این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

محمدحسین مولوی کتابفروش خوانساری

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۵۷ توسط Mahdibabaii (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فرزند ملّا محمّد بن ملّا علی خوانساری.

پدرش: ملّا محمّد عالمی فاضل بوده و شغل کتابفروشی داشت و در 10 ذی القعده 1307 وفات یافت و در قسمت جنوب غربی مزار محقق خواجوئی مدفون گردید و سپس بقعه ای جهت او ساختند. اشعار زیر را فرزندش در وفاتش سروده است:[۱]

دلا با که داری تو گفت و شنود

ز نیرنگ این نه رواق کبود

چه بسیار صیدی که از جای خود

برون نامده همچو تارش ز پود

ز هجرت هزار و سه صد سال و هفت

که بگذشت ناگه اجل شد فرود

به دل داغ مرگ پدر برنهاد

ز داغش بشد زرد چشم کبود

چه بابی که چون رفت از نزد من

جهان جمله گردید نزدم چه رود

چه بابی که از بهر فرزند خود

برون رفته حبّش ز حدّ و حدود

خدایا به حقّ سمیّش نبی

ببخشای او را و بنمای جود

عطا کن تو توفیق تا زنده ام

گذارم اداء حقوقش به زود

کنون بهر تاریخ او گفتمی

که باشد خدایش غفوراً ودود 1307

تحصیلات

شیخ محمّد حسین در اصفهان متولّد شده و نزد علمای اصفهان تحصیل نموده و مانند پدر به شغل کتابفروشی پرداخته و از راه طبع کتب دینی خدمت شایسته ای به علم و دین انجام داد. اساتید وی عبارتند از حضرات آیات:

1. حاج میرزا یحیی مستوفی بیدآبادی[۲]

2. آخوند ملّا عبدالکریم گزی

3. شیخ مرتضی ریزی

4. شیخ محمّد تقی آقا نجفی[۳]

آثار

از آثارش "تفسیر مولوی" است که در حاشیه قرآن به چاپ رسیده و خلاصه چندین تفسیر است.

"کشف الآیات" که در آخر کتاب "جنات الخلود" به طبع رسیده است.

از جمله کتاب هایی که به سعی و کوشش او به چاپ رسیده شرح فارسی کتاب "من لایحضره الفقیه" ملا محمّد تقی مجلسی به نام "لوامع صاحبقرانی" است که در سال 1331ق در دو جلد رحلی چاپ شده است.

وفات

وی داماد استادش آیه اللّه مستوفی بیدآبادی بود و در سلخ شعبان سال 1366ق در سنّ نزدیک به هشتاد سالگی وفات یافت و در جنب پدر مدفون گردید.

مرحوم میرزا حبیب اللّه نیّر در وفاتش گوید:

هرکه آمد در جهان هر چند باشد او قوی

عاقبت باید شدن از دار دنیا منزوی

آن ادیب نابغه در علم و در خط حاج شیخ

شد روان سوی جنان با آن مقام معنوی

ناشر مجموعه های دین زقرآن و کتاب

سلخ شعبان کرده جای اندر سریر خسروی

با ادب تاریخ سال فوت را "نیّر" نگاشت

"آمده اندر بهشت اکنون حسین مولوی"

سنگ نوشته مزارش چنین است:

وفات مرحوم خلد آشیان، خادم اهل علم، طابع کتب دینیه، حاج شیخ محمّد حسین مولوی، خلف مرحوم حاج ملّا محمّد کتابفروش خوانساری، سلخ شعبان 1366.

بنده درگاه حق، سمیّ خاص حسین

فغان که سرمست شد به نشأه نشأتین

از این سرا رخت بست بدان سرا برنشست

به بوستان ارم، به ساحت جنّتین

چو داشت دائم حساب دراین جهان با کتاب

به حمد و اخلاص شد مستحق سورتین

از پی تاریخ او گفت خرد با یکی:

"جا بجنان می کناد شیخ محمّد حسین"

در این بقعه حاج میرزا جمال الدین معارف پرور، فاضل ادیب ساکن تهران و عبدالمولی مولوی، فاضل محترم، مدیر روزنامه گلبهار منطبعه در یزد و صاحب چاپخانه گلبهار یزد، از بازرگانان متدیّن و خدمتگزار، فرزندان شیخ محمد حسین مدفون می باشند.[۴]و [۵]

پانویس


  1. گوهر گران بها از مرحوم سید مصلح الدین مهدوی، مخطوط.
  2. الشیخ العالم الفقیه الاصولی الرجالی المتتبّع الماهر الحاج میرزا یحیی بن المیرزا محمّد شفیع المستوفی (المتوفّی هو 1281) البیدآبادی الاصفهانی. کان مع المهاره فی الفقه والاصول والرجال، ادیباً منشیاً بلیغاً شاعراً مجیداً حسن الخط والانشاء والمحاضره، مجموعه کمال، من محاسن هذا العصر، وقد منّ اللّه علیه بتهیئه الاسباب منها الکتب التی حازتها خزانته، سیّما العزیزه النفیسه منها ولا یخلو جلّها من خطوطه وتعلیقاته وتحقیقاته. تشرّف فی سنه 1318 للزیاره من اصفهان الی النجف بعد ابتلائه بسبب انکسار ورکه بالزمن، بحیث لم یکن مدّه خمس و عشرین سنه قادراً علی المشی من سنه 1290 الی سنه 1315 فألّف فی تلک السنه کتاباً فی فضائل الصدیقه الطاهره سلام اللّه علیها فعوفی من برکتها بغته لیله تمام الکتاب. و له تصانیف کثیره تبلغ ثلاثین کباراً و صغاراً، منها: کتابه فی تعیین الثقل الاکبر و کتاب تفضیل الائمه علی الملائکه. و بعد الزیاره رجع الی اصفهان و توفّی بها لیله الجمعه 2 ج 1 سنه 1325... وحدّثنی بجمله من احواله ابن اخته وهو السیّد ابوالقاسم الصفوی الاصفهانی المشتهر بالمحرّر المتوفّی بالنجف 1370 وذکر انّه خاله. نقباء البشر بخش مخطوط.
  3. سیری در تاریخ تخت فولاد، ص 198.
  4. سیری در تاریخ تخت فولاد ، ص 198.
  5. بزم معرفت، صص 209-206.

منبع

برگرفته از کتاب : بزم معرفت، مشاهیر تخت فولاد اصفهان، تکیه محقق خواجویی، رحیم قاسمی، ناشر: کانون پژوهش، چاپ اول، 1388.