این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
مرتضی انصاری شوشتری
مرتضی انصاری شوشتری(1211ق-1281ق) معروف به شیخ انصاری و ملقب به خاتم الفقهاء و المجتهدين فرزند محمدامین، از فقیهان بزرگ شیعه در قرن سیزدهم قمری که بعد از صاحب جواهر، مرجعیت عامه یافت. وی يكى از نامورترين و پرآوازه ترين فقهاء و مراجع عاليقدر تقليد در عصرهاى اخير و يكى از محقق ترين چهره هاى علمى و فقهى قرون متاخر به شمار مى آيد. وی با دو اثر جاودان «المکاسب» و «رسائل»، نام خود را در گستره معارف اصیل اسلام جاودانه کرده است.
این نوشتار نیازمند جعبهٔ اطلاعات است. ممکن است بخواهید با افزودن یک جعبهٔ اطلاعات، به استانداردسازی نمایش موضوع کمک کنید. |
زندگینامه
ولادت
مرتضی انصاری فرزند محمد امين بن شمس الدين بن احمد بن نور الدين بن محمد صادق شوشترى دزفولى، در روز عید غدیر سال 1214 هجری قمری در شهر دزفول در خانواده علم و ادب، متولد شد. پدرش شیخ محمد امین، نامِ اوّلین فرزندش را مرتضى انتخاب کرد.
خاندان
نسب او به جابر بن عبدالله انصاری از صحابه پیامبر(ص) میرسد.
پدر وی، محمد امین از علماى پرهیزکار و از زمره احیاگران دین مقدس اسلام است و در سال 1248 ق، وفات یافت. مادر وی، دختر شیخ یعقوب فرزند شیخ احمد بن شیخ شمس الدین انصارى است. وى از زنان پرهیزکار عصر خود و از زنان متعبده است و نوافل شب را تا هنگام مرگ ترک نکرد و چون در اواخر عمر نابینا شده بود شیخ مقدمات تهجد وى را فراهم مى کرد، حتى آب وضویش را در موقع احتیاج گرم مى کرد، این بانوى مکرّمه در سال 1279 ق در نجف اشرف از دنیا رفت.
شیخ انصاری سه همسر داشت، اولین آنها دختر شیخ حسین انصارى که نخستین استادش بود و از این همسر یک دختر به نام بى بى فاطمه داشته است.
دومین همسر، دختر میرزا مرتضى مطیعى دزفولى بود که از وى نیز یک دختر به نام بى بى زهرا بازمانده است.
سومین همسر وى اهل اصفهان یا رشت بودکه از او یک فرزند پسر به دنیا آمد ولی قبل از تولد از دنیا رفته است.
دو برادر کوچکتر از شیخ در خانواده محمد امین مى زیسته است، اولى به نام شیخ منصور و دومى شیخ محمد صادق است. شیخ منصور در سال 1224 هـ . ق در دزفول تولد یافت، تحصیلاتش را نزد برادرش شیخ مرتضى انصارى تلمذ نمود و یکى از رجال معروف این خاندان و از بزرگان فقها و اصولین، ادیب، حافظ قرآن مجید، جامع معقول و منقول و فروع و اصول و شاعرى توانا است. او پس از وفات برادرش شیخ انصارى در مسجد وى در نجف اشرف اقامه جماعت مى کرد و مجلس درس نیز داشت و در سال 1294 هـ ق در سن هفتاد سالگى در آن مکان مقدس داعى حق را لبیک گفت و درباب قبله متصل به مقبره شیخ مدفون گردیده است. اثر علمى شیخ منصور که اکثراً به صورت منظومه است، از وى باقیمانده است.
