این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «سید محمدباقر شفتی»
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '، اعلام اصفهان،' به '، اعلام اصفهان،') |
Kh1.javani (بحث | مشارکتها) (ویرایش صفحه) |
||
سطر ۶: | سطر ۶: | ||
نسب سیدمحمدباقر بن محمدتقی به سادات موسوی میرسید و اصالتا رشتی بود. او را به اعتبار علم و ادب غروی حائری کاظمی و به اعتبار زادگاه و اقامتگاه و مدفن ،زنجانی(گیلانی) اصفهانی بیدآبادی میگفتند.<ref name=":0">خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ص۹۹</ref> | نسب سیدمحمدباقر بن محمدتقی به سادات موسوی میرسید و اصالتا رشتی بود. او را به اعتبار علم و ادب غروی حائری کاظمی و به اعتبار زادگاه و اقامتگاه و مدفن ،زنجانی(گیلانی) اصفهانی بیدآبادی میگفتند.<ref name=":0">خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ص۹۹</ref> | ||
سید محمدباقر شفتی در روستای چرزه از توابع طارم زنجان متولد شد؛ اما چند سال بعد به شفت (از شهرهای استان گیلان) مهاجرت کرد. نام پدرش سید محمدنقی بود. نسب او با ۲۱ واسطه به امام موسی کاظم(ع) میرسد. | سید محمدباقر شفتی در روستای چرزه از توابع طارم زنجان متولد شد؛ اما چند سال بعد به شفت (از شهرهای استان گیلان) مهاجرت کرد. نام پدرش سید محمدنقی بود. نسب او با ۲۱ واسطه به امام موسی کاظم(ع) میرسد.سیّد حجت الاسلام در اصفهان خود رأساً به اجرای حدود شرعی و اقدام علیه مفسدین دست زد. او در عین حال بسیار به عبادت خدا و گریه و مناجات می پرداخت و در زمینه تَهَجُّد و بُکاء از خوف خدا ضرب المثل شده بود.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، صص 141-143</ref> | ||
شفتی پس از یکسال به [[حوزه علمیه نجف|نجف]] رفت و در درس سید مهدی طباطبایی بروجردی و شیخ جعفر کاشف الغطا حاضر شد. تا ۱۲۰۴ق در نجف ماند و سپس به کاظمین رفت و در درس سید محسن اعرجی حاضر شد. شفتی در سال ۱۲۰۵ق به ایران و قم آمد و حدود ۶ ماه در درس میرزا ابوالقاسم بن ملامحمد گیلانی حاضر شد و از او اجازه کامل و مبسوطی دریافت کرد. از وی نقل شده است که در مدت این شش ماه به اندازه مدتی که در عتبات بودم رشد و ترقی کردم. سپس به کاشان رفت و در درس ملا مهدی نراقی حاضر شد و سرانجام در حدود ۱۲۱۶ یا ۱۲۱۷ق رهسپار اصفهان شد. | [[مقدمات]] علوم را پیش پدر خواند و سپس جهت تکمیل معلومات خود در سال ۱۱۹۷ در ۱۶ یا ۱۷ سالگی به عراق مهاجرت مهدیکرد و در جمع شاگردان سید علی طباطبایی جای گرفت. یک سال در کربلا ماند و در این مدت از [[محمد باقر وحید بهبهانی|وحید بهبهانی]] بهره برد. همچنین گفته شده است او نزد علامه بحرالعلوم نیز شاگردی کرده است.<ref name=":0" /> | ||
شفتی پس از یکسال به [[حوزه علمیه نجف|نجف]] رفت و در درس سید مهدی طباطبایی بروجردی و شیخ جعفر کاشف الغطا حاضر شد. تا ۱۲۰۴ق در نجف ماند و سپس به کاظمین رفت و در درس سید محسن اعرجی حاضر شد. شفتی در سال ۱۲۰۵ق به ایران و قم آمد و حدود ۶ ماه در درس میرزا ابوالقاسم بن ملامحمد گیلانی حاضر شد و از او اجازه کامل و مبسوطی دریافت کرد. از وی نقل شده است که در مدت این شش ماه به اندازه مدتی که در عتبات بودم رشد و ترقی کردم. سپس به کاشان رفت و در درس ملا مهدی نراقی حاضر شد و سرانجام در حدود ۱۲۱۶ یا ۱۲۱۷ق رهسپار اصفهان شد.سپس در مدرسه شفیعیه دردشت و مدرسه میرزا حسین در محلّه بیدآباد به تدریس پرداخته و در محلّه قبله دعا سکونت گزید.<ref>همان</ref> | |||
