این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «محمدکاظم واله اصفهانی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش تخصصی)
جز
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:M.k-valeh.jpg|بندانگشتی|مقبره محمد کاظم واله واقع در تخت فولاد اصفهان.]]
[[پرونده:M.k-valeh.jpg|بندانگشتی|مقبره محمد کاظم واله واقع در تخت فولاد اصفهان.]]
'''آقا محمدكاظم واله اصفهان'''ى(متوفی1229ق) متخلّص به '''واله،''' از جمله شعراى مشـهور مـدفون در تکیه واله واقع در تخت فولاد است. دوران زندگى او را مقارن با اواخر زنديـه و اوايـل قاجاريـه نقـل كرده اند. بنابراين بايد او را از دنباله هاى بلافصل نهضت بازگشت ادبى به شمار آورد.
'''آقا محمدكاظم واله اصفهان'''ى(متوفی1229ق) ادیب فاضل و شاعر خوشنویس معاصر با فتحعلی شاه قاجار و متخلّص به '''واله''' بود. دوران زندگى او را مقارن با اواخر زنديـه و اوايـل قاجاريـه نقـل كرده اند. بنابراين بايد او را از دنباله هاى بلافصل نهضت بازگشت ادبى به شمار آورد.
 
<br />
==زندگی نامه==
==زندگی نامه==
از تاريخ ولادت او اطلاع دقيقى در دست نيست و اکثر تذكره نويسان از سن او سـخن به ميان نياورده اند. ولی دوره ى او همزمان با دوره نهضت ادبى، سبک بازگشت توسط [[سید علی مشتاق اصفهانی|سيد علـى مشـتاق اصفهانى]] و با همفكرى [[آذر بیگدلی|لطفعلى بيك آذر]] مؤلّف تذكره آتشـكده و [[محمـد عاشـق اصفهانى|آقـا محمـدعاشـق اصفهانى]] و [[سيدعبدالباقى طبيب اصفهانى]] و [[سيد احمد هاتف]] و ديگر شعراى انجمـن ادبى مشتاق بود. با اين حال واله و گروهى از شـاعران بـه زيـر بـار تقليـد سـبك اصفهانى بيرون نيامدند و اشعار خود را به صبغه ى سبك بازگشت درنياوردند.


در احوالات او به حسن معاش و زندگى راحت و بى مشقّت او اشاره شـده اسـت؛اما با اين حال ازدواج نكرد و از نعمت فرزند بى بهره ماند.  
=== ولادت ===
از تاريخ ولادت او اطلاع دقيقى در دست نيست و اکثر تذكره نويسان از سن او سـخن به ميان نياورده اند. از جمله اعيان اصفهان خلدبنيان و مرجع اكابر و اصاغر آن سامان بود و در [[مدرسه جده بزرگ|مدرسه جده]] اصفهان حجره داشـت . <ref>نواب، تذكره دلگشا، صص9 و618.</ref>


از جمله مرحوم [[جلال الدین همایی|همايى]] دراين خصوص مى نويسد:<blockquote>«در ظرافت طبع و حسن سليقه و رعايت نظافت و پاكيزگى و تنوع در لباس و كتاب و اسباب درس و مشق و ساير لـوازم زنـدگى نـازک پسـند اديبانه چندان مشهور بود كه در اين قبيل امور بدو مثل مى زدند.» <ref>همايى، تاريخ اصفهان، تكايا و مقابر، دفتر دوم، ص199.</ref></blockquote>
=== خاندان ===
اما با اين حال ازدواج نكرد و از نعمت فرزند بى بهره ماند. در خصوص اينكه او ازدواج نكرد و از نعمت فرزند بى بهره بود،  جنـاب اسـتاد فضـل اللّـه اعتمادى متخلّص به «برنا» شرح مفصلى بيان كردند كه خلاصه گفتار ايشان  نقل مى گردد.   
« پسر حاج محمدحسين خان صدر يعنى عبداللّه خان امـين الدولـه اين باغ را به واله واگذار نموده است، مساحت اين باغ را حدود شانزده جريب نقـل مـى كردنـد . باغـات ايـن سـوى زاينده رود معمولاً كمتر از پانزده شانزده هزار متر نبود.  


