این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «شهید سید رجبعلی موسوی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «هفدهم مرداد ۱۳۳۶، در روستای خینه از توابع شهرستان سمیرم چشم به جهان گشود. پدرش سیدعیسی و مادرش طیبه نام داشت. دروس خود را تا اتمام راهنمایی خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح ۱ ) پرداخت. از سوی سازمان تبلیغات اسلامی در جبهه حضور یافت....» ایجاد کرد)
 
جز (اصلاح لینک)
 
(۱۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
هفدهم مرداد ۱۳۳۶، در روستای خینه از توابع شهرستان سمیرم چشم به جهان گشود. پدرش سیدعیسی و مادرش طیبه نام داشت. دروس خود را تا اتمام راهنمایی خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح ۱ ) پرداخت. از سوی سازمان تبلیغات اسلامی در جبهه حضور یافت. چهارم خرداد ۱۳۶۰، در سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش سیدغلامعلی نیز شهید شده است.<ref>کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی ، ص۵۵۷</ref>
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۰/۰۳/۰۴|مکان درگذشت=سوسنگرد|پدر=سیدعیسی|تاریخ تولد=۱۳۳۶|مکان تولد=خینه سمیرم|از دانشگاه=[[حوزه علمیه شهرضا]]{{سخ}}[[حوزه علمیه قم]]{{سخ}}|مدفن=گلزار شهدای خینه سمیرم|تصویر=سید رجبعلی موسوی.png|عرض_تصویر=170}}


{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۰/۰۳/۰۴|مکان درگذشت=سوسنگرد|پدر=سیدعیسی|تاریخ تولد=۱۳۳۶|مکان تولد=خینه سمیرم|از دانشگاه=مدرسه علمیه شهرضا وقم|مدفن=گلزار شهدای خینه سمیرم}}
{{قلم رنگ۱|قرمز| |شهید}} ''' سید رجبعلی موسوی''' هفدهم مرداد ۱۳۳۶، در روستای خینه از توابع شهرستان سمیرم چشم به جهان گشود. پدرش سیدعیسی و مادرش طیبه نام داشت. دروس خود را تا اتمام راهنمایی خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا [[مقاطع تحصیلی حوزه های علمیه|(سطح مقدمات)]] پرداخت. از سوی [[سازمان تبلیغات اسلامی]] در جبهه حضور یافت. چهارم خرداد ۱۳۶۰، در سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش سیدغلامعلی نیز شهید شده است.<ref>واحد تحقیقات امام زاده شاه جمال با همكاری سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران، فرهنگ اعلام شهدای روحانی، ص557.</ref>


==زندگینامه==
==زندگی‌نامه==
...در یکی از شب های تابستان سال ۵۵ خواب می بیند که در محضر مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی است و از ایشان می خواهد که دعا کنند تا او به درجه اجتهاد برسد و آن مرجع عالیقدر می فرمایند: "غصه نخور! تو به درجه بالاتری میرسی."
...در یکی از شب های تابستان سال ۵۵ خواب می بیند که در محضر [[سید محمد رضا گلپایگانی|مرحوم آیت اللهگلپایگانی]] است و از ایشان می خواهد که دعا کنند تا او به درجه اجتهاد برسد و آن مرجع عالیقدر می فرمایند: "غصه نخور! تو به درجه بالاتری می‌رسی."
.. سنش کم بود اما از ظلم و ظالم بدش می آمد. از همان اوایل نوجوانی از طاغوت ها و خوانین محلی تنفر داشت و عليه آنان موضعگیری می کرد. در دبیرستان نظام وفای شهرضا با یکی از متصدیان مدرسه که مانع از کار او در ترویج انقلاب اسلامی می شد، درگیر شد و اعلامیه های امام خمینی (ره) را بین دانش آموزان پخش کرد. در ایام پانزده خرداد ۵۶ به پخش وسیع اعلاميه و شب نامه عليه طاغوت در میان مردم اقدام کرد که با دوستش حجت الاسلام سبحانی توسط ساواک دستگیر شدند و شش ماه تحت شکنجه قرار گرفتند.
وقتی از زندان آزاد شد برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت. در حوزه هم از دریافت شهریه خودداری کرد و برای امرار معاش، بعضی از روزها به کارگری می پرداخت. راه اندازی اولین کتابخانه روستا در یکی از اتاق های خانه پدریش و کارهای فرهنگی برای بچه ها از جمله فعالیت های اوست.
این مجاهد بزرگ در حالی که در حال پاکسازی میدان مین بود، خمپاره های دشمن فرود آمد و با انفجار مین توأم گردید و بدنش را پاره پاره کرد.<ref>کتاب شاهدان روحانی ،ص۵۵۰</ref>


== منابع ==
.. سنش کم بود اما از ظلم و ظالم بدش می آمد. از همان اوایل نوجوانی از طاغوت ها و خوانین محلی تنفر داشت و عليه آنان موضعگیری می کرد.
 
