این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «عبدالواسع دامی همدانی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
(اصلاح الگو)
 
(۱۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
ملّا عبدالواسع اصفهانی پسر ملّا کلبعلی همدانی، متخلص به "دامی" از فضلای کم نظیر و شعرای درجه اول اصفهان در عهد افشاریه بود.
{{بررسی رده}}
'''ملّا عبدالواسع دامی  اصفهانی''' پسر ملّا کلب علی همدانی، متخلص به "'''دامی'''" از فضلای کم نظیر و شعرای درجه اول اصفهان در عهد افشاریه بود.


لطفعلی بیک آذر در "آتشکده" می نویسد:
==زندگی نامه==
ملّا عبدالواسع دامی  اصفهانی متولد سال 1146در اصفهان  بود. 


"نام نامیش ملا عبدالواسع خلف ملا کلبعلی همدانی است، امّا خود در اصفهان متولّد شده و به اعتدال آب و هدای آن دیار خلد آثار، نهال قامتش تربیت یافته، خود را اصفهانی می دانست. نظر به فطرت اصلی در اوایل سن، اکثر علوم رسمی را دیده و در اکثر فنون حکمت خصوصاً ریاضی مهارت داشته و به علّت وسعت مشرب و حداثت سن، گاهی شرخی هایی که دون کمالات او بوده از او سر می زده. غرض، خریفی شیرین زبان و رفیقی مهربان بود. گاهی به نظم ابیات عاشقانه می پرداخت.
لطفعلی بیک آذر در "آتشکده" می نویسد:  <blockquote>"نام نامیش ملا عبدالواسع خلف ملا کلب علی همدانی است، امّا خود در اصفهان متولّد شده و به اعتدال آب و هدای آن دیار خلد آثار، نهال قامتش تربیت یافته، خود را اصفهانی می دانست. نظر به فطرت اصلی در اوایل سن، اکثر علوم رسمی را دیده و در اکثر فنون حکمت خصوصاً ریاضی مهارت داشته و به علّت وسعت مشرب و حداثت سن، گاهی شرخی هایی که دون کمالات او بوده از او سر می زده. غرض، خریفی شیرین زبان و رفیقی مهربان بود. گاهی به نظم ابیات عاشقانه می پرداخت. دامى نام ناميش عبدالواسع فريد عهد و وحيد زمان خود بوده اصلش از همدان و نشو و نما يافته در دارالسلطنه ى اصفهان است و در اندك زمان در اكثر علوم خاصـه مشاء و رياضى از علماى زمان خود برترى جسته به مرتبه كه احدى را با او مجـال همسرى نماند. در سال يك هزار و صد و هفتاد و سه بدرود .<ref>آذر بیگدلی، آتشکده آذر ، ص 496.</ref>"</blockquote>و اختر نيز در تذكره مى نويسد<span> </span>:<blockquote>«...چندانى رعايت ظاهر شريعت نكرده به سـنّت شيخ رئيس شرب مدام را بقدر ترطيب دماغ كه جوهر عقـل نقصـان نپـذيرد جـايز دانسته على رؤس الاشهاد در حوزه درس تجرّع نموده متوجه افاده شدى. بارى در سنه 1173 هجرى در سن بيست وهفت سالگى گويند به نفرين يكـى از فضلا كه حق تعليمى با او داشت درگذشت».<ref>گرجى، تذكرهى اختر، ص 8.</ref></blockquote>همچنین وی «پیشرو حکماى یونانى و جرعه کش صهباى ارغوانى بوده، در 27 سالگى فى شهور سنه 1172 وداع جهان فانى کرد». <ref>مفتون دنبلی، تجربة الاحرار و تسلية الابرار، ج1 ،ص440 .</ref>دامی نیز «در علم ریاضى مهارتى داشت و در سنه 1172 به سال بیست و هفتم از عمر، گرفتار دام اجل گردید».<ref>صبا، تذكره روز روشن، ص254.</ref>


در 27 سالگی بلبل روحش به جنان اشیان ساخت.


این مصراع تاریخ فوت اوست که جناب سعادت مآب "رفیق" در فوت او گفته:


"بنومیدی زدنیا رفت عبدالواسع دامی"(1173ق).<ref>آتشکده آذر ،ص 495.</ref>
از اشعاراوست:{{شعر|}}
{{ب|دگرانت نگرانند و من دل نگران|توانم نگرم بر تو، ز بیم دگران}}
{{ب|رخ به پیران و جوانان بنما تا گسلند|پدران از پسران و پسران از پدران<ref>لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص۲۴۵.</ref>}}
{{پایان شعر}}


در "تجربه الاحرار" می نویسد:
==وفات==
 
وی در سال 1173 در سن 27 سالگی وفات یافت. مزار وی در [[تکیه ملا اسماعیل خواجویی|تکیه ملا اسماعیل خواجویى]] در [[تخت فولاد]] است و بر سنگ نوشته مزارش اشعارى از« رفیق اصفهانى» که گویا دو مرثیه و ماده تاریخ بوده نوشته شده است.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد ، ج2، صص252-253.</ref>
"پیشرو حکمای یونانی و جرعه کش صهبای ارغوانی بوده، در 27 سالگی فی شهور سنه 1172 وداع جهان فانی کرد".
{{شعر}}
 
{{م|بنومیدى ز دنیا رفت عبدالواسع دامى»<ref>گروسی، تذکرهی انجمن خاقان، صص50-55.</ref>}}
در "تذکره روز روشن" آمده:
{{پایان شعر}}
 
==پانویس==
"در علم ریاضی مهارتی داشت و در سنه 1172 به سال بیست و هفتم از عمر، گرفتار دام اجل گردید".
 