ديوان بيگى در اين باب در حديقةالشعرا مى نويسد:<blockquote>«چون از پدر مالى فراوان يافته بود بعد از آنكه قـدرى سـياحت كـرد و كسـب كمالات نمود خط خوبى هم به هم رسانيد، به وطن بازگشت و به واسطه ى زيادتى سليقه و پاگيزگى اسباب مجلس كه به اعتقاد فقير در آن باب افـراط كـرد . چنانكـه گويند سالى مبلغى اجرت مى داد كه ذغال سر غليان او را به قسمى بتراشـند كـه بـه ميزان سر غليان موافقت كند و از اين قبيل كارها بسيار از او گفته اند».<ref>ديوان بيگي، حديقةالشعرا، ج3 ،ص1962.</ref>
اما ماجراى تسامحى كه مرحوم همايى نموده در كتاب تكايـا و مقـابر و مقدمـه ديوان واله در خصوص آقا محمد والهى زاده و نسبت وى به مرحوم والـه بـه عنـوان اعقاب چهارم نوشته است، از اشتباهات مسلّم مرحوم همايى است زيرا مرحـوم والـه چنانكه در تذكره هاى معاصرش هم نوشته اند اصلاً ازدواج نكرد.


در خصوص اينكه او ازدواج نكرد و از نعمت فرزند بى بهره بود، نگارنده را بـه ترديد نسبت به نوشته استاد همايى واداشت كه در مقدمه ديـوان طبـع شـده توسـط انتشارات تأييد و نيز در كتاب تاريخ اصفهان بخش تكايا و مقابر، او را داراى فرزند و اعقاب دانسته و نوشته است:<blockquote>« در سال 1335 حدود نصف اراضى آن را([[تکیه واله|تكيه واله]] ) تدريجاً از ورثه ى واله خريده اند، قسمت باقيمانده فعلى كه حدود چهار جريب شاه يعنـى چهـار هـزار ذرع مربـع مى شود در تملك آقاى مشـهدى محمـد والهـى زاده سـلّمه اللّـه پشـت چهـارم آقـامحمدكاظم است كه همينجا با خانواده اش نشسته و با همت و سعى خستگى ناپـذير خود از عوايد كسب فقيرانه ى قهوه خانه اختصاصى همين باغ كه براى رفـاه معيشـت روزانه اش هم كافى نيست. در حفظ و تعمير آن كوشيد و بـا رنـج دسـت و بـازوى خود آن را تبديل به باغى منزّه و باصفا كردكه مجمع ارباب ذوق  اسـت و قبر  واله در وسط گلريز شكوفه ها زيارتگـاه اهـل دل واقـع شـده منظـره ى زيبـاى دل انگيز عاقبت بخيرى گرفته است. احسناللّه احوالنا و ختم اللّه عواقبنا بالخير».<ref>همايى،  تاريخ اصفهان، فصل تكايا و مقابر، ص198.</ref>
نگارش اين مطالب از آنجا نشأت گرفت كه برخى افراد رند (افراد نـامبرده شده بعضاً از مشاهير و فرزندان ايشان بودند) كه پاتوق خوبى براى تفريح و سياحت خود در باغ والهيه پيدا كرده بودند. وقتى ديدند مأمورين اوقاف شروع به مساحى باغ نمودند براى اينكه محل تفريح خود را از دست ندهند به مرد قهوه خانه دار كنار باغ واله آقا محمد مى گويند مى توان براى اينكه اين جايگاه و دكان خود را از دست ندهى بر وى ادعا كنى من از اعقاب واله هستم و اين محل وقفى نيسـت؛ تـا بتـوانى سالها دكان خود را داشته باشى ...»


