این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «محمدباقر واثق همدانی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش جزئی)
(درج قاب)
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''شيخ محمدباقر واثق همدانى''' متخلص به '''واثق''' ( 1274 ق _1336ق) عالم كامل و اديب شاعر ،اهل علم و فضل و ادب و از شعراى اصفهان و در همدان به دنیا آمده بـود.
{{نیازمند جعبه اطلاعات}}
==معرفی==
[[پرونده:Ifkv.jpg|بندانگشتی|محمدباقر واثق همدانی]]
با توجه به كتـاب «نُصح الحبيب» خود كه براى نصيحت فرزنـدش نگاشـته و نيـز از معـادن الافـادات فرزندش حبيب اللّه نيّر برمى آيد که محل تولد وی همدان بوده است .
'''شيخ محمدباقر واثق همدانى''' متخلص به '''واثق''' (۱۲۷۴ق-۱۳۳۶ق) عالم كامل و اديب شاعر ،اهل علم و فضل و ادب و از شعراى اصفهان بود.  


=== خاندان ===
==زندگی نامه==
محمدباقر واثق همدانی ادیبی کامل و شاعری توانا بود. وی در همدان به دنیا آمده بود.با توجه به كتـاب «نُصح الحبيب» خود كه براى نصيحت فرزنـدش نگاشـته و نيـز از معـادن الافـادات فرزندش [[حبیب‌الله نیر اصفهانی|حبيب اللّه نيّر]] برمى آيد که محل تولد وی همدان بوده است .
 
فرزندش نیر در آغاز جلد دوم «معادن الافادات» می نویسد: <blockquote>«مثال هایی که در اینجا و همچنین در اسماء عدد جلد اول معادن نوشته شده، همگی آیات قرآنیه است یا دعائیه[...] و این احاطه به کلام الله مجید و به ادعیه، در اثر تعلیم و تربیت والد ماجد واثق است؛ نظر به آن که خداوند حافظه و استعداد زیاد به ایشان عطا فرموده بود و به اندک زمان حفظ بسیاری از ادعیه و قرآن و غیره و هزارها اشعار عربی و فارسی نموده بود و در مثنوی خودشان موسوم به «نصح الحبیب» که مؤلف [نیر] را نصیحت فرموده [...] از باب تحدث به نعم الهی فرموده:
 
{{شعر}}
{{ب|این نه تعریف خود است ای نکته گیر|نعمة ربک فحدث یاد گیر}}
{{ب|حفظ دارم هم کمیل و هم صباح|هم ابوحمزه، عدیله، افتتاح}}
{{پایان شعر}}</blockquote>نیر(همانجا) می نویسد: <blockquote>«مؤلف حقیر از طفولیت در این قسمت مقتفی آثار آن بزرگوار شدم و تمامی را محفوظ دارم.»
 
«واثق در اصفهان با آیت الله میرزا [[عبدالغفار تویسرکانی]] رفاقت داشته است: حکی لی والدی الماجد العلامة الواثق، من هو استادی وعلیه فی جمیع العلوم قرائتی واعتمادی، أن له صدیقا من أجلة علماء المنقول والمعقول فی اصبهان، اسمه المیرزا عبدالغفار التویسرکانی ـ حشره الله مع أجداده الطاهرین ـ وقد رأیته فی صغر سنی، وکانت حینئذ بین المؤلف و اولاده المکرمین مؤالفة و مصاحبة».<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص۶۰۴.</ref></blockquote>
 
===خاندان===
پدرش آقا ملا حسنعلى بـن میرزای همدانى است و همسرش دختر ميرزا محمدعلى خوشنويس (1287) بود.
پدرش آقا ملا حسنعلى بـن میرزای همدانى است و همسرش دختر ميرزا محمدعلى خوشنويس (1287) بود.


=== تحصیلات ===
====فرزندان====
وی در سال 1295 قمرى براى تكميل تحصيل به اصـفهان آمـده و در نـزد [[محمـدباقر فشاركى|مـلا محمـدباقر فشاركى]](1314ق) كسب علم نموده است و در علوم مختلف چون ریاضیات، کلام، فقه، حکمت منطق، تجوید و خصوصاً ادبیات فارسی و عرب تبحّر یافته است.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، ص 82</ref> واثق مدت سى سال در [[مدرسه صدر بازار اصفهان|مدرسه صدر اصفهان]] مدرس ادبيات عرب بود.
وی صاحب دو فرزند پسر بود:
 
*میرزا حبیب الله نیر
 
*میرزا عبدالله نیر (میرزا عبدالله فاضل وارسته و خوشنویسی توانا بود که در شعبان 1325ق متولد شد. وی در ادبیات و ترجمه از زبان لاتین تخصص داشته و گاهی شعر نیز می سروده است.وی در سال 1391ق فوت و در تکیه تویسرکانی به خاک سپرده شد.)
 
