این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «محمدتقی ذوفن»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (جایگزینی متن - 'اعلام اصفهان' به 'اعلام اصفهان')
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
{{ نیازمند جعبه اطلاعات }}
[[پرونده:Mohammadtaghi zoofan.jpg|بندانگشتی|استادمحمدتقی ذوفن]]
[[پرونده:Mohammadtaghi zoofan.jpg|بندانگشتی|استادمحمدتقی ذوفن]]
'''استاد محمّد تقی ذوفن'''(1272ش-1357ش) فرزندحاج حسین، از هنرمندان  معاصر اصفهانی  است.  
'''استاد محمّد تقی ذوفن'''(1272ش-1357ش) فرزندحاج حسین، از هنرمندان  معاصر اصفهانی  است.  


==معرفی==
==معرفی==
محمدتقی ذوفن در اصفهان متولد شد.وی پس از کمی تحصیل، به قلمزنی پرداخت و نزد حاج [[حسنعلی جندقیان]] شاگردی کرد تا به استادی رسید و با خلاقیت و استعداد شگرف خود آثار ارزنده ای را بر روی فلز پدید آورد و خود در ردیف اساتید طراز اوّل قلمزنی اصفهان قرار گرفت.<ref>مصاحبه با استاد مهدی ذوفن فرزند استاد محمّد تقی ذوفن.</ref>
فرزند حسین، هنرمند معاصر، در سال 1272ش در اصفهان متولد شد. او پس از کمی تحصیل از 12 سالگی به هنر قلمزنی روی آورد و نخستین مشوق و معلم او عمویش حاج حسینعلی جندقیان بوده است. و به استادی رسید و با خلاقیت و استعداد شگرف خود آثار ارزنده ای را بر روی فلز پدید آورد و خود در ردیف اساتید طراز اوّل قلمزنی اصفهان قرار گرفت.<blockquote>استاد ذوفن در مورد این استادش می گوید: او هنرمند کار کشته ای بود. نگاه تیزی داشت. وقتی شور و اشتیاق مرا به طراحی و نقاشی دید، تشویق خود را با تعلیم آمیخت. او می گفت شاید در وجود تو هنرمند بزرگی خفته باشد.<ref>مجله هنر و مردم، مقاله »گفتگو با محمد تقی ذوفن استاد قلم زنی، ص96.</ref></blockquote>
 
=== شاگردان ===
از شاگردان استاد هنرمندانی را می شناسیم از جمله:
 
# عباسعلی اسکندری
# محمد اسکندری <ref>جعفری، فرهنگ ناموران معاصر ایران،ج2 ،صص535- 538 .</ref>
# استاد احمد دیناری
# فرزنش استاد مهدی ذوفن .
 
== آثار و فعالیت ها ==
 
=== آثار ===
بزرگترین شاهکارهای استاد آثار زیر می باشد:
 
ساخت ضریح حرم مطهر حضرت رضا(ع) معروف به ضریح « شیر و شکر» که در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می شود. نام دیگر این ضریح« ملمع» می باشد که چهارمین ضریح مرقد مطهر امام رضا(ع) است. این ضریح زیر نظر استاد سید ابوالحسن حافظیان ساخته شد و در سال1338ش به جای ضریح فولادی نصب گردید. سقف این ضریح مطهر آهنی، گوی و ماسوره های آن از نقره و روکش های آن از طلا، نقره و مینا است. طول این ضریح 4متر، عرض آن 60/3 متر و ارتفاع آن 90/3 متر است و دارای 14 دهانه به نام مبارک چهارده معصوم(ع) است. بر لبة ضریح سوره « یس» به خط ثلث بر صحیفه ای از طلا به خط استاد فضائلی نوشته شده است. همچنین تعداد 44 اسم از اسمای حسنای الهی به خط ثلث شیخ احمد زنجانی بر صفحه ای با زمینه میناکاری لاجوردی و گل های رنگارنگ به صورت خط برجسته طلاکاری شده است.
 
از دیگر کارهای استاد در ورودی حرم حضرت علی(ع)؛ در ورودی حرم حضرت رضا(ع) صحن نو و ضریح حضرت رقیه است.
 
=== فعالیت ها ===
استاد اولین سیاه مشق های خود را از طراحی ابنیه و آثار بزرگ هنری مثل عالی قاپو، مسجد امام و مسجد شیخ لطف الله آغاز کرد. خود می گوید تصویر این آثار را در کتابهای قدیمی پیدا می کردم و از روی آنها نمونه بر می داشتم. مینیاتورهای علیرضا عباسی هنرمند بزرگ صفوی ایده آل من بود. من نقشهای او را روی نقره و مس و برنج منتقل می کردم. خطوط شوخ و شاداب و زنده او حتی به فلز سخت و عبوس، رعنایی می داد. من خطوط قاطع و پر از نوازش مینیاتورهای درخشان او را با فلز آشتی می دادم و این باعث رونق کار من شد.
 
