این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «سید طه بهشتی»
(اضافه کردن اطلاعات) |
(درج شعر) |
||
سطر ۳۲: | سطر ۳۲: | ||
این رباعی از اوست: | این رباعی از اوست: | ||
{{شعر}} | |||
چون نوبت باغ و موسم گلزار است بلبل به نوا و نغمه و گفتار است | {{ب|چون نوبت باغ و موسم گلزار است |بلبل به نوا و نغمه و گفتار است}} | ||
{{ب|با سروقدان رویم اندر بُستان| چون باغ پر از شاهد گلرخسار است<ref>دیوان بهشتی: مقدمه؛ تحفه الاحباب، ص46؛ سیری در تاریخ تخت فولاد، ص136.</ref>}} | |||
با سروقدان رویم اندر بُستان چون باغ پر از شاهد گلرخسار است | {{پایان شعر}} | ||
<br /> | <br /> | ||
==آثار== | ==آثار== |
نسخهٔ ۲۸ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۱۶
آقا سيّد طه بهشتی (1322ق-1403ق) فرزند سیّد محمّد باقر از ادباء و فضلای معاصر در اصفهان ديده به جهان گشود. وی شاعری اديب و واعظی فاضل بود.
زندگی نامه
آقا سیّد طه (طاها) بهشتی در 4 صفر 1322ق در اصفهان متولّد شد و نزد شیخ علی یزدی، حاج میر سیّد علی نجف آبادی و آقا میرزا احمد اصفهانی و دیگران به تحصیل مشغول شد. دو پسر او در سالهای نوجوانی عمر وفات یافته و پدر را به مفارقت خود گرفتار ساختند.
با توجه به علاقه ای كه به تبليغ داشت، از همان دوران تحصيل به بيان احكام و وعظ و ذكـر مصـائب ائمـه اطهار عليهم السلام پرداخت.
او محقّقی كوشا و باهمّت بود. در سال ۱۳۶۸ قمری در اثر سكته ی نـاقص در منـزل بسـتری بـود؛ تا این که در سال 1374ق به علت بیماری رماتیسم و معالجات غلط پزشکان فلج شده و تا آخر عمر خانه نشین گردید. امّا از جادّه صبر و رضا خارج نشد. و پیوسته به یاد خدا بود و به مطالعه و تحقیق و سرودن شعر می پرداخت.
از جمله اشعار او، كه در پايان كتاب تحفة الاحباب نقل كرده است:
غدیریه
بــاد بهــاری گرفــت پــرده ز روی چمــن | گشــت جــوان دوســتان بــاز جهــان كهــن | |
كــرد بــه بســتان بهــار پيــرهن ســبز را | قبــایِ زردِ خــزان ربــودش اكنــون ز تــن | |
*** | ||
مــژده كــه اكنــون رســيد عيــد ســعيد غــدير | مســت ســرور آمــده جماعــت مــرد و زن | |
به زيب و زيـور شـدند ملايـك و حوريـان | به وجد و عيش و سرور نگر حسين و حسن | |
*** | ||
طبــع روانــم كنــون داده خــدای جهــان | گشته مثَـل شـعر مـن بـه محفـل و انجمـن | |
گفت «بهشـتی» چنـين مـدح امام مبین | تا كه كنـد يـاريش خسـروِ شـيرين سـخن |
غفلت نامه
ســال تــو گرديــد هشــتاد و گرانجــانی هنــوز | طــی شــده طومــار عمــر و فكــر ســامانی هنــوز | |
شد سفيد اين موی بر عـارض، تـو تـا كـی غـافلی | قاصــد مــرگ اســت و تــو دنبــال شــيطانی هنــوز[۱] |
این رباعی از اوست:
چون نوبت باغ و موسم گلزار است | بلبل به نوا و نغمه و گفتار است | |
با سروقدان رویم اندر بُستان | چون باغ پر از شاهد گلرخسار است[۲] |
آثار
تأليفات متعدّدی از او به يادگـار مانـده است كه از آثار او مـی تـوان بـه كتابهـای زیر اشاره نمود:
1.تحفةالاحباب در شرح حال جمعـی از مشاهير خـاندان بهشتی
2.نـورالايمان در شرح خطبه رمضان
3.هدايةالصـالحين
4.ديوان اشعار او كـه بـه چـاپ نرسـيده است .[۳]
5. انیس المتّقین
6.دُرَر المواعظ» شامل 41 مجلس
7. «دیوان بهشتی»، مطبوع
«عشریه» راجع به ایّام عاشورا
8. «علائم المتّقین» در شرح خطبه همام از نهج البلاغه در 3 جلد، مطبوع
9. «کنز المواعظ» در 51 مجلس
10. لئالی المواعظ
11.نوادر المواعظ[۴]
وفات
وی در ۱۷ رمضان المبارك ۱۴۰۳ هجری قمری پس از ساليانی رنج بيماری بـه ديار باقی شتافت و در مقبره سادات بهشتی در تخت فولاد مدفون گرديد.[۵]
اشعار زير بر سنگ نوشته مزارش چنين است:
بهشتی مرغ روحش بال بگشاد | از اين خاكی قفس گرديـد آزاد | |
حسينی بود در سر تا سر عمـر | نشد ذكر حسينش يك دم از ياد | |
نكـو نـام شـريفش بـود طــه | كه با طه به جنّت همنشـين بـاد | |
به تاريخ وفاتش طبـع نحـوی | رقم زد: «عترت طه زو شـاد» |
پانویس
منبع
برگرفته از کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفی (حامد اصفهانی)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. ص۱۲۸