===تحصیلات===
وی در سال 1295 قمرى براى تكميل تحصيل به اصـفهان آمـده و در نـزد [[محمدباقر فشارکی|مـلا محمـدباقر فشاركى]](1314ق) كسب علم نموده است. به نوشته فرزندش میرزا حبیب الله نیر <ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص۶۰۳.</ref>در علوم مختلف چون ریاضیات، کلام، فقه، حکمت منطق، تجوید و خصوصاً ادبیات فارسی و عرب تبحّر یافته است.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، ص 82</ref>  و از علمای عصر اجازه اجتهاد داشت .<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص۶۰۳.</ref>واثق مدت سى سال در [[مدرسه صدر بازار اصفهان|مدرسه صدر اصفهان]] مدرس ادبيات عرب بود.


از جمله خدماتش تصحيح برخى از مجلدات «بحارالانوار» [[محمد تقی مجلسی|علامه مجلسى]] رحمـة اللّـه عليـه است.وى داراى حافظه اى سرشار بود و بيشتر آيات قرآن كريم و بسيارى از ادعيـه و اشعار شعرا رادر حفظ داشت.
از جمله خدماتش تصحيح برخى از مجلدات «بحارالانوار» [[محمد تقی مجلسی|علامه مجلسى]] رحمـة اللّـه عليـه است.وى داراى حافظه اى سرشار بود و بيشتر آيات قرآن كريم و بسيارى از ادعيـه و اشعار شعرا رادر حفظ داشت.
سطر ۱۳: سطر ۳۲:
==آثار==
==آثار==
[[پرونده:Bt26.jpg|بندانگشتی|کتاب بحارالانوار  با تصحیح واثق همدانی]]
[[پرونده:Bt26.jpg|بندانگشتی|کتاب بحارالانوار  با تصحیح واثق همدانی]]
از آثارش ديوان اشعار در هزار بيت، مشتمل بر نصايح و مرثيه و ليلى و مجنـون و سفرنامه و غزليات و غيره و کتاب نصح الحبيب مى باشد.
از تألیفات وی آثار زیر است:
 
1. «دیوان اشعار»، با تخلص «واثق» در هزار بیت، مشتمل بر نصایح و مرثیه و «لیلی و مجنون» و «سفرنامه» و غزلیات و غیره .
 
2. «نُصح الحبیب» بر وزن مثنوی مولوی، در حدود دو هزار بیت در نصایح و مواعظ که در سال 1315ق به نظم درآورده است.
 
متأسفانه دیوان اشعار واثق در دست نیست. نمونه هایی از اشعار او در کتاب «معادن» فرزندش ذکر شده است.


در سال 1315 قمرى كتاب نُصح الحبيب را بر وزن مثنـوى مولـوى در نصـايح ومواعظ براى فرزندش حبيب اللّه نيّر نگاشت كه اشعار آن بالغ بر هزار و سيصـد بيـت مى شود و در مجموعه اى ديگر حدود سيصد شعر توسط فرزندش جمع و تدوين شده است.<ref>[[محمدعلی معلم حبیب‌آبادی|معلم حبيب آبادى]]، مكارم الآثار، ج6 ،ص2076؛ قاسمى، بزم قدسيان، ص370 ـ 371</ref>
در سال 1315 قمرى كتاب نُصح الحبيب را بر وزن مثنـوى مولـوى در نصـايح ومواعظ براى فرزندش حبيب اللّه نيّر نگاشت كه اشعار آن بالغ بر هزار و سيصـد بيـت مى شود و در مجموعه اى ديگر حدود سيصد شعر توسط فرزندش جمع و تدوين شده است.<ref>[[محمدعلی معلم حبیب‌آبادی|معلم حبيب آبادى]]، مكارم الآثار، ج6 ،ص2076؛ قاسمى، بزم قدسيان، ص370 ـ 371</ref>
فرزندش حبيب اللّه نيّر در وفات پدر چنين مى سرايد:
{{شعر}}
{{ب|صبح شنبه شـده بيـرون ز سـراى فـانى|طــائف خانــه حــق بارگــه ســبحانى}}
{{ب|باقر علـم كـه او داشـت تخلـص واثـق|يافـت از مسـند حـق مرتبـت سـلطانى}}
{{پایان شعر}}


