این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «نجیب‌الدین رضا تبریزی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ایجاد لینک و ویرایش پانویس)
(ویرایش جزیی)
 
(۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''شيخ نجيب‌الدين رضا تبريزى''' متخلص به '''زرگر''' عارف جليل و شاعر اديب و از اقطـاب سلسله ى ذهبيه از اهالى تبريز است .
{{نیازمند جعبه اطلاعات}}{{نیازمند تصویر}}


==معرفی==
'''شيخ نجيب‌الدين رضا تبريزى'''( 1047ق-1108ق) متخلص به « '''زرگر''' » و ملقب به « '''نجيب الدين»،''' عارف جليل، شاعر اديب و از اقطـاب سلسله ى ذهبيه در قرن يازدهم و دوازدهم است.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان ، ج3، ص152.</ref>وی در اصل تبريزى بود ولی تا پايان نوجوانی در اصفهان زيست. او در شرح حالش، خود را امّى معرفى كرده كه گويا به درس ناخواندگى نزد استاد اشاره داشته است و بر همين اساس، شرح حال نويسان نيز وى را امّى دانسته اند.<ref>مدرس تبريزى، ریحانة‌الادب، ج 2، ص 375؛ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج9، قسم2، ص 402؛ عبرت نائینی، تذکره مدینة‌الادب، ج2، ص 768.</ref>
او در اصفهان تولّد يافته و ارادت به [[شيخ محمدعلى مؤذّن سبزوارى]] داشـته، شـيخ محمدعلى مـؤذّن خراسانى (سبزوارى) اصفهانى از اماجد عرفاى معاصر شاه عباس صفوى بوده كه استاد و پيـر طريقـت شيخ نجيب الدين است. شيخ در اشـعار گـاهى '''رضـا''' و گـاهى '''زرگـر''' و '''جـوهرى''' و '''نجيب الدين''' تخلّص مى‌كرده است..


شاعر ديگـرى متخلّص به زرگر اصفهانى كه نامش محمدحسـن بـوده و وفـاتش 1270 در مشـهد روى داده و در صحن نو مدفون شده است كه نبايد او را با شيخ نجيب‌الدين اشـتباه گرفت  چون تاريخ وفاتشان متفاوت ست.
==زندگی‌نامه==


از جمله اشعار او در برخى حكايت ها كه به صورت نظم آورده است، وقت تغيير دولت صفوى را بيان كرده و در واقع نوعى پيشگويى براى سقوط اين دولت است:
===ولادت===
{{شعر}}
وى در سال 1047 ق در اصفهان به دنيا آمد.
{{ب|اين چنين دريافتم كز دودمان|مى شود تبديل دولت بى گمان}}
 
{{ب|گفتگويى كرد آن حضرت بدو|يافتم تبديل دولت مـن از او<ref>جعفريان، صفويه در عرصه دين، فرهنگ و سياست، ج2 ،ص533.</ref>}}
===اساتید===
{{پایان شعر}}
او به شيخ محمدعلى مؤذّن سبزوارى ارادت داشـته است. شـيخ محمدعلى مـؤذّن خراسانى (سبزوارى) اصفهانى از اماجد عرفاى معاصر شاه عباس صفوى بوده كه استاد و پيـر طريقـت شيخ نجيب الدين است. وی در اصفهان با شيخ محمد على مؤذن خراسانی ملاقات كرد و همراه او به مشهد رفت.<ref>خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج 1، ص 768.</ref> او در سال 1078 ق به همراه استاد به اصفهان بازگشت و بعدها خليفه و داماد او شد.<ref>نايب الصدر شيرازی،  طرائق‌الحقایق، ج 3، صص 165 و 17 ؛ خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج 1، صص 284و285و289 ؛ تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج 1، صص 342-341.</ref> بعد از فوت تبریزی، شيخ على نقى اصطهباناتى و سپس محمد هاشم درويش، جانشين مرحوم تبريزی شدند.<ref>نايب الصدر شيرازی، طرائق‌الحقایق، ج2، ص 345 ؛ نايب الصدر شيرازی، طرائق‌الحقایق،  ج 3، ص 216 ؛ عبرت نائينى، تذکره مدینة‌الادب، ج2، ص 768؛ خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج 1، ص 280.</ref>
 
