این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید رسول حاج اسماعیلی»
Kh1.shabani (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۲/۷/۲۴|مکان درگذشت=کردستان_دیواندره|پدر=محمد رضا|تاریخ تولد=۱۳۴۵|مکان تولد=نجف آباد|از دانشگاه=مدرسه علمیه ذوالفقار اصفهان|مدفن=جنت الشهدای نجف آباد}} | {{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۲/۷/۲۴|مکان درگذشت=کردستان_دیواندره|پدر=محمد رضا|تاریخ تولد=۱۳۴۵|مکان تولد=نجف آباد|از دانشگاه=مدرسه علمیه ذوالفقار اصفهان|مدفن=جنت الشهدای نجف آباد|تصویر=R-haj esmaeyli.jpg|عرض_تصویر=170}} | ||
<big>شهید رسول حاج اسماعیلی</big> پانزدهم خرداد ۱۳۴۵، در شهرستان نجف آباد چشم به جهان گشود. پدرش محمدرضا، راننده بود و مادرش منور نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح (مقدمات) پرداخت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم مهر ۱۳۶۲، با سمت مبلغ در دیواندره توسط گروه های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در جنت الشهدای شهرستان نجف آباد قرار دارد.<ref>کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی.ص۲۴۸</ref> | <big>شهید رسول حاج اسماعیلی</big> پانزدهم خرداد ۱۳۴۵، در شهرستان نجف آباد چشم به جهان گشود. پدرش محمدرضا، راننده بود و مادرش منور نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح (مقدمات) پرداخت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم مهر ۱۳۶۲، با سمت مبلغ در دیواندره توسط گروه های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در جنت الشهدای شهرستان نجف آباد قرار دارد.<ref>کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی.ص۲۴۸</ref> | ||
== | ==زندگی نامه== | ||
کم حرف، با صفا و علاقه مند به درس بود. قلبی مهربان و اشکی ریزان از خوف خدا داشت هنگامی که در جلسات، سخن به انحراف و غیبت کشیده می شد، از آنجا کناره گیری می کرد. حجره نشین مدرسه ذوالفقار که نزد استادان فاضل حوزه، سیوطی می خواند. | کم حرف، با صفا و علاقه مند به درس بود. قلبی مهربان و اشکی ریزان از خوف خدا داشت هنگامی که در جلسات، سخن به انحراف و غیبت کشیده می شد، از آنجا کناره گیری می کرد. حجره نشین مدرسه ذوالفقار که نزد استادان فاضل حوزه، سیوطی می خواند. | ||
وقتی صدای شیپور جنگ را شنید با طی نمودن دوره های آموزش نظامی به جبهه های نور علیه ظلمت رفت تا درس عشق و شهات بیاموزد. | وقتی صدای شیپور جنگ را شنید با طی نمودن دوره های آموزش نظامی به جبهه های نور علیه ظلمت رفت تا درس عشق و شهات بیاموزد. | ||
به جبهه کردستان اعزام شد و پس از مجاهدتی بزرگ در آن منطقه کوهستانی و صعب العبور در رویارویی با اشرار در شب تاسوعای حسینی در یکی از پادگان های دیواندره به همراه هفت نفر دیگر از همرزمانش قتل عام شدند و شاهد شهادت را در آغوش کشیدند.<ref>کتاب شاهدان روحانی.ص۲۱۴</ref> | به جبهه کردستان اعزام شد و پس از مجاهدتی بزرگ در آن منطقه کوهستانی و صعب العبور در رویارویی با اشرار در شب تاسوعای حسینی در یکی از پادگان های دیواندره به همراه هفت نفر دیگر از همرزمانش قتل عام شدند و شاهد شهادت را در آغوش کشیدند.<ref>کتاب شاهدان روحانی.ص۲۱۴</ref> | ||
نسخهٔ ۲۳ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۱۱
شهید رسول حاج اسماعیلی | |
---|---|
![]() | |
زادهٔ | ۱۳۴۵ نجف آباد |
درگذشت/شهادت | ۱۳۶۲/۷/۲۴ کردستان_دیواندره |
مدفن | جنت الشهدای نجف آباد |
محل تحصیل | مدرسه علمیه ذوالفقار اصفهان |
والدین |
|
شهید رسول حاج اسماعیلی پانزدهم خرداد ۱۳۴۵، در شهرستان نجف آباد چشم به جهان گشود. پدرش محمدرضا، راننده بود و مادرش منور نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح (مقدمات) پرداخت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم مهر ۱۳۶۲، با سمت مبلغ در دیواندره توسط گروه های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در جنت الشهدای شهرستان نجف آباد قرار دارد.[۱]
زندگی نامه
کم حرف، با صفا و علاقه مند به درس بود. قلبی مهربان و اشکی ریزان از خوف خدا داشت هنگامی که در جلسات، سخن به انحراف و غیبت کشیده می شد، از آنجا کناره گیری می کرد. حجره نشین مدرسه ذوالفقار که نزد استادان فاضل حوزه، سیوطی می خواند.
وقتی صدای شیپور جنگ را شنید با طی نمودن دوره های آموزش نظامی به جبهه های نور علیه ظلمت رفت تا درس عشق و شهات بیاموزد.
به جبهه کردستان اعزام شد و پس از مجاهدتی بزرگ در آن منطقه کوهستانی و صعب العبور در رویارویی با اشرار در شب تاسوعای حسینی در یکی از پادگان های دیواندره به همراه هفت نفر دیگر از همرزمانش قتل عام شدند و شاهد شهادت را در آغوش کشیدند.[۲]