این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

حسن جابری انصاری

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو

میرزا حسن‌خان جابری انصاری اصفهانی ملقب به صدر الادبا فرزند ميرزا على انصارى ملقّب به امين الوزرا عالم، نویسنده، ادیب ، مورّخ و شاعر اصفهانی است. آثار وی درباره اصفهان، منبع مهمی برای شناخت سیاسی اجتماعی شهر اصفهان و حوزه علمیه آن در دوران انتهایی قاجار و ابتدای پهلوی است.

Mirza hasankhan jaberi l.jpg


زندگی‌نامه

حاج میرزا حسن‌خان جابری انصاری ابن میرزا علی‌خان مستوفی، فاضل ارجمند، ادیب اریب، مورّخ توانا و شاعر ماهر در ۱۸ رجب ۱۲۸۷ق در شیراز متولّد شد. در ۴ سالگی با پدر به اصفهان آمد. در کودکی نزد پدر شروع به تحصیل کرد. در ۱۷ سالگی پدر را از دست داد. پس از مرگ پدرش وارد دستگاه ظلّ السلطان شده و زیر نظر میرزا حبیب‌اللّه‌خان مشیرالملک انصاری به منشی‌گری پرداخت. در کنار آن نزد ملّاحسن دُرّی، ملّاعبدالجواد آدینه‌ای، میرزا حسین همدانی، آخوند کاشی، جهانگیرخان قشقائی، میرزا محمّدحسن نجفی و آقاسیّدمحمّدباقر درچه‌ای به تحصیل پرداخته و به تالیف کتاب و تحقیق مشغول شد. در سال ۱۳۲۱ق به سفر حج رفت. در ماجراهای مشروطیّت، به آزادی‌خواهان پیوست و در اواخر سال ۱۳۲۴ق و اوایل ۱۳۲۵ق منشی انجمن ولایتی اصفهان بوده و در ۱۶ شوال ۱۳۲۵ق روزنامه «گنجینه الانصار» را منتشر کرد. پس از به سلطنت رسیدن محمّدعلی شاه و اقدامات او علیه مشروطه‌خواهان، دستور دستگیری او نیز صادر شد امّا او به عتبات عالیات رفت و از درس حاج سیّداسماعیل صدر بهره برد و به اشاره او عمامه بر سر نهاد.[۱] پس از بازگشت به اصفهان ریاست عدلیه اصفهان را پذیرفت امّا به علّت دخالت کنسولگری روسیه در کارهای او از آن منصب استعفا داد. در سال ۱۲۹۹ش اولین شماره روزنامه «اسرار الانصار» را منتشر کرد. پس از آن به مطالعه و تحقیق و رسیدگی به املاک و مستغلات خود مشغول شد تا این‌که در شب پنج‌شنبه ۱۵ جمادی الآخر ۱۳۷۶ق (مطابق ۲۷ دی ۱۳۳۵ش) وفات یافته و بنا بر وصیّت خود او، جسدش را در بقعه بابا رکن‌الدّین در تخت فولاد مدفون ساختند.

او طبع شعر داشته و ابتدا «محنت» تخلّص می‌کرد سپس آن را به «جابری» تغییر داد. مرحوم مهدوى شأن و مرتبت وى را برتر از يك شاعر دانسته و به عنوان زينـت كتاب خود از او نام برده و اين قطعه شعر كه به مناسبت سـرماى شـديد و يخبنـدان سال ۱۳۴۸ قمرى در اصفهان سروده است را نقل مى كند:

تو گويى ز قطب شـمال و جنـوبروان جانــب اصــفهان اســت يــخ
شده كهكشان پـوره ى يـخ بـر آباز آن رو كه تا كهكشان اسـت يـخ
قشــونى كشــيده زمســتان بـه مـاكه تـوپ زرهپـوش آن اسـت يـخ
چو روئين تن اينجا رسـد بشـكنيدكه صد بدتر از هفت خوان است يخ[۲]


تالیفات

این کتاب‌ها از آثار اوست که به چاپ رسیده است:

۱. «آفتاب درخشنده»

۲. «آگهی شهان از کار جهان»

۳. «بدایع و نوادر»

۴. «تاریخ اصفهان و روی و همه جهان»

۵. «تاریخ نصف جهان و همه جهان»

۶. «تفسیر حسن»

۷. «جوهر الجواهر»

۸. «شرح حال شیخ بزرگوار سعدی»

۹. «گزارش زندگانی پیر علیل شیخ جابری»

۱۰. «گوهر شب چراغ»

۱۱. «للآلی السّمط فی معالی النّبی و السّبط»

۱۲. «معجزات کلام اللَّه»

۱۳. «نورالثّقلین»

۱۴. «نوشدارو یا تهذیب الاخلاق»

و این تالیفات از اوست که هنوز به طبع نرسیده است:

۱. «بعضی اشعار عرب و عجم»

۲. «بیست هزار نظم پارسی و عربی»

۳. «بعضی نوادر و بدایع گفتار مردم»

۴. «ترجمه شرح فقه ابو حنفیه»

۵. ترجمه دو جلد از «وفیات الاعیان»

۶. «تسهیل وصّاف»

۷. «رساله در حقیقت معاد»

۸. «منشات و منشدات نظم و نثر» و غیره.

تصحیح کتاب تاریخ اصفهان

کتاب تاریخ اصفهان.jpg

این کتاب که نام «تاریخ اصفهان» بر آن نهاده شده و از آثار ارجمند در باب خویش است، نوشته حاج میرزا حسن خان انصاری است. جلد نخست و دوم و چهارم این مجموعه برگرفته از کتاب مشهور وی «تاریخ اصفهان و ری و همه جهان» و جلد سوم رساله‌ای است که نویسنده در اواخر ایام عمر با عنوان جلد سوم «تاریخ اصفهان» دست‌اندرکار طبع آن داشت، ولی هنوز شمار اوراق مطبوع کتاب از چهل درگذشته بود که طومار عمر هشتادونه ساله نویسنده درهم نوردیده آمد. این کتاب در واقع ترتیب و نظم یافته همان کتاب «تاریخ اصفهان و ری و همه جهان» است و توسط جمشید مظاهری (سروشیار) تصحیح شده است.


پانویس


  1. جابرى انصارى، ميرزا حسنخان، تاريخ اصفهان، مقدمه استاد جمشيد مظاهرى، صـفحات دو و سـه و چهار.
  2. مهدوى، تذكره شعراى معاصر اصفهان، ص۱۳۶.

منبع

برگرفته از کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفی (حامد اصفهانی)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390، ص70.