==جایگاه==
 
===جایگاه علمی===
او به تأثير از زمانه خود به سبک هندى شعر گفته و به شيوه مولوى و حافظ نيز نظر داشته و از انورى و خاقانی هم تأثير گرفته است؛<ref>كوهپايه، مقاله نجيب الدين رضا تبريزى، ص 424.</ref> گرچه بيش از همه متأثر از استاد خود، مؤذن خراسانى بوده است.<ref>تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج 1، صص 349-348.</ref> در آثارمنظوم او، آيات و روايات بر اساس معارف شيعى تفسير و برخى از آنها به فارسى ترجمه شده است.<ref>تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج 1، ص 363.</ref> شيخ در اشـعار خود گـاهى « رضـا»، گـاهى « زرگـر»، « جـوهرى» و« نجيب الدين» تخلّص مى‌كرده و همين امر موجب شده كه قلى خان هدايت و به تبع او مدرس تبريزى وى را « زرگر اصفهانی» معرفی کنند.<ref>خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج 1، صص 282-281.</ref> مظفر عليشاه كرمانى در بحرالاسرار و ميرزا محسن عمادالفقراء او را ستوده و در وصف وى شعر سروده اند.<ref>عليشاه كرمانى، بحرالاسرار، صص 138-137؛ خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج1، صص 280-279.</ref> وى كتابخانه بزرگى در اصفهان فراهم آورده بود كه مورد استفاده مشتاقان قرار مى گرفت و در برخى از كتابخانه هاى خصوصى موجود است.<ref>همايونفرخ، كتاب و كتابخانه های ايران، ج 2، ص 145.</ref>
[[پرونده:Sabolmasani.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|سبع‌المثانی]]
[[پرونده:Nurolhedaiat.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|نورالهدایه]]


==آثار==
==آثار==
کتب زیر از اوست:
کتب زیر از اوست:


1 ـ خلاصةالحقايق (مطبوع )
1 ـ خلاصةالحقايق (مطبوع ): مشتمل بر مسائل فلسفى و عرفانى و مبانى تصوف و آداب سير و سلوک كه درسال 1100 ق سروده شده است. اين مثنوى، آخرين اثر نجيب الدين تبريزى بوده است.<ref>مدرس تبريزى، ریحانة‌الادب، ج 2، ص 375؛ مشار، فهرست كتابهاى چاپى فارسی، ج 2، ستون 1904؛  خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج 1، ص 289 ؛ تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج 1 ، صص 355و345؛  تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج2، ص 823.<br /></ref>


2 ـ دستور سـليمان
3 ـ ديـوان غزليات: در چهار هزار بيت، مشتمل بر غزليات، قصايد، ترجيعات و مراثى. اين ديوان تاكنون چاپ نشده و فاقد تاريخ كتابت است.


3 ـ ديـوان غزليات 
4.سبع المثانى(مطبوع): منظومه ای عرفانى به فارسى بر وزن مثنوى مولوى كه آن را در سال 1094 ق سروده و مشتمل بر بيست هزار بيت است.


4.سبع المثانى(مطبوع)  
5 ـ نورالهدايه(مطبوع): درباره انواع معرفت و اصول دين و اصطلاحات و معارف صوفيه.


5 ـ نورالهدايه(مطبوع)
بعضی دستور سليمان، مقالات وافيه و اصطلاحات صوفيان را نيز از تأليفات او دانسته اند.<ref>منزوى، فهرست نسخ هاى خطی فارسی، ج 2، بخش1، صص1308و1049؛ تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج 1، ص 342.</ref>به آثار منظوم تبريزى بيشتر توجه شده است. از جمله اشعار او در برخى حكايت ها كه به صورت نظم آورده است، وقت تغيير دولت صفوى را بيان كرده و در واقع نوعى پيشگويى براى سقوط اين دولت است:{{شعر}}
{{ب|اين چنين دريافتم كز دودمان|مى شود تبديل دولت بى گمان}}
{{ب|گفتگويى كرد آن حضرت بدو|يافتم تبديل دولت مـن از او<ref>جعفريان، صفويه در عرصه دين، فرهنگ و سياست، ج2 ،ص533.</ref>}}
{{پایان شعر}}