استاد می افزاید:
 
من بعضی از کارهای ازمنه پیش از اسلام را دوباره رواج دادم . استاد اطلاع خوبی از سیر تاریخی هنر فلزکاری داشت و دلیل آن هم توضیحات شیوایی است که در مصاحبه با ایشان در مورد این هنر بیان کرده است.
 
به نظر استاد میراث های هنری، ریزه کاریها، شگردهای کار، ظرافت ها و شیطنت های هنرمندان کهنه کار، باید به شاگردان و نوآموزان فن منتقل شود تا یک میراث نمیرد و به همین خاطر استاد منزلش را به آموزشگاه کوچکی تبدیل کرده بود، و علاقمندان این هنر را آموزش می داد.
 
وی سرشناس ترین هنرمند قلمزنی ایران در زمان حیاتش بود. او معتقد بود یک قلمزن باید حتماً یک طراح ورزیده باشد. باید طرحهای اسلیمی را بشناسد و پنجه هایش تیز و چابک و سبکبال باشد. باید حتی بتواند در حین کار عیب طرح را بگیرد و کار او را با نرمی و قدرت اصلاح کند. او در طراحی در گل و مرغ و اسلیمی و مینیاتور و گرفتگی حیوانات بی نظیر بود.
 
در جشن ها و مراسم بزرگ کشوری، اعطای جایزه، هدایا و یادبود به سران کشورها و مقامات از کارهای استاد استفاده می شد و حتی در سفرهای خارج تعارف ها و یادبودها از کارهای او تقدیم می شده که سبب حیرت و تحسین سران ممالک بود. در تشکر از فعالیت های هنری استاد چندین مدال درجه اول هنری به ایشان تعلق گرفت.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد ، ج2، صص314-315.</ref>


مرحوم ابوالقاسم جندقیان متخلّص به «شفیق» درباره او این ابیات را سروده است:
مرحوم ابوالقاسم جندقیان متخلّص به «شفیق» درباره او این ابیات را سروده است:
سطر ۱۰: سطر ۴۱:
{{ب|گرچه ذوفن زد رقم بر لوح زر| کلک فولادینش آیات هنر}}
{{ب|گرچه ذوفن زد رقم بر لوح زر| کلک فولادینش آیات هنر}}
{{ب|پای بوس هر ضریحی نام اوست | نزد آل عصمت او را آبروست}}
{{ب|پای بوس هر ضریحی نام اوست | نزد آل عصمت او را آبروست}}
{{ب|لیک دارد تربت آن زنده یاد |سقفی از ابر و ستون از گردباد<ref>تخت فولاد، ص22.</ref>}}
{{ب|لیک دارد تربت آن زنده یاد |سقفی از ابر و ستون از گردباد}}


{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


==وفات==
==وفات==
استاد ذوفن در 5 بهمن 1357ش از دنیا رفت و در جنوب [[تکیه فیض]] در [[تخت فولاد]]<nowiki/>به خاک سپرده شد.<ref>مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، ج2، ص223.</ref> <ref>فهرست مرکزی دانشگاه، ج11، ص2016.</ref>
استاد ذوفن در 5 بهمن 1357ش از دنیا رفت و در جنوب [[تکیه فیض]] در [[تخت فولاد]]<nowiki/>به خاک سپرده شد.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص223.</ref> <ref>دانش پژوه، فهرست مرکزی دانشگاه، ج11، ص2016.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />
==منبع==
==منابع==
بر گرفته از [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
 
* مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.
* [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
 
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:معاصرین]]
[[رده:هنرمندان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۲۳

استادمحمدتقی ذوفن

استاد محمّد تقی ذوفن(1272ش-1357ش) فرزندحاج حسین، از هنرمندان معاصر اصفهانی است.

معرفی

فرزند حسین، هنرمند معاصر، در سال 1272ش در اصفهان متولد شد. او پس از کمی تحصیل از 12 سالگی به هنر قلمزنی روی آورد و نخستین مشوق و معلم او عمویش حاج حسینعلی جندقیان بوده است. و به استادی رسید و با خلاقیت و استعداد شگرف خود آثار ارزنده ای را بر روی فلز پدید آورد و خود در ردیف اساتید طراز اوّل قلمزنی اصفهان قرار گرفت.

استاد ذوفن در مورد این استادش می گوید: او هنرمند کار کشته ای بود. نگاه تیزی داشت. وقتی شور و اشتیاق مرا به طراحی و نقاشی دید، تشویق خود را با تعلیم آمیخت. او می گفت شاید در وجود تو هنرمند بزرگی خفته باشد.[۱]

شاگردان

از شاگردان استاد هنرمندانی را می شناسیم از جمله:

  1. عباسعلی اسکندری
  2. محمد اسکندری [۲]
  3. استاد احمد دیناری
  4. فرزنش استاد مهدی ذوفن .

