این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
مصطفی قمشه ای
عالم فاضل و حکیم کامل.
خاندان
ملاّ مصطفی قمشه ای فرزند عالم جلیل حاج عبداللّه بن آقا فتّاح قمشه ای، از اعقاب ملّا شمس الدین بحرانی مشهور به ملّا شمسی است که از علماء بوده و به جهت تحصیل معاش تجارت هم می نموده و به همین قصد از بحرین به ایران مسافرت می نموده و مدّتی در قمشه مقیم بوده و آن جا وفات نموده و در امامزاده شاه سیّد علی اکبر مدفون گردیده است.
اعقاب او در قمشه ساکن بوده و نوابغ و بزرگانی از آنان ظهور نموده اند، از جمله:
عالم ربّانی و فقیه صمدانی آیه اللّه آخوند ملّا محمّد حسین قمشه ای از علمای بزرگ نجف اشرف و شاگردان میرزای شیرازی، میرزا حبیب اللّه رشتی و سیّد حسین کوهکمره ای و صاحب دو مجموعه عظیم فقهی و اصولی: "ادلّه الرشاد" در شرح "نجاه العباد" در 18 جلد و "عدّه الطریق" در اصول فقه در 14 جلد.[۱] از آثار خالده او تصحیح دوره "وسائل الشیعه" و دوره "جواهر الکلام" و دوره "الوافی" و دوره "مستند الشیعه" و دوره "بحار الانوار" از روی خطوط مؤلّفین آن ها می باشد.
وی در محرم الحرام 1336ق در نجف اشرف وفات نموده است.[۲]
مرحوم معلّم حبیب آبادی می نویسد: حاجی عبداللّه بن آقا فتّاح در رجب سنه 1181 وفات کرده و در تخت پولاد در طرف پائین پای قبر حاج محمّد حسن کرباسی، قدری مایل به قبله، به فاصله یکی دو قبر دیگر بر تختی آجری دفن شده، و بر سنگ لوحی که بر قبر او افتاده تاریخ وفاتش به طور مرقوم نوشته و او را به القاب عالیه علمی ستوده اند.[۳] متأسفانه مزار وی اکنون از بین رفته است.
اساتید
ملّا مصطفی در اصفهان تحصیل نموده است. در کتاب "زینه التواریخ" به نام دو تن از اساتید او تصریح شده که عبارتند از:
1. آقا محمّد بیدآبادی
علّامه زنوزی در "ریاض الجنّه" می نویسد:
"المولی العارف محمّد بن محمّد رفیع المازندرانی الساکن باصفهان، عالم کامل فاضل محقق مدقق متکلم حکیم عدل ثقه ثبت ضبط معاصر. کان اعجوبه الزمان ونادره الدوران ومن وجوه علماء العصر وثقات اعیان الدهر.
اصل آن جناب از مازندران است. چون در محلّه بیدآباد اصفهان متوطّن بود به بیدآبادی اشتهار یافته. در همه فنون حکمت سیّما فنّ الهی کمال وقوف و استادی داشت و در طریقه تصوف و اشراق طاق و بی نظیر آفاق بود و در تهذیب اخلاق و تزکیه و تطهیر باطن کوشش بی اندازه نموده، خود را از تیه ظلمانی ناسوتی به عالم نورانی لاهوتی اختصاص داده بود. وقوف ایشان در عمل اکسیر بین الخواص والاخیار کمال اشتهار دارد، والعلم عنداللّه.
در احیای رسوم فنّ الهی جهد نامتناهی و سعی کماهی نمود تا آینه حقیقت نمای آن فنّ شریف را از کدورت دخل و تصرف نابلدان و کج فهمان مصفّی ساخت. هر چند خود فقیر را ملاقات ظاهری با آن جناب نیفتاد، نهایت از جمعی که از اشراقات و افاضات ایشان بهره اندوز بودند عقاید ایشان را شنید و در کمال تطابق با طریقه انیقه شریعت غرا دید. ایشان در احیای رسوم فنّ مزبور، جناب آقا محمّد باقر (بهبهانی) سابق الذکر در احیای رسوم فقه الامامیه که هر دو به تقریب دخل و تصرف نابلدان ضایع و نابود شده بود کمال جهد و کوشش نمودند. به زعم فقیر مؤسّس و مروّج فنّین مزبورین در رأس مائه ثانی عشر ایشان هستند، زیرا که آنچه لازمه
فهمیدن بود فهمیدند و طریقه قدما را که سال ها بود که بالمرّه از دست رفته بود به دست آوردند، شکر اللّه مساعیهما الجمیله بمحمّد وآله.
