این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید زین العابدین مرجانی»
جز (Kh1.Abedi صفحهٔ زین العابدین مرجانی را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به شهید زین العابدین مرجانی منتقل کرد) |
جز (اصلاح لینک) |
||
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۴/۱۱/۲۴|مکان درگذشت=فاو-عملیات والفجر8|پدر=محمدرضا|تاریخ تولد=۱۳۴۶|مکان تولد=گلپایگان|از دانشگاه=[[مدرسه علمیه گلپایگان]]|مدفن=گلزار شهدای زرنجان|عرض_تصویر=170|تصویر=Zain al-Abidin Marjani.jpg}} | |||
{{قلم رنگ۱|قرمز| |شهید}} ''' زین العابدین مرجانی ''' نهم مرداد ۱۳۴۶، در روستای زرنجان از توابع شهرستان گلپایگان چشم به جهان گشود. پدرش محمدرضا، کشاورزی می کرد و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی پراخت. طلبه [[مقاطع تحصیلی حوزه های علمیه|(سطح مقدمات)]] بود. از سوی سازمان هلال احمر در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم بهمن ۱۳۶۴، با سمت امدادگر در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.<ref>واحد تحقیقات امام زاده شاه جمال با همكاری سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران، فرهنگ اعلام شهدای روحانی ، ص626.</ref> | |||
==زندگی نامه== | |||
نوجوانی بود که در [[حوزه علمیه گلپایگان]]، پای درس اساتید آن دیار زانو زد. او دو سال به درک معارف اهل بیت مشغول گردید. همزمان هم بارها به عنوان امدادگر به جبهه اعزام شد و دست های پر محبت و چهره متبسمش التیام بخش زخم تیر و ترکش مجروحان صحنه نبرد بود. آخرین بار، در عملیات والفجر۸ به جبهه رفت و در همین عملیات بر اثر استنشاق گاز بمب های شیمیایی دشمن به فیض شهادت نایل آمد. | |||
==خاطرهای از شهید== | |||
چند باری که به جبهه رفت، مادرش گفت: عزیزم! دیگر بس است. تو دین خودت را ادا کرده ای، دیگر لازم نیست به جبهه بروی و او با لبخندی دلنشین و کلامی شیرین پاسخ داد مادر جان من بچه پنجم شما هستم. اگر خمس بچه هایت را حساب کنی باید مرا در راه خدا بدهی. از آن به بعد مادر دل از زین العابدين بريد و او را به خدا سپرد.<ref>کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، شاهدان روحانی ،ص۴۶۸.</ref> | |||
== | ==پانویس== | ||
<references /><br /> | |||
== | ==منابع== | ||
*واحد تحقیقات امام زاده شاه جمال با همكاری سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران، [https://www.ghbook.ir/index.php?name=%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%20%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%20%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C%20:%20%D8%A8%D9%87%20%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87%20%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D9%8A%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%20%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C&option=com_dbook&task=readonline&book_id=15516&page=1&chkhashk=18A0AD00E3&Itemid=218&lang=fa&tmpl=component فرهنگ اعلام شهدای روحانی: به همراه زندگينامه شهدای روحانی]، قم: معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی امام زاده شاه جمال ، ۱۳98. | |||
*کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، [[شاهدان روحانی (کتاب)|شاهدان روحانی: یادنامه کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان]]، اصفهان: وسپان، 1388. | |||
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | [[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:شهدای گلپایگان]] | [[رده:شهدای طلبه و روحانی (شهرستان گلپایگان)]] | ||
[[رده:شهدای مدرسه علمیه گلپایگان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۱
شهید زین العابدین مرجانی | |
---|---|
![]() | |
زادهٔ | ۱۳۴۶ گلپایگان |
درگذشت/شهادت | ۱۳۶۴/۱۱/۲۴ فاو-عملیات والفجر8 |
مدفن | گلزار شهدای زرنجان |
محل تحصیل | مدرسه علمیه گلپایگان |
والدین |
|
شهید زین العابدین مرجانی نهم مرداد ۱۳۴۶، در روستای زرنجان از توابع شهرستان گلپایگان چشم به جهان گشود. پدرش محمدرضا، کشاورزی می کرد و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی پراخت. طلبه (سطح مقدمات) بود. از سوی سازمان هلال احمر در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم بهمن ۱۳۶۴، با سمت امدادگر در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.[۱]
زندگی نامه
نوجوانی بود که در حوزه علمیه گلپایگان، پای درس اساتید آن دیار زانو زد. او دو سال به درک معارف اهل بیت مشغول گردید. همزمان هم بارها به عنوان امدادگر به جبهه اعزام شد و دست های پر محبت و چهره متبسمش التیام بخش زخم تیر و ترکش مجروحان صحنه نبرد بود. آخرین بار، در عملیات والفجر۸ به جبهه رفت و در همین عملیات بر اثر استنشاق گاز بمب های شیمیایی دشمن به فیض شهادت نایل آمد.
خاطرهای از شهید
چند باری که به جبهه رفت، مادرش گفت: عزیزم! دیگر بس است. تو دین خودت را ادا کرده ای، دیگر لازم نیست به جبهه بروی و او با لبخندی دلنشین و کلامی شیرین پاسخ داد مادر جان من بچه پنجم شما هستم. اگر خمس بچه هایت را حساب کنی باید مرا در راه خدا بدهی. از آن به بعد مادر دل از زین العابدين بريد و او را به خدا سپرد.[۲]
پانویس
منابع
- واحد تحقیقات امام زاده شاه جمال با همكاری سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران، فرهنگ اعلام شهدای روحانی: به همراه زندگينامه شهدای روحانی، قم: معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی امام زاده شاه جمال ، ۱۳98.
- کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، شاهدان روحانی: یادنامه کنگره شهدای طلبه و روحانی استان اصفهان، اصفهان: وسپان، 1388.