این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید قنبر امیری»
Kh1.nazerian (بحث | مشارکتها) (درج عکس) |
جز (اصلاح لینک) |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۷/۴/۴|مکان درگذشت=جزیره مجنون|پدر=گودرز|تاریخ تولد=۱۳۴۸|مکان تولد=تنگ خشک سمیرم|از دانشگاه=مدرسه علمیه صاحب الزمان (ع) | {{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۷/۴/۴|مکان درگذشت=جزیره مجنون|پدر=گودرز|تاریخ تولد=۱۳۴۸|مکان تولد=تنگ خشک سمیرم|از دانشگاه= [[مدرسه علمیه صاحب الزمان (ع)شهر رضا]]{{سخ}}[[حوزه علمیه قم]]|مدفن=گلزار شهدای تنگ خشک سمیرم|تصویر=قنبر امیری.png|عرض_تصویر=170}} | ||
{{قلم رنگ۱|قرمز| |شهید}} ''' قنبر امیری''' یکم فروردین۱۳۴۸، در روستای تنگ خشک از توابع شهرستان سمیرم چشم به جهان گشود. پدرش گودرز، کشاورزی می کرد و مادرش کشور نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا [[مقاطع تحصیلی حوزه های علمیه|(سطحمقدمات)]] پرداخت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم تیر ۱۳۶۷، در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید. پیکرش مدتها در همان منطقه بر جا ماند و چهاردهم اردیبهشت ۱۳۸۰، پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.<ref>مهدوی،فرهنگ اعلام شهدای روحانی،ص۱۳۳.</ref> | |||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
ده سال در حوزه علمیه، | ده سال در حوزه علمیه، به ویژه در جوار نیلوفر کویر،حضرت فاطمه معصومه (س) به علوم آل محمد(ص) پرداخت؛ تا پایان رسائل و مکاسب ،نبوغ و استعدادش خیلی خوب بود. | ||
هنگامی هم که به روستای خود در سمیرم می آمد کارش تبلیغ و منبر بود و خدمت به مردم و کمک به پدر در کشاورزی. | هنگامی هم که به روستای خود در سمیرم می آمد کارش تبلیغ و منبر بود و خدمت به مردم و کمک به پدر در کشاورزی. | ||
گاهی هنگام درو کردن در حال روزه | گاهی هنگام درو کردن در حال روزه آنچنان بی تاب و تشنه می شد که شکمش را روی خاک می گذاشت اما اذان ظهر که می شد، به نماز می رفت تا مردم منتظر نمانند. | ||
کتابخانه ای را جنب مسجد تشکیل داد تا در امور فرهنگی به علاقه مندان کمک کند. | کتابخانه ای را جنب مسجد تشکیل داد تا در امور فرهنگی به علاقه مندان کمک کند. | ||
سطر ۱۵: | سطر ۱۴: | ||
شهید امیری، هم اهل علم بود و هم اهل معرفت. تزكيه و تهذیب داشت و به همین خاطر سخنانش بین رزمندگان دل انگیز بود و بر دل می نشست. | شهید امیری، هم اهل علم بود و هم اهل معرفت. تزكيه و تهذیب داشت و به همین خاطر سخنانش بین رزمندگان دل انگیز بود و بر دل می نشست. | ||
در عملیات کربلای ۵ دستش آسیب دید که پس از بهبود، بار دیگر عازم جبهه شد. در تیر ماه سال ۶۷ در مجنون ترین جزیره دنیا به شهادت رسید و چهارده سال جسم شریفش در منطقه ماند تا گروه تفحص پیکرش را یافت و با شکوه کم نظیر تشییع شد.<ref> | در عملیات کربلای ۵ دستش آسیب دید که پس از بهبود، بار دیگر عازم جبهه شد. در تیر ماه سال ۶۷ در مجنون ترین جزیره دنیا به شهادت رسید و چهارده سال جسم شریفش در منطقه ماند تا گروه تفحص پیکرش را یافت و با شکوه کم نظیر تشییع شد.<ref>کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، شاهدان روحانی ،ص۵۴۵.</ref> | ||
==پانویس== | |||
<references /> | |||
==منبع== | |||
*کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، [[شاهدان روحانی (کتاب)|شاهدان روحانی: یادنامه کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان]]، اصفهان: وسپان، 1388. | |||
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | [[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | ||
[[رده:شهدای طلبه و روحانی (شهرستان سمیرم)]] | [[رده:شهدای طلبه و روحانی (شهرستان سمیرم)]] | ||
[[رده:شهدای مدرسه علمیه صاحب الزمان (ع)]] | |||
[[رده:شهدای حوزه علمیه قم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۵۱
شهید قنبر امیری | |
---|---|
![]() | |
زادهٔ | ۱۳۴۸ تنگ خشک سمیرم |
درگذشت/شهادت | ۱۳۶۷/۴/۴ جزیره مجنون |
مدفن | گلزار شهدای تنگ خشک سمیرم |
محل تحصیل | مدرسه علمیه صاحب الزمان (ع)شهر رضا حوزه علمیه قم |
والدین |
|
شهید قنبر امیری یکم فروردین۱۳۴۸، در روستای تنگ خشک از توابع شهرستان سمیرم چشم به جهان گشود. پدرش گودرز، کشاورزی می کرد و مادرش کشور نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطحمقدمات) پرداخت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم تیر ۱۳۶۷، در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید. پیکرش مدتها در همان منطقه بر جا ماند و چهاردهم اردیبهشت ۱۳۸۰، پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.[۱]
زندگینامه
ده سال در حوزه علمیه، به ویژه در جوار نیلوفر کویر،حضرت فاطمه معصومه (س) به علوم آل محمد(ص) پرداخت؛ تا پایان رسائل و مکاسب ،نبوغ و استعدادش خیلی خوب بود.
هنگامی هم که به روستای خود در سمیرم می آمد کارش تبلیغ و منبر بود و خدمت به مردم و کمک به پدر در کشاورزی.
گاهی هنگام درو کردن در حال روزه آنچنان بی تاب و تشنه می شد که شکمش را روی خاک می گذاشت اما اذان ظهر که می شد، به نماز می رفت تا مردم منتظر نمانند.
کتابخانه ای را جنب مسجد تشکیل داد تا در امور فرهنگی به علاقه مندان کمک کند.
شهید امیری، هم اهل علم بود و هم اهل معرفت. تزكيه و تهذیب داشت و به همین خاطر سخنانش بین رزمندگان دل انگیز بود و بر دل می نشست.
در عملیات کربلای ۵ دستش آسیب دید که پس از بهبود، بار دیگر عازم جبهه شد. در تیر ماه سال ۶۷ در مجنون ترین جزیره دنیا به شهادت رسید و چهارده سال جسم شریفش در منطقه ماند تا گروه تفحص پیکرش را یافت و با شکوه کم نظیر تشییع شد.[۲]
پانویس
منبع
- کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، شاهدان روحانی: یادنامه کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، اصفهان: وسپان، 1388.