جناب مولانا در فنّ الهی و تفسیر، تحقیقات محقّقانه بسیار دارند و مکاتیب بلیغه و خطب شریفه مشتمل بر مطالب عالیه بسیار انشا فرموده اند".
2. میرزا محمّد علی میرزا مظفر به نوشته آیه اللّه آخوند گزی:
وی از زهّاد و از دنیا گذشته های کامل، و عالم و فاضل و امام مسجد علی بوده و با وضع فقر، کمال مواظبت در آداب شریعت داشته است. از بی اعتنایی های او به دنیا وضع های غریب نقل می کنند، و از مردمان عارف و بزرگ اظهار کمال اعتقاد به آن بزرگوار شده و می شود.[۴]
در "تجربه الاحرار" می نویسد:
"وارث زهد بوذری و سلمانی، حایز انواع فضایل نفسانی، جامع فقاهت نعمانی و مسائل حکمای یونانی، میرزا محمّد علی بن مرحوم مولانا مظفر اصفهانی از تلامذه علّامه بیدآبادی بود و در اعراض از زخارف دنیا و مراسم نسک و تقوی مولانا احمد اردبیلی را ثانی".[۵]
در "زینه التواریخ" می نویسد:
"میرزا محمّد علی از احفاد میرزا مظفر منجم است. نجم سماء حکمت و بدر سپهر معرفت قطب فلک دانش محور سپهر بینش و ارشد تلامذه مرحوم آقا محمّد بیدآبادی است. مال دنیا در نظرش خارتر از خاشاک و گنج قارون در پیش همتش هموزن مشتی خاک. نفسی کریم و طبعی سلیم داشت... در علم اشراق و مشا کمال تبحّر داشت".[۶]
حاج میرزا ابوالهدی کلباسی در "البدر التمام" ضمن بیان اساتید جدّش، حاجی محمّد ابراهیم کلباسی می نویسد: ومنهم: قدوه اهل العلم والسداد ونخبه اهل العلم والرشاد، ذو الحظّ الاوفر، الآمیرزا محمّد علی بن میرزا مظفّر. در "ریاض الجنه" می نویسد:[۷]
"کان عالما عاملاّ کاملا فاضلا باذلا عابدا زاهدا ورعا عدلا ثقه عارفا حکیما متکلما معاصرا جلیل القدر، عظیم الشان، کریم الاخلاق، حسن الآداب، کثیرالعباده والریاضه... جناب ایشان کمال فضل و ورع و عرفان و نهایت زهد و انقطاع از عالم امکان داشتند. در زهد ایشان نقصی نبود و از ارشد و اعلم و اورع تلامذه جناب آقا محمّد بیدآبادی بود و در فنّ الهی کمال مهارت داشت. در سنه 1198 در اصفهان به عالم جاودانی شتافتند. قدّس اللّه سرّه العزیز، چنان که در تاریخ وفات ایشان گفته اند:
"رونق دین محمّد رفت آه" ایضا:
"پرواز کرد طایر قدسی بآشیان"
عارف مشهور حاج محمّد جعفر کبودر آهنگی در شرح حال خود می نویسد:
"در اصفهان از سه نفر مستفیض شدم: یکی جناب سیّد سند عابد محقّق، میرزا ابوالقاسم مدرّس مدرسه شاه، و یکی
فاضل محقّق زاهد، میرزا محمّد علی مظفّر، و مولانا محراب جیلانی. و در کاشان هم از خدمت سیّد بزرگوار عالی مقدار میر محمّد علی میر مظفّر به شرف اوراد و اذکار مشرّف شدم".[۸]
ملاّ مصطفی قمشه ای به دامادی این عالم زاهد مفتخر گردید.
مقامات علمی
ملاّ مصطفی قمشه ای پس از تحصیل نزد اساتید نام برده خود عالمی متبحر و حکیمی ماهر گردید و به تدریس حکمت و فلسفه پرداخت. تبحر او در حکمت سبب شد که به لقب "مصطفی الحکماء" معروف گردد چنانچه شاگردش ملّا احمد اردکانی در کتاب "نور البصائر" وی را بدین لقب یاد کرده است.
