این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

شیخ الشریعه اصفهانی

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
نسخهٔ تاریخ ‏۶ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۲۳ توسط A.mozafari (بحث | مشارکت‌ها) (A.mozafari صفحهٔ شیخ الشریعة اصفهانی را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به شیخ الشریعه اصفهانی منتقل کرد)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فتح‌الله بن محمد نمازی غروی شیرازی اصفهانی (متولد۱۲۶۶ق/۱۸۵۰م ؛ متوفی۱۳۳۹ق/۱۹۲۰م)، ملقب به شریعت‌مدار یا شیخ الشریعة، فقیه اصولی و مجاهد قرن سیزدهم و چهاردهم هجری، رهبر انقلاب استقلال طلبانه عراق و مرجع تقلید شیعیان پس از میرزا محمدتقی شیرازی بود.

زندگی‎نامه

فتح‌الله غروی اصفهانی در ۱۲ ربیع‌الاول ۱۲۶۶ ق در اصفهان به دنیا آمد. پدرش حاج میرزا محمدجواد از خاندان معروف نمازی شیرازی و ساکن اصفهان بود. [۱]امین در مورد علت اشتهار وی به «نمازی» نوشته که جدش، حاج محمد علی نمازی، معروف به ورع و تقوا بوده و بر اثر مداومت بر نوافل و فرائض، به نمازی مشهور شده است.[۲] فتح‌الله غروی در شب یکشنبه ۸ ربیع‌الثانی ۱۳۳۹ق در نجف و در ۷۳ سالگی (بر اثر بیماری که در قیام ضدانگلیسی مردم عراق بر او غالب شد)، از دنیا رفت و در حرم امیرالمؤمنین در یکی از غرفه‌های شرقی به خاک سپرده شد.[۳] فرزندان شیخ الشریعه عبارتند از:

  • شیخ محمد
  • شیخ حسن
  • میرزا مهدی

تحصیلات

شیخ فتح الله تحصیلات خود را در زادگاهش آغاز نموده و پس از آن به مشهد و بعدها به نجف عزیمت کرد.[۴]

اساتید وی در حوزه علمیه اصفهان عبارتند از:[۵]

  • حیدر علی اصفهانی
  • عبدالجواد خراسانی مدرس کبیر
  • احمد سبزواری
  • محمد صادق تنکابنی
  • محمدباقر بن محمدتقی اصفهانی نجفی

شیخ فتح الله سپس به حوزه علمیه مشهد رفت. محسن امین در این رابطه می‌گوید: حوزه آن زمان مشهد، مملو از فضلا و طلاب بود که با حضور شیخ الشریعه درآنجا، مباحثات علمی زیادی درگرفت و برتری شیخ بر ایشان آشکار گردید.[۴]

پس از مشهد، در سال۱۲۹۵ یا ۱۲۹۶ ق، شیخ الشریعه به نجف رفت و در جلسات درس میرزا حبیب الله رشتی و شیخ محمدحسین فقیه کاظمی حاضر شد.[۳]

تدریس

شیخ الشریعه در همان اصفهان، تدریس خود را آغاز نمود و به تدریس اصول به شیوۀ شیخ مرتضی انصاری پرداخت. گفته شده که کلاس درس وی در مشهد و نجف هم با استقبال بسیاری مواجه گردید. [۴]شیخ فتح‌الله در زبان علماء به شریعت مدار و شیخ الشریعة معروف شد. [۲]از شاگردانش می‌توان به این افراد اشاره کرد:

  • سید علی اظهر کجوی هندی م ۱۳۵۲ق. (صاحب مجله اصلاح)
  • سید عبدالهادی بن میرزا اسماعیل شیرازی
  • سید علی قاضی طباطبایی
  • شیخ محمد حسن بن محمد مظفر نجفی
  • مصطفی مجتهد تبریزی
  • سید علی مدد نجفی
  • شیخ محمدحسن نویسی
  • آقا بزرگ طهرانی (که از وی اجازه روایت گرفته بود.)
  • سید حسین طباطبائی بروجردی

آثار

برای شیخ الشریعه آثاری چند ذکر شده است:

  • انارة الحالک فی قرائة مَلِک و مالک
  • ابانة المختار فی ارث الزوجة من ثمن العقار (محسن امین نقل کرده که آخوند خراسانی در حاشیه این کتاب اعتراضاتی را نگاشته بوده که شیخ الشریعه با رساله‌ای به نام «صیانة الابانة» بدان‌ها پاسخ گفته است.)
  • رسالة فی احکام العصیر العنبی
  • اصالة الصحه
  • حاشیه فصول
  • قاعده صدور در حکمت
  • قاعده ضرر
  • افاضة القدیر فی خل العصیر
  • قاعده طهارت

