این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «عبدالوهاب منجمباشی شکوه حسینی گنابادی»
Kh1.Alizadeh (بحث | مشارکتها) |
Kh1.Alizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
'''ميرزا عبدالوهاب''' فرزند ميرزا [[محمد منجم]]، اديب فاضل و شاعر متخلّص به '''شـكوه''' در قرن چهاردهم هجری بود.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج۴، صص۴۰۷-۴۰۸.</ref> | '''ميرزا عبدالوهاب''' فرزند ميرزا [[محمد منجم]]، اديب فاضل و شاعر متخلّص به '''شـكوه''' در قرن چهاردهم هجری بود.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج۴، صص۴۰۷-۴۰۸.</ref> | ||
== | ==زندگینامه== | ||
از خاندان علم و ادب بـوده و پـدر و پـدربزرگش ميـرزا محمدحسـين از منجمـان معروف بوده اند و مادرش خواهر تاج الشعرا شهاب است كه بر اين اساس تاج الشّـعر شهاب دايى اوست. | از خاندان علم و ادب بـوده و پـدر و پـدربزرگش ميـرزا محمدحسـين از منجمـان معروف بوده اند و مادرش خواهر تاج الشعرا شهاب است كه بر اين اساس تاج الشّـعر شهاب دايى اوست. | ||
او همشیره زاده تاج الشّعراء شهاب اصفهانی بوده و از او فنون شعر و ادب را فراگرفته است.<ref>معلم حبيب آبادى، محمدعلى، مكارم الآثار، ج هشتم، صص2992 و 2994.</ref> | او همشیره زاده تاج الشّعراء شهاب اصفهانی بوده و از او فنون شعر و ادب را فراگرفته است.<ref>معلم حبيب آبادى، محمدعلى، مكارم الآثار، ج هشتم، صص2992 و 2994.</ref> | ||
سطر ۵۳: | سطر ۵۳: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
برگرفته از کتاب [[تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان|تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان]]: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفی (حامد اصفهانی)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. ص339. | برگرفته از کتاب [[تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان|تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان]]: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفی (حامد اصفهانی)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. ص339. | ||
برگرفته از: [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶. | برگرفته از: [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶. | ||
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]] | [[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]] | ||
[[رده:اعلام | [[رده:اعلام اصفهان،ج 4]] |
نسخهٔ ۲۱ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۳۵
ميرزا عبدالوهاب فرزند ميرزا محمد منجم، اديب فاضل و شاعر متخلّص به شـكوه در قرن چهاردهم هجری بود.[۱]
زندگینامه
از خاندان علم و ادب بـوده و پـدر و پـدربزرگش ميـرزا محمدحسـين از منجمـان معروف بوده اند و مادرش خواهر تاج الشعرا شهاب است كه بر اين اساس تاج الشّـعر شهاب دايى اوست. او همشیره زاده تاج الشّعراء شهاب اصفهانی بوده و از او فنون شعر و ادب را فراگرفته است.[۲]
وى از كارگزاران دستگاه ظل السلطان بوده است. معلم حبيب آبادى در مكارم الآثار به نقل از حديقةالشعرا مىنويسد:
«اكنون خـود و برادرش از ناسازگارى روزگار لاعلاج به دبيرى و انشاى ديوانيان مشغولانـد ... و به شباهت و تربيت خال مكرّم(تاجالشّعرا) خود شعر مىگويد و بـد نمـى گويـد اميـد است كه بهتر از اين بگويد».[۳]
و سپس اين بيت را از او نقل مىكند:
يكى خالى است بر روى تب مـن | چو انـدر آتـش سـوزان بـرهمن |
شعر را نیکو می سروده و قصایدی در مدایح و مراثی معصومین علیهم السلام دارد.
فرزندش ميرزا يحيى مقدارى از سرودههـاى او را در بـاب مـدايح و مراثـى در يازده صفحه از نسخهى سبيحهى «شجرهنامه» نوشته و همان مقدار به خوبى حـاكى از قدرت نظم اين سرايندهى مجهول القدر است.
ميرزا يحيى فرزند او نيـز اهـل شـعر بوده و اسامى نياكانش را به نظم كشيده و در نخستين صفحه هر دو نسـخه ى شـجره نامه نوشته است.
ميرزا يحيى پدر خود را با عنوان «آقاى ميـرزا عبـدالوهاب خـان الحسينى المنجم المنشى المتخلّص به شكوه» معرفى كرده است.
از اشعار او در مدح حضرت على بن ابيطالب عليهالسلام است:
مهــر حيــدر شــد زمــين و آســمان را دســتيار | تــا زمـــين و آســمان اينگونـــه آمـــد پايـــدار | |
روزگــارى مــىنشــد موجــود و خلقــى مــىنبــود | گــر نمــىبــود ايــن وجــود پــاك انــدر روزگــار | |
**** | ||
جــوى يــار مهــر او بحــر محــيط رحمــت اســت | خرّما آن كـس كـه نوشـد جرعـه از ايـن جويبـار | |
نــار بيــزار اســت خــود از دوســتداران علــى | گر تو خود بيـزارى از آتـش علـى را دوسـت دار |
وفات
وى در 4 ربيع الثانى 1330 وفات يافت و در صحن تكيـه ى تويسـركانى تخت فولاد مـدفون گرديد.
اشعار سنگنوشته مزارش چنين است:
دارم بـه راسـتى گلـه از چـرخ بـدنهاد | كتش ازو به خرمن پير و جوان گرفـت | |
هر گل كه تازه بود ز بستان دهـر چيـد | شور و نوا ز بلبل افسـانه خـوان گرفـت | |
**** | ||
هر سروقامتى كـه درآيـد بـه بـاغ نـاز | با حيله و فسون ز تـن او روان گرفـت | |
با كهتران نكرده به مهـر و وفـا سـلوك | درد دلى كه داشت هم از مهتران گرفـت |
مادّه تاریخ وفاتش این است:
میر ادیب، منی نثر، اوستاد نظم | عبدالوهاب کز همه خوبان نشان گرفت | |
چون رفت از این سرای برون، عقل دور بین | از سال فوت او خبر از این و آن گرفت | |
بیرون یکی شد از پی تاریخ فوت و گفت | «عبدالوهاب جای بقصر جنان گرفت»[۴] |
پانویس
منابع
برگرفته از کتاب تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفی (حامد اصفهانی)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390. ص339. برگرفته از: مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.