این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخه‌های «شهید سید علی حسام زاده»
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'کتاب[[شاهدان' به '[[کتاب شاهدان') برچسب: واگردانی دستی |
|||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۱/۴/۲۴|مکان درگذشت=شلمچه- عمليات رمضان|پدر=عباس|تاریخ تولد=۱۳۴۵|مکان تولد=اصفهان|از دانشگاه=حوزه علميه اصفهان|مدفن=گلستان شهداى اصفهان|عرض_تصویر=170|تصویر=A-hesam zadeh.jpg}} | {{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۱/۴/۲۴|مکان درگذشت=شلمچه- عمليات رمضان|پدر=عباس|تاریخ تولد=۱۳۴۵|مکان تولد=اصفهان|از دانشگاه=[[حوزه علمیه اصفهان|حوزه علميه اصفهان]]|مدفن=گلستان شهداى اصفهان|عرض_تصویر=170|تصویر=A-hesam zadeh.jpg}} | ||
{{قلم رنگ۱|قرمز| |شهید}} '''سید علی حسام زاده''' ششم خرداد ۱۳۴۵، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش سیدعباس، عضو دادستانی انقلاب بود و مادرش صدیقه خانم نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا [[سطح مقدمات]] پرداخت. در دادسرای انقلاب کار میکرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم تیر ۱۳۶۱، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سینه و پاها، شهید شد. مزار او در گلستان شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش سیدمهدی نیز شهید شده است.<ref>[[کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی]] ص، ۲۵۴</ref> | |||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
پاره كردن عكس هاى شاه در مدرسه، پخش اعلاميه هاى امام(ره) و شركت فعال در راهپيمايى و ساماندهى دانش آموزان يكى از كارهايش بود. ساواك هم خيلى تلاش كرد تا او را دستگير كند. يك روز پس از شناسايى، براى دستگيرى او اقدام كرد كه على با چالاكى از دست آنها فرار مى كند و از اين به بعد بود كه ساواك چند كاميون سرباز را مقابل مدرسه مستقر مى سازد تا روحيه بچه هاى مبارز و انقلابى ضعيف شود. براى بار دوم مأموران ساواك، او و دوستان مبارزش را تعقيب مى كنند كه داخل مسجد مصرى مى شوند. آنها به مأموران حمله مى كنند كه در نتيجه دو مأمور ساواك به درك واصل شده، بعد با اسلحه از محل خارج مى گردند. دوران جنگ تحميلى هم بسيار فعال بود و مجاهدت مى كرد. در عمليات فتح بستان و رمضان شركت نمود و در عمليات رمضان شربت شهادت نوشيد، خاندانش شهيد پرور بودند از جمله دايى، پسر عمو، شوهرخواهر و برادر بزرگترش هم در صف شهداى اسلام هستند.<ref>[[کتاب شاهدان روحانی]] ،۷۴</ref> | پاره كردن عكس هاى شاه در مدرسه، پخش اعلاميه هاى [[سید روح الله موسوی خمینی|امام(ره)]] و شركت فعال در راهپيمايى و ساماندهى دانش آموزان يكى از كارهايش بود. ساواك هم خيلى تلاش كرد تا او را دستگير كند. يك روز پس از شناسايى، براى دستگيرى او اقدام كرد كه على با چالاكى از دست آنها فرار مى كند و از اين به بعد بود كه ساواك چند كاميون سرباز را مقابل مدرسه مستقر مى سازد تا روحيه بچه هاى مبارز و انقلابى ضعيف شود. براى بار دوم مأموران ساواك، او و دوستان مبارزش را تعقيب مى كنند كه داخل مسجد مصرى مى شوند. آنها به مأموران حمله مى كنند كه در نتيجه دو مأمور ساواك به درك واصل شده، بعد با اسلحه از محل خارج مى گردند. دوران جنگ تحميلى هم بسيار فعال بود و مجاهدت مى كرد. در عمليات فتح بستان و رمضان شركت نمود و در عمليات رمضان شربت شهادت نوشيد، خاندانش شهيد پرور بودند از جمله دايى، پسر عمو، شوهرخواهر و برادر بزرگترش هم در صف شهداى اسلام هستند.<ref>[[کتاب شاهدان روحانی]] ،۷۴</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
| سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | [[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | ||
نسخهٔ ۸ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۲۷
| شهید سید علی حسام زاده | |
|---|---|
 | |
| زادهٔ | ۱۳۴۵ اصفهان |
| درگذشت/شهادت | ۱۳۶۱/۴/۲۴ شلمچه- عمليات رمضان |
| مدفن | گلستان شهداى اصفهان |
| محل تحصیل | حوزه علميه اصفهان |
| والدین |
|
شهید سید علی حسام زاده ششم خرداد ۱۳۴۵، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش سیدعباس، عضو دادستانی انقلاب بود و مادرش صدیقه خانم نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح مقدمات پرداخت. در دادسرای انقلاب کار میکرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم تیر ۱۳۶۱، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سینه و پاها، شهید شد. مزار او در گلستان شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش سیدمهدی نیز شهید شده است.[۱]
زندگی نامه
پاره كردن عكس هاى شاه در مدرسه، پخش اعلاميه هاى امام(ره) و شركت فعال در راهپيمايى و ساماندهى دانش آموزان يكى از كارهايش بود. ساواك هم خيلى تلاش كرد تا او را دستگير كند. يك روز پس از شناسايى، براى دستگيرى او اقدام كرد كه على با چالاكى از دست آنها فرار مى كند و از اين به بعد بود كه ساواك چند كاميون سرباز را مقابل مدرسه مستقر مى سازد تا روحيه بچه هاى مبارز و انقلابى ضعيف شود. براى بار دوم مأموران ساواك، او و دوستان مبارزش را تعقيب مى كنند كه داخل مسجد مصرى مى شوند. آنها به مأموران حمله مى كنند كه در نتيجه دو مأمور ساواك به درك واصل شده، بعد با اسلحه از محل خارج مى گردند. دوران جنگ تحميلى هم بسيار فعال بود و مجاهدت مى كرد. در عمليات فتح بستان و رمضان شركت نمود و در عمليات رمضان شربت شهادت نوشيد، خاندانش شهيد پرور بودند از جمله دايى، پسر عمو، شوهرخواهر و برادر بزرگترش هم در صف شهداى اسلام هستند.[۲]
منبع
- ↑ کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی ص، ۲۵۴
- ↑ کتاب شاهدان روحانی ،۷۴