ولی در كتـاب تذكره دلگشا كه مؤلف آن حاج على اكبر نواب شيرازى متخلّص به «بسمل» مقارن و معاصر او بوده است مطلبى را كاملا مغاير با اين سخن استاد همايى نوشته است:<blockquote>«واله اسم شريفش آقا محمدكاظم از جمله اعيان اصفهان خلدبنيان و مرجع اكابرو اصاغر آن سامان است ،در [[مدرسه جده بزرگ|مدرسه جده]] اصفهان حجره داشـت . از خـاطر اصـدقاپاكيزه تر و به حسن معاش و السنه و افواه سمر در فن عروض و قـوافى بـا نصـيبى وافى و از ديگر علومش بهره كافى، شعر را خوب مـى فهميـد و نيـك مـى شـناخت. عمرى به سعادت و راحت گذران نمود و مـادام الحيـات عقـده عقـد مزاوجتـى بـه سرانگشت ماشطه خواهش نگشود و بى زن و فرزند زندگانى نمود و به ديدار فرزند كسان ديده گشود و از ملاقاتشان خاطر آسوده داشت».<ref>نواب، تذكره دلگشا، صص9 و618.</ref></blockquote>به دنبال ديدن اين تفاوت و تناقض در نوشتار در تذكره ها با نوشته استاد همـايى براى كشف علّت اين اطلاعات از معاصران استاد همـايى جنـاب اسـتاد فضـل اللّـه اعتمادى متخلّص به «برنا» ماجرا را جويا گرديدم. ايشان شرح مفصلى پيرامون ايـن قضيه بيان كردند كه خلاصه گفتار ايشان را(با ملاحظه نسبت به حفظ برخـى اسـراركه مربوط به درگذشتگان مى شد و نويسنده را توان پاسخگويى به آن مرحومان و آن مرحومان را زبان دفاع از خود نيست نقل مى نمايم. استاد برنا نقل كردند:<blockquote>«مرحوم واله شاعرى ظريف و نظيف و بسيار اهـل وسـواس بوده است. در پاكيزگى و خوش لباسى در تـذكره هـا پيرامـون شخصـيت او مطالـب متعددى نگاشته اند. پسر حاج محمدحسين خان صدر يعنى عبداللّه خان امـين الدولـه اين باغ را به واله واگذار نموده است
===سفرها===
وی در ايام شباب به عراق عرب رفته چندى به تجارت و زيارت، تحصيل اسباب دنيوى و تكميل ثواب اخروى كرده به وطن اصلى معاودت كرد».<ref>گروسى،  انجمن خاقان، ص636.</ref>
==جایگاه==
عموم مردم و بزرگان به واله اصفهانی احترام می گذاشتند و به او ارادت داشتند.<ref>عقیلی، تخت فولاد، ص 159</ref>


وى خطى بسيار نيكو داشته و در پى ابداع خطى پيوسته مانند خط به هم پيوسته لاتين بوده و نمونه ى تلاش او از خط نسبتاً به هم پيوسته سنگ مزارش كه خود بـر سنگ مرمر نوشته و حجارى شده اوست. اما اين ابداع با اقبال خطاطان مواجه نشد.
واله از خوشنويسان خط نسخ و شكسته و رقاع بود و نمونه های متعدّد از نسخه های خطی وی در مجموعه های عمومی و خصوصی وجود دارد. او در پى ابداع خطى پيوسته مانند خط به هم پيوسته لاتين بوده و نمونه ى تلاش او از خط نسبتاً به هم پيوسته سنگ مزارش كه خود بـر سنگ مرمر نوشته و حجارى شده اوست. اما اين ابداع با اقبال خطاطان مواجه نشد.


اما ماجراى تسامحى كه مرحوم همايى نموده در كتاب تكايـا و مقـابر و مقدمـه ديوان واله در خصوص آقا محمد والهى زاده و نسبت وى به مرحوم والـه بـه عنـوان اعقاب چهارم نوشته است، از اشتباهات مسلّم مرحوم همايى است زيرا مرحـوم والـه چنانكه در تذكره هاى معاصرش هم نوشته اند اصلاً ازدواج نكرد،پس بنابراين اعقابى نداشت » </blockquote></blockquote></blockquote>
عـلاوه بـر آن در سرودن اشعار اعم از غزل، قصيده و رباعى و قطعه و انشاء ماده تـاريخ و نيـز در فن بيان و صرف و نحو و علم عروض مهارتى وافر داشته است.<ref> واله اصفهانى، ديوان واله، ص 29 و32.</ref>