در دبیرستان نظام وفای شهرضا با یکی از متصدیان مدرسه که مانع از کار او در ترویج انقلاب اسلامی می‌شد، درگیر شد و اعلامیه‌های [[سید روح‌ الله موسوی خمینی|امام خمینی (ره)]] را بین دانش آموزان پخش کرد.
 
در ایام پانزده خرداد ۵۶ به پخش وسیع اعلاميه و شب نامه عليه طاغوت در میان مردم اقدام کرد که با دوستش حجت الاسلام سبحانی توسط ساواک دستگیر شدند و شش ماه تحت شکنجه قرار گرفتند.
 
وقتی از زندان آزاد شد برای ادامه تحصیل به [[حوزه علمیه قم]] رفت. در حوزه هم از دریافت شهریه خودداری کرد و برای امرار معاش، بعضی از روزها به کارگری می پرداخت.
 
راه اندازی اولین کتابخانه روستا در یکی از اتاق های خانه پدریش و کارهای فرهنگی برای بچه ها از جمله فعالیت های اوست.
 
این مجاهد بزرگ در حالی که در حال پاکسازی میدان مین بود، خمپاره های دشمن فرود آمد و با انفجار مین توأم گردید و بدنش را پاره پاره کرد.<ref>کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، شاهدان روحانی، ص550.</ref>
 
==پانویس==
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:شهدای حوزه علمیه شهرستان سمیرم]]
<references />
 
==منابع==
 
*واحد تحقیقات امام زاده شاه جمال با همكاری سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران، [https://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%20%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%20%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C%20:%20%D8%A8%D9%87%20%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87%20%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D9%8A%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%20%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C&option=com_dbook&task=readonline&book_id=15516&page=1&chkhashk=18A0AD00E3&Itemid=218&lang=fa&tmpl=component فرهنگ اعلام شهدای روحانی: به همراه زندگينامه شهدای روحانی]، قم: معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی امام زاده شاه جمال ، ۱۳98.
*کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، [[شاهدان روحانی (کتاب)|شاهدان روحانی: یادنامه کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان]]، اصفهان: وسپان، 1388.
 
[[رده:شهدای طلبه و روحانی (شهرستان سمیرم)]]
[[رده:شهدای حوزه علمیه قم]]
[[رده:شهدای حوزه علمیه شهرضا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۲۶

شهید سید رجبعلی موسوی
سید رجبعلی موسوی.png
زادهٔ۱۳۳۶
خینه سمیرم
درگذشت/شهادت۱۳۶۰/۰۳/۰۴
سوسنگرد
مدفنگلزار شهدای خینه سمیرم
محل تحصیلحوزه علمیه شهرضا
حوزه علمیه قم
والدین
  • سیدعیسی (پدر)

شهید سید رجبعلی موسوی هفدهم مرداد ۱۳۳۶، در روستای خینه از توابع شهرستان سمیرم چشم به جهان گشود. پدرش سیدعیسی و مادرش طیبه نام داشت. دروس خود را تا اتمام راهنمایی خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح مقدمات) پرداخت. از سوی سازمان تبلیغات اسلامی در جبهه حضور یافت. چهارم خرداد ۱۳۶۰، در سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش سیدغلامعلی نیز شهید شده است.[۱]

زندگی‌نامه

...در یکی از شب های تابستان سال ۵۵ خواب می بیند که در محضر مرحوم آیت اللهگلپایگانی است و از ایشان می خواهد که دعا کنند تا او به درجه اجتهاد برسد و آن مرجع عالیقدر می فرمایند: "غصه نخور! تو به درجه بالاتری می‌رسی."

.. سنش کم بود اما از ظلم و ظالم بدش می آمد. از همان اوایل نوجوانی از طاغوت ها و خوانین محلی تنفر داشت و عليه آنان موضعگیری می کرد.

در دبیرستان نظام وفای شهرضا با یکی از متصدیان مدرسه که مانع از کار او در ترویج انقلاب اسلامی می‌شد، درگیر شد و اعلامیه‌های امام خمینی (ره) را بین دانش آموزان پخش کرد.

در ایام پانزده خرداد ۵۶ به پخش وسیع اعلاميه و شب نامه عليه طاغوت در میان مردم اقدام کرد که با دوستش حجت الاسلام سبحانی توسط ساواک دستگیر شدند و شش ماه تحت شکنجه قرار گرفتند.

وقتی از زندان آزاد شد برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت. در حوزه هم از دریافت شهریه خودداری کرد و برای امرار معاش، بعضی از روزها به کارگری می پرداخت.

راه اندازی اولین کتابخانه روستا در یکی از اتاق های خانه پدریش و کارهای فرهنگی برای بچه ها از جمله فعالیت های اوست.

این مجاهد بزرگ در حالی که در حال پاکسازی میدان مین بود، خمپاره های دشمن فرود آمد و با انفجار مین توأم گردید و بدنش را پاره پاره کرد.[۲]

پانویس

  1. واحد تحقیقات امام زاده شاه جمال با همكاری سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران، فرهنگ اعلام شهدای روحانی، ص557.
  2. کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، شاهدان روحانی، ص550.

منابع