==وفات==
==وفات==
او در بين سال‌هاى 1075 تا 1080 قمـرى وفـات يافتـه اسـت و قبرش در قسمت شمالى آب انبارى كه فعلا جزو اراضى فرودگاه [قدیم اصفهان واقع در [[تخت فولاد]]] و قسمت شرقی [[تکیه آقا حسین خوانساری و شیخ محمّد تقی رازی]] است قرار داشته و تا این اواخر موجود بوده كه نویسنده [سیّد مصلح الدّین مهدوی [آن را دیده بود و به سرنوشتی مانند سایر قبور گرفتار شد و از بین رفت].<ref> مهدوى، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص617؛ تذكرةالاولياء پرويـزى؛ رجـال اصـفهان، ص 213؛ در رياض العارفين: 123؛ ريحانةالادب، ج2 ،ص375؛ طرايق الحقايق 3:183 نيز به شرح حال او اشـاره شـده است. سيرى در تخت فولاد، ص226.  </ref><ref>اعلام اصفهان ، ج3، 152</ref>
آنچه مسلم است، اين است كه تبريزى در سال 1100ق زنده بوده زيرا مثنوى خلاصة‌الحقایق را در این سال سروده و خود به آن تصريح كرده است.<ref>تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج 1، ص 345.</ref> تاريخ وفات تبريزى را هدايت و آقابزرگ 1080 ق ذكر كرده اند. نائب الصدر<ref>نائب‌الصدر، طرائق الحقایق، ج3، ص 216.</ref>، وفات وى را در سال 1185 ق، خاورى<ref>خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج 1، صص 289-287.</ref> و تمیم دارى<ref>تمیم داری، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج1، ص 340.</ref> آن را در 1108 ق ذكر كرده اند كه به نظر مى رسد تاريخ اخير به واقعيت نزديكتر باشد. برخی تاریخ فوت وی را  سال‌هاى 1075 تا 1080 قمـرى نوشته‌اند.
 
قبر او در قسمت شمالى آب انبارى كه فعلا جزو اراضى فرودگاه قدیم اصفهان، واقع در [[تخت فولاد]]<ref>مهدوی، تذکرة‌القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 326.</ref> و قسمت شرقی [[تکیه خوانساری]] و شیخ محمّد تقی رازی، در [[تکیه تخت فولاد]] است، قرار داشته است و تا این اواخر موجود بوده است كه نویسنده، سیّد مصلح الدّین مهدوی آن را دیده بود و به سرنوشتی مانند سایر قبور گرفتار شد و از بین رفت.<ref> مهدوى، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص617؛ نیشابوری، تذكرةالاولياء، پرويـزى؛ کتابی، رجـال اصـفهان، ص 213؛ هدایت، رياض العارفين، ص 123؛ مدرس تبریزی، ريحانةالادب، ج2 ،ص375؛ نائب‌الصدر، طرايق الحقايق، ج3، ص 183؛ مهدوی، سيرى در تخت فولاد، ص226.  </ref><ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 382-380.</ref>
 
شاعر ديگـرى متخلّص به زرگر اصفهانی، نامش محمدحسـن بـوده و وفـاتش 1270 در مشـهد روى داده  و در صحن نو مدفون شده است كه نبايد او را با شيخ نجيب‌الدين اشـتباه گرفت،  چون تاريخ وفاتشان متفاوت ست.
 
==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />


==منبع==
==منابع==
1.برگرفته از کتاب [[تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]: معرفی شعرای مدفون در [[تخت فولاد]] اصفهان، پژوهش و تألیف علیرضا لطفی(حامد اصفهانی)،اصفهان:سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. ص 287


2.برگرفته از: [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*لطفی، عليرضا (حامد اصفهانی)، تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان، سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۹۰.
*[[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)| اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج۱، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۹.