از جمله غزليات اوست:
از جمله غزليات اوست:
سطر ۲۸: سطر ۴۷:
{{ب|نديدم چون گل رويـت بـه بسـتان| هرآنچــه ديــده بــر گلهــا فكنــدم<ref>معلم حبيب آبادى، مكارم الآثار، ج ششم، ص2076.</ref> <ref>لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص682</ref>}}
{{ب|نديدم چون گل رويـت بـه بسـتان| هرآنچــه ديــده بــر گلهــا فكنــدم<ref>معلم حبيب آبادى، مكارم الآثار، ج ششم، ص2076.</ref> <ref>لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص682</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==وفات==
==وفات==
سرانجام او دوازدهم ماه ربيع الاخر در اصفهان در خانه ى خود درمحله ى درب امام وفات كرد و در صـحن [[تکیه تویسرکانی|تكيـه  تويسـركانى]] در [[تخت فولاد]] دفن شد.
سرانجام او دوازدهم ماه ربيع الاخر در اصفهان در خانه ى خود درمحله ى درب امام وفات كرد و در صـحن [[تکیه تویسرکانی|تكيـه  تويسـركانى]] در [[تخت فولاد]] دفن شد.


فرزندش حبيب اللّه نيّر در وفات پدر چنين مى سرايد:
{{شعر}}
{{ب|صبح شنبه شـده بيـرون ز سـراى فـانى|طــائف خانــه حــق بارگــه ســبحانى}}
{{ب|باقر علـم كـه او داشـت تخلـص واثـق|يافـت از مسـند حـق مرتبـت سـلطانى}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع==
==منابع==
برگرفته از: [[مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.


برگرفته از کتاب [[تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان]]: معرفي شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390.  
*[[مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*
*لطفی، علیرضا(حامد اصفهانی)، شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفي شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداری اصفهان،۱۳۹۰.
 
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1394.


[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
سطر ۴۴: سطر ۷۱:
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:نیازمند درج تصویر]]
[[رده:مدرسین]]
[[رده:مجتهدین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۰۹

محمدباقر واثق همدانی

شيخ محمدباقر واثق همدانى متخلص به واثق (۱۲۷۴ق-۱۳۳۶ق) عالم كامل و اديب شاعر ،اهل علم و فضل و ادب و از شعراى اصفهان بود.

زندگی نامه

محمدباقر واثق همدانی ادیبی کامل و شاعری توانا بود. وی در همدان به دنیا آمده بود.با توجه به كتـاب «نُصح الحبيب» خود كه براى نصيحت فرزنـدش نگاشـته و نيـز از معـادن الافـادات فرزندش حبيب اللّه نيّر برمى آيد که محل تولد وی همدان بوده است .

فرزندش نیر در آغاز جلد دوم «معادن الافادات» می نویسد:

«مثال هایی که در اینجا و همچنین در اسماء عدد جلد اول معادن نوشته شده، همگی آیات قرآنیه است یا دعائیه[...] و این احاطه به کلام الله مجید و به ادعیه، در اثر تعلیم و تربیت والد ماجد واثق است؛ نظر به آن که خداوند حافظه و استعداد زیاد به ایشان عطا فرموده بود و به اندک زمان حفظ بسیاری از ادعیه و قرآن و غیره و هزارها اشعار عربی و فارسی نموده بود و در مثنوی خودشان موسوم به «نصح الحبیب» که مؤلف [نیر] را نصیحت فرموده [...] از باب تحدث به نعم الهی فرموده:

این نه تعریف خود است ای نکته گیرنعمة ربک فحدث یاد گیر
حفظ دارم هم کمیل و هم صباحهم ابوحمزه، عدیله، افتتاح

نیر(همانجا) می نویسد:

«مؤلف حقیر از طفولیت در این قسمت مقتفی آثار آن بزرگوار شدم و تمامی را محفوظ دارم.» «واثق در اصفهان با آیت الله میرزا عبدالغفار تویسرکانی رفاقت داشته است: حکی لی والدی الماجد العلامة الواثق، من هو استادی وعلیه فی جمیع العلوم قرائتی واعتمادی، أن له صدیقا من أجلة علماء المنقول والمعقول فی اصبهان، اسمه المیرزا عبدالغفار التویسرکانی ـ حشره الله مع أجداده الطاهرین ـ وقد رأیته فی صغر سنی، وکانت حینئذ بین المؤلف و اولاده المکرمین مؤالفة و مصاحبة».[۱]

خاندان

پدرش آقا ملا حسنعلى بـن میرزای همدانى است و همسرش دختر ميرزا محمدعلى خوشنويس (1287) بود.