گفته شده است وی از شیخ جعفر کاشف الغطاء، سید علی اکبر کربلایی، میرزا ابوالقاسم قمی و دیگران اجازه روایت داشته است.<ref name=":0" /> | گفته شده است وی از شیخ جعفر کاشف الغطاء، سید علی اکبر کربلایی، میرزا ابوالقاسم قمی و دیگران اجازه روایت داشته است.<ref name=":0" /> | ||
===''' | در زمان حیات مرحوم سیّد بسیاری از ادباء و شعراء در مدح و بیان اوصاف او قصاید و اشعار زیبائی سروده اند که اغلب آنها را میرزا محمّد علی وفای زوّاره ای در کتاب «تذکره مآثر الباقریّه» گردآوری نموده است. | ||
سید شفتی | |||
سید محمد باقر زندگی بسیار فقیرانهای داشت، تا اینکه با تحولی، تبدیل به انسان ثروتمندی گشت. او خود داستان را چنین نقل میکند که زمانی در اصفهان نماز وحشت خواند و با پولش، تصمیم گرفت کمی گوشت بخرد. در نهایت جگر گوسفند که ارزانترین کالای قصابی بود را خرید. در زمان برگشت سگی را در کنار خرابه دید که از گرسنگی حال حرکت ندارد و بچههای او به زیر سینه او چسبیدهاند. او آن جگر را قطعه قطعه نمود و به سوی سگ انداخت تا تمام شد. او خود نقل میکند آن سگ سر خود را به طرف آسمان بلند کرد و چند مرتبه صدا زد. یقین کردم در حق من دعا کرد.<sup>[''نیازمند منبع'']</sup> | |||
مدتی بعد یکی از ثروتمندان شفت وجه زیادی برای وی فرستاد، اما شرط کرد که باید آن را در نظر شخص امینی بگذاری تا اینکه سرمایه کسب خود قرار دهد و از منافع آن استفاده کنی. پس از عمل به دستور او، خداوند ثروت فوقالعادهای به سید عنایت کرد که بعدها چهار صد کاروانسرا و دو هزار دکان خرید و یک ده خریداری نمود که مالالتجاره آن در هر سال نه صد خروار برنج میشد. | |||
ثروت ایشان نیز روز به روز افزوده شد و سیّد حجت الاسلام آن را صرف تربیت فضلاء و مرمّت مساجد و مدارس و کمک به نیازمندان و تکمیل کتابخانه خود نمود.<ref>همان</ref> | |||
===فعالیت های اجتماعی=== | |||
===='''حجت الاسلام شهر'''==== | |||
گفته شده است که همراهی محمدابراهیم کلباسی، ملا علی نوری و دیگران سبب افزایش اعتبار اجتماعی او شد. کلباسی همواره سید را گرامی میداشت؛ او جلوتر از سید شفتی راه نمیرفت و پیوسته مردم را به پیروی از وی فرا میخواند. او بر منبر میگفت: اگر رسول خدا(ص) زندگی خاکی داشت و میخواست کسی را به فرمانداری و داوری شرعی سپاهان گسیل دارد، بیتردید آن فرد سید حجت الاسلام بود. | |||
===='''ساخت مسجد سید اصفهان'''==== | |||
مسجد سید اصفهان از بناهای تاریخی دوره قاجار در حدود ۱۲۴۵ق به همت سید محمدباقر شفتی رشتی ساخته شد. این مسجد در زمینی به مساحت ۸۰۷۵ مترمربع در محله بیدآباد اصفهان بنا شده و دارای دو شبستان بزرگ، گنبد، دو چهلستون، دو مهتابی و سه ایوان و گلدسته به عنوان مسجد و نیز مدرس و بیش از ۴۵ حجره در طبقه فوقانی به منظور سکونت طلاب است. دو درب در جنوب شرقی و جنوب غربی و دو در واقع در سمت شمال مسجد، محلههای اطراف را از طریق مسجد به یکدیگر متصل میکنند. او در این مسجد مکانی را برای دفن خود مشخص کرد.<ref name=":0" /> | |||