[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:اعلام اصفهان، ج3]]
[[رده:اعلام اصفهان، ج3]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:عرفا]]
[[رده:نویسندگان]]
[[رده:شعرا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۱۹


شيخ نجيب‌الدين رضا تبريزى( 1047ق-1108ق) متخلص به « زرگر » و ملقب به « نجيب الدين»، عارف جليل، شاعر اديب و از اقطـاب سلسله ى ذهبيه در قرن يازدهم و دوازدهم است.[۱]وی در اصل تبريزى بود ولی تا پايان نوجوانی در اصفهان زيست. او در شرح حالش، خود را امّى معرفى كرده كه گويا به درس ناخواندگى نزد استاد اشاره داشته است و بر همين اساس، شرح حال نويسان نيز وى را امّى دانسته اند.[۲]

زندگی‌نامه

ولادت

وى در سال 1047 ق در اصفهان به دنيا آمد.

اساتید

او به شيخ محمدعلى مؤذّن سبزوارى ارادت داشـته است. شـيخ محمدعلى مـؤذّن خراسانى (سبزوارى) اصفهانى از اماجد عرفاى معاصر شاه عباس صفوى بوده كه استاد و پيـر طريقـت شيخ نجيب الدين است. وی در اصفهان با شيخ محمد على مؤذن خراسانی ملاقات كرد و همراه او به مشهد رفت.[۳] او در سال 1078 ق به همراه استاد به اصفهان بازگشت و بعدها خليفه و داماد او شد.[۴] بعد از فوت تبریزی، شيخ على نقى اصطهباناتى و سپس محمد هاشم درويش، جانشين مرحوم تبريزی شدند.[۵]

جایگاه

جایگاه علمی

او به تأثير از زمانه خود به سبک هندى شعر گفته و به شيوه مولوى و حافظ نيز نظر داشته و از انورى و خاقانی هم تأثير گرفته است؛[۶] گرچه بيش از همه متأثر از استاد خود، مؤذن خراسانى بوده است.[۷] در آثارمنظوم او، آيات و روايات بر اساس معارف شيعى تفسير و برخى از آنها به فارسى ترجمه شده است.[۸] شيخ در اشـعار خود گـاهى « رضـا»، گـاهى « زرگـر»، « جـوهرى» و« نجيب الدين» تخلّص مى‌كرده و همين امر موجب شده كه قلى خان هدايت و به تبع او مدرس تبريزى وى را « زرگر اصفهانی» معرفی کنند.[۹] مظفر عليشاه كرمانى در بحرالاسرار و ميرزا محسن عمادالفقراء او را ستوده و در وصف وى شعر سروده اند.[۱۰] وى كتابخانه بزرگى در اصفهان فراهم آورده بود كه مورد استفاده مشتاقان قرار مى گرفت و در برخى از كتابخانه هاى خصوصى موجود است.[۱۱]

سبع‌المثانی
نورالهدایه

آثار

کتب زیر از اوست:

1 ـ خلاصةالحقايق (مطبوع ): مشتمل بر مسائل فلسفى و عرفانى و مبانى تصوف و آداب سير و سلوک كه درسال 1100 ق سروده شده است. اين مثنوى، آخرين اثر نجيب الدين تبريزى بوده است.[۱۲]

3 ـ ديـوان غزليات: در چهار هزار بيت، مشتمل بر غزليات، قصايد، ترجيعات و مراثى. اين ديوان تاكنون چاپ نشده و فاقد تاريخ كتابت است.

4.سبع المثانى(مطبوع): منظومه ای عرفانى به فارسى بر وزن مثنوى مولوى كه آن را در سال 1094 ق سروده و مشتمل بر بيست هزار بيت است.

5 ـ نورالهدايه(مطبوع): درباره انواع معرفت و اصول دين و اصطلاحات و معارف صوفيه.

بعضی دستور سليمان، مقالات وافيه و اصطلاحات صوفيان را نيز از تأليفات او دانسته اند.[۱۳]به آثار منظوم تبريزى بيشتر توجه شده است. از جمله اشعار او در برخى حكايت ها كه به صورت نظم آورده است، وقت تغيير دولت صفوى را بيان كرده و در واقع نوعى پيشگويى براى سقوط اين دولت است:

اين چنين دريافتم كز دودمانمى شود تبديل دولت بى گمان
گفتگويى كرد آن حضرت بدويافتم تبديل دولت مـن از او[۱۴]

وفات

آنچه مسلم است، اين است كه تبريزى در سال 1100ق زنده بوده زيرا مثنوى خلاصة‌الحقایق را در این سال سروده و خود به آن تصريح كرده است.[۱۵] تاريخ وفات تبريزى را هدايت و آقابزرگ 1080 ق ذكر كرده اند. نائب الصدر[۱۶]، وفات وى را در سال 1185 ق، خاورى[۱۷] و تمیم دارى[۱۸] آن را در 1108 ق ذكر كرده اند كه به نظر مى رسد تاريخ اخير به واقعيت نزديكتر باشد. برخی تاریخ فوت وی را سال‌هاى 1075 تا 1080 قمـرى نوشته‌اند.