<br />
 
=='''نمونه اشعار'''<ref>آتشکده آذر ، ص 496.</ref>==
به کس وصال تو زیبا صنم نخواهد ماند
 
به من نماند و به اغیار هم نخواهد ماند
 
دگرانت نگرانند و من دل نگران
 
نتوانم نگرم بر تو، ز بیم دگران
 
رخ به پیران و جوانان بنما تا گسلند
 
پدران از پسران و پسران از پدران
 
به دیر و کعبه دعوای تمامی مشنو از یاران
 
که نه مستند مستان و نه هشیارند هشیاران
 
به دستی جام و دستی خنجرش بین
 
شراب از خون من در ساغرش بین
 
حال هیچ آشنا نمی پرسی
 
یا همین حال ما نمی پرسی؟
 
اکنون که از دور سپهر، آمد بهار و رفت دی
 
ساقی بیاور جام می، نائی بیاور بانگ نی
 
کو محرمی کز مرحمت، گاه آورد گاهی برد
 
مکتوبی از وی سوی من، مرقومی از من سوی وی
<br />
 
=='''وفات'''==
دامی در جوانی از دنیا رفته و نزدیک مزار مطهّر محقق خواجوئی مدفون شد. بر سنگ نوشته مزارش اشعاری از "رفیق اصفهانی" <ref>رفیق" ملا حسین اصفهانی است. در اوایل عمر، نظر به عدم سرمایه و پستی پایه، سبزی فروختی ووجه معاش به دست کردی. به اقتضای کوکب مساعد و استعداد موافق، از آن شغل دست کشیده و به تحصیل مقدمات و تتبع کمالات همت گماشته؛ چندان شد که در شمار اشراف درآمد و از صف نعال به صدر اقبال برآمد. در شاعری مرتبه قبول یافته، غزلسرایان اصفهان قبولش را حجّت و رایش را معتبر دانستند. در غزل طرزی دارد که خالی از تازگی نیست. عمری دراز یافته به سال 1212 رفیق رضوان و نزیل جنان شد؛ نعش او را به نجف اشرف برده سپردند. دیوانی به قدر هشت هزار بیت دارد. تذکره انجمن خاقان فاضل خان گروسی، ص 505.</ref> که گویا دو مرثیه و ماده تاریخ بوده نوشته شده. سنگ نوشته مزارش چنین است:
 
هو الحیّ الذی لا یموت. هذا مرقد العالم العامل المحقّق والمهندس الکامل المدقّق افصح الشعراء بل افضلهم واشعر الفضلاء واکملهم، قد مضی وله اقلّ من ثلاثین وقد حوی اکثر ممّا یحوه الفضلاء فی ستّین.
 
هیهات لا یأتی الزمان بمثله
 
انّ الزمان بمثله لبخیل
 
اعنی مولانا عبدالواسع المتخلّص بالدامی. فوا اسفا علیه وعلی فضله السامی، سقاه اللّه شآبیب الغفران واسکنه فی فرادیس الجنان، فی ثلاث وسبعین ومأه بعد الالف.
 
فغان کز کین چرخ و آه کز بی مهری اختر
 
به ناکامی زدنیا رفت عبدالواسع دامی
 
محیط علم و بحر فهم، کاهل علم و فهم او را
 
نخوانده غیر علاّمی، نگفته غیر فهّامی
 
سخن سنجی اگر زانصاف بیند نظم و نثرش را
 
نخواهد گفت در وصفش به غیر ثانی از جامی
 
همین بس وصف فیض صحبت عامش
 
که مهر او مکان در جان عارف دارد و جا در دل عامی
 
غرض آن نوجوان کام دل نادیده از عالم
 
چو رفت از جور چرخ پیر از دنیا به ناکامی
 
فغان از جور چرخ پیر کز تأثیر جور او
 
جوان از دار دنیا رفت عبدالواسع دامی
 
سپهر علم کز بس علم وزبس فهم بود او را
 
خطاب از اهل علم و فهم علّامی و فهّامی
 
جهان معرفت آن عالم عارف که بودندی
 
به نزدش عالمان عامل...
 