شیخ محمدصادق، سومین برادر شیخ مرتضى است که در سال 1234 هـ ق در دزفول به دنیا آمد و پس از تحصیل مقدمات و سطح در همان شهر، رهسپار نجف اشرف گردید و فقه و اصول را نزد برادرش شیخ انصارى فرا گرفت و به درجه اجتهاد نائل گردید و در سال 1298ق، در همانجا بدرود حیات گفت.[۱]
سفرها
وی پس از تحصیل در عتبات و مراجعت به ایران، در سال 1240 ه . ق، تصميم گرفت كه به زيارت هشتمين اختر فروزان ولايت، حضرت امام رضا(ع) به مشهد برود و در ضمن از حوزه علميه آن شهر نيزبازديد به عمل آورد، او در اين مسافرت زيارتى و علمى، از حوزه هاى علمى بروجرد ، اصفهان و كاشان نيز ديدن كرد و در برخى از آن حوزه ها مدتى اقامت گزيد و در كاشان مدتى درمحضر درس علامه مرحوم ملا احمد نراقى صاحب مستند الشيعه شركت جست. درعين حال به تاليف اشتغال ورزيد و آن چنان اين استاد و شاگرد به هم جذب شدند كه معروف است هنگامى كه شيخ از كاشان عزيمت نمود . علامه ملا احمد نراقى فرمود :
«استفاده اى كه من از اين جوان نمودم، بيش از استفاده اى بود كه او از من برد، من در مسافرتهاى مختلف افزون بر پنجاه مجتهد مسلم ديدم كه هيچ يک ازايشان مانند شيخ مرتضى نبود.»
شيخ مرتضى پس از چهار سال اقامت در كاشان به اتفاق برادرش شيخ منصور به مشهد رسيد. پس از زيارت و چهار ماه اقامت در آن شهر و تماس با علماء و رجال فقه و فقاهت آن ديار، به تهران رسيد و مدتى نيز در تهران اقامت ورزيد. پس از شش سال مسافرت علمى و پربار، به اتفاق برادر به دزفول بازگشت و مورد استقبال اهالى قرارگرفت و چند سالى در آنجا اقامت گزيد . اما اقامت در آن شهر روح تلاشگر و كنجكاواو را قانع نمى ساخت. لذا تصميم گرفت دوباره به نجف بازگردد؛ زيرا در آن مركزعلمى، افراد فراوانى را مى توانست از علم سرشار خود بهره مندسازد، از اين رو در سال 1249 ه . ق عازم نجف گرديد و به كرسى تدريس آن حوزه علمى نشست تا مرجعيت شيعه به او منتهى گرديد .
تحصیلات
وی از همان دوران كودكى به فرا گرفتن قرآن و معارف اسلامى پرداخت و به زودى آثار نبوغ و ذكاوت در او مشاهده گرديد ، پس از خواندن قرآن و ادبيات عرب به خواندن فقه واصول پرداخت و در اين دو رشته، آن چنان استعداد و شايستگى نشان داد كه حيرت همگان را برانگيخت و در عنفوان جوانى به درجه عاليه اجتهاد نائل آمد .
او در سال 1232ه . ق، در سن هيجده سالگى همراه پدرش به قصد زيارت عتبات عاليات به عراق مسافرت كرد و در كربلا به توصيه عمویش، شيخ حسن انصارى به خدمت سيد مجاهد كه از علماى نامدار كربلا بود رسيد و بر او مهمان شد. تصادفا در همان ملاقات نخست، مباحثه اى بين او و علامه سيد مجاهد پيرامون وجوب يا حرمت نماز جمعه در دوران غيبت درگرفت كه طى آن سيد مجاهد با توجه به طرز بيان و شيوه استدلال شيخ ، به استعداد و نبوغ او پى برد و آينده اى بسياردرخشانى براى او پيش بينى كرد و بر اساس پيشنهاد او ، در كربلا اقامت گزيد و اين اقامت چهار سال به طول انجاميد.
