این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

کاربر:Kh1.najafi/صفحه تمرین

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آقا حسين خوانسارى

آقا حسين فرزند جمال الدين محمد مشهور به محقق خوانسارى و استاد الكـلّ واستادالبشر و ذوالجمالين از علما و محققّين و شعراى قرن يازدهم هجرى است.

زندگی نامه

وى در ذیقعده 1016 متولّد و در اوان شباب به اصـفهان روى آورد، از محضـرعلمايى همچون ميرفندرسكى، ملّا محمدتقى مجلسى و غيره استفاده نمود و خـود ازسرآمدان علما و فضلاى عصر خود گرديد.تصنيفات و تأليفات بیشمارى از او به يادگار مانده است كه از آن جمله مى توان به مشارق الشموس، ترجمه قرآن، ترجمه صحيفه ى سجاديه، تفسير سـوره ى فاتحـه،الجبر و الاختيار، الجزء لا يتجزّى، حاشيه بر الهيات شفا، حاشيه بـر طبيعيـات شـفا،حاشيه بر شرح اشارات خواجه نصيرالدين طوسى، رساله در شبهات و... و مجموعـه[۱] اشعار و تعليقات و منشات و آثار فراوان ديگر اشاره نمود. فوت آقا حسين را به سال 1098 ـ 1099 دانسته اند ولى بطـور مسـلّم در سـال 1098وفات يافته است . قبر او در تخت فولاد اصفهان در تكيه اى معروف بنام او قرار دارد و از طرف شاه سليمان از سلاطين صفويه بقعه ى بسيار عالى بر آرامگاه وى بنـاشده كه هنوز هم استوار است. در فتنه ى افغانها نسبت به بقعه ى آقا حسين تجاوزاتى به عمل آمدو سنگ گرانبهاى قبرش را شكستند. در ماده تاريخ فوت او اشعار بسيارى سروده شده كه معروفترين آنها چنين است:

تـــأثير گفــت از پـــى تــاريخ رحلـــتش آن دم كــه بــود اختــر طــالع كفيــل اوى
زد چاك جامه خامه ى مشكين لباس و گفت رفت از جهان كسى كه نيامد عديل اوى

و شاعرى ديگر در تاريخ فوت او گفته است: امروز هم ملائكه گفتند يا حسين از فرزندان او آقا جمال الدین محمد و آقا رضی الدین محمد بیش از همه شهرت پیدا کرده اند و از آقا کمال الدین نیز اسمی باقی مانده است. از ديوان اشعار اوست:

اى دل همــه دردى ز كجــا مــى آيــى؟از كــوى كــدام دلربــا مــى آيــى؟
اى گرد ز كـوى كيسـتى راسـت بگـو؟بســيار بــه چشــمم آشــنا مــى آيــى؟

پانویس

1 -بخشى، يوسف، شعراى خوانسار، صص 24 و 25. تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان 55

منبع

1 -کتاب تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان : معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390، ج1 ،صص558 ـ 559.

  1. 1

==محمودعلی دانش خوراسگانى== اديب و روزنامه نگار ميرزا محمدعلى دانش خوراسگانى فرزنـد محمـدابراهيم درسال 1280 شمسى در خوراسگان اصفهان بـه دنيـا آمـد . پـدرش از خان زادگـان وبزرگان خوراسگان بود.

زندگی نامه

وى تحصيلات خود را در مدارس قديم و مدتى در محضراستاد سخن عبدالوهاب گلشن ايرانپور كسب نمود. مدتى مدير داخلى روزنامـه ى اختـر رابه عهده داشـت و از سـال 1309 شمسـى روزنامه ى دانش را به سبك و سياقى ادبى بطور غيرمرتب انتشـار داد. وى فـردى بـاحافظـــه ى قـــوى و خـــوش محضـــر وحاضرجواب بود. اشـعار فراوانـى سـروده است. اشعارش متوسـط و بسـيار سـاده وروان است و بيشتر حالت فكـاهى و طنـزاجتماعى دارد. وى در 5 بهمن سال 1359 خورشيدى وفات يافت و در تكيه ى ريزى تخت فولاد مدفون شد. از اشعار اوست:

[۱]
آنكـــه بـــود رونـــق بازارهـــاآنكــه از او ســهل شــود كارهــا
آنكــه از او بــار شــود بارهــاآنكه بود مايه ى حرص و حراس
اسكنس يسـكنس اسـكناس
آنكــه بــود راحــت جــان پــدرآنكه شـود كيسـه از او پـر زِ زر
آنكه رفيق اسـت تـو را در سـفربه بُوَد از تـذكره و هـم ز پـاس
اسكنس يسـكنس اسـكناس

متن سنگ نوشته مزارش كه در ضلع جنوبى صحن تكيه ريزى قـرار دارد چنـين است: اينجا مدفن مردى است كه زبان قلم و قدمش تمامى عمر در راه خدمت به خلـق فعال بود حاج محمدعلى دانش خوراسگانى كه در روز پنجم بهمن ماه 1359 شمسى به آرزوى وصال يار دار فانى را وداع گفت روانش شاد باد.

دانــيم كــه روح كائنــات اســت حســين از بعـد ممـات در حيـات اسـت حســين
«دانش» چو بـه دريـاى معاصـى غرقـى خوش باش كه كشتى نجات است حسـين

پانویس

  1. 1

منبع

1 -کتاب تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان : معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390،ص 255.

ابوالقاسم ذوقى

ميرزا ابوالقاسم متخلّص به ذوقى فرزند عباس شاعر و اديب فرزانه از سـخنوران قرن چهاردهم قمرى به شمار مى آمـد .

زندگی نامه

میرزا ابوالقاسم بـرادر شـاعر معـروف حـاج محمـدكاظم متخلّص به غمگين مىباشد. در مقدمه ديوان غمگين آمده است: «اودر نوشــتن خــط، علـم ســياق و ادبيــات مهارت داشت و سالها در عـراق و شـيرازساكن بود و بـا ادبـا و فضـلاى آن دوران همنشـين بـود و آوازه شـعر و ادب او بـه جاهاى بسيارى رسيده بود. در انواع سخن به ويژه غزل و قصيده مهارت داشت.»1 ديوان او به چاپ نرسيده اسـت و ايـن اشعار از اوست:

2
تا ريخته در پاى تو ديدم مويـت آشفته شدم چو زلـف عنبربويـت
اين طرفه كه سودايى و ديوانه منم در پاى تو زنجير نهد گيسـويت

ذوقى در 12 محرم 1336 قمرى فوت و در تكيه خواجويى به خاك سپرده شد.

پانویس

1 -مقدمه ديوان غمگين، ص يد. 2 -گزى، ملا عبدالكريم، رجال اصفهان يا تذكرةالقبور، با حواشى سيد مصلح الدين مهدوى، صص3 ـ 52.

منبع

برگرفته از کتاب تذكرة شعراي تخت فولاد اصفهان : معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390،ص 268.