در "زینه التواریخ" می نویسد:
"ملاّ مصطفی نشو و نما یافته قصبه قمشه، حکیمی دانشمند و فیلسوفی در مراتب عقلیه ذهنش دقیق بلند. اقتباس انوار فضایل از آفتاب رای آقا محمّد و میرزا محمّد علی علیهما الرحمه نموده بود".[۹]
وی از علمای معروف عصر خود بوده و در سال 1212ق که جنازه آقا محمّد خان قاجار را به عتبات می برده اند، با میرزا موسی منجّم باشی همراه آن بوده اند. در کتاب "فارسنامه ناصری" می نویسد:
"موکب والا در ماه جمادی دوم این سال [1211] نزول اجلال به تهران نمود و شهریار کامگار (فتحعلی شاه) هفته ای به سوگواری نشست. پس محمّد علی خان قاجار و دو هزار نفر سواره و ده هزار مثقال زر مسکوک به اتفاق ملّا مصطفی قمشه ای که وحید دهر و فرید عصر بود و میرزا موسی منجّم باشی مأمور به نقل جنازه به جانب نجف اشرف شدند و چون نزدیک بغداد رسیدند سلیمان پاشا والی بغداد به استقبال بیرون آمد و خدمتی لایق نموده، پس جنازه شاه شهید را به نجف اشرف رسانیده، به خاک سپردند".
در نشریه فرهنگی شهرضا (چاپ تیر ماه 1329ش، ص 8) علّت شهرت ملاّ مصطفی را در دربار آغا محمّد خان قاجار چنین نوشته است:
"علّت این تقرّب چنین مشهور است که یکی از علمای اهل سنت و جماعت، سوالی مطرح می کند که فضلا و دانشمندان شیعه در حل آن عاجز مانده از عهده جواب برنمی آیند، و تنها کسی که پاسخ مقنع به سوال شخص مذکور می دهد مرحوم ملّا مصطفی بوده که بدین مناسبت در نزد شاه قاجار محبوبیت و مقام بسزا یافته، از خواص دربار سلطنتی محسوب می شده است به طوری که شاه قاجار وصیت می کند که پس از مرگ، نعش او به وسیله حکیم به نجف اشرف انتقال یابد و او وصیت پادشاه را به معیت منجم باشی انجام می دهد".
حکیم مشهور مرحوم شیخ محمّد هادی فرزانه که یکی از دانشمندان عالی قدر شهرضا بوده پس از نقل این داستان اضافه می کند که پادشاه وقت از این پیش آمد مسرور گشته، ملّا مصطفی را به حضور می طلبد و مورد تفقد و عطایای شاهانه قرار داده و دانشمند مذکور را در دستگاه خویش نگاه می دارد. و ملّا مصطفی با عطایای پادشاه، قسمت جنوبی و غربی صحن بزرگ شاهرضا را که دارای حوضی بزرگ است می سازد، و نیز آن مرحوم دری از داخل حرم یعنی از قسمت شمالی در این صحن باز می کند و قسمت های دیگر صحن جدید را مردم بنا می کنند و بدین ترتیب امامزاده شاهرضا که تا قبل از آن تاریخ، صحن مخروبه ای داشت (منظور صحن کهنه ای است که اینک در قسمت جنوبی حرم به نام کفش کن زنانه معروف است) دارای صحن آبرومندی شد.[۱۰]
شاگردان
میرزا مصطفی در اصفهان حوزه تدریس فلسفه داشته و یکی از شاگردانش میرزا احمد بن محمّد ابراهیم بن نعمه اللّه اردکانی شیرازی است. وی از دانشمندان و مؤلّفان معروف زمان خود بوده و از آثارش کتاب ارزشمند "لمعات قدسیه" در شرح و ترجمه چهل حدیث معرفتی است که نسخه های خطی چندی از آن در دست است. "نور البصائر"، حاشیه بر امور عامّه "اسفار" و حاشیه بر حاشیه جمالیه بر خفری از آثار اوست.[۱۱]
وی در آغاز "نور البصائر" می نویسد که کتاب "المشاعر" حکیم متاله ملّا صدرای شیرازی رضوان اللّه علیه را در محضر "استاد فاضل محقّق علاّمه و استاد مدقّق فهّامه، حبر نحریر، مولانا مصطفی العلماء" قرائت نموده و کتاب مزبور را که شرحی بر "المشاعر" است بر اساس گفته های استاد و نظرات خودش نگاشته است.
