این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
عباسعلی معین الواعظین
عباسعلی معین الواعظین معروف به «معین الحسینی» فرزند ملاّ علی محمّد گورتانی اصفهانی، عالم فاضل و محدّث، واعظ زاهد ادیب شاعر متخلّص به «ذاکر» [از وعاظ معروف اصفهان در قرن چهاردهم هجری]
تولد و خاندان
وی در سال 1287ق [در قریه «گورتان» از بلوک ماربین اصفهان که اکنون به شهر اصفهان پیوسته است] متولّد شده و در اصفهان و نجف نزد فضلای آنجا تحصیل نموده و سال ها در اصفهان به وعظ و خطابه مشغول بوده و پیوسته مستمعین خویش را با نقل احادیث صحیحه ارشاد می نمود. برادران او نیز از اهل فضل و کمال و از منبریان اصفهان بوده اند.
پدرش: ملاّ علی محمّد گورتانی دارای شش فرزند پسر بدین شرح بود که همه اهل فضل و کمال و از منبریان اصفهان بودند:[۱]
1. ملاّ ابوالقاسم،
2. ملاّ اسد اللّه،
3. ملاّ احمد، روضه خوان ظلّ السلطان و معروف به ملاّ احمد عرب شکن.
4. ملاّ حسین،
5. میرزا جواد، جدّ عالم جلیل معاصر حاج شیخ اسد اللّه جوادی.
6. ملاّ عباسعلی معروف به معین الواعظین.
ملاّ اسد اللّه گورتانی صاحب کتابی به نام: «جواهر الایمان» در اصول دین و توحید و مواعظ است که در پنج جلد تدوین شده است و نسخه آن به نوشته علاّمه شیخ آقا بزرگ تهرانی: در نزد سبط مؤلّف، مرحوم میرزا ابوالفضل جورتانی در اصفهان وجود داشته است.[۲]
به گفته حضرت حجّه الاسلام و المسلمین حاج شیخ اسد اللّه جوادی[۳] مرحوم میرزا ابوالفضل جورتانی عالمی وارسته و مهذّب بود که در نجف اشرف تحصیل کرده و از محضر علمای آن جا از جمله مرحوم آیت اللّه العظمی سیّد جمال الدین گلپایگانی بهره برده و سپس به ایران آمده و در تهران ساکن گشته و به اقامه جماعت وارشاد مشغول بوده و در همانجا وفات یافته است.
مرحوم ملاّ اسداللّه گورتانی در سال 1317ق وفات یافت و در تکیه علاّ مه میرزا محمّد باقر خوانساری صاحب روضات الجنات مدفون شد.[۴]
مرحوم معین الواعظین از وعّاظ معروف اصفهان بود. وی در اصفهان و نجف اشرف تحصیل نموده و به فضل و ادب موصوف بود. وی در شعر «ذاکر» تخلّص می نمود.
تالیفات
مرحوم معین الواعظین چندین کتاب مفید به زبان فارسی نگاشته که اسامی آن ها بدین قرار است:
1. وقائع الظهور و علائمه[۵]
این کتاب در یک مقدمه و چهارده باب و یک خاتمه تدوین شده و در نیمه شعبان سال 1346 به اتمام رسیده و به خطّ علی بن اسماعیل اصفهانی در مطبعه گلبهار به چاپ رسیده است.
در این کتاب اشعاری از مؤلّف با تخلّص «ذاکر» آمده است.
کاتب کتاب مرحوم ملاّ علی متخلص به «فنا» نیز که خود از اهل فضل و ادب است[۶] اشعاری در وصف کتاب و مؤلّف سروده است از جمله:
توفیق چو یافت «ذاکر» نیک نهاد
از حضرت حجت که نمودش امداد
دُرهای حدیث را به یک رشته کشید
پس نام «وقایع الظهور»ش بنهاد
در وی ز جواهرات اخبار ظهور
جمع است چو باغ ارم ذات عماد
چون جمله علائم اندر او مندرج است
مقبول خواص اهل اسلام افتاد
هرکس که بخواند از سر شوق و شعف
چون غنچه گل لب به تبسم بگشاد
چون چشم و چراغ محفل خاصان شد
محبوب قلوب عام گردید زیاد
هرکس که نظر کند در این دوره در او
با این همه اندوه شود خرم و شاد
امید که از لطف امام غادب
پاداش مؤلف بدهد روز معاد
گردد چو قبول خدمتش در دو سرا
او را زغم و غصه نماید آزاد
یارب بنما ظهور او را نزدیک
کین ملک خراب را نماید آباد
هم خط «فنا» کتاب و هم شعر از اوست
دارد نظر آن که حقش اجر دهاد
*****
ای امام عصرای یعسوب دین
کن اعانت بر «معین الواعظین»
آن که اخبار ظهورت را تمام
منتشر کرده میان خاص و عام
این احادیث صحیح معتبر
کرده یک جا جمع چوت در و گهر
تا کند آویزه گوش خواص
اهل ایمان را کند از غم خلاص
سعی ها کرده است در طبع کتاب
رنج ها برده است بی حد و حساب
هر که اندر طبع همراهی نمود
جایگاه اوست جنات الخلود
شد تمام این نسخه بس دل پسند
از قیام «ذاکر» همّت بلند
هر که خواند دیده اش روشن شود
گر دلش گلخن بود گلشن شود
قوت ایمان او افزون کند
حزن و اندوه از دلش بیرون کند
بارالها صبر و طاقت ده به ما
تا کشیم این بار جور اشقیا
یا ظهورش را به ما نزدیک کن
برکند تا کفر را از بیخ و بن
تنگ شد زین غم «فنا» را حوصله
از امام عصر می خواهد صله
2. هدیه الوالدین
در بیان حقوق والدین و احسان و اطاعت اوامر و نواهی ایشان.
این کتاب به عنوان جلد دوّم «وقایع الظهور» در 207 صفحه به خطّ محمّدعلی مدرّس زاده[۷] به چاپ رسیده است.
مرحوم معین الواعظین در پایان این کتاب می نویسد: «مدّت زمانی بود که این مؤلّف عاصی در فکر بودم و مشغول اذکاری شدم که خداوند اسباب نجات دنیا و آخرت مرا فراهم بیاورد و از جمیع مهالک مرا نجات دهد تا این که در همین اوقاتی که مشغول نوشتن این هدیه بودم در عالم رؤیا مرا امر فرمودند که هر روز مداومت کن به خواندن حدیث کسأ»[۸]
3. فوائد الصلوات و عوائد التحیّات.
به نوشته علاّمه شیخ آقا بزرگ طهرانی: این کتاب در سال 1352ق در اصفهان به چاپ سنگی رسیده است.[۹]
4. تسلیه الفقرأ و تذکره الاغنیأ.[۱۰]
که در سال 1353ق چاپ سنگی شده است.
5. مجازاه النسوان
6. دیوان اشعار
7. زاد العاصین
8. فوائد الصلوات
[که در سال 1353ق در اصفهان چاپ سنگی شده است.]
9 .مجازاه النّسوان
نمونه اشعار
ای امام عصر،ای سلطان دین
ای که هستی عسکری را جانشین
ای امام عصر، سلطان جهان
ای جهان را جان وای جان جهان
یا غیاث المستغیثین الغیاث
الغیاث ای حامی دین الغیاث
ای امین حق، شه دنیا و دین
ناصر اسلام و کلّ مسلمین
قائم بر حق تو را دانم یقین
انبیا و اولیا را جانشین
وارثی بر انبیأ مرسلین
خاتمی بر اوصیأ متقین
ای تو سالار زمین و آسمان
پادشاه دوره آخر زمان
حقّ جدّت شاه بی غسل و کفن
لطف فرما از کرم بر جان من
کن شفاعت نزد یزدان کریم
این گنه کارِ خداوند رحیم
دست رأفت کش بر این قلب سیاه
تا در او نازل شود نور اله
قلب من پر کن ز توحید از وفا
معرفت خواهم، نخواهم جز لقا
در ولایت کن مرا ثابت قدم
پاره شد از هجر تو شاها دلم
چون شوی ظاهر توای شاه هدی
بهر نصرت کن ندایم کن ندا