=== سفرها ===
دوره ى او همزمان با دوره نهضت ادبى، سبک بازگشت توسط [[سید علی مشتاق اصفهانی|سيد علـى مشـتاق اصفهانى]] و با همفكرى [[آذر بیگدلی|لطفعلى بيك آذر]] مؤلّف تذكره آتشـكده و [[محمـد عاشـق اصفهانى|آقـا محمـدعاشـق اصفهانى]] و [[سيدعبدالباقى طبيب اصفهانى]] و [[سيد احمد هاتف]] و ديگر شعراى انجمـن ادبى مشتاق بود. با اين حال واله و گروهى از شـاعران بـه زيـر بـار تقليـد سـبك اصفهانى بيرون نيامدند و اشعار خود را به صبغه ى سبك بازگشت درنياوردند.
در كتاب انجمن خاقان به سفر او در ايام جوانى به عراق اشاره شده است:<blockquote>«اسم شريفش آقا محمدكاظم در ايام شباب به عراق عرب رفته چندى به تجارت و زيارت، تحصيل اسباب دنيوى و تكميل ثواب اخروى كرده به وطن اصلى معاودت كرد».<ref>گروسى،  انجمن خاقان، ص636.</ref></blockquote>


==جایگاه==
وی از بزرگانی بود که به اوضاع سیاسی روزگار خویش نیز مطلع بود. نقل است که سر جان مَلکُم سفیر کبیر معروف انگلیس و مؤلف تاریخ ایران با آقا محمّدکاظم واله دوستی داشته است.<ref>عقیلی، تخت فولاد، ص 159</ref>


=== جایگاه علمی ===
== سیره اخلاقی ==
واله از خوشنويسان خط نسخ و شكسته و رقاع بود و عـلاوه بـر آن در سرودن اشعار اعم از غزل، قصيده و رباعى و قطعه و انشاء ماده تـاريخ و نيـز در فن بيان و صرف و نحو و علم عروض مهارتى وافر داشته است.<ref> واله اصفهانى، ديوان واله، ص 29 و32.</ref>
در احوالات او به حسن معاش و زندگى راحت و بى مشقّت او اشاره شـده اسـت، همچنین در ظرافت طبع و حسن سليقه و رعايت نظافت و پاكيزگى و تنوع در لباس و كتاب و اسباب درس و مشق و ساير لـوازم زنـدگى نـازک پسـند اديبانه چندان مشهور بود كه در اين قبيل امور به او مثل مى زدند.<ref>همايى،  تاريخ اصفهان، تكايا و مقابر، دفتر دوم، ص199.</ref>
 
چنانكه در سفينةالمحمود درباره ى او آمده است:<blockquote>«در علم عروض توانم گفت كه برتر از يوسف عروضى آمـده، در اداى قصـيده وغزل هر دو قادر و ماهر خاصه در غزل سرايى كه كمتر كسى از موزونان معاصرين بـه آن پايه و مايه هستند».<ref> همان، ص53.</ref></blockquote>
==آثار==
==آثار==
از آثار او مى توان به تذكره ى والـه اصـفهانى كـه در ذكر احوال 47 شاعر متقدم و متأخّر دوران اوسـت و بنظـر ناتمـام و بـدون مقدمـه مى آيد اشاره نمود كه در كتابخانه ى مركزى دانشگاه تهران بـه شـماره 2903 ضـبط گرديده است.


اثر ديگر ديوان اشعار اوست كه شامل 1320 بيت بر اسـاس نسـخه همايى و انتشارات تأييد است و بنابر نسخه ى عبدالغفار انصارى 1089 بيت است.
* از آثار او مى توان به تذكره ى والـه اصـفهانى كـه در ذكر احوال 47 شاعر متقدم و متأخّر دوران اوسـت و بنظـر ناتمـام و بـدون مقدمـه مى آيد، اشاره نمود كه در كتابخانه ى مركزى دانشگاه تهران بـه شـماره 2903 ضـبط گرديده است.
* اثر ديگر ديوان اشعار اوست كه شامل 1320 بيت بر اسـاس نسـخه همايى و انتشارات تأييد است و بنابر نسخه ى عبدالغفار انصارى 1089 بيت است.