آثار و فعالیت ها

آثار

بزرگترین شاهکارهای استاد آثار زیر می باشد:

ساخت ضریح حرم مطهر حضرت رضا(ع) معروف به ضریح « شیر و شکر» که در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می شود. نام دیگر این ضریح« ملمع» می باشد که چهارمین ضریح مرقد مطهر امام رضا(ع) است. این ضریح زیر نظر استاد سید ابوالحسن حافظیان ساخته شد و در سال1338ش به جای ضریح فولادی نصب گردید. سقف این ضریح مطهر آهنی، گوی و ماسوره های آن از نقره و روکش های آن از طلا، نقره و مینا است. طول این ضریح 4متر، عرض آن 60/3 متر و ارتفاع آن 90/3 متر است و دارای 14 دهانه به نام مبارک چهارده معصوم(ع) است. بر لبة ضریح سوره « یس» به خط ثلث بر صحیفه ای از طلا به خط استاد فضائلی نوشته شده است. همچنین تعداد 44 اسم از اسمای حسنای الهی به خط ثلث شیخ احمد زنجانی بر صفحه ای با زمینه میناکاری لاجوردی و گل های رنگارنگ به صورت خط برجسته طلاکاری شده است.

از دیگر کارهای استاد در ورودی حرم حضرت علی(ع)؛ در ورودی حرم حضرت رضا(ع) صحن نو و ضریح حضرت رقیه است.

فعالیت ها

استاد اولین سیاه مشق های خود را از طراحی ابنیه و آثار بزرگ هنری مثل عالی قاپو، مسجد امام و مسجد شیخ لطف الله آغاز کرد. خود می گوید تصویر این آثار را در کتابهای قدیمی پیدا می کردم و از روی آنها نمونه بر می داشتم. مینیاتورهای علیرضا عباسی هنرمند بزرگ صفوی ایده آل من بود. من نقشهای او را روی نقره و مس و برنج منتقل می کردم. خطوط شوخ و شاداب و زنده او حتی به فلز سخت و عبوس، رعنایی می داد. من خطوط قاطع و پر از نوازش مینیاتورهای درخشان او را با فلز آشتی می دادم و این باعث رونق کار من شد.

استاد می افزاید:

من بعضی از کارهای ازمنه پیش از اسلام را دوباره رواج دادم . استاد اطلاع خوبی از سیر تاریخی هنر فلزکاری داشت و دلیل آن هم توضیحات شیوایی است که در مصاحبه با ایشان در مورد این هنر بیان کرده است.

به نظر استاد میراث های هنری، ریزه کاریها، شگردهای کار، ظرافت ها و شیطنت های هنرمندان کهنه کار، باید به شاگردان و نوآموزان فن منتقل شود تا یک میراث نمیرد و به همین خاطر استاد منزلش را به آموزشگاه کوچکی تبدیل کرده بود، و علاقمندان این هنر را آموزش می داد.

وی سرشناس ترین هنرمند قلمزنی ایران در زمان حیاتش بود. او معتقد بود یک قلمزن باید حتماً یک طراح ورزیده باشد. باید طرحهای اسلیمی را بشناسد و پنجه هایش تیز و چابک و سبکبال باشد. باید حتی بتواند در حین کار عیب طرح را بگیرد و کار او را با نرمی و قدرت اصلاح کند. او در طراحی در گل و مرغ و اسلیمی و مینیاتور و گرفتگی حیوانات بی نظیر بود.

در جشن ها و مراسم بزرگ کشوری، اعطای جایزه، هدایا و یادبود به سران کشورها و مقامات از کارهای استاد استفاده می شد و حتی در سفرهای خارج تعارف ها و یادبودها از کارهای او تقدیم می شده که سبب حیرت و تحسین سران ممالک بود. در تشکر از فعالیت های هنری استاد چندین مدال درجه اول هنری به ایشان تعلق گرفت.[۳]

مرحوم ابوالقاسم جندقیان متخلّص به «شفیق» درباره او این ابیات را سروده است:

گرچه ذوفن زد رقم بر لوح زر کلک فولادینش آیات هنر
پای بوس هر ضریحی نام اوست نزد آل عصمت او را آبروست
لیک دارد تربت آن زنده یاد سقفی از ابر و ستون از گردباد

وفات

استاد ذوفن در 5 بهمن 1357ش از دنیا رفت و در جنوب تکیه فیض در تخت فولادبه خاک سپرده شد.[۴] [۵]

پانویس

  1. مجله هنر و مردم، مقاله »گفتگو با محمد تقی ذوفن استاد قلم زنی، ص96.
  2. جعفری، فرهنگ ناموران معاصر ایران،ج2 ،صص535- 538 .
  3. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد ، ج2، صص314-315.
  4. مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص223.
  5. دانش پژوه، فهرست مرکزی دانشگاه، ج11، ص2016.

منابع

  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.
  • مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.