فرزندان

وی صاحب دو فرزند پسر بود:

  • میرزا حبیب الله نیر
  • میرزا عبدالله نیر (میرزا عبدالله فاضل وارسته و خوشنویسی توانا بود که در شعبان 1325ق متولد شد. وی در ادبیات و ترجمه از زبان لاتین تخصص داشته و گاهی شعر نیز می سروده است.وی در سال 1391ق فوت و در تکیه تویسرکانی به خاک سپرده شد.)

تحصیلات

وی در سال 1295 قمرى براى تكميل تحصيل به اصـفهان آمـده و در نـزد مـلا محمـدباقر فشاركى(1314ق) كسب علم نموده است. به نوشته فرزندش میرزا حبیب الله نیر [۲]در علوم مختلف چون ریاضیات، کلام، فقه، حکمت منطق، تجوید و خصوصاً ادبیات فارسی و عرب تبحّر یافته است.[۳] و از علمای عصر اجازه اجتهاد داشت .[۴]واثق مدت سى سال در مدرسه صدر اصفهان مدرس ادبيات عرب بود.

از جمله خدماتش تصحيح برخى از مجلدات «بحارالانوار» علامه مجلسى رحمـة اللّـه عليـه است.وى داراى حافظه اى سرشار بود و بيشتر آيات قرآن كريم و بسيارى از ادعيـه و اشعار شعرا رادر حفظ داشت.

آثار

کتاب بحارالانوار با تصحیح واثق همدانی

از تألیفات وی آثار زیر است:

1. «دیوان اشعار»، با تخلص «واثق» در هزار بیت، مشتمل بر نصایح و مرثیه و «لیلی و مجنون» و «سفرنامه» و غزلیات و غیره .

2. «نُصح الحبیب» بر وزن مثنوی مولوی، در حدود دو هزار بیت در نصایح و مواعظ که در سال 1315ق به نظم درآورده است.

متأسفانه دیوان اشعار واثق در دست نیست. نمونه هایی از اشعار او در کتاب «معادن» فرزندش ذکر شده است.

در سال 1315 قمرى كتاب نُصح الحبيب را بر وزن مثنـوى مولـوى در نصـايح ومواعظ براى فرزندش حبيب اللّه نيّر نگاشت كه اشعار آن بالغ بر هزار و سيصـد بيـت مى شود و در مجموعه اى ديگر حدود سيصد شعر توسط فرزندش جمع و تدوين شده است.[۵]

از جمله غزليات اوست:

خم زلفـت چنـان شـد پـاى بنـدم كـه گـويى صـيد لاغـر در كمنـدم
نديدم چون گل رويـت بـه بسـتان هرآنچــه ديــده بــر گلهــا فكنــدم[۶] [۷]

وفات

سرانجام او دوازدهم ماه ربيع الاخر در اصفهان در خانه ى خود درمحله ى درب امام وفات كرد و در صـحن تكيـه تويسـركانى در تخت فولاد دفن شد.

فرزندش حبيب اللّه نيّر در وفات پدر چنين مى سرايد:

صبح شنبه شـده بيـرون ز سـراى فـانىطــائف خانــه حــق بارگــه ســبحانى
باقر علـم كـه او داشـت تخلـص واثـقيافـت از مسـند حـق مرتبـت سـلطانى

پانویس

  1. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص۶۰۴.
  2. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص۶۰۳.
  3. مهدوی، اعلام اصفهان، ج۲، ص 82
  4. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج4، ص۶۰۳.
  5. معلم حبيب آبادى، مكارم الآثار، ج6 ،ص2076؛ قاسمى، بزم قدسيان، ص370 ـ 371
  6. معلم حبيب آبادى، مكارم الآثار، ج ششم، ص2076.
  7. لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص682

منابع

  • مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
  • لطفی، علیرضا(حامد اصفهانی)، شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفي شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداری اصفهان،۱۳۹۰.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج4، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1394.