مقام علمی و مرجعیت

صاحبان تراجم از جمله محسن امین، حرزالدین و مدرس تبریزی، مراتب فضل و کمال و جامعیت علمی او را ستوده و او را در علوم عقلی و نقلی، یکی از سرآمدان روزگار خویش نام برده‌اند.[۴] وی در سال ۱۳۱۳ق به حج مشرف شد و پس از مراجعت، بر مسند افتاء و قضای حوائج مؤمنین نشست. بسیاری از مردم در زمان حیات سید محمد کاظم یزدی و میرزا محمد تقی شیرازی به شیخ الشریعة رجوع کرده و از وی تقلید می‌کردند اما پس از درگذشت این دو عالم، شیخ الشریعه یگانه مرجع جهان تشیع شد.[۵]

محمدعلی مدرس تبریزی، او را از علمای طراز اول نامیده و در تجلیل از وی می‌نویسد:

«او جامع معقول و منقول، حاوی فروع و اصول، فقیه اصولی رجالی، حکیم متکلم، ادیب مفسر اخلاقی، بالجمله در جامعیت و اشتراک در اکثر علوم عقلیه و نقلیه، از اغلب معاصرین خود ممتاز بود، بالخصوص در رجال و علوم حدیثیه و قرآنیه، گوی سبقت از دیگران ربود. علاوه بر مراتب علمیه، بسیار لطیف المحاوره بود و قوه حافظه او را از خوارق عادات و عجایب اتفاقات می‌شمارند… مقامات علمیه‌اش نزد علمای مشاهد مقدسه، مسلم و مورد تحسین شایان و تقدیر بی‌پایان بود…».[۶]

اجازات

شیخ الشریعه از جانب برخی اساتید خود اجازه روایت دریافت کرد که عبارتند از:

  • سید مهدی قزوینی
  • شیخ محمد طه نجف
  • سید محمد باقر خوانساری (صاحب روضات)
  • میرزا محمد هاشم خوانساری (برادر صاحب روضات)
  • شیخ محمد حسین کاظمی

مبارزات سیاسی

زندگی شیخ الشریعة اصفهانی همزمان با اتفاقات سیاسی و نظامی مختلفی بود که وی در آن مسائل تاثیرگذار بود. وی علیه استعمارگران ایتالیایی در حمله به لیبی، حمله متجاوزان روس به شمال ایران و کشتار آزادی‌خواهان در ۱۳۲۹ ق/ ۱۹۱۱، حمله متفقین به عثمانی در ۱۳۳۲ ق/ ۱۹۱۴، و نیز تجاوز نیروهای انگلیسی به عراق و اشغال بصره در ۱۳۳۸ ق/ ۱۹۲۰، چندین فتوای جهاد صادر کرد که در آن‌ها مسلمانان سراسر جهان اسلام را به مقاومت در برابر استعمارگران و بیرون راندن آن‌ها از سرزمین‌های اسلامی و نفی و طرد هرگونه حاکمیت سیاسی، نظامی،‌اقتصادی و فرهنگی آنان فراخواند. نقش پررنگ وی در کنار میرزا محمدتقی شیرازی در جنبش استقلال‌طلبانه مردم عراق در تاریخ مشهود است، تا آنجا که پس از وفات میرزای شیرازی و اختیار منصب مرجعیت توسط شیخ الشریعه، عملاً رهبری انقلاب مردم در دست وی قرار گرفت. شیخ الشریعه همچون استادش، هم وظیفه نظارت بر امور و هم رابط میان رؤسای عشایر درگیر در جنگ را بر عهده داشت.[۷]

به باور عبدالهادی حائری، جامع‌ترین و منظم‌ترین اعلامیه‌ای که آگاهی زیادی را درباره جنبش به خواننده می‌داد، اعلامیه شریعت اصفهانی بوده است که در آن به اهم اهداف استعمارگران و برنامه‌های ایشان در ایجاد شکاف و اختلاف در میان مسلمانان پرداخته بود.[۸]

پانویس

  1. حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲؛ بامداد او را متولد شیراز ذکر کرده است. بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۶، ص۱۷۵
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸ف ص۵۲.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ رک: کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷؛ بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۶، ص۱۷۵.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ رک: مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.
  6. مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۶-۲۰۷.
  7. رهیمی، تاریخ جنبش اسلامی در عراق (۱۹۰۰-۱۹۲۴م)، ۱۴۵، ۱۷۵-۱۷۶، ۱۸۵، ۲۰۴، ۲۰۹-۲۱۰، ۲۱۹؛ همچنین رک: نفیسی، نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق، جاهای مختلف.
  8. حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۶۵

منابع

  • امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۲۱ ق.
  • بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، کتابفروشی زوار، ۱۳۶۳ش.
  • حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.
  • حرز الدین، محمد، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الأدباء، تعلیق محمد حسین حرز الدین، قم، کتابخانه حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره)، بی‌تا.
  • رهیمی، عبدالحلیم، تاریخ جنبش اسلامی در عراق (۱۹۰۰-۱۹۲۴م)، ترجمه جعفر دلشاد، اصفهان، چهارباغ، ۱۳۸۰ش.
  • کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین،‌ دار احیاء التراث العربی، بیروت.
  • مدرس تبریزی، محمد علی، ریحانة الادب، تهران، انتشارات خیام، چاپ سوم، ۱۳۶۹ش.
  • نفیسی، عبدالله فهد، نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق، ترجمه کاظم چاپچیان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.