قبر او در قسمت شمالى آب انبارى كه فعلا جزو اراضى فرودگاه قدیم اصفهان، واقع در تخت فولاد[۱۹] و قسمت شرقی تکیه خوانساری و شیخ محمّد تقی رازی، در تکیه تخت فولاد است، قرار داشته است و تا این اواخر موجود بوده است كه نویسنده، سیّد مصلح الدّین مهدوی آن را دیده بود و به سرنوشتی مانند سایر قبور گرفتار شد و از بین رفت.[۲۰][۲۱]

شاعر ديگـرى متخلّص به زرگر اصفهانی، نامش محمدحسـن بـوده و وفـاتش 1270 در مشـهد روى داده و در صحن نو مدفون شده است كه نبايد او را با شيخ نجيب‌الدين اشـتباه گرفت، چون تاريخ وفاتشان متفاوت ست.

پانویس

  1. مهدوی، اعلام اصفهان ، ج3، ص152.
  2. مدرس تبريزى، ریحانة‌الادب، ج 2، ص 375؛ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج9، قسم2، ص 402؛ عبرت نائینی، تذکره مدینة‌الادب، ج2، ص 768.
  3. خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج 1، ص 768.
  4. نايب الصدر شيرازی، طرائق‌الحقایق، ج 3، صص 165 و 17 ؛ خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج 1، صص 284و285و289 ؛ تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج 1، صص 342-341.
  5. نايب الصدر شيرازی، طرائق‌الحقایق، ج2، ص 345 ؛ نايب الصدر شيرازی، طرائق‌الحقایق، ج 3، ص 216 ؛ عبرت نائينى، تذکره مدینة‌الادب، ج2، ص 768؛ خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج 1، ص 280.
  6. كوهپايه، مقاله نجيب الدين رضا تبريزى، ص 424.
  7. تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج 1، صص 349-348.
  8. تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج 1، ص 363.
  9. خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج 1، صص 282-281.
  10. عليشاه كرمانى، بحرالاسرار، صص 138-137؛ خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج1، صص 280-279.
  11. همايونفرخ، كتاب و كتابخانه های ايران، ج 2، ص 145.
  12. مدرس تبريزى، ریحانة‌الادب، ج 2، ص 375؛ مشار، فهرست كتابهاى چاپى فارسی، ج 2، ستون 1904؛ خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج 1، ص 289 ؛ تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج 1 ، صص 355و345؛ تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج2، ص 823.
  13. منزوى، فهرست نسخ هاى خطی فارسی، ج 2، بخش1، صص1308و1049؛ تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج 1، ص 342.
  14. جعفريان، صفويه در عرصه دين، فرهنگ و سياست، ج2 ،ص533.
  15. تميم دارى، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج 1، ص 345.
  16. نائب‌الصدر، طرائق الحقایق، ج3، ص 216.
  17. خاورى، ذهبیه، تصوف علمى- آثار ادبی، ج 1، صص 289-287.
  18. تمیم داری، عرفان و ادب در عصر صفویه، ج1، ص 340.
  19. مهدوی، تذکرة‌القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 326.
  20. مهدوى، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص617؛ نیشابوری، تذكرةالاولياء، پرويـزى؛ کتابی، رجـال اصـفهان، ص 213؛ هدایت، رياض العارفين، ص 123؛ مدرس تبریزی، ريحانةالادب، ج2 ،ص375؛ نائب‌الصدر، طرايق الحقايق، ج3، ص 183؛ مهدوی، سيرى در تخت فولاد، ص226.
  21. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص 382-380.

منابع

  • لطفی، عليرضا (حامد اصفهانی)، تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان، سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۹۰.
  • مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج۱، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۹.