این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «طالب اصفهانی»
Mahdibabaii (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
(اصلاح منبع و پانویس) |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{ردهبندینشده}}{{نیازمند ویرایش}} | |||
==''' | '''طالب اصفهانی''' معروف به «بابا طالب» از شعراء و ادبای اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری است.<ref>گلچین معانی، کاروان هند، ج1، صص 783-788؛ حسین صبا، تذکره روز روشن، ص493؛ نفیسی، تاریخ نظم و نثر، ص431.</ref> | ||
=='''زندگی نامه'''== | |||
سالها در اصفهان بوده و در لباس فقر و درویشی روزگار می گذراند. بالاخره به سفر پرداخته و به کشمیر رفته و به خدمت یوسف شاه والی کشمیر در آمده و از لباس درویشان خارج شد. پس از حمله جلال الدّین اکبر، پادشاه هند به کشمیر و سقوط حکومت آنجا، به درباه اکبر شاه راه یافته و نزد او احترام و اعتبار بسیار یافت، تا جایی که به عنوان ایلچی گری و سفارت از طرف اکبر شاه نزد حاکم تبّت رفت و پس از مراجعت رساله «غرائب و نوادر تبّت» را نوشته و به ابوالفضل علامی داد که عینا در کتاب «اکبرنامه» درج گردید. | سالها در اصفهان بوده و در لباس فقر و درویشی روزگار می گذراند. بالاخره به سفر پرداخته و به کشمیر رفته و به خدمت یوسف شاه والی کشمیر در آمده و از لباس درویشان خارج شد. پس از حمله جلال الدّین اکبر، پادشاه هند به کشمیر و سقوط حکومت آنجا، به درباه اکبر شاه راه یافته و نزد او احترام و اعتبار بسیار یافت، تا جایی که به عنوان ایلچی گری و سفارت از طرف اکبر شاه نزد حاکم تبّت رفت و پس از مراجعت رساله «غرائب و نوادر تبّت» را نوشته و به ابوالفضل علامی داد که عینا در کتاب «اکبرنامه» درج گردید. | ||
او در شعر و ادب مهارتی به سزا داشت و در هند با دانشمندان و شاعران پارسی گوی آنجا همچون فیضی دکنی، ابوالفضل علّامی، حکیم ابوالفتح، مولانا نظیری، مولانا قاسم کاهی و دیگران مصاحبت و مجالست داشت. نمونه ای از اشعارش ضمن مجموعه ای در کتابخانه بادلیان موجود است و میکروفیلم آن به شماره 1221 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران وجود دارد.<ref>حسینی کاشانی، تذکره خلاصه الاشعار، (بخش اصفهان)، صص 376-380.</ref> | |||
او در شعر و ادب مهارتی به سزا داشت و در هند با دانشمندان و شاعران پارسی گوی آنجا همچون فیضی دکنی، ابوالفضل علّامی، حکیم ابوالفتح، مولانا نظیری، مولانا قاسم کاهی و دیگران مصاحبت و مجالست داشت. نمونه ای از اشعارش ضمن مجموعه ای در کتابخانه بادلیان موجود است و میکروفیلم آن به شماره 1221 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران وجود دارد. | |||
از اشعار اوست: | از اشعار اوست: | ||
{{شعر}} | |||
به مهر اهل وفا عهد بسته می آیی | {{ب|به مهر اهل وفا عهد بسته می آیی|بیا بیا که به دلها نشسته می آیی}} | ||
{{ب|گلم به دامن و شوقم به خرمن ست |که تو شکفته چون گل و خندان چو پسته می آیی}} | |||
بیا بیا که به دلها نشسته می آیی | {{پایان شعر}} | ||
گلم به دامن و شوقم به خرمن ست | |||
که تو شکفته چون گل و خندان چو پسته می آیی | |||
رباعی | رباعی | ||
{{شعر}} | |||
غمنامه من نخوانی و کهنه شود | {{ب|غمنامه من نخوانی و کهنه شود|مهجوری من ندانی و کهنه شود}} | ||
{{ب|دیر آمدنت مباد کاین زخم فراق |ترسم که تو دیر مانی و کهنه}} | |||
مهجوری من ندانی و کهنه شود | {{پایان شعر}} | ||
==وفات== | |||
دیر آمدنت مباد کاین زخم فراق | بابا طالب در اواخر عمر به همراه فرزندانش در کشمیر زندگی می کرد تا اینکه در سال 1032ق وفات یافته و در محلّه باباپوره کشمیر نزدیک مزار بابا خلیل مدفون شد.<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج3، صص543-544.</ref> | ||
ترسم که تو دیر مانی و کهنه | |||
=='''پانویس'''== | =='''پانویس'''== | ||
< | <references /> | ||
[[رده:اعلام اصفهان، ج3]] | [[رده:اعلام اصفهان، ج3]] | ||
[[رده:مرداد ماه 1401]] | [[رده:مرداد ماه 1401]] | ||
[[رده:شعر]] | [[رده:شعر]] | ||
=='''منبع'''== | |||
* [[سید مصلح الدین مهدوی|مهدوی]]، سید مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶. | |||
نسخهٔ کنونی تا ۸ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۳۷
این مقاله در هیچ ردهٔ محتوایی قرار نگرفته است. لطفاً با افزودن چند رده کمک کنید تا این مقاله
در کنار سایر مقالههای مشابه فهرست شود. |
این نوشتار نیازمند ویرایش فنی یا ادبی می باشد. |
طالب اصفهانی معروف به «بابا طالب» از شعراء و ادبای اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری است.[۱]
زندگی نامه
سالها در اصفهان بوده و در لباس فقر و درویشی روزگار می گذراند. بالاخره به سفر پرداخته و به کشمیر رفته و به خدمت یوسف شاه والی کشمیر در آمده و از لباس درویشان خارج شد. پس از حمله جلال الدّین اکبر، پادشاه هند به کشمیر و سقوط حکومت آنجا، به درباه اکبر شاه راه یافته و نزد او احترام و اعتبار بسیار یافت، تا جایی که به عنوان ایلچی گری و سفارت از طرف اکبر شاه نزد حاکم تبّت رفت و پس از مراجعت رساله «غرائب و نوادر تبّت» را نوشته و به ابوالفضل علامی داد که عینا در کتاب «اکبرنامه» درج گردید.
او در شعر و ادب مهارتی به سزا داشت و در هند با دانشمندان و شاعران پارسی گوی آنجا همچون فیضی دکنی، ابوالفضل علّامی، حکیم ابوالفتح، مولانا نظیری، مولانا قاسم کاهی و دیگران مصاحبت و مجالست داشت. نمونه ای از اشعارش ضمن مجموعه ای در کتابخانه بادلیان موجود است و میکروفیلم آن به شماره 1221 در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران وجود دارد.[۲]
از اشعار اوست:
به مهر اهل وفا عهد بسته می آیی | بیا بیا که به دلها نشسته می آیی | |
گلم به دامن و شوقم به خرمن ست | که تو شکفته چون گل و خندان چو پسته می آیی |
رباعی
غمنامه من نخوانی و کهنه شود | مهجوری من ندانی و کهنه شود | |
دیر آمدنت مباد کاین زخم فراق | ترسم که تو دیر مانی و کهنه |
وفات
بابا طالب در اواخر عمر به همراه فرزندانش در کشمیر زندگی می کرد تا اینکه در سال 1032ق وفات یافته و در محلّه باباپوره کشمیر نزدیک مزار بابا خلیل مدفون شد.[۳]
پانویس
منبع
- مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۶.