از اشعار اوست:
واله در شعر طبعی متمایل به حکمت و عرفان داشته است، ابیات زیر از اشعار اوست:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|نــازت بــه نيــاز مــنِ محتــاج، بســاز اســت|اين قصـه ى مـا قصـى محمـود و ايـاز اسـت}}
{{ب|نــازت بــه نيــاز مــنِ محتــاج، بســاز اســت|اين قصـه ى مـا قصـى محمـود و ايـاز اسـت}}
سطر ۴۰: سطر ۴۴:


==وفات==
==وفات==
بـه اسـتناد مـاده تاريخ هـاى سروده شده براى وفاتش وفات او 1229 قمرى بوده است. چنانكه آقا محمد طلعت اصفهانى و وامق اصفهانى دو تن از شعراى معاصر او مـاده تـاريخ وفـاتش را چنـين سروده اند:[[پرونده:M.k-valehlooh.jpg|بندانگشتی|تصویر مربوط به سنگ لوح محمد کاظم واله اصفهانی به خط خودر ، مورخ 1229  می باشد.]]{{شعر}}
وى پيش از وفاتش براى خود سنگ مزارى از جنس مرمر سفيد تهيه نمود و بـاخط بسيار زيباى خود به تعليق ابياتى را كه خود سروده بود بر آن نوشـت.<ref>عبداللهي، ديوان واله اصفهاني،  تصحيح و مقابله، ص85.</ref>{{شعر}}
{{ب|نوشت خامـه ى طلعـت بـراى سـال كـه بـاد|دريــن ســپهر نهــان آفتــاب اوج كمــال}}
{{پایان شعر}}
 
وامق نيز سروده است:
 
«يارب بخلد گيرد مأوا جناب واله»
 
كه هردو مطابق با 1229 مى شود.
 
وى پيش از وفاتش براى خود سنگ مزارى از جنس مرمر سفيد تهيه نمود و بـاخط بسيار زيباى خود به تعليق ابياتى را كه خود سروده بود بر آن نوشـت.
 
در پـى كتابت اين بيت بر سنگ مزارش كه نوشته بود:
 
{{شعر}}
{{ب|تو را خواهم نخواهم رحمتت گر امتحان خواهى|در رحمت به رويـم بنـد و درهـاى بـلا بگشـا}}
{{ب|تو را خواهم نخواهم رحمتت گر امتحان خواهى|در رحمت به رويـم بنـد و درهـاى بـلا بگشـا}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
   
   
اكنون مزار او در [[تکیه واله]] [[تخت فولاد]]، با كاشي كارى زيبا مرمت و بازسازى شده و مـورد اسـتفاده برخـى امور فرهنگى قرار گرفته است.


سر جان ملكم سفير كبير انگليس كه با او مراوده داشته است درباره ى او مى نويسد:<blockquote>«از كارهاى اواخر عمر واله تهيه ى محلى براى دفن خود بـود در چهاربـاغ (امـين آباد) اصفهان براى اين كار وى بناى كوچك ظريفى سـاخت و در وسـط آن قبـرى براى خود ترتيب داد».<ref>عبداللهي، ديوان واله اصفهاني، تصحيح و مقابله، ص85.</ref></blockquote>اكنون مزار او در [[تکیه واله]] [[تخت فولاد]]، با كاشي كارى زيبا مرمت و بازسازى شده و مـورد اسـتفاده برخـى امور فرهنگى قرار گرفته است.
بـه اسـتناد مـاده تاريخ هـاى سروده شده براى وفاتش وفات او 1229 قمرى بوده است. چنانكه آقا محمد طلعت اصفهانى و وامق اصفهانى دو تن از شعراى معاصر او مـاده تـاريخ وفـاتش را چنـين سروده اند:[[پرونده:M.k-valehlooh.jpg|بندانگشتی|تصویر مربوط به سنگ لوح محمد کاظم واله اصفهانی به خط خودر ، مورخ 1229 می باشد.]]{{شعر}}
{{ب|نوشت خامـه ى طلعـت بـراى سـال كـه بـاد|دريــن ســپهر نهــان آفتــاب اوج كمــال}}
{{پایان شعر}}


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منبع==
==منابع==
برگرفته از: لطفی،عليرضا (حامد اصفهاني)، [[کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان|کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان]]،  معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان،  اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداری اصفهان، 1390.
 
* لطفی،عليرضا (حامد اصفهاني)، [[تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان]]: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان،  اصفهان، سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390.
* عقیلی، احمد، تخت فولاد اصفهان، زیرنظر اصغر منتظر القائم؛ با همکاری مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد (دانشنامه تخت فولاد اصفهان)، چاپ دوم، اصفهان، کانون پژوهش، 1385.
 