===='''کمک به محرومان'''==== | |||
گفته شده است که روزی به یکی از راهبران مذهبی اهلسنت کردستان دوهزار تومان هدیه داد. در روز عید غدیری، نیز بر منبر رفت و تعدادی کیسه طلا و نقره را در برابرش قرار داد و به تهیدستان گفت کنار یکی از درهای مسجد گرد آیند و یک یک وارد شده، بهره خویش برگیرند و از در دیگر بیرون روند. حدود یک ساعت هیجده هزار تومان زر و سیم تقسیم شد. | |||
او در وبای اصفهان، یزد، شیراز و نیز گیلان کمکهای مالی کرد. گفته شده است که شفتی یک مغازه نانوایی و یک قصابی داشت و حدود ۱،۰۰۰ نفر از بینوایان اصفهان را حواله داده بود تا روزانه از سهمیههای رایگان نان و گوشت استفاده کنند. | |||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
سطر ۳۱: | سطر ۴۶: | ||
*سید علی طباطبایی زوارهای (علویجهای). | *سید علی طباطبایی زوارهای (علویجهای). | ||
*محمد تنکابنی. | *محمد تنکابنی. | ||
*سید محمدباقر خوانساری. | *[[سید محمدباقر خوانساری چهارسوقی|سید محمدباقر خوانساری]]. | ||
*محمدباقر فشارکی | *[[محمدباقر فشارکی]] | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
سطر ۵۱: | سطر ۶۶: | ||
*جوابات المسائل.<ref name=":0" /> | *جوابات المسائل.<ref name=":0" /> | ||
== | =='''وفات'''== | ||
سید | سید شفتی در یکشنبه ۲ ربیعالاول<ref>قمی، وقایع الایام، ۱۳۸۹ش، ص۳۰۵.</ref> یا ۳ ربیعالثانی ۱۲۶۰ق بر اثر بیماری استسقاء درگذشت. <ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ، ج۲، صص141_143</ref>در پی وفات او بازارهای اصفهان چندین روز بسته شد و در مناطق دیگر از جمله شهرهایی از هند، ترکستان و ماوراءالنهر برای او مجالس ختمی به پا شد. قصیدهای طولانی به زبان عربی در مرثیه او سروده شد که حدود ۸۰ بیت دارد و با بیت زیر آغاز میشود:<ref name=":0" /> | ||
{{شعر}}{{ب|لمن العزاء و هذه الزفرات ما هی فی الزمر|تبکی السماء و فی الارض الفساد به ظهر}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
= | فرزندش سیداسدالله بر او نماز گزارد و در [[مسجد سید]] اصفهان به خاک سپرده شد.<ref name=":0" /> | ||
حاج عبدالرحیم فسائی متخلّص به «عشرت» مادّه تاریخ وفات سیّد حجت الاسلام شفتی را چنین سروده است: | |||
{{شعر| }} | |||
{{ب|سال تاریخ وفاتش خواستم|گفت عشرت «حجّت دین شد تمام»}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
سطر ۷۴: | سطر ۸۶: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*آشنایی با آیتالله سید محمدباقر شفتی، معروف به حجتالاسلام، خبرگزاری رسمی حوزه، تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۹ش. | *برگرفته از:آشنایی با آیتالله سید محمدباقر شفتی، معروف به حجتالاسلام، خبرگزاری رسمی حوزه، تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۹ش. | ||
*فقیه مجاهد آیت الله العظمی محمدباقر شفتی قدس سره، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، مجله افق حوزه ۱۳، دیماه ۱۳۹۱ شماره ۳۵۴. | *برگرفته از:فقیه مجاهد آیت الله العظمی محمدباقر شفتی قدس سره، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، مجله افق حوزه ۱۳، دیماه ۱۳۹۱ شماره ۳۵۴. | ||
