این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخه‌های «شهید فتح الله صالحی»
Kh1.Alizadeh (بحث | مشارکتها) |
Kh1.ghorbani (بحث | مشارکتها) (ایجاد لید واصلاح کلمات واعداد وفاصله گذاری) |
||
| سطر ۲: | سطر ۲: | ||
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۴\١٢\١٣۶١|مکان درگذشت=کردستان-دیواندره|پدر=محمد باقر|تاریخ تولد=۱۳٣۵|مکان تولد=نجف آباد|از دانشگاه=مدرسه علمیه نجف آباد|مدفن=جنت الشهدای نجف آباد}} | {{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۴\١٢\١٣۶١|مکان درگذشت=کردستان-دیواندره|پدر=محمد باقر|تاریخ تولد=۱۳٣۵|مکان تولد=نجف آباد|از دانشگاه=مدرسه علمیه نجف آباد|مدفن=جنت الشهدای نجف آباد}} | ||
<big>شهید فتح اللّه صالحی </big>دوازدهم فروردین ۱۳۳۵ ، درشهرسـتان نجف آباد چشم به جهان گشود. پدرش محمدباقر و مادرش خاتون جان نام داشت. تا | |||
پایـان دوره متوسـطه درس خوانـد و دیپلم گرفت. سـپس به فراگیری علـوم دینی و حوزوی تـا (سـطح1) پرداخت. سـال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و یکم اسفند ۱۳۶۰ ، باسمت مبلغ در دیواندره به اسـارت نیروهای آمریکایی در آمـد. چهارم اسـفند ۱۳۶۱ ، بر اثر شـکنجه بـه شـهادت رسـید. اثری از پیکرش بـه دسـت نیامـد. برادرش اسماعیل نیز شهید شده است.<ref>کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی ص ، ۴۴۴</ref> | |||
==زندگی نامه== | |||
== | |||
حوزه علمیه نجف آباد کانونی برای نیروهای حزب اللهی و انقلابی بود که با بصیرت تمام از رهبری های داهیانه امام راحل (ره) و علمای نجف آباد بویژه آیت الله ایزدی حمایت می کردند. شهید صالحی از طلاب این حوزه بود که به خاطر مبارزات سیاسی و مذهبی اش علیه رژیم سفاک پهلوی توسط ساواک دستگیر شد | حوزه علمیه نجف آباد کانونی برای نیروهای حزب اللهی و انقلابی بود که با بصیرت تمام از رهبری های داهیانه امام راحل (ره) و علمای نجف آباد بویژه آیت الله ایزدی حمایت می کردند. شهید صالحی از طلاب این حوزه بود که به خاطر مبارزات سیاسی و مذهبی اش علیه رژیم سفاک پهلوی توسط ساواک دستگیر شد | ||
. او پس از آزادی، دروس حوزه را تا پایان لمعتین خواند و برای خدمت عازم روستاهای دور افتاده گردید تا زلال معارف را به کام تشنگان بچشاند. مدتی نیز عازم کردستان شد و شش ماه در آن دیار به تبلیغ و ارشاد مردم پرداخت که در ادامه همین مأموریت در جاده دیواندره به اسارت مزدوران دموکرات در آمد و پس از مدتی شکنجه که به بدترین صورت انجام گرفت و منجر به قطع پاهایش گردید به شهادت رسید. از خصوصیات بارز این شهید والامقام تلاش و پشتکار و همت بلند و پاکی و صداقت و تقوای او بود.<ref>شاهدان روحانی،ص٢۴۵</ref> | . او پس از آزادی، دروس حوزه را تا پایان لمعتین خواند و برای خدمت عازم روستاهای دور افتاده گردید تا زلال معارف را به کام تشنگان بچشاند. مدتی نیز عازم کردستان شد و شش ماه در آن دیار به تبلیغ و ارشاد مردم پرداخت که در ادامه همین مأموریت در جاده دیواندره به اسارت مزدوران دموکرات در آمد و پس از مدتی شکنجه که به بدترین صورت انجام گرفت و منجر به قطع پاهایش گردید به شهادت رسید. از خصوصیات بارز این شهید والامقام تلاش و پشتکار و همت بلند و پاکی و صداقت و تقوای او بود.<ref>کتاب شاهدان روحانی،ص٢۴۵</ref> | ||
منبع | |||
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | [[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | ||
[[رده:شهدای حوزه علمیه شهرستان نجف آباد]] | [[رده:شهدای حوزه علمیه شهرستان نجف آباد]] | ||
<references /> | <references /> | ||
نسخهٔ ۲۲ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۲۶
| شهید فتح الله صالحی | |
|---|---|
| زادهٔ | ۱۳٣۵ نجف آباد |
| درگذشت/شهادت | ۴\١٢\١٣۶١ کردستان-دیواندره |
| مدفن | جنت الشهدای نجف آباد |
| محل تحصیل | مدرسه علمیه نجف آباد |
| والدین |
|
شهید فتح اللّه صالحی دوازدهم فروردین ۱۳۳۵ ، درشهرسـتان نجف آباد چشم به جهان گشود. پدرش محمدباقر و مادرش خاتون جان نام داشت. تا پایـان دوره متوسـطه درس خوانـد و دیپلم گرفت. سـپس به فراگیری علـوم دینی و حوزوی تـا (سـطح1) پرداخت. سـال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و یکم اسفند ۱۳۶۰ ، باسمت مبلغ در دیواندره به اسـارت نیروهای آمریکایی در آمـد. چهارم اسـفند ۱۳۶۱ ، بر اثر شـکنجه بـه شـهادت رسـید. اثری از پیکرش بـه دسـت نیامـد. برادرش اسماعیل نیز شهید شده است.[۱]
زندگی نامه
حوزه علمیه نجف آباد کانونی برای نیروهای حزب اللهی و انقلابی بود که با بصیرت تمام از رهبری های داهیانه امام راحل (ره) و علمای نجف آباد بویژه آیت الله ایزدی حمایت می کردند. شهید صالحی از طلاب این حوزه بود که به خاطر مبارزات سیاسی و مذهبی اش علیه رژیم سفاک پهلوی توسط ساواک دستگیر شد . او پس از آزادی، دروس حوزه را تا پایان لمعتین خواند و برای خدمت عازم روستاهای دور افتاده گردید تا زلال معارف را به کام تشنگان بچشاند. مدتی نیز عازم کردستان شد و شش ماه در آن دیار به تبلیغ و ارشاد مردم پرداخت که در ادامه همین مأموریت در جاده دیواندره به اسارت مزدوