این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

عبدالرحیم افسر

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
نسخهٔ تاریخ ‏۴ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۴۳ توسط Kh1.mirzaei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «خوشنويس شاعر، '''ميرزا عبدالرحيم افسر''' فرزند اديـب شـاعر ميـرزا محمـدعلى متخلّص به مسكين (شاعر مشهور مدفون در تكيه مادرشاهزاده) است. ==زندگی‌نامه== وى علاوه بر هنر خوشنويسى در هنر شـاعرى زبردسـت و مشـهور بـود اسـتاد همايى او را استاد خط پدر خو...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

خوشنويس شاعر، ميرزا عبدالرحيم افسر فرزند اديـب شـاعر ميـرزا محمـدعلى متخلّص به مسكين (شاعر مشهور مدفون در تكيه مادرشاهزاده) است.

زندگی‌نامه

وى علاوه بر هنر خوشنويسى در هنر شـاعرى زبردسـت و مشـهور بـود اسـتاد همايى او را استاد خط پدر خويش مرحوم طرب اصفهانى معرفى مى‌كند كـه حـدود صد سال عمر كرده و در روز شنبه 27 صفر سال 1303 قمرى درگذشته است. [۱] بنابراين ولادت او را بايد حدود سال‌هاى 1203 قمرى دانست. اما مرحوم همـايى در كتاب ديگر خود تاريخ اصفهان مجله هنر و هنرمنـدان وفـاتش را 1305 نوشـته است و استنادش به خطوط كتيبه‌ى حجارى شده سردرب شبسـتان مسـجد مصـلى تخت فولاد است كه اشعارى از مانى مورخ 1305 قمرى بر آن حك شده است. [۲] مؤلف حديقةالشعرا نيز او را چنين معرفى مى‌كند: «اسمش عبدالرحيم خلف الصدق ميرزا محمدعلى مسـكين اسـت ... خـودش در احوال و اخلاق آن پدر را پسر است و در خط نسخ و تعليق استاد پرهيـز. سـوادش نيز خوب است اقسام شعر را هم خوب مى‌گويد و مى‌گويند در علم طبابت هم ربـط كلّى دارد اما معالجه نمى‌كند»[۳] استاد همايى او را يگانه استاد معـروف نسـتعليق وتالى ميرعماد مى‌داند كه او را مير ثانى مى‌گفتند. نمونه‌اى از خط زيباى او را در كتيبه‌ى سردر آب‌انبار مسجد مصلى مى‌توان نـام برد. [۴] از معروفترين شاگردانش در خط فرزندش ميرزا فتح‌اللّه جلالى ميرزا ابوالقاسم طرب است. چنانكه بيان شـد فـوت وى را در سال 1303 قمرى نوشته‌اند اما بر خلاف عموم تاريخ‌هـاى گفتـه شــده بــراى فــوت او (1315ق) مرقعــى از او تــاريخ 1318ق. را وى در تكيـه 2 ثبت كـرده اسـت. مادرشاهزاده مـدفون گرديـد، كـه سنگ مزارش از بين رفته است. از اشعار اوست:

دو نرگست كه به خوبى چنـين دل‌آويزنـد چــرا ز چشــم بــد مردمــان نپرهيزنــد؟
بيار باده كـه طشـت سـپهر و نـرگس تـو دو كاسه‌انـد كـه از خـون خلـق لبريزنـد
****
مرا بكشـتى و بـازت بـود هـواى سـتيز مگر به رغـم تـو بـا كشـته نيـز بسـتيزند
كسان كه گنج قناعت گزيـده چـون افسـر فشانده دست به گنج و بـه تـاج پرويزنـد

از معدود سروده‌هاى به جاى مانده افسر پيداست كه غزلش بسيار لطيف و از لحـاظ سياق سخنورى و تصوير، تحت تأثير غزل قرن هفتم و هشتم است. [۵]

پانویس

منبع

برگرفته از کتاب تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان: معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390، ص70.

  1. مايى، جلالالدين، مقدمه‌ى ديوان طرب، صص85 ـ 86.
  2. همو، تاريخ اصفهان، مجلد هنر و هنرمندان، صص107 ـ 106.
  3. ديوان بيگى، احمد، حديقةالشعرا، ج1 ،صص140 و 141.
  4. همايى، پيشين.
  5. مسجدى، مقاله افسر، دانشنامه تخت‌فولاد اصفهان، ج1 ،ص200.