این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «نورالدین اشنی»
Mahdibabaii (بحث | مشارکتها) (ایجاد) |
جز (M.masaeli صفحهٔ آیت الله شیخ نورالدین اشنی را به نورالدین اشنی منتقل کرد: اصلاح عنوان) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۷ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۲۰
یکی از مدرّسین مدرسه چهارباغ اصفهان، مرحوم آیةالله شیخ نورالدین اشنی میباشد.[۱]
ولادت و خاندان
شیخ نورالدین اشنی در سال 1321 قمری مطابق با 1282 شمسی در «أشن» ـ از روستاهای شهرستان «کرون» اصفهان ـ در خانوادهای علمی چشم به جهان گشود.
پدر ایشان، مرحوم آیةالله شیخ محمّدحسین قودجانی اشنی ـ از دانشآموختگان حوزه علمی اصفهان و نجف اشرف و از دوستان صمیمی مرحوم آیةالله العظمی حاجآقا حسین طباطبائی بروجردی ـ بود.
تحصیلات و اساتید
آیةالله شیخ نورالدین اشنی در سه حوزه علمی اصفهان، قم و تهران به کسب علوم و دانشهای گوناگون اسلامی از محضر اساتید مختلف پرداخت.
برخی از اساتید ایشان عبارتند از حضرات آیات و حججاسلام:
ـ سیّد محمّدباقر درچهای
ـ شیخ محمّدحسین قودجانی اشنی
ـ شیخ محمّدرضا نجفی اصفهانی
ـ شیخ عبدالکریم حائری یزدی
ـ شیخ محمّدعلی شاهآبادی
ـ سیّد محمّد حجّت کوهکمرهای
ـ شیخ محمّد حکیم خراسانی
ـ و استاد جلالالدین همائی.
آیةالله اشنی و مباحثه درسی
مرحوم اشنی در اصفهان و در درس مرحوم جلالالدین همائی با حضرات آیات سیّد حسن مدرّس، شیخ عباسعلی ادیب و شیخ مرتضی اردکانی هم مباحثه بودهاند.
وی همچنین در طول اقامت در شهر مقدّس قم با مرحوم آیةالله سیّد حسن مدرّسهاشمی هم بحث بوده است.
مرحوم اشنی از دوستان صمیمی امام راحل و پنج سال نیز با وی هم حجره بوده و در طول شرکت در درس مرحوم آیةالله شاهآبادی، آن را با هم مباحثه مینموده اند.
تدریس و شاگردان
مرحوم اشنی در دو مدرسه صدر بازار، چهارباغ اصفهان و مسجد نوبازار اصفهان و حتی منزل شخصی خویش کتابهایی چون «قوانین الاصول»، «فرائدالاصول»، «کفایةالاصول»، «منظومه» حاجی سبزواری و «اسفار» ملّاصدرا را تدریس مینمود.
برخی از شاگردان آن فقید راحل، عبارتند از حضرات آیات و حججاسلام:
ـ سیّد ابوالفضل طباطبائی خوراسگانی.[۲]
ـ سیّد احمد فقیه امامی اصفهانی (1352 ـ 1414 ق).[۳]
ـ سیّد جواد مقدّس اصفهانی (م 1376 ش).[۴]
ـ شیخ حسین عشاقی .[۵]
ـ شیخ حسین یزدی اصفهانی.[۶]
ـ سیّد رضا ابوالبرکات (1309 ـ 1365 ش).[۷]
ـ شیخ صفرعلی شریعت فلاورجانی (1323 ـ 1393 ش).[۸]
آثار مکتوب
در آثار مکتوب مرحوم شیخ نورالدین اشنی ـ که حدود چهل عنوان کتاب و رساله کوچک و بزرگ میباشد ـ قرآن، حدیث و کلام اسلامی جایگاه ویژهای دارد. وی بیش از بیست عنوان از آثار خود را به تفسیر قرآن اختصاص داده است.
برخی از آثار مکتوب مرحوم اشنی، عبارت است از:
ـ تفسیر آیه مبارکه نور؛
ـ شفاعت در قرآن؛
ـ بلاد معیّنه در قرآن؛
ـ احکام قرآن؛
ـ رساله فوز فیضی؛
ـ رساله امروز و فردا؛
ـ رساله اصول دین.
وفات و مدفن
آیةالله شیخ نورالدین اشنی در ساعات آغازین روز دوازدهم ذیقعده سال 1398 قمری مطابق با بیست و سوم مهرماه 1357 شمسی ـ در پی سکته قلبی ـ در اصفهان چشم از جهان فروبست و جسمش پس از تشییع، در تکیه میرزا ابوالمعالی کلباسی در تخت فولاد اصفهان آرام گرفت.[۹]
خاطرات اخلاقی
الف: غنیمت شمردن فرصتها:
یکی از رموز موفّقیت شخصیتهای بزرگ، استفاده از فرصتها و لحظه لحظه عمر بوده است.
