این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «میر صابر اصفهانی»
Mahdibabaii (بحث | مشارکتها) (ایجاد) |
Mahdibabaii (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
[ظاهرا تا آخر عمر مجرّد و بدون همسر زیسته و در سال 1064ق در «برهان پور» هند وفات یافته است. در سرودن شعر طبعی روان داشت.] | [ظاهرا تا آخر عمر مجرّد و بدون همسر زیسته و در سال 1064ق در «برهان پور» هند وفات یافته است. در سرودن شعر طبعی روان داشت.] | ||
== '''اشعار''' == | =='''اشعار'''== | ||
از اوست: | از اوست: | ||
سطر ۲۴: | سطر ۲۴: | ||
رزق تو را حواله به جام شراب کرد.<ref>تذکره میخانه، صص 225-227؛ تذکره شمع انجمن، ص393؛ کاروان هند، ج2، صص 667 و 668؛ تذکره روز روشن، ص454؛ تذکره غنی، ص78؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص711؛ تذکره خزانه عامره، ص319.</ref> <ref>اعلام اصفهان، ج3، ص 422.</ref> | رزق تو را حواله به جام شراب کرد.<ref>تذکره میخانه، صص 225-227؛ تذکره شمع انجمن، ص393؛ کاروان هند، ج2، صص 667 و 668؛ تذکره روز روشن، ص454؛ تذکره غنی، ص78؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج2، ص711؛ تذکره خزانه عامره، ص319.</ref> <ref>اعلام اصفهان، ج3، ص 422.</ref> | ||
== '''پی نویس''' == | =='''پی نویس'''== | ||
<br /> | <br /> | ||
[[رده:اعلام اصفهان، ج3]] | [[رده:اعلام اصفهان، ج3]] | ||
[[رده:مرداد ماه 1401]] | [[رده:مرداد ماه 1401]] | ||
[[رده:شعر]] | [[رده:شعر]] | ||
<references /> | |||
== '''منبع''' == | |||
برگفته از کتاب: [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، [[اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1386ش. |
نسخهٔ ۱۸ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۳۵
میر صابر اصفهانی، از شعراء و ادبای قرن یازدهم هجری است.
از اصفهان به هند رفته و مورد عنایت جهانگیر پادشاه قرار گرفته و از سوی او وقایع نگاری گجرات و سپس دکن را بر عهده گرفت. آثار خیریّه زیادی از او به جای ماند. او در سال 1029ق استخوان های عرفی شیرازی را که در هند وفات کرده و دفن شده بود را به نجف اشرف انتقال داده و مدفون ساخت.
[ظاهرا تا آخر عمر مجرّد و بدون همسر زیسته و در سال 1064ق در «برهان پور» هند وفات یافته است. در سرودن شعر طبعی روان داشت.]
اشعار
از اوست:
آن کز نگاه خانه خلقی خراب کرد
تنها همین نه با من مسکین عتاب کرد
مجنون و کوهکن همه هستند، لیک
عشق انداخت قرعه ای و مرا انتخاب کرد
ساقی بیار باده که ایّام روزه رفت
بلبل به باغ آمد و گل هم شتاب کرد
«صابر» بنوش باده که رزّاق در ازل
رزق تو را حواله به جام شراب کرد.[۱] [۲]
پی نویس
منبع
برگفته از کتاب: مهدوی، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، 1386ش.