او از محضر اساتيد بزرگ آن عصر، همچون خودايشان و شريف العلماء مازندرانى كسب فيض نمود و بعد به موطن اصلى خودبازگشت . پس از اقامت كوتاه در موطن ، مجددا رهسپار نجف اشرف گرديد و با حضوردر درس فقيه متبحر زمان ، مرحوم شيخ موسى كاشف الغطاء»به تكميل معلومات خود پرداخت و پس از مدتى توقف در نجف باز به دزفول مراجعت نمود و آن هنگامى بود كه شيخ مرتضى به مرتبه اى از علم و تبحر رسيده بود كه در برخى از معارف اسلامى از اساتيد خود نيز پيشى داشت .
اساتيد
شيخ انصاری از محضر اساتيد متعددى بهره جسته است كه هر كدام نقش ويژه اى در اثر گذارى در روحيه او داشته اند كه به بازگويى نام چند تن از آنان مى پردازيم :
1-عموى بزرگوارش ، آية الله شيخ حسين انصارى(شاگرد صاحب رياض ، تاسن 17 سالگى)
2-آية الله سيد محمد مجاهد، او در سنين 18سالگى ، دو سال تمام از محضر او بهره جسته است .
3-آية الله شريف العلماء مازندرانى
4-آية الله ملا احمد نراقى(صاحب مستند الشيعه)، به مدت چهار سال تمام دركاشان
5-آية الله شيخ موسى كاشف الغطاء، به مدت یک سال تمام
6-آية الله شيخ على كاشف الغطاء، به مدت 5سال
7-آية الله شيخ محمد حسن صاحب جواهر، مدت بسيار اندک محض تيمن وتبرک
تعدادى از اساتيد عاليقدر اين مجتهد مبتكر و توانمند در بالا ذكر شدند ، تعدادى نيز اجازه روايتى يا اجتهادى به شيخ واگذار نموده اند كه اسامى چند نفر از اجازه دهندگان به وى در اينجا ذكر مى شود :
- آية الله سيد صدر الدين موسوى عاملى، اجازه روايتى داده اند كه در آن كلمه افضل و اكمل قيد شده بود.
- آية الله ملا احمد نراقى، اجازه روايتى مبسوطى عنايت كرده اند .
- آية الله شيخ محمد سعيد قرجه داغى، اجازه نامه روائى جامع و مبسوطى درحق او صادر نموده اند.
شاگردان
در مكتب پربار و حوزه پربركت تدريسى وی، شاگردان متعددى تربيت يافتند كه هر كدام از استوانه هاى فقهى و مجتهدين مسلم، كاوشگر دقيق ومحقق ارزشمندى بوده اند.
شاگرد مستقيم شيخ بزرگوار در زمان حيات خويش بيش از هزار تن بوده است كه از ميان آنان شخصيتهاى نامى برجسته اى برخاسته اند كه هر كدام در يک صقع از اصقاع جهان اسلامى مشعل دار فقه و فقاهت و زعامت روحى و حامل ميراث انبياء ورسولان بوده اند .
از تعداد كثير اين جمع، به ذكر اسامى چند تن از آنان بسنده مى شود:
1-آية الله ميرزا محمدحسن شيرازی
2-آية الله شيخ جعفر شوشترى
3-آية الله حاج ميرزا حبيب الله رشتى
4-آية الله سيد حسين كوه كمرى تبريزى
5-آية الله شيخ محمدحسن مامقانى
6-آية الله شيخ محمدكاظم خراسانى
7-آية الله حاج ميرزا محمدحسن آشتيانى
8-آية الله ميرزا ابو القاسم كلانتر
9-آية الله حاج شيخ هادى تهرانى
10-آية الله ملا حسين قلى همدانى
11-آية الله حاج ميرزا حسين خليلى تهرانى
12-آية الله شربيانى
13-سيد جمال الدين اسد آبادى
جایگاه
جایگاه علمی