در "حدائق السیاحه" می نویسد:
مولانا احمد یزدی فاضلی بود یگانه و در فن حکمت وحید زمانه. اصلش از یزد و تحصیلش در اصفهان خدمت ملّا علی نوری بود و در بلده شیراز رحل اقامت انداخته به درس و افاده اشتغال می نمود.[۱۲]
آثار
بنابر آنچه در نشریه "فرهنگ شهرضا" آمده است:
ملاّ مصطفی درباره تفسیر آیه نور و بعضی دیگر از آیات قرآن و اخبار تحقیقاتی داشته که بر ذوق او در عرفان و حکمت دلالت می کند. وی دارای خط بسیار زیبایی نیز بوده و "اسفار" ملاّ صدرا را به خطّ خود استنساخ کرده که در کتابخانه حکیم فرزانه موجود بوده و در خاتمه آن چنین نوشته است:
"الفقیر الحقیر المذنب العاصی المحتاج الی الله، ابن الغریق فی جوار اللّه الزائر لبیت اللّه الحاج عبدالله، علیه وعلی سائر المومنین رحمه الله، فی شهر اللّه الاصب، رجب المرجب من شهور سنه تسع و تسعین ومائه بعد الالف من الهجره".(1) همچنین از ملا مصطفی رساله ای در "شرح حدیث هل رأیت رجلا" در دست است که در دو صفحه به شرح حدیث فوق پرداخته و نسخه آن در مجموعه شماره 7297 کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی موجود است.[۱۳]
وفات
این حکیم بزرگ در ماه رجب 1215ق وفات کرد و در پهلوی قبر پدرش در جوار مزار مطهّر محقّق خواجوئی دفن شد.
فرزندان و اعقاب
مرحوم معلّم حبیب آبادی می نویسد: ملّا مصطفی دختر استادش میرزا محمّد علی میرزا مظفر را به زوجیت داشته و او را از آن مخدره دختری به هم رسیده که مادر ملّا محمّد باقر فیض آبادی قمشه ای بوده است.)[۱۴]
آقای عبدالرسول سنجری می نویسد:
ملاّ مصطفی یک پسر به نام ملاّ محمّد علی و چند نفر دختر داشته و از دخترانش فرزندان دانشمندی به وجود آمده اند. از جمله:
1. ملّا محمّد باقر فضل آبادی
فرزند حاج محمّد رضا. وی از علمای مسلم و جامع معقول و منقول بوده است. بنا بر آنچه در نشریه فرهنگی شهرضا (ص 9 -10) آمده: وی حکمت را در اصفهان نزد ملّا اسماعیل واحد العین و ملّا علی نوری کسب نموده و فقه و اصول را در نجف اشرف نزد صاحب جواهر خوانده است. در حسن خط و انشاء نیز یگانه عصر خویش بوده و آیه اللّه میرزا محمّد مهدی قمشه ای (پدر آیه اللّه حاج شیخ محمّد رضا مهدوی) از شاگردان او بوده است.
وفات او در سال 1296 اتفاق افتاده و در آستانه شاهرضا مدفون گشته است. به طوری که حکیم فرزانه اظهار داشته ملّا محمّد باقر از معمرین قمشه بوده و سنّ او بین 80 و 90 سال بوده است.
آیه اللّه آخوند گزی در "تذکره القبور" می نویسد:
"او عالمی حکیم و کامل و فاضل و با تقوا و دیانت و مواظب تقوا و عبادات و نزد خواص از علماء و غیر علماء اصفهان و قمشه مکرّم و محترم بوده و به او ارادت داشتند و در انشاء نوشتجات ممتاز و در قمشه شخص اول ائمه و علماء آن جا بوده است".