*«سید محمدباقر شفتی»، سایت اندیشه قم. | *برگرفته از:«سید محمدباقر شفتی»، سایت اندیشه قم. | ||
*باشگاه اندیشه. | *برگرفته از:باشگاه اندیشه. | ||
*وقف میراث جاویدان. | *برگرفته از:وقف میراث جاویدان. | ||
* | *برگرفته از:، سید محسن، «مسجد سید اصفهان و وقفنامه آن»، وقف میراث جاویدان، بهار ۱۳۷۵ش، ش۱۳. | ||
*خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، قم، بیتا. | *برگرفته از:خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، قم، بیتا. | ||
*برگرفته از: [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶ | |||
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]] |
نسخهٔ ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۲۱
سید محمدباقر شَفتی بیدآبادی (۱۱۸۱-۱۲۶۰ق)، فقیه شیعی در دوره قاجاریه. شفتی از صاحبان فتوا و مفتی قضات قرن سیزدهم قمری و از نخستین فقیهانی بود که به لقب حجت الاسلام مشهور شد. مسجد سید اصفهان با حمایت وی ساخته شده است.
زندگینامه
نسب سیدمحمدباقر بن محمدتقی به سادات موسوی میرسید و اصالتا رشتی بود. او را به اعتبار علم و ادب غروی حائری کاظمی و به اعتبار زادگاه و اقامتگاه و مدفن ،زنجانی(گیلانی) اصفهانی بیدآبادی میگفتند.[۱]
سید محمدباقر شفتی در روستای چرزه از توابع طارم زنجان متولد شد؛ اما چند سال بعد به شفت (از شهرهای استان گیلان) مهاجرت کرد. نام پدرش سید محمدنقی بود. نسب او با ۲۱ واسطه به امام موسی کاظم(ع) میرسد.سیّد حجت الاسلام در اصفهان خود رأساً به اجرای حدود شرعی و اقدام علیه مفسدین دست زد. او در عین حال بسیار به عبادت خدا و گریه و مناجات می پرداخت و در زمینه تَهَجُّد و بُکاء از خوف خدا ضرب المثل شده بود.[۲]
مقدمات علوم را پیش پدر خواند و سپس جهت تکمیل معلومات خود در سال ۱۱۹۷ در ۱۶ یا ۱۷ سالگی به عراق مهاجرت مهدیکرد و در جمع شاگردان سید علی طباطبایی جای گرفت. یک سال در کربلا ماند و در این مدت از وحید بهبهانی بهره برد. همچنین گفته شده است او نزد علامه بحرالعلوم نیز شاگردی کرده است.[۱]
شفتی پس از یکسال به نجف رفت و در درس سید مهدی طباطبایی بروجردی و شیخ جعفر کاشف الغطا حاضر شد. تا ۱۲۰۴ق در نجف ماند و سپس به کاظمین رفت و در درس سید محسن اعرجی حاضر شد. شفتی در سال ۱۲۰۵ق به ایران و قم آمد و حدود ۶ ماه در درس میرزا ابوالقاسم بن ملامحمد گیلانی حاضر شد و از او اجازه کامل و مبسوطی دریافت کرد. از وی نقل شده است که در مدت این شش ماه به اندازه مدتی که در عتبات بودم رشد و ترقی کردم. سپس به کاشان رفت و در درس ملا مهدی نراقی حاضر شد و سرانجام در حدود ۱۲۱۶ یا ۱۲۱۷ق رهسپار اصفهان شد.سپس در مدرسه شفیعیه دردشت و مدرسه میرزا حسین در محلّه بیدآباد به تدریس پرداخته و در محلّه قبله دعا سکونت گزید.[۳]
گفته شده است وی از شیخ جعفر کاشف الغطاء، سید علی اکبر کربلایی، میرزا ابوالقاسم قمی و دیگران اجازه روایت داشته است.[۱]
در زمان حیات مرحوم سیّد بسیاری از ادباء و شعراء در مدح و بیان اوصاف او قصاید و اشعار زیبائی سروده اند که اغلب آنها را میرزا محمّد علی وفای زوّاره ای در کتاب «تذکره مآثر الباقریّه» گردآوری نموده است.