... به عهدش جامی و سعدی
 
مطیع او شدی سعدی مرید او شدی جامی
 
در آغاز جوانی الغرض با خاطر پرغم
 
چو بیرون رفت از دنیا به نومیدی و ناکامی
 
رقم زد این چنین کلک "رفیق" از بهر تاریخش:
 
"بنومیدی ز دنیا رفت عبدالواسع دامی" 1173  <ref>برم معرفت، ص 254-251.</ref>
 
=='''پانویس'''==
<br />
[[رده:بزم معرفت]]
[[رده:تیرماه 1401]]
<references />
<references />


== '''منبع''' ==
==منابع==


*[[رحیم قاسمی|قاسمی]]، رحیم ، بزم معرفت، مشاهیر تخت فولاد اصفهان، [[تکیه خواجوئی|تکیه محقق خواجویی]]، ناشر: کانون پژوهش، چاپ اول، 1388.
*
*لطفی، علیرضا (حامد اصفهانی)، تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390.
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.


برگرفته از کتاب<span> </span>: بزم معرفت، مشاهیر تخت فولاد اصفهان، تکیه محقق خواجویی، رحیم قاسمی، ناشر: کانون پژوهش، چاپ اول، 1388.
[[رده:کتاب تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان]]
[[رده:کتاب بزم معرفت]]
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:علمای قرن 12]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۳۲

ملّا عبدالواسع دامی اصفهانی پسر ملّا کلب علی همدانی، متخلص به "دامی" از فضلای کم نظیر و شعرای درجه اول اصفهان در عهد افشاریه بود.

زندگی نامه

ملّا عبدالواسع دامی اصفهانی متولد سال 1146در اصفهان بود.

لطفعلی بیک آذر در "آتشکده" می نویسد:

"نام نامیش ملا عبدالواسع خلف ملا کلب علی همدانی است، امّا خود در اصفهان متولّد شده و به اعتدال آب و هدای آن دیار خلد آثار، نهال قامتش تربیت یافته، خود را اصفهانی می دانست. نظر به فطرت اصلی در اوایل سن، اکثر علوم رسمی را دیده و در اکثر فنون حکمت خصوصاً ریاضی مهارت داشته و به علّت وسعت مشرب و حداثت سن، گاهی شرخی هایی که دون کمالات او بوده از او سر می زده. غرض، خریفی شیرین زبان و رفیقی مهربان بود. گاهی به نظم ابیات عاشقانه می پرداخت. دامى نام ناميش عبدالواسع فريد عهد و وحيد زمان خود بوده اصلش از همدان و نشو و نما يافته در دارالسلطنه ى اصفهان است و در اندك زمان در اكثر علوم خاصـه مشاء و رياضى از علماى زمان خود برترى جسته به مرتبه كه احدى را با او مجـال همسرى نماند. در سال يك هزار و صد و هفتاد و سه بدرود .[۱]"

و اختر نيز در تذكره مى نويسد :

«...چندانى رعايت ظاهر شريعت نكرده به سـنّت شيخ رئيس شرب مدام را بقدر ترطيب دماغ كه جوهر عقـل نقصـان نپـذيرد جـايز دانسته على رؤس الاشهاد در حوزه درس تجرّع نموده متوجه افاده شدى. بارى در سنه 1173 هجرى در سن بيست وهفت سالگى گويند به نفرين يكـى از فضلا كه حق تعليمى با او داشت درگذشت».[۲]

همچنین وی «پیشرو حکماى یونانى و جرعه کش صهباى ارغوانى بوده، در 27 سالگى فى شهور سنه 1172 وداع جهان فانى کرد». [۳]دامی نیز «در علم ریاضى مهارتى داشت و در سنه 1172 به سال بیست و هفتم از عمر، گرفتار دام اجل گردید».[۴]


از اشعاراوست:

دگرانت نگرانند و من دل نگرانتوانم نگرم بر تو، ز بیم دگران
رخ به پیران و جوانان بنما تا گسلندپدران از پسران و پسران از پدران[۵]

وفات

وی در سال 1173 در سن 27 سالگی وفات یافت. مزار وی در تکیه ملا اسماعیل خواجویى در تخت فولاد است و بر سنگ نوشته مزارش اشعارى از« رفیق اصفهانى» که گویا دو مرثیه و ماده تاریخ بوده نوشته شده است.[۶]

بنومیدى ز دنیا رفت عبدالواسع دامى»[۷]

پانویس

  1. آذر بیگدلی، آتشکده آذر ، ص 496.
  2. گرجى، تذكرهى اختر، ص 8.
  3. مفتون دنبلی، تجربة الاحرار و تسلية الابرار، ج1 ،ص440 .
  4. صبا، تذكره روز روشن، ص254.
  5. لطفی، تذکره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص۲۴۵.
  6. مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد ، ج2، صص252-253.
  7. گروسی، تذکرهی انجمن خاقان، صص50-55.

منابع

  • قاسمی، رحیم ، بزم معرفت، مشاهیر تخت فولاد اصفهان، تکیه محقق خواجویی، ناشر: کانون پژوهش، چاپ اول، 1388.
  • لطفی، علیرضا (حامد اصفهانی)، تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان: معرفی شعرای مدفون در تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، 1390.
  • مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1389.