در سالنامه فرهنگی شهرضا (ص 24) می نویسد:
مرحوم آقا میرزا محمّد مهدی دانشمند و عالم شهیر شهرضا در حق ملّا محمّد باقر چنین گفته است: در اسلام پس از خواجه نصیر طوسی و شیخ بهائی کسی را در علم و حکمت جامع تر از ملّا محمّد باقر نمی شناسم. گویند: حاج فرهاد میرزا عموی ناصرالدین شاه که خود از دانشمندان و صاحب تألیف بوده در سفری که به قصد حکومت شیراز از قمشه عبود می کرده از حال علمای محل جویا شده که مرحوم ملّا محمّد باقر و آقا میرزا محمّد خلیل امام جمعه را به او معرفی می کنند. و وی پس از ساعتی مباحثه و مذاکره با ملّا محمّد باقر به همراهان می گوید که بارها را به زمین بگزارید که کشتی ما در این جا لنگر انداخت. پس یک هفته در قمشه توقف کرده و از محضر ملّا محمّد باقر استفاده می کند.
آقای عبدالرسول سنجری به نقل از حکیم شیخ محمد هادی فرزانه می نویسد:
پس از این ملاقات، فرهاد میرزا همواره هنگام ایاب و ذهاب خود به شیراز با این حکیم مرابطه و مباحثه داشته است.[۱۵]
2. میرزا نصراللّه حکیم قمشه ای
فرزند حاج شیخ مرتضی. در سال 1257ق متولد شده و در اصفهان نزد آخوند ملّا حسینعلی تویسرکانی که از مراجع مهم آن عصر بوده تحصیل کرده و سپس جهت تحصیل حکمت به سبزوار مسافرت نموده و از محضر حاج ملاهادی سبزواری بهره برد. پس از آن در شهرضا ساکن شده و به تدریس کتب حکمت اشتغال ورزید.
حکیم فرزانه که از شاگردان او بوده گوید:
وی از اوان طفولیت دارای استعداد کافی و هوش سرشار بوده و در فهم کلمات شیخ الرئیس بوعلی سینا نیز مانند او کمتر یافت می شده. وی انواع فنون حکمت از منطق و طبیعیات و الهیات و ریاضیات را دارا بوده و به عقیده شاگردش حکیم فرزانه بر بسیاری از حکما حتی استادش حاجی سبزواری تقدم داشته است. طریقه وی در حکمت نزدیک به مشائیین بوده و معتقد بوده که مرحوم ملّا صدرا بسیاری از مطالب خود را از شیخ الرئیس گرفته است. به گفته مرحوم حکیم فرزانه وی حواشی بسیار مفصّلی بر اوایل امور عامه "اسفار" داشته که نسخه آن در دست نیست.[۱۶]
مرحوم آخوند گزی در "تذکره القبور" وی را اعلم حکمای زمان و صاحب تصنیف و با تحقیق و با تقوا و احتیاط در دین شمرده است.[۱۷] میر سیّد علی جناب می نویسد:
"میرزا نصرالله قمشه ای حکیم از خانواده علم و اغلب آن ها دارای محراب و منبر و مسند شرعی بوده اند در قمشه. آمیرزا نصرالله ترک سیره خانوادگی خود را نموده به فلسفه می پردازد و مسافرت به سبزوار می کند و نزد حاجی سبزواری تکمیل می شود. بعد از مراجعت به قمشه از مردم کناره جویی می کند و ترک معاشرت و دخالت در امور شرعیه را می نماید. گاه گاهی که بعضی از محصلین فلسفه از شهرهای ایران نزد او می آمده اند تدریسی می نموده. اوقات خود را پس از گوشه گیری و انزوا چندی به احیاء قناتی که آن را حکیم آباد اسم گذارده مشغول می سازد. در فقاهت مرتبه اجتهاد داشته. در فلسفه هم بعضی از مریدان او را برتر از بسیاری از معاصرینش می دانسته اند و اخلاق محموده او بیشتر جالب توجه بوده".[۱۸]
وی در سال 1324ق وفات کرد و در صحن شاهرضا نزدیک قبر ملّا محمّد باقر فضل آبادی دفن شد. این عبارت ثقیل مادّه تاریخ وفات اوست:
"بطّ بحر علم حکمت یافت آب"[۱۹]
پانویس
- ↑ علّامه سیّد حسن صدر در توصیف او می نویسد: عالم عامل فاضل کامل ... من جبال العلم، کثیر التصنیف؛ شرح رساله "نجاه العباد" بما هو بقدر مجلدات "جواهر الکلام"... وهو الآن من العلماء المسلّمین فی النجف الاشرف، مرجع فی الفتوی والاحکام غیر مدافع. تکمله امل الآمل، ج ص 367.