سید محمد باقر زندگی بسیار فقیرانهای داشت، تا اینکه با تحولی، تبدیل به انسان ثروتمندی گشت. او خود داستان را چنین نقل میکند که زمانی در اصفهان نماز وحشت خواند و با پولش، تصمیم گرفت کمی گوشت بخرد. در نهایت جگر گوسفند که ارزانترین کالای قصابی بود را خرید. در زمان برگشت سگی را در کنار خرابه دید که از گرسنگی حال حرکت ندارد و بچههای او به زیر سینه او چسبیدهاند. او آن جگر را قطعه قطعه نمود و به سوی سگ انداخت تا تمام شد. او خود نقل میکند آن سگ سر خود را به طرف آسمان بلند کرد و چند مرتبه صدا زد. یقین کردم در حق من دعا کرد.[نیازمند منبع]
مدتی بعد یکی از ثروتمندان شفت وجه زیادی برای وی فرستاد، اما شرط کرد که باید آن را در نظر شخص امینی بگذاری تا اینکه سرمایه کسب خود قرار دهد و از منافع آن استفاده کنی. پس از عمل به دستور او، خداوند ثروت فوقالعادهای به سید عنایت کرد که بعدها چهار صد کاروانسرا و دو هزار دکان خرید و یک ده خریداری نمود که مالالتجاره آن در هر سال نه صد خروار برنج میشد.
ثروت ایشان نیز روز به روز افزوده شد و سیّد حجت الاسلام آن را صرف تربیت فضلاء و مرمّت مساجد و مدارس و کمک به نیازمندان و تکمیل کتابخانه خود نمود.[۴]
فعالیت های اجتماعی
حجت الاسلام شهر
گفته شده است که همراهی محمدابراهیم کلباسی، ملا علی نوری و دیگران سبب افزایش اعتبار اجتماعی او شد. کلباسی همواره سید را گرامی میداشت؛ او جلوتر از سید شفتی راه نمیرفت و پیوسته مردم را به پیروی از وی فرا میخواند. او بر منبر میگفت: اگر رسول خدا(ص) زندگی خاکی داشت و میخواست کسی را به فرمانداری و داوری شرعی سپاهان گسیل دارد، بیتردید آن فرد سید حجت الاسلام بود.
ساخت مسجد سید اصفهان
مسجد سید اصفهان از بناهای تاریخی دوره قاجار در حدود ۱۲۴۵ق به همت سید محمدباقر شفتی رشتی ساخته شد. این مسجد در زمینی به مساحت ۸۰۷۵ مترمربع در محله بیدآباد اصفهان بنا شده و دارای دو شبستان بزرگ، گنبد، دو چهلستون، دو مهتابی و سه ایوان و گلدسته به عنوان مسجد و نیز مدرس و بیش از ۴۵ حجره در طبقه فوقانی به منظور سکونت طلاب است. دو درب در جنوب شرقی و جنوب غربی و دو در واقع در سمت شمال مسجد، محلههای اطراف را از طریق مسجد به یکدیگر متصل میکنند. او در این مسجد مکانی را برای دفن خود مشخص کرد.[۱]
کمک به محرومان
گفته شده است که روزی به یکی از راهبران مذهبی اهلسنت کردستان دوهزار تومان هدیه داد. در روز عید غدیری، نیز بر منبر رفت و تعدادی کیسه طلا و نقره را در برابرش قرار داد و به تهیدستان گفت کنار یکی از درهای مسجد گرد آیند و یک یک وارد شده، بهره خویش برگیرند و از در دیگر بیرون روند. حدود یک ساعت هیجده هزار تومان زر و سیم تقسیم شد.