تا نمایم یاریت از جان و دل
تو بده توفیق منمایم خجل
گر مجاز است گفتگوی این غمین
تو نما قلب مرا حق الیقین
دل به سوی توست ای سلطان غیب
تو برون کن از دلم هر شک و ریب
دست خود بگذار بر این قلب من
تا کند حبّ خدا در وی وطن
حبّ محبوب خدا حبّ خداست
یعنی این حبّ، حبّ فخر انبیاست
انبیا و اولیا محبوب حق
حبّشان مکتوب شد بر هر ورق
خاصه حبّ حضرت صاحب زمان
کز وجود اوست عالم در امان
بارالها از طریق معرفت
هادیم شو بر طریق معرفت
اهدنی ربی طراط المستقیم
فارغم بنمای از نار جحیم
خالقم هستی و من هم بنده ام
از ادأ شکر تو شرمنده ام
انبیا و اولیایت را تمام
من ثنا گو هستم اندر صبح و شام
کعبه ات را حلقه بر در می زنم
گفته ات بر سر چو افسر می زنم
تو مشو زین بنده عاصی ملول
آنچه فرمایی به جان کردم قبول
نفس سرکش کرده عمر من تباه
وز خجالت سر به زیرم از گناه
موت و قبر و حشر و میزان و حساب
هست بر حق، هم ثواب و هم عقاب
موت، حقّ و قبر حقّ و حشر حق
بعث و میزان و صراط و نشر، حق
من بدین دین و شریعت قائلم
آنچه را تقریر کردم قائلم
خاک بر فرق من از توحید من
لیک بر لطف تو شد امّید من
هست امّیدم که در باغ جنان
بهر این اشعار بنمایم مکان
بر بیوتات جنان منزل کنم
در تعیّش کام دل حاصل کنم
چون که فرموده امام انس وجان
مر لکلّ بیت بیتٌ فی الجنان
هر که بیتی گفت صاحب بیت شد
هر که ساکت ماند در «یالیت»[۱۱] شد
بهر عقبی توشه بیتم نبود
از ولای مرتضی بیتم گشود
بیت ها گفتم به آواز بلند
تا که در باغ جنان بیتم دهند
ملتجی گشتم به حبل المتقین
چارده معصوم پاک طیببن
شرحی از این چارده بنوشته ام
تا کشاند سوی جنت رشته ام
گفتم این اشعار از روی یقین
گر خدا خواهد شوم از متقین
چون که هستم «ذاکر» سلطان دین
در دو عالم بس بود ما را همین
فرزندان
وی دارای سه فرزند پسر بود:
1. میرزا علی محمّد معین الواعظین
از فضلا و وعّاظ اصفهان که در مسافرت زیارت حضرت عبدالعظیم وفات یافت و در قم مدفون گردید.[۱۲]
2. میرزا محمّد حسن معین زاده حسینی
رئیس فرهنگ شهرضا. وی در تکیه معارفی تخت فولاد مدفون است و بنا بر مندرجات سنگ مزارش: در سال 1281ش متولد و در 16 اسفند 1357ش وفات یافته است. او عمری با نیک نامی و پارسایی سرآورد و در آموزش و پرورش فرزندان این آب و خاک جدّیّتی تام داشت. آیت مهر و وفا و مظهر لطف و صفا و ذاکر درگاه حضرت سیدالشهدأ و ثنا خوان ائمه هدا بود.
ماده تاریخ وفاتش این است:
از جمع یکی کم شد و گفت «احمدی» آن گاه:
«صد حیف معین زاده با لطف و صفا رفت»
از آن مرحوم کتابی به نام «ذخیره المعاد» در احوالات و سخنان چهارده معصوم در سال 1396ق به وسیله انتشارات کتابفروشی اسلامیه تهران در 300 صفحه به چاپ رسیده است. در آغاز آن می نویسد:
«در دوران زندگانی خود، همیشه دوستدار و سرسپرده محمّد و آل محمّد صلی اللّه علیه و آله بوده، و اغلب اخبار، احادیث، احکام و اذکار که از ائمه اطهار رسیده و دارای سند غیر قابل انکار داشته از کتب معتبره یادداشت کرده و در ماه رمضان در مساجد مشاهد مشرفه یا مجالس وعظ و خطابه اهل بیت عصمت آن ها را توجیه و تفسیر می نمودم، و پنجاه سال از عمر خود را صرف فرهنگ و خدمت به آموزش و پرورش اطفال و جوانان در راه دین و تربیت طی نموده بودم».[۱۳]
وی این کتاب را به دو فرزند خود آقایان: دکتر ناصر معین زاده و دکتر مرتضی معین زاده تقدیم کرده و از آنان خواسته است که پس از وفاتش دو مرتبه دیگر به چاپ این کتاب اقدام نمایند.