مرحوم آیةالله حاج شیخ نورالدین اشنی هم مباحثه خصوصی امام راحل درباره استفاده حداکثری ایشان از اوقات شریف عمرشان، خاطرهای پندآموز را اینچنین نقل کردهاند:
«روزی یکی از آقایان به مزاح به حضرت امام گفت: نمیخواهید به ما سوری بدهید؟
ایشان شوخی را جدّی میگرفتند؛ از این روی فرمودند: چرا، میخواهم سور بدهم.
یکی دیگر از آقایان گفت: اگر قرار است سور بدهید بهتر آن است که در جای خوش آب و هوایی باشد و من خمین را پیشنهاد میکنم!
ایشان فرمودند: مانعی ندارد.
چند روزی گذشت دیدیم ایشان وسیلهای تهیه کردهاند و اعلان کردند برویم.
در معیّت ایشان راهی خمین شدیم. به دلیجان که رسیدیم، ماشین خراب شد. پیاده شدیم. راننده و کمکراننده دستبهکار شدند تا ماشین را درست کنند. مرحوم امام برای تجدید وضو رفتند. در این فاصله برای سرگرمی عمامههای خود را باز میکردیم و دوباره میبستیم.
ایشان از این کار بسیار ناراحت شد.
یکی از دوستان گفت: آقا! نه دعوتی شما را میخواهیم و نه این ناراحتی را!
امام فرمود: دلم به حال شما میسوزد که چرا این فرصتها را اینگونه از دست میدهید؟ میتوانستید بهجای این کار بیثمر، یک فرع فقهی مطرح کنید و با یکدیگر بحث کنید».[۱۰]
ب: اهمیت دعا برای اموات:
«آیةالله سیّد حسن مدرّسهاشمی از قول آیةالله شیخ نورالدین اشنی نقل میفرمود كه ایشان میگفت:
پدرم آیةالله شیخ محمّدحسین اشنی در تهجّد و نماز شب خود، مقیّد بود كه هر شب در قنوت وترش نام چهل مؤمن را ذكر كند و نام تمام اساتیدی را كه نزد آنان درس خوانده بود و یا علما و صاحبان تراجم را كه دیده بود، یك یك با ذكر نام پدر هرکدام در قنوت میآورد. من از این وضعیت خسته شدم و پیش خود گفتم بهجای اینهمه زحمت و گرفته شدن وقت، خوب است همینطور فقط بگوئید: اللهمّ اغفر للماضین.
و خلاصه یکشب، از پدرم پرسیدم كه: این چه زحمتی است كه شما به خودتان میدهید؟
[پدرم] در جواب فرمود: آری پسرم من هم یکبار چنین فكری كردم. حقیقتش من مدتها این كار را میكردم و نام یك یك اساتید و بزرگان را در قنوتم میآوردم و به آنها دعا میكردم تا اینكه یکبار به ذهنم رسید كه این چهکاری است كه من میكنم و مدتی این كار را ترك كردم. تا اینکه شبی در عالم رؤیا خدمت یكی از بزرگان رسیدم و سلام كردم. ایشان با كراهت، جواب سلام مرا دادند.
گفتم: آقا من چهکار كردهام كه اینگونه از من ناراحتید؟
ایشان فرمود: برو تو كه مرسوم ما را قطع كردی! و خلاصه فهمیدم كه ارواح اموات منتظرند و از ما توقع دارند؛ لذا دومرتبه همان كار خود را شروع كردم».[۱۱]
پانویس
- ↑ مشاهیر مزار علّامه ابوالمعالی کلباسی، ص 213.
- ↑ خورشید جی، ص 328.
- ↑ أعلام اصفهان، ج 1، ص 432.
- ↑ گلزار مقدّس، ص 150.
- ↑ أعلام اصفهان، ج 2، ص 776.
- ↑ أعلام اصفهان، ج 2، ص 754 و نیز افادات شفاهی ایشان در تاریخ 13 مرداد 1393 ش.
- ↑ گلزار فضیلت، ص 300.
- ↑ گلزار فضیلت، ص 300.
- ↑ مشاهیر مزار علّامه ابوالمعالی کلباسی،ص 208 ـ 225.
- ↑ مشاهیر مزار علّامه ابوالمعالی کلباسی، ص 224.
- ↑ مشاهیر مزار علّامه ابوالمعالی کلباسی، ص 205. مقاله بر گرفته از برگرفته از کتاب سیمای صالحان، ص324-321.