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:شعرا]]

نسخهٔ ‏۲۳ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۴۹

مقبره محمد کاظم واله واقع در تخت فولاد اصفهان.

آقا محمدكاظم واله اصفهانى(متوفی1229ق) ادیب فاضل و شاعر خوشنویس معاصر با فتحعلی شاه قاجار و متخلّص به واله بود. دوران زندگى او را مقارن با اواخر زنديـه و اوايـل قاجاريـه نقـل كرده اند. بنابراين بايد او را از دنباله هاى بلافصل نهضت بازگشت ادبى به شمار آورد.


زندگی نامه

ولادت

از تاريخ ولادت او اطلاع دقيقى در دست نيست و اکثر تذكره نويسان از سن او سـخن به ميان نياورده اند. از جمله اعيان اصفهان خلدبنيان و مرجع اكابر و اصاغر آن سامان بود و در مدرسه جده اصفهان حجره داشـت . [۱]

خاندان

اما با اين حال ازدواج نكرد و از نعمت فرزند بى بهره ماند. در خصوص اينكه او ازدواج نكرد و از نعمت فرزند بى بهره بود، جنـاب اسـتاد فضـل اللّـه اعتمادى متخلّص به «برنا» شرح مفصلى بيان كردند كه خلاصه گفتار ايشان نقل مى گردد. « پسر حاج محمدحسين خان صدر يعنى عبداللّه خان امـين الدولـه اين باغ را به واله واگذار نموده است، مساحت اين باغ را حدود شانزده جريب نقـل مـى كردنـد . باغـات ايـن سـوى زاينده رود معمولاً كمتر از پانزده شانزده هزار متر نبود.

اما ماجراى تسامحى كه مرحوم همايى نموده در كتاب تكايـا و مقـابر و مقدمـه ديوان واله در خصوص آقا محمد والهى زاده و نسبت وى به مرحوم والـه بـه عنـوان اعقاب چهارم نوشته است، از اشتباهات مسلّم مرحوم همايى است زيرا مرحـوم والـه چنانكه در تذكره هاى معاصرش هم نوشته اند اصلاً ازدواج نكرد.

نگارش اين مطالب از آنجا نشأت گرفت كه برخى افراد رند (افراد نـامبرده شده بعضاً از مشاهير و فرزندان ايشان بودند) كه پاتوق خوبى براى تفريح و سياحت خود در باغ والهيه پيدا كرده بودند. وقتى ديدند مأمورين اوقاف شروع به مساحى باغ نمودند براى اينكه محل تفريح خود را از دست ندهند به مرد قهوه خانه دار كنار باغ واله آقا محمد مى گويند مى توان براى اينكه اين جايگاه و دكان خود را از دست ندهى بر وى ادعا كنى من از اعقاب واله هستم و اين محل وقفى نيسـت؛ تـا بتـوانى سالها دكان خود را داشته باشى ...»

سفرها

وی در ايام شباب به عراق عرب رفته چندى به تجارت و زيارت، تحصيل اسباب دنيوى و تكميل ثواب اخروى كرده به وطن اصلى معاودت كرد».[۲]

جایگاه

عموم مردم و بزرگان به واله اصفهانی احترام می گذاشتند و به او ارادت داشتند.[۳]

واله از خوشنويسان خط نسخ و شكسته و رقاع بود و نمونه های متعدّد از نسخه های خطی وی در مجموعه های عمومی و خصوصی وجود دارد. او در پى ابداع خطى پيوسته مانند خط به هم پيوسته لاتين بوده و نمونه ى تلاش او از خط نسبتاً به هم پيوسته سنگ مزارش كه خود بـر سنگ مرمر نوشته و حجارى شده اوست. اما اين ابداع با اقبال خطاطان مواجه نشد.

عـلاوه بـر آن در سرودن اشعار اعم از غزل، قصيده و رباعى و قطعه و انشاء ماده تـاريخ و نيـز در فن بيان و صرف و نحو و علم عروض مهارتى وافر داشته است.[۴]

دوره ى او همزمان با دوره نهضت ادبى، سبک بازگشت توسط سيد علـى مشـتاق اصفهانى و با همفكرى لطفعلى بيك آذر مؤلّف تذكره آتشـكده و آقـا محمـدعاشـق اصفهانى و سيدعبدالباقى طبيب اصفهانى و سيد احمد هاتف و ديگر شعراى انجمـن ادبى مشتاق بود. با اين حال واله و گروهى از شـاعران بـه زيـر بـار تقليـد سـبك اصفهانى بيرون نيامدند و اشعار خود را به صبغه ى سبك بازگشت درنياوردند.

