و از يـاران|بــر جــا نهــاده ديــده پربــاران}} | {{ب|ای كوچ كرده ناگـه و از يـاران|بــر جــا نهــاده ديــده پربــاران}} | ||
{{ب|در خاك تيره خفته ولـی بيـدار| در اشك چشـم آينـه كـرداران}} | {{ب|در خاك تيره خفته ولـی بيـدار| در اشك چشـم آينـه كـرداران}} | ||
{{م|***}} | |||
{{ب|زلف مشکین بر رخ سیمین پریشان کرده ای|آفتابی را به زیر ابر پنهان کرده ای}} | |||
{{ب|در هوای آتشین رُخسار خویش از هر طرف|ای بسا مرغ دل اندر سینه بریان کرده ای}} | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
وی در سال 1402 هجری قمری مطابق با 21 فروردين 1361 در تهران ديده ازجهان فرو بست و پس از انتقال به اصفهان در [[تكيه ی آغاباشـی]] مـدفون گرديـد. | وی در سال 1402 هجری قمری مطابق با 21 فروردين 1361 در تهران ديده ازجهان فرو بست و پس از انتقال به اصفهان در [[تكيه ی آغاباشـی]] مـدفون گرديـد. |
نسخهٔ ۲۹ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۰۱
سیّد حسين شجره فرزند سيّد عبدالرسول شجره(متخلّص به بزمی) در سال( 1278 )شمسی به دنيا آمد.
زندگی نامه
اوايل عمر ساكن قهفرخ توابع چهارمحال بختیاری بود و بـه آمـوزش و پـرورش كودكـان اشتغال داشت. سپس به اصفهان آمد و پس از مـدّتی بـه تهـران انتقـال يافـت و در دانشكده آمريكايی البرز به تحصيل و تدريس پرداخت و پس از اتمام دوره متوسطه وارد دانشكده حقوق شد و در همين زمان به نوشتن مقاله در روزنامـه هـای ايـران وكيهـان پرداخـت. [۱]
ســپس در وزارت دارايـی مشــغول بــه خــدمت شــد و از صاحب منصبان وزارت دارايی گرديد. هنگامی كه در قهفرخ بود ناهيد تخلّص می كرد ولی با آمدنش به اصـفهان تخلّـص خـود را شـيوا انتخـاب كـرد .
مرحـوم مهـدوی می نويسد:
كم شعر می گفت ولی سنجيده و متين می گفت. در ادبيات بيشتر از علـوم ديگر اهتمام داشت.
آثار و اشعار
آثار زير نتيجه ی مطالعات اوست:
1 ـــ تحقيــق در رباعيــات خيــام
2 ـــ علــم معــاش
3 ـــ شخصــيت مولــوی
4 ـ روانشناسی امروز
5 ـ مقدمه بـر جغرافيـای اقتصـادی
6 ــ كسـب و تجـارت عمومی
7 ـ راز كامروايی
8 ـ قوای روحی و آيين فرمانروايی
9 ـ گلزار ايران.
از اشعار اوست:
گر خاك شـود وجـود دانـا | او راسـت حيـات جـاودانی | |
ليكن به مثـل حيـات نـادان | مرگ است به نـام زنـدگانی[۲] |
اشعار سنگ نوشته مزارش چنين است:
ای كوچ كرده ناگـه و از يـاران | بــر جــا نهــاده ديــده پربــاران | |
در خاك تيره خفته ولـی بيـدار | در اشك چشـم آينـه كـرداران | |
*** | ||
زلف مشکین بر رخ سیمین پریشان کرده ای | آفتابی را به زیر ابر پنهان کرده ای | |
در هوای آتشین رُخسار خویش از هر طرف | ای بسا مرغ دل اندر سینه بریان کرده ای |
وفات
وی در سال 1402 هجری قمری مطابق با 21 فروردين 1361 در تهران ديده ازجهان فرو بست و پس از انتقال به اصفهان در تكيه ی آغاباشـی مـدفون گرديـد.
پانویس
منابع
برگرفته از : تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفی (حامد اصفهانی)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. ص۳۵۸
برگرفته از:مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان،اصفهان، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان،1386