این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید حسین حیدری»
(اصلاح رده) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۶/۲/۱۹ |مکان درگذشت=کردستان - عملیات فتح ۵ |پدر= علی اکبر|تاریخ تولد=۱۳۴۹|مکان تولد=کتایونجه ( اسلام آباد برخوار)|از دانشگاه=[[حوزه علمیه امام صادق علیه السلام اصفهان|مدرسه علمیه امام صادق (ع) ]] {{سخ}} اصفهان |مدفن=گلزار شهدای اسلام آباد {{سخ}}( کتابوتچه)|تصویر=حسین حیدری شاهین شهر.png|عرض_تصویر=170}} | {{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۶/۲/۱۹ |مکان درگذشت=کردستان - عملیات فتح ۵ |پدر= علی اکبر|تاریخ تولد=۱۳۴۹|مکان تولد=کتایونجه ( اسلام آباد برخوار)|از دانشگاه=[[حوزه علمیه امام صادق علیه السلام اصفهان|مدرسه علمیه امام صادق (ع) ]] {{سخ}} اصفهان |مدفن=گلزار شهدای اسلام آباد {{سخ}}( کتابوتچه)|تصویر=حسین حیدری شاهین شهر.png|عرض_تصویر=170}} | ||
{{قلم رنگ۱|قرمز| |شهید}}'''حسین حیدری''' | {{قلم رنگ۱|قرمز| |شهید}}'''حسین حیدری'''به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یکم اردیبهشت ۱۳۶۶، در مرز ایران و عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و پاها، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای اسلام آباد شهرستان زادگاهش واقع است.<ref>[[کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی]] ،ص۲۸۳</ref> | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
.. | |||
پنجم مرداد ۱۳۴۹، در روستای کتایونچه از توابع شهرستان برخوار چشم به جهان گشود. پدرش احمد، کشاورز بود و مادرش صغرا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح ([https://wiki.esfhozeh.ir/%D8%B3%D8%B7%D8%AD_%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85%D8%A7%D8%AA مقدمات]) پرداخت. | |||
تحصیلات مقدماتی اش که تمام شد، به همراه پدرش به کار کشاورزی می پرداخت تا نان حلال خدا را به دست آورد . هنگامی که فرمان [[سید روح الله موسوی خمینی|امام (ره)]] صادر شد که هرکس می تواند به جبهه ها برود، او خود را آماده کرد و مدت ۴۵ روز آموزش نظامی را پشت سر گذاشت و برای عملیات کربلای ۱۰ ، به کردستان اعزام شد حسین در این عملیات با شهامت و شجاعت جنگید و در تاریخ ۶۶/۲/۱ بر اثر ترکش به سر و پا به ملاقات پرودگارش شتافت. وقتی از دیگران از ویژگی های این شهید سعید می پرسی، می گویند: کم حرف بود و بی آزار و پر تلاش و مرد کار، مقید به فرایض دینی و اخلاقی اسلامی.<ref>[[کتاب شاهدان روحانی]] ، ص ۵۶۵</ref> | تحصیلات مقدماتی اش که تمام شد، به همراه پدرش به کار کشاورزی می پرداخت تا نان حلال خدا را به دست آورد . هنگامی که فرمان [[سید روح الله موسوی خمینی|امام (ره)]] صادر شد که هرکس می تواند به جبهه ها برود، او خود را آماده کرد و مدت ۴۵ روز آموزش نظامی را پشت سر گذاشت و برای عملیات کربلای ۱۰ ، به کردستان اعزام شد حسین در این عملیات با شهامت و شجاعت جنگید و در تاریخ ۶۶/۲/۱ بر اثر ترکش به سر و پا به ملاقات پرودگارش شتافت. وقتی از دیگران از ویژگی های این شهید سعید می پرسی، می گویند: کم حرف بود و بی آزار و پر تلاش و مرد کار، مقید به فرایض دینی و اخلاقی اسلامی.<ref>[[کتاب شاهدان روحانی]] ، ص ۵۶۵</ref> | ||
... پدرش می گفت: حتی یک مورد سراغ ندارم که از من حرف شنوی نداشته باشد؛ جز وقتی که می خواست به جبهه برود که اصرار زیادی می کرد... . | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
<references /> | <references /> |
نسخهٔ ۲۹ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۲۶
شهید حسین حیدری | |
---|---|
![]() | |
زادهٔ | ۱۳۴۹ کتایونجه ( اسلام آباد برخوار) |
درگذشت/شهادت | ۱۳۶۶/۲/۱۹ کردستان - عملیات فتح ۵ |
مدفن | گلزار شهدای اسلام آباد ( کتابوتچه) |
محل تحصیل | مدرسه علمیه امام صادق (ع) اصفهان |
والدین |
|
شهیدحسین حیدریبه عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یکم اردیبهشت ۱۳۶۶، در مرز ایران و عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و پاها، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای اسلام آباد شهرستان زادگاهش واقع است.[۱]
زندگی نامه
پنجم مرداد ۱۳۴۹، در روستای کتایونچه از توابع شهرستان برخوار چشم به جهان گشود. پدرش احمد، کشاورز بود و مادرش صغرا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح (مقدمات) پرداخت.
تحصیلات مقدماتی اش که تمام شد، به همراه پدرش به کار کشاورزی می پرداخت تا نان حلال خدا را به دست آورد . هنگامی که فرمان امام (ره) صادر شد که هرکس می تواند به جبهه ها برود، او خود را آماده کرد و مدت ۴۵ روز آموزش نظامی را پشت سر گذاشت و برای عملیات کربلای ۱۰ ، به کردستان اعزام شد حسین در این عملیات با شهامت و شجاعت جنگید و در تاریخ ۶۶/۲/۱ بر اثر ترکش به سر و پا به ملاقات پرودگارش شتافت. وقتی از دیگران از ویژگی های این شهید سعید می پرسی، می گویند: کم حرف بود و بی آزار و پر تلاش و مرد کار، مقید به فرایض دینی و اخلاقی اسلامی.[۲]
... پدرش می گفت: حتی یک مورد سراغ ندارم که از من حرف شنوی نداشته باشد؛ جز وقتی که می خواست به جبهه برود که اصرار زیادی می کرد... .
منابع
- ↑ کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی ،ص۲۸۳
- ↑ کتاب شاهدان روحانی ، ص ۵۶۵