شيخ انصارى را«خاتم الفقهاء و المجتهدين» لقب داده اند، او از كسانى است كه در دقت و عمق نظر ، بسيار كم نظير است. وی علم اصول و بالتبع فقه را وارد مرحله جديدى كرد و در فقه و اصول ابتكاراتى دارد كه بى سابقه است. دو كتاب معروف او «رسائل و«مكاسب« كتاب درسى طلاب شده است و حواشى متعددى از طرف علماى بعد از او به كتابهاى او زده شده است. بعد از محقق و علامه حلى و شهيد اول، شيخ انصارى تنها كسى است كه كتابهايش از طرف علماى بعد از خودش مرتب حاشيه خورده و شرح شده است.[۲]
او آغازگر و پايه گذار اصول نوينى در فقه و اصول جعفرى است كه در قرنهاى اخير به حق او را شايسته دريافت لقب خاتم الفقهاء و المجتهدين نموده است . هر چند او درزندگى و حيات مادى و معنوى خويش پيراسته و منزه از هر نوع تظاهر و تفاخر بوده است و در تلاشهاى علمى خود جز خدا و رضايت او و جز پيشبرد احكام الهى ، فكر وانديشه ديگرى نداشته است و به تعبير شاگرد نامدارش، مرحوم آية الله حاج ميرزاحبيب الله رشتى ، «او تالى تلو مقام عصمت در علوم و اصول بود . »
او با روش متين و مستحكم، اصول اخبارى گرى رايج آن روز را درهم كوبيد وپايه ها و اصول مستحكمى براى فقه و اصول نوين بنياد نهاد و مسير اجتهاد را روشن ومبرهن نمود. او با اين وسعت مشرب، باب اجتهاد و افتاء و استخراج و استنباط احكام شرعيه فرعيه را از منابع و مصادر اوليه بازگشود و رمز پيشرفت و ترقى مسلمانان را درمسير اجتهاد و اعتقاد بر خويش در راه عمل به احكام الهى قرار داد كه خود بحث شيرين و مفصلى دارد .
نام مرحوم شيخ مرتضى با دو كتاب بسيار ارزنده فرائد الاصول و المكاسب در اصول و فقه همراه است و با اين دو اثر جاويدان، نام خود را در پهنه معارف اصيل اسلام جاودانه كرده است، كتابهايى كه هم اكنون در دنياى دانش و معارف اسلامى اعتبارجهانى دارد و حوزه هاى علميه چندين سال با درس و بحث و تحقيق روى آن دو كتاب سرمايه گذارى نموده و وقت صرف مى كنند .
جایگاه اخلاقی
او نه تنها در زمينه مسائل علمى و فقهى يگانه دوران بود، بلكه در اخلاق و زهدنيز در ميان اقران و امثال كم نظير بود. او در زهد و وارستگى معنوى و اخلاقى به مقام والايى از عروج و ارتقاء رسيده بود كه مرحوم حاج ميرزا حبيب الله رشتى ، يكى ازاصحاب و معاصران او ، آن را يكى از امتيازات فوق العاده اش به شمار آورده و مى گويد :
«شيخ در سه چيز امتياز داشت : علم ، رياست ، تقوى و زهد . »
يكى از بهترين موارد بروز و ظهور و تجلى تقوى، در مسائل مالى و اقتصادى است. در تقوى و صيانت نفس او، در اين باره كافى است كه گفته شود با آن كه وجوه شرعى فراوانى از چهل ميليون شيعه روى زمين آن روزگار در نجف به محضرش آورده مى شد، در عين حال او همانند یک فرد فقير گذران مى كرد و حتى اموالى را كه به عنوان تحفه و هديه به محضرش آورده مى شد، بين فقراء و مستمندان يا طلاب ومصالح عمومى مسلمين صرف مى كرد.
او به مشكلات و امور مردم شخصا رسيدگى مى كرد و از احوال طلاب و محصلين همواره جويا مى شد و براى ترويج بيشتر از علوم دين، بابودن علماء و طلاب در يكى از شهرستانها، اجازه نمى داد سهم امام را از آنجا به جاى ديگرى ببرند و سفارش مى نمود كه در همان شهر به مصرف محصلين و طلاب برسانند.
