این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید منصور سلیمانی باصری»
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
|||
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
شلمچه قطعه | شلمچه قطعه ای از كربلاست و شعبه ای از عاشورا. محل تموج خون حسينيان است و مكانی برای شيدايی دل های عاشقان و كربلای پنج فرصتی برای عروج خونين و عاشقانه شهيد سليمانی در سومين اعزام ! | ||
منصور | منصور هنگامی كه «پرستو شدن» را بر «ارسطو شدن» برگزيد تاب ماندن در اين خاكدان را نداشت تا در بيست و چهارم دی ماه ۶۵ به ملكوت پر كشيد. به مدت دو سال و نيم ، از شنبه تا پنجشنبه را در [[حوزه علمیه اصفهان|حوزه اصفهان]] در محضر استادان فاضل، شاگردی و از خرمن معارف اهل بيت (ع) خوشه چينی می كرد. پنجشنبه و جمعه ها به كار كشاورزی می پرداخت تا با نان حلال خدا به خانواد ه اش كمك كند. سرانجام هم وظيفه الهی او و حال و هوای حماسی و معنوی جبهه ها منصور را به سوی ديار نور برد تا دركنار رزمندگان دفاع مقدس به مصاف كفتاران بعثی برود. | ||
اين شهيد بزرگوار | اين شهيد بزرگوار دارای جلوه های اخلاقی و ابعاد معنوی از جمله تقيّد به نماز شب و آراستگی اخلاق بود؛ چنانكه همسرش می گويد: | ||
«چهار ماه از ازدواجمان | «چهار ماه از ازدواجمان می گذشت، آنقدر خوب بود كه مشخص بود شهيد می شود و من می دانستم شهيد می شود.»<ref>[[کتاب شاهدان روحانی]]، ص ۹۷</ref> | ||
نسخهٔ ۱۱ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۰۳
شهید منصور سلیمانی باصری | |
---|---|
![]() | |
زادهٔ | ۱۳۴۷ برآن شمالی_ روستای تیمیارت |
درگذشت/شهادت | ۱۳۶۵/۱۰/۲۴ کربلای ۵_ شلمچه |
مدفن | گلستان حضرت زینب (س) _ روستای تیمیارت |
محل تحصیل | حوزه علمیه ذوالفقار اصفهان |
والدین |
|
شهید منصور سلیمانی باصری پانزدهم شـهریور ۱۳۴۷ ، در یکی از روسـتاهای توابع شهرسـتان اصـفهان چشم به جهـان گشود. پـدرش علیرضـا، کشـاورز بود و مـادرش فـاطمه نـام داشت. تـا پایـان دوره ابتـدایی درس خوانـد. سـپس به فراگیری علوم دینی وحوزوی تا سـطح مقـدمات پرداخت. سال۱۳۶۵ ازدواج کرد و صاحب یک پسـر شد. به عنوان بسـیجی در جبهه حضور یافت. بیست وچهارم دی ۱۳۶۵، درشـلمچه بر اثر اصابت ترکش به شـهادت رسـید. مزار او در گلزار شـهدای روسـتای تیمیارت تابعه شهرسـتان زادگاهش واقع است.[۱]
زندگی نامه
شلمچه قطعه ای از كربلاست و شعبه ای از عاشورا. محل تموج خون حسينيان است و مكانی برای شيدايی دل های عاشقان و كربلای پنج فرصتی برای عروج خونين و عاشقانه شهيد سليمانی در سومين اعزام !
منصور هنگامی كه «پرستو شدن» را بر «ارسطو شدن» برگزيد تاب ماندن در اين خاكدان را نداشت تا در بيست و چهارم دی ماه ۶۵ به ملكوت پر كشيد. به مدت دو سال و نيم ، از شنبه تا پنجشنبه را در حوزه اصفهان در محضر استادان فاضل، شاگردی و از خرمن معارف اهل بيت (ع) خوشه چينی می كرد. پنجشنبه و جمعه ها به كار كشاورزی می پرداخت تا با نان حلال خدا به خانواد ه اش كمك كند. سرانجام هم وظيفه الهی او و حال و هوای حماسی و معنوی جبهه ها منصور را به سوی ديار نور برد تا دركنار رزمندگان دفاع مقدس به مصاف كفتاران بعثی برود.
اين شهيد بزرگوار دارای جلوه های اخلاقی و ابعاد معنوی از جمله تقيّد به نماز شب و آراستگی اخلاق بود؛ چنانكه همسرش می گويد:
«چهار ماه از ازدواجمان می گذشت، آنقدر خوب بود كه مشخص بود شهيد می شود و من می دانستم شهيد می شود.»[۲]
منابع
- ↑ کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی، ص ۴۰۰
- ↑ کتاب شاهدان روحانی، ص ۹۷