وی از بزرگانی بود که به اوضاع سیاسی روزگار خویش نیز مطلع بود. نقل است که سر جان مَلکُم سفیر کبیر معروف انگلیس و مؤلف تاریخ ایران با آقا محمّدکاظم واله دوستی داشته است.[۵]

سیره اخلاقی

در احوالات او به حسن معاش و زندگى راحت و بى مشقّت او اشاره شـده اسـت، همچنین در ظرافت طبع و حسن سليقه و رعايت نظافت و پاكيزگى و تنوع در لباس و كتاب و اسباب درس و مشق و ساير لـوازم زنـدگى نـازک پسـند اديبانه چندان مشهور بود كه در اين قبيل امور به او مثل مى زدند.[۶]

آثار

  • از آثار او مى توان به تذكره ى والـه اصـفهانى كـه در ذكر احوال 47 شاعر متقدم و متأخّر دوران اوسـت و بنظـر ناتمـام و بـدون مقدمـه مى آيد، اشاره نمود كه در كتابخانه ى مركزى دانشگاه تهران بـه شـماره 2903 ضـبط گرديده است.
  • اثر ديگر ديوان اشعار اوست كه شامل 1320 بيت بر اسـاس نسـخه همايى و انتشارات تأييد است و بنابر نسخه ى عبدالغفار انصارى 1089 بيت است.

واله در شعر طبعی متمایل به حکمت و عرفان داشته است، ابیات زیر از اشعار اوست:

نــازت بــه نيــاز مــنِ محتــاج، بســاز اســتاين قصـه ى مـا قصـى محمـود و ايـاز اسـت
***
گه بر در عجز است و گهى بـر سـر نـاز اسـت چشـم تـو بـه دل بـردن مـا شـعبده بـاز اسـت[۷] [۸]

وفات

وى پيش از وفاتش براى خود سنگ مزارى از جنس مرمر سفيد تهيه نمود و بـاخط بسيار زيباى خود به تعليق ابياتى را كه خود سروده بود بر آن نوشـت.[۹]

تو را خواهم نخواهم رحمتت گر امتحان خواهىدر رحمت به رويـم بنـد و درهـاى بـلا بگشـا

اكنون مزار او در تکیه واله تخت فولاد، با كاشي كارى زيبا مرمت و بازسازى شده و مـورد اسـتفاده برخـى امور فرهنگى قرار گرفته است.

بـه اسـتناد مـاده تاريخ هـاى سروده شده براى وفاتش وفات او 1229 قمرى بوده است. چنانكه آقا محمد طلعت اصفهانى و وامق اصفهانى دو تن از شعراى معاصر او مـاده تـاريخ وفـاتش را چنـين سروده اند:

تصویر مربوط به سنگ لوح محمد کاظم واله اصفهانی به خط خودر ، مورخ 1229 می باشد.
نوشت خامـه ى طلعـت بـراى سـال كـه بـاددريــن ســپهر نهــان آفتــاب اوج كمــال

پانویس

  1. نواب، تذكره دلگشا، صص9 و618.
  2. گروسى، انجمن خاقان، ص636.
  3. عقیلی، تخت فولاد، ص 159
  4. واله اصفهانى، ديوان واله، ص 29 و32.
  5. عقیلی، تخت فولاد، ص 159
  6. همايى، تاريخ اصفهان، تكايا و مقابر، دفتر دوم، ص199.
  7. واله اصفهانى، ديوان واله، ص366.
  8. لطفی، تذكره شعرای تخت فولاداصفهان، ص688.
  9. عبداللهي، ديوان واله اصفهاني، تصحيح و مقابله، ص85.

منابع

  • لطفی،عليرضا (حامد اصفهاني)، تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان، سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390.
  • عقیلی، احمد، تخت فولاد اصفهان، زیرنظر اصغر منتظر القائم؛ با همکاری مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد (دانشنامه تخت فولاد اصفهان)، چاپ دوم، اصفهان، کانون پژوهش، 1385.