نقل شده است كه :
«شخصى خدمت شيخ رسيد و به او گفت : «فلان طلبه چاى مى خورد!»(گويا در آن زمان چاى به اين صورت كنونى مرسوم نبوده و جزء تشريفات به حساب مى آمده است . ) و با اين سخن مى خواست سعايتى كرده باشد كه شيخ حقوق آن طلبه را كم كند، ولى شيخ رو به او كرد و گفت : «خدا رحمتت كند كه اين مطلب را به من گفتى، »و دستور داد تا اضافه بر ماهيانه آن طلبه ، مخارج چاى را نيز از بيت المال به وى بپردازند تا اينكه با راحتى و آسايش بيشتر به تحصيل خود ادامه دهد . »
شيخ نه تنها به طلاب حوزه رسيدگى مى كرد، بلكه همواره به فكر فقرا ومستمندان نيز بوده است، و شبها همانند رهبر و مولايش امير المؤمنين(ع) به خانه هاى مسكونى فقراء سر مى زد و مواد غذايى بر دوش گرفته، در بين خانواده هاى مستمند وبيچاره تقسيم و توزيع مى نمود .
آثار و فعالیت ها
آثار ارزنده و تاليفات گران سنگ و ارزشمندى از شيخ مرتضى انصارى(ره)به يادگار مانده است كه هر كدام نشانى از نبوغ، اجتهاد، دانش وسيع و تحقيق دقيق آن عالم ربانى مى باشد. ما در اين بخش به صورت اجمال به بازگويى برخى از آنها مى پردازيم، برخی از تالیفات وی عبارتند از :
1-المكاسب(فقه)شامل مكاسب محرمه ، خيارات ، و احكام عمومى معاملات
2-فرائد الاصول(اصول)شامل مباحث الفاظ ، امارات و اصول علمى . اين دوكتاب عالى ترين روشهاى فقهى و اصولى را در اختيار پژوهندگان اين دو علم قرارمى دهد .
4-رساله اى در رضاع و نشر حرمت آن
8-رساله اى در مصاهره
10-رساله اى در تبيين قاعده لا ضرر و لا ضرار
11-رساله اى در خمس
12-رساله اى در زكات
13-رساله اى در خلل صلوة
14-رساله اى در ارث
15-رساله اى در تيمم
17-رساله اى در باب حجيت اخبار
18-رساله اى در قرعه
19-رساله اى در متعه
20-رساله اى در تقليد
21-رساله اى در قطع و جزم
22-رساله اى در ظن
23-رساله اى در اصالة البرائه
24-رساله اى در مناسك حج
25-حاشيه اى بر مبحث استصحاب
26-حاشيه اى بر نجاة العباد(رساله عمليه)
27-كتابى در علم رجال
28-تاليفى در اصول الفقه
29-حواشى بر عوائد نراقى
30-حاشيه اى بر بغية الطالب
31-اثبات التسامح في ادلة السنن
32-التعادل و الترجيح
33-رساله اى در تقيه
34-رساله اى در التيمم الاستدلالى
35-رساله اى در خمس[۳]
بزرگداشت ها
همایشهایی دربزرگداشت شیخ مرتضی انصاری برگزار شده و همچنین آثار فراوانی درباره شخصیت و نظرات فقهی و اصولی وی انتشار یافته است. از جمله:
مراسم نکوداشت شیخ اعظم انصاری، ۱۱ آبان ۱۳۹۱ش، در مدرسه عالی خاتم الاوصیاء در قم با پیام لطف الله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید شیعه، و همچنین محمدجواد فاضل لنکرانی، ابوالقاسم علیدوس و مرتضی مقتدایی برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، حجتالاسلام انصاری، رییس شورای علمی مدرسه خاتم الاوصیا(عج) و حجتالاسلام علی ابوالحسنی منذر، استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به خصوصیات شیخ اعظم انصاری، به ارائه تحقیق خود در اینباره پرداختند.