3. میرزا حسین معین زاده
رئیس فرهنگ کوهپایه، مدفون در باغ رضوان اصفهان.[۱۴] و [۱۵]
وفات
مرحوم حاج شیخ عباسعلی پس از عمری خدمت به آستان مقدّس حسینی علیه السلام سرانجام در چهارشنبه سوم ربیع الثّانی 1360ق وفات یافته و در صحن تکیه سیّدالعراقین واقع در تخت فولاد اصفهان مدفون گردید. [۱۶]
پانویس
- ↑ مصاحبه با جناب حجّه الاسلام والمسلمین شیخ اسداللّه جوادی حفظه اللّه تعالی
- ↑ الذریعه، ج 5، ص 264.
- ↑ عالم فاضل وارسته، فرزند میرزا غلام حسین بن حاج محمّدجواد گورتانی در سال 1305ق در اصفهان متولّد شد. در دوازده سالگی پدر خود را از دست داد. از هفده سالگی به تحصیل در حوزه علمیّه اصفهان پرداخت و به درجه اجتهاد نایل آمد. برخی از اساتید ایشان عبارت اند از حضرات آیات: ملاّهاشم جنّتی، شیخ محمّدجواد اصولی، شیخ علی مشکاه، حاج شیخ عبّاسعلی ادیب، شیخ احمد فیّاض، سیّدعلی اصغر برزانی، حیدرعلی خان برومند، سیّد ابوالحسن شمس آبادی، حاج آقا رحیم ارباب، میرزا علی آقا شیرازی، حاج شیخ حسن صافی اصفهانی، حاج میرسیّد علی بهبهانی و سیّد محمّد رضا خراسانی. وی در اصفهان به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع گورتان و تبلیغ و ارشاد مردم و حلّ مشکلات شرعی آنان اشتغال دارد. سفرهای تبلیغی زیادی به مناطق مختلف کشور داشته و یکی از فرزندان او در جبهه های نبرد حق علیه باطل به شهادت رسیده است. مصاحبه نگارنده با ایشان.
- ↑ جلوه افلاکیان، مخطوط
- ↑ الذریعه ، ج 25 ، ص132.
- ↑ مرحوم ملاّ علی متخلص به "فنا" از محترمین شعرای انجمن ادبی شیدا بود. در مسجد سرخی سکونت داشت و به کتابت کتب مشغول بود. به نوشته مرحوم محمد علی عارفچه اهل منبر نیز بود. (تذکره الشعرأ، ص192) وی خط نسخ را درکمال استادی می نوشت و دیوانی از اشعار خود فراهم نموده بود. متجاوز از 85 سال عمر کرد و در شعبان 1350ق وفات یافت. تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص 368.
- ↑ محمّد علی مدرّس زاده فرزند عالم زاهد و مدرّس شهیر شیخ علی مدرس یزدی، از خطاطان معروف اصفهان و معلمین مدارس این شهر بود و کتب زیادی به خط او به چاپ رسیده است. وی در ربیع الاول 1384ق وفات یافت و در تخت فولاد مدفون گشت.
- ↑ هدیه الوالدین ، ص 201.
- ↑ الذریعه، ج 16 ، ص 345.
- ↑ الذریعه، ج 26 ، ص 208.
- ↑ یعنی: ای کاش!
- ↑ مصاحبه نگارنده با حجّه الاسلام و المسلمین شیخ اسداللّه جوادی
- ↑ ذخیره المعاد، ص 2.
- ↑ به نقل از حاجیه خانم معین زاده حسینی فرزند مرحوم میرزا محمّد حسن معین زاده
- ↑ شرح مجموعه گل، ص 307-295.
- ↑ مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، ج4، ص88
منابع
مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1386ش.
شرح مجموع گل، رحیم قاسمی، انتشارات کانون پژوهش، چاپ دوم، زمستان 1390.