او در وبای اصفهان، یزد، شیراز و نیز گیلان کمکهای مالی کرد. گفته شده است که شفتی یک مغازه نانوایی و یک قصابی داشت و حدود ۱،۰۰۰ نفر از بینوایان اصفهان را حواله داده بود تا روزانه از سهمیههای رایگان نان و گوشت استفاده کنند.
شاگردان
- شیخ محمد مهدی بن محمد ابراهیم کلباسی.
- میرزا ابوالقاسم بن سید مهدی کاشانی.
- محمدجعفر آبادهای.
- محمد شفیع جاپلقی.
- صفر علی لاهیجی.
- ملا صالح برغانی قزوینی.
- ملا جعفر نظرآبادی.
- سید علی طباطبایی زوارهای (علویجهای).
- محمد تنکابنی.
- سید محمدباقر خوانساری.
- محمدباقر فشارکی
آثار
- تحفه ابرار به فارسی
- (الملتقط) من آثار الائمة الاطهار.
- الزهرة البارقة فی احوال المجاز و الحقیقه.
- مطالع الانوار فی شرح شرایع الاسلام.
- رسالهای در حکم زیارت عاشورا
- رسالة فی مشترکات الرجال
- رسالهای در تحقیق حال ابوبصیر و تمییز او از ثقاتی که این کنیه را داشتند.
- رسالهای در تحقیق حال ابان بن عثمان و رد کسانی که او را ازاصحاب اجماع میپنداشتند.
- رسالهای در مشتق.
- رسالهای در احکام شک و سهو در نماز.
- رسالهای در عدم جواز بقا بر تقلیدمجتهد میت.
- حواشی بر فروع کافی.
- رسالهای در حکم اقامه حدود در زمان غیبت. شفتی، اقامه حدود را در زمان غیبت بر مجتهدان واجبمیدانست. بر همین اساس حکم قتل ۸۰ تا ۹۰ نفر را اجرا کرد. گفته شده است ۱۲۰ نفر.
- جوابات المسائل.[۱]
وفات
سید شفتی در یکشنبه ۲ ربیعالاول[۵] یا ۳ ربیعالثانی ۱۲۶۰ق بر اثر بیماری استسقاء درگذشت. [۶]در پی وفات او بازارهای اصفهان چندین روز بسته شد و در مناطق دیگر از جمله شهرهایی از هند، ترکستان و ماوراءالنهر برای او مجالس ختمی به پا شد. قصیدهای طولانی به زبان عربی در مرثیه او سروده شد که حدود ۸۰ بیت دارد و با بیت زیر آغاز میشود:[۱]
لمن العزاء و هذه الزفرات ما هی فی الزمر | تبکی السماء و فی الارض الفساد به ظهر |
فرزندش سیداسدالله بر او نماز گزارد و در مسجد سید اصفهان به خاک سپرده شد.[۱]
حاج عبدالرحیم فسائی متخلّص به «عشرت» مادّه تاریخ وفات سیّد حجت الاسلام شفتی را چنین سروده است:
سال تاریخ وفاتش خواستم | گفت عشرت «حجّت دین شد تمام» |
پانویس
منابع
- برگرفته از:آشنایی با آیتالله سید محمدباقر شفتی، معروف به حجتالاسلام، خبرگزاری رسمی حوزه، تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۹ش.
- برگرفته از:فقیه مجاهد آیت الله العظمی محمدباقر شفتی قدس سره، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، مجله افق حوزه ۱۳، دیماه ۱۳۹۱ شماره ۳۵۴.
- برگرفته از:«سید محمدباقر شفتی»، سایت اندیشه قم.
- برگرفته از:باشگاه اندیشه.
- برگرفته از:وقف میراث جاویدان.
- برگرفته از:، سید محسن، «مسجد سید اصفهان و وقفنامه آن»، وقف میراث جاویدان، بهار ۱۳۷۵ش، ش۱۳.
- برگرفته از:خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، قم، بیتا.
- برگرفته از: مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