همچنین حجتالاسلام علی ابوالحسنی منذر از محققان و مورخان حوزوی، با ارائه تحقیق خود به عنوان «شیخ انصاری فقیهی شناخته، اما سیاستمداری ناشناخته»، گفت: حوزههای علوم دینیه با مقام بلند علمی و فقاهت شیخ انصاری آشنا هستند، وی با بیان اینکه از زمان شیخ انصاری و پس از او، تاکنون هیچ فقیهی در افق فقاهت و مرجعیت شیعه ندرخشیده، جز اینکه وامدار بهرههای وافر از سفره علمی شیخ انصاری است، افزود: سیطره فکری و فقهی شیخ بر حوزههای علوم دینی پس از خود، در روحانیت شیعه به وضوح دیده میشود.
در بخش دیگری از این مراسم، مجری برنامه در سخنانی کوتاه به بیان خصوصیات شیخ انصاری پرداخت و با اشاره به توصیههای وی به طلاب علوم دینی گفت: شیخ انصاری همواره به طلاب توصیه میکرد که درس و مطالعه را ترک نکنند.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین مبلغی با بیان اینکه اگر مجتهدان در برحهای از زمان، اندیشهای را تأسیس کردهاند که پیش از آن نبوده است باید گفت که از من تبع استفاده کردهاند، تصریح کرد: تبعیتی که از شیخ انصاری صورت گرفته یک تبعیت از مدرسه عظیمی است که نه در یک ضلع بلکه در اضلاع گوناگونی وجود دارد.
وی با اشاره به مکتب اجتهادی فقه شیعه، اضافه کرد: بر سر خان شیخ اعظم نشستهایم و به گونهای میاندیشیم که او این چارچوب را آفریده است و به گونهای در فضای اجتهاد، تولید فکر میکنیم که ریشه تمام اینها به آن چارچوب برمیگردد.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه پیش از شیخ انصاری نسبت به ساختار اصول تشویش خاصی وجود داشت، گفت: شیخ اعظم تغییری را با این یک سطر که «مکلف یا له القطع، یا له الظن یا له الشک است»، ایجاد کرد که یک تغییر پارادایمی ساختاری بود و اکنون پرداختن مسائل اصولی در حال تغییر براساس این چارچوب است
رییس مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه فقه و حقوق شیعه مرهون تقسیمات شیخ انصاری است، تصریح کرد: شیخ انصاری علم فقه و اصول را تخصصی کرده و از قدرت نفوذ خویش در ایجاد تفاسیر گسترده و تقسیمی ولو با هزینههایی که به وجود آمده، استفاده کرده است. [۴]
وفات
سرانجام وی، در سن 67 سالگى، در 18 جمادى الثانى سال 1281ق، با انبوهى از مفاخر و نوشته ها و ذخائر فكرى و معنوى كه عموما در خدمت به اسلام بود، به دارباقى شتافت و جهان اسلام را در سوگ خود عزادار ساخت. جسم مطهر و مقدسش در جوار قبر حضرت مولى الموحدين امير المؤمنين على(ع) دفن شد و حاج سيد على شوشترى بنا به وصيت شيخ برجنازه او نماز گزارد .[۵][۶]
پانویس
- ↑ پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیه السلام، گلشن ابرار، ج1، صص 332-333.
- ↑ حیدری، ابتکارهای شیخ مرتضی انصاری در علم اصول فقه، ص ۱۹۴ - ۲۰۰.
- ↑ امین، اعیان الشیعة، ج۱۰، ص۱۱۷-۱۱۸؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۱، ص۱۹۲.
- ↑ پایگاه اطلاع رسانی خبرگزاری رسا
- ↑ امین، اعیان الشیعة، ج۱۰، ص۱۱۶.
- ↑ عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، صص183-195.
منابع
- پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیه السلام، گلشن ابرار، ج1، قم: معروف، چاپ سوم، 1385.
- عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم ، فقهای نامدار شیعه، قم: کتابخانه عمومی حضرت آیه الله العظمی مرعشی نجفی، 1372.