این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

سید محمد صدرالواعظین

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
نسخهٔ تاریخ ‏۲ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۲۴ توسط Kh1.farokhi (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

سید محمد طباطبایی ( متوفی 1318ش) معروف به «صدر الواعظین» واعظ و ذاکر قرن چهاردهم قمری است. وی از سادات طباطبایی و از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) بود.

زندگی نامه

خاندان

پدرش سید محمد رضا صدرالذاکرین از روضه خوانان معروف اصفهان بود. ایشان از شاگردان حضرات آیات شیخ محمد حسن عالم نجف آبادی و میرزا علی آقا شیرازی بوده است.[۱]

سید محمد دارای چهار برادر بود که عبارتند از:

  1. سید مهدی رئیس الواعظین
  2. سید علی سجاد الواعظین [۲]
  3. سید ابراهیم ملقّب به بکأ [۳]
  4. سید خلیل

فرزند سید محمد، حجّت الاسلام حاج آقا رضا صدر الحسنی (متولّد 1300ش) از وعّاظ نامی اصفهان بوده و اکنون سال ها است بر اثر بیماری خانه نشین شده و در کنج تنهایی به خطّاطی پرداخته و از خوش نویسان توانای معاصر به شمار می رود.[۴]

اوصاف

مرحوم سیّد محمّد از رؤسای اهل منبر اصفهان و صاحب نفسی قدسی بود.

مرحوم سیّد مصلح الدین مهدوی درباره او می نویسد:

«واعظ کامل، مورد ستایش و احترام عموم طبقات مردم اصفهان بود و مردم این شهر ارادت خاصی به ایشان و فامیل آن ها داشته و دارند و نفس آنان را در استجابت دعا و ذکر مصیبت بسیار مؤثر می دانند و به کرّات امتحان شده است»[۵]

مرحوم سید مرتضی ظهیر الاسلام که خود از وعاظ معروف بود فنون منبر را از او آموخته بود.[۶] فرزند گرامی ایشان جناب حجّه الاسلام حاج آقا رضا صدرالحسنی به درخواست نگارنده شمّه ای از اوصاف پدر بزرگوار خود را بدین شرح نگاشته است:

«حاج سیّد محمّد حسنی الحسینی ملقّب به صدر، از اساتید منبر اصفهان در زمان خود بود. گذشته از معلوماتی که برای منبر لازم است مانند آیات شریفه قرآنی و تفسیر و حدیث و تاریخ و شعر، دارای سجایای اخلاقی و خصوصیات روحی و روحانیی بود که مایه فضیلت او می گردید، از آن جمله باز بودن در خانه که همیشه به روی واردین گشوده بود. از خصوصیات اخلاقی او این بود که بی میهمان غذا نمی خورد و برای او تنها غذا خوردن گوارا نبود و اگر روزی کسی به منزل او نیامده بود از منزل خارج می شد و هر کس به او می رسید او را دعوت می نمود و با او هم سفره می شد. تاریخ اسلام را کاملا می دانست و به مناسبت، چه در منبرو چه در مجالس انس ذکر می نمود. در عین مهابت، شیرینی و لطافت خاصّی در چهره او بود که افراد را مجذوب می کرد و زیارت او مایه سرور بیننده می شد. اگر دو نفر اختلافی در کاری داشتند و حل نمی شد به حضور او می آمدند و بعد از گزارش، هر چه ایشان حکم می کرد طرفین رضایت می دادند و دیگر جرأت مخالفت نمی کردند و گذشته از این که اجر و مزدی نمی خواست از آن ها پذیرایی هم می نمود. وی نزد همه طبقات، از کاسب و تاجر و روحانی و دستگاه حکومتی مورد احترام بود. مسعود میرزا ظل السلطان ارادت خاصّی به او داشت. روزی در باغ نو وقتی که او از منبر فرو می آید ظلّ السلطان عمامه سبز رنگی به دست خودش بر سر او می گذارد و می گوید من دوست دارم عمامه شما سبز رنگ باشد. بعدا ایشان می خواهد که همان عمامه سیاه رنگ خود را بر سر بگذارد ولی دوستان ایشان از او خواهش می کنند که این کار را نکند چرا که توهین به ظلّ السلطان است و ممکن است او ناراحت شود. به این جهت عمامه ایشان تا آخر عمر سبز رنگ بود».