- ↑ رجال اصفهان، ص 165 -166.
- ↑ وی غیر از ملا عبد اللّه قمشه ای متوفای 1261 ق است که در صحن تکیه خوانساری مدفون است و بر روی سنگ او را این گونه توصیف کرده اند: الفاضل الکامل و العالم العامل المتحلی بالفضائل و الفواضل و المخلی عن النواقص والرذایل الواصل الی رحمهالله العادل جامع العقول و المنقول حاوی الفروع و الاصول المؤمن من عندالله المرحوم ملا عبدالله قمشه ای.
- ↑ تذکره القبور ، ص 42.
- ↑ تجربه الاحرار ،ص 160.
- ↑ زینه التواریخ مخطوط.
- ↑ ریاض الجنه، ج 4، ص 502.
- ↑ ر.ک: مقدمه رسائل مجذوبیه.
- ↑ زینه التواریخ مخطوط.
- ↑ پایان نامه تحصیلی آقای عبدالرسول سنجری.
- ↑ فهرست مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج 2 ، ص 78.
- ↑ تاریخ حکما و عرفا ، ص 147.
- ↑ پایان نامه تحصیلی آقای عبدالرسول سنجری.
- ↑ مکارم الآثار ، ج 2 ، ص 546.
- ↑ فاضل ارجمند آقای علی زمانی قمشه ای در شرح رساله خلافت کبری می نویسد: "جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ نعمه اللّه جعفری که از خاندان و دودمان فقیه بزرگوار شیخ محمّد حسین کبیر قمشه ای به شمار می روند برای نگارنده هم نقل کردند و هم نوشتند: از مرحوم پدرم میرزا عبدالعلی جعفری شنیدم که از حکیم بزرگوار مرحوم میرزا نصرالله حکیم نقل می کردند که میرزا نصرالله حکیم فرمود: شبی هنگام مطالعه شفای بوعلی سینا قدس سره الشریف دچار اشکال شدم و تا نزدیک اذان صبح اشکال مرتفع نشد. با خود گفتم: باید بروم از خرمن پرفیض حکیم متاله و یگانه زمان ملّا محمّد باقر فضل آبادی قمشه ای کسب فیض و رفع اشکال نمایم. قبل از اذان صبح از خانه بیرون آمدم و تصمیم ملاقات آن مرد الهی را گرفتم. چون می دانستم اهل تهجد می باشند به طرف خانه آن بزرگ مرد حرکت کردم. حدود چهارصد متر فاصله داشتم تا به خانه ایشان برسم که دیدم آن عارف فرهیخته خارج منزل و سر کوچه قدم می زدند. وقتی نزدیک شدم سلام و اداء احترام کردم، فرموند: میرزا چرا مرا معطل کردی؟ فهمیدم آن مرد بزرگ از راه کرامت متوجه اشکال من شده؛ سپس مساله و مشکل مرا حل کردند. دوست موثق نگارنده جناب محمّد حسن متقی نقل کردند: مرحوم ابوالمعارف شیخ محمّد علی زاهد برایم چنین می گفتند که روزی من با چند پسر بچه روبروی منزل مرحوم آخوند ملّا محمّد باقر فضل آبادی قمشه ای مشغول بازی کردن بودیم. آخوند از منزل خارج شده و از عابرین پرسیدند این هیارها )عمله ها( برای چه در این جا شالوده می ریزند؟ در پاسخ گفتند: قرار است در این محل ساختمان مسجد و حمام بنا شود. آخوند فرمود: مسجد و حمامی که هفتاد سال بیشتر دوام ندارد ساختن ندارد. و درست تا روزی که حمام و مسجد در مسیر خیابان حکیم فرزانه کنونی قرار گرفت و خراب شد هفتاد سال بدون کم و زیاد بود.
- ↑ پایان نامه تحصیلی آقای عبدالرسول سنجری.
- ↑ تذکره القبور، ص 97.
- ↑ رجال و مشاهیر اصفهان ص 423 -424.
- ↑ بزم معرفت، صص159- 147.
منبع
برگرفته از کتاب : بزم معرفت، مشاهیر تخت فولاد اصفهان، تکیه محقق خواجویی، رحیم قاسمی، ناشر: کانون پژوهش، چاپ اول، 1388.