این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید علیرضا حجازی طاهری»
Kh1.nazerian (بحث | مشارکتها) (درج عکس) |
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '<big>شهید' به '{{قلم رنگ۱|قرمز| |شهید}} '''') |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۵/۱۱/۷|مکان درگذشت=شلمچه-کربلای ۵|پدر=ناصر|تاریخ تولد=۱۳۴۰|مکان تولد=طاهر آباد کاشان|از دانشگاه=مدرسه حوزه علمیه آیت الله یثربی کاشان |مدفن=گلزار شهدای روستای طاهر آباد|عرض_تصویر=170|تصویر=Alireza Hijazi Taheri.jpg}} | {{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۵/۱۱/۷|مکان درگذشت=شلمچه-کربلای ۵|پدر=ناصر|تاریخ تولد=۱۳۴۰|مکان تولد=طاهر آباد کاشان|از دانشگاه=مدرسه حوزه علمیه آیت الله یثربی کاشان |مدفن=گلزار شهدای روستای طاهر آباد|عرض_تصویر=170|تصویر=Alireza Hijazi Taheri.jpg}} | ||
{{قلم رنگ۱|قرمز| |شهید}} ''' علیرضا حجازی طاهری</big> بیستم اردیبهشت ۱۳۴۰، در روستای طاهرآباد از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش ناصر، خواربار فروش بود و مادرش فاطمه خانم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح۲) پرداخت. از سوی مرکز اعزام روحانی در جبهه حضور یافت. هفتم بهمن ۱۳۶۵، با سمت مبلغ در شلمچه بر اثر سوختگی شدید شهید شد. پیکرش را پنجاه روز بعد در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.<ref>کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی،ص۲۵۲</ref> | |||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== |
نسخهٔ ۲۹ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۴۰
شهید علیرضا حجازی طاهری | |
---|---|
![]() | |
زادهٔ | ۱۳۴۰ طاهر آباد کاشان |
درگذشت/شهادت | ۱۳۶۵/۱۱/۷ شلمچه-کربلای ۵ |
مدفن | گلزار شهدای روستای طاهر آباد |
محل تحصیل | مدرسه حوزه علمیه آیت الله یثربی کاشان |
والدین |
|
شهید علیرضا حجازی طاهری بیستم اردیبهشت ۱۳۴۰، در روستای طاهرآباد از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش ناصر، خواربار فروش بود و مادرش فاطمه خانم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح۲) پرداخت. از سوی مرکز اعزام روحانی در جبهه حضور یافت. هفتم بهمن ۱۳۶۵، با سمت مبلغ در شلمچه بر اثر سوختگی شدید شهید شد. پیکرش را پنجاه روز بعد در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.[۱]
زندگی نامه
ایام دبیرستان او مصادف بود با روزهای آتش و خون و مبارزه علیه رژیم منحوس پهلوی. منزل آن شهید کانون مبارزه مردم شده بود. کتب انقلابی، نوار، عکس و رساله امام خمینی (ره) در آنجا نشر و پخش می شد. در سال ۵۶ برای غنی ساختن بنیاد فرهنگ و اعتقادات نوجوانان روستا با همکاری دوستانش کتابخانه امام صادق(ع) را تأسیس کرد و آنجا را کانون مبارزه قرار داد.
با شور و دلدادگی در مدرسه علمیه آیت الله یثربی ثبت نام کرد و به تحصيل معارف و علوم اهل بیت (ع) پرداخت. او در هنگام تحصیل هیچ گاه از میادین مبارزه حق علیه باطل غافل نمی شد و همواره به یاد ملکوتیان خاک نشین بود.
روزهای آخر در بحث توبه می گفت: «از شرایط توبه واقعی آن است که انسان با رنج، گوشت هایی را که از گناه روییده آب کند.» در این حال رزمندهای مزاحی کرد؛ اما حاج آقا حجازی با خنده گفت: آب کردن گوشت که چیزی نیست؛ من همین الآن حاضرم، تمام بدنم را خاکستر کنم.» و آن روز با خنده طی شد تا روز شهادتش ۶۵/۱۱/۷که به صدق گفتارش پی بردیم. او شهید شد و پیکرش پنجاه روز در شلمچه، خاک غربت خورد تا بر روی دستان لرزان مردم تشییع گردید.[۲]