برادرش: سیّد مهدی رئیس الواعظین نیز از منبریان مشهور اصفهان بود که در دوره منحوس پهلوی با وجود همه مشکلات و آزار و اذیّت مأمورین حکومت پهلوی به اقامه مجالس حسینی و ترویج دین اهتمام می ورزید. وی در سال 1363ق وفات یافت و در این تکیه به خاک سپرده شد.

فرزند ایشان: سیّد مصطفی رئیس الواعظین نیز از خطبا و وعّاظ محترم اصفهان بود که عمر کوتاه 51 ساله خود را در راه زنده نگهداشتن دین و شعائر حسینی و ارشاد و هدایت مردم صرف کرد و مشکلات این راه را به جان خرید. وی چندین سال نیز در تهران ساکن بود و سرانجام در سال 1347ش دار فانی را وداع گفت و در جوار پدر و عمویش به خاک رفت. فرزند دیگرش سید حسین رئیس الواعظین نیز از وعاظ محترم اصفهان بود.

وفات

مرحوم صدر الواعظین در تاریخ 19 آبان 1318ش در سنّ متجاوز از هشتاد سالگی وفات یافت و در صحن تکیه سیدالعراقین مدفون شد.


پانویس

  1. شرح مجموعه گل، ص 293-284.
  2. سیّد علی طباطبایی از مشاهیر و محترمین اهل منبر، و در بین عوام و خواص اصفهان در کمال عزت و احترام و مقبول القول بود. منبرهای او مشتمل بر مواعظ شافیه بود و در ذکر مصیبت، سلیقه ای مخصوص داشت که مردم را شدیداً منقلب می نمود. وی در سال 1357ق وفات یافت و در تکیه فاضل سراب مدفون گردید. او پدر سیّد فضل اللّه سجاد الواعظین و سیّد علی نقی از وعاظ اصفهان بود.
  3. به گفته جناب حجّه الاسلام حاج آقا رضا صدرالحسنی: وی سیدی زاهد و باتقوا و اهل ذکر بود و در محله مسجد مصری به وعظ و مرثیه خوانی می پرداخت.
  4. مصاحبه نگارنده با ایشان، و نیز ر.ک: مجله حوزه اصفهان دفتر دوم ، ص 179.
  5. دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج 2، ص 689.
  6. واعظ شهیر، در حدود سال 1317ق متولّد گردید. پدرش: حاج سیّد علی معروف به زنجیره باف از اساتید فنّ قرائت بود که در تدریس "شرح شاطبی" که از کتب مهمّ علم تجوید است مهارت داشت و شاگردان زیادی تربیت نمود. وی نزد پدر خود و اساتیدی چون: شیخ ابوالقاسم زفره ای، شیخ علی مدرّس یزدی، شیخ غلامرضا خوراسکانی، سیّد میرزا اردستانی، شیخ علی مفید، شیخ محمود مفید، شیخ محمّد حکیم خراسانی و علّامه محمّد رضا نجفی مسجد شاهی به تحصیل پرداخته و نزد مرحوم صدر الواعظین فنون وعظ و خطابه را فرا گرفت. وی خطیبی فصیح و مشهور بود و متجاوز از پنجاه سال با نقل اخبار و احادیث ائمه اطهار به ارشاد و هدایت مردم اشتغال داشت. او در شب شنبه 4جمادی الثانی 1401ق وفات یافت و در تخت فولاد تکیه میرزا حبیب اللّه روضاتی مدفون گردید.

منبع

  • قاسمی، رحیم، شرح مجموع گل: مشاهیر مدفون در تکیه سید العراقین تخت فولاد اصفهان، اصفهان: کانون پژوهش، چاپ دوم، 1390.