این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

رجبعلی گلزار

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۰۴ توسط Kh1.shabani (بحث | مشارکت‌ها) (عکس)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
آقا رجبعلی گلزار

آقا رجبعلی گلزار فرزند حاج ملّا حسین مـتخلّص بـه گلـزار در سـيزده رجـب 1302 قمرى در خانوادهاى روحانى در اصفهان ديده به جهان گشود. مقدمات علـوم و ادبيات و عربى را در نـزد پـدر و اسـاتيد ديگر فراگرفت وی ادیب فاضل و شاعر ماهر از سخنوران قرن چهاردهم هجری است.


معرفی

وی مقدمات علوم ادبیّات و عرب را نزد پدر و سایر اساتید به پایان رسانید.از جوانى به كار قلمزنى روى آورد و بـه موازات كسب و كار، از طبع آزمايى نيز غافل نبود .او پیرمردی زنده دل و خوش مشرب بود.

مدت 16 سـال در انجمـن دانشـكده اصفهان كه به همت مرحوم ميرزا عباسخان شيدا برپا مى شـد شـركت مـى نمـود . و از جوانى به مدح و منقبت خانـدان عصـمت و طهارت پرداخت و تـا پايـان عمـر بـه ايـن افتخار مباهى بود.اودر جوانى به سرودن شعر روى آورد و در مجامع ادبى اصفهان به ويژه انجمن ادبى شيدا راه يافـت و در اواخـر عمـر از اسـاتيد مسلّم و مجرّب شعر و ادب به شمار می آمد.

مجموعه اشـعارش در زمـان حيـات و پـس از رحلـت او سـه بـار بـه چـاپ رسيده،مرحوم مهدوى می گويد: حدود 9000 بيت از اشعارش پس از وى هنـوز بـه چاپ نرسيده است.

مرحوم ميرزا شـكراللّه مـنعم اشـعارى در مـدح و مـاده تـاريخ ديوانش سروده است.

همچنین شعرايى همچون جعفر نواى اصفهانى، سـيد رضـا بهشتى، محمدرضا شكيب اصفهانى، سيد على بديع زادگـان و مرشـد رمضـان صـابر اصفهانى در وفات وى مرثيه و ماده تاريخ سرودهاند.


از اشعار اوست:

جان و دل و دين دادم و يـك بوسـه نـدادىاى شوخ مگر قيمت يك بوسه به چند است؟
هرگز دلم از عشـوه ى چشـم تـو نشـد سـيردر حيرتم اين دل چقـدر عشـوه پسـند اسـت
گلــزار مكــن شِــكوه ز كوتــاهى طــالعخوش باش كه طبع تو در اشعار بلنـد اسـت[۱].[۲]

وفات

او در 19 رجب سال 1366ق وفات یافته و در تکیه ای به نام خودش (تکیه گلزار) در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.[۳]

[تاریخ وفات او را شکیب اصفهانی چنین گفته است:

از باغ جنان بلبل، سر کرد برون گفتا:

«گلزار» می گلگون زد از خُم روحانی]

دیوان اشعار گلزار در سال 1369ق به طبع رسیده است.[۴] و [۵]

پانویس

  1. گلزار، رجبعلى، ديوان گلزار، صفحات 21 و 42.
  2. لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص480
  3. مهدوى، سيرى در تاريخ تخت فولاد، صص83 ـ 180 ؛ گلزار، ديوان اشعار، مقدمه.اديب دانشمند ميرزا عباسخان شيدا در مقدمه ديوان او می نويسد: از بدايت حال و عهد صباوت، طبعش موزون و بـا مضـامين بكر مشحون. در وفا و صفا طاق و در محبت ووداد بی مانند. قلبش آئينه سان، مجلاى انوار حقيقت، مغـزش مشحون از شور عشق و الفت. الحق فرشته اى است در لباس بشر و انسانى است جاذب اهل نظر.
  4. تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 399 و 400؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص875؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص182؛ دیوان شکیب اصفهانی، صص 490 و 491.
  5. اعلام اصفهان، ج3، ص 37 و38.

منبع

برگرفته از: اعلام اصفهان، سید مصلح الدین مهدوی، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1386.

برگرفته از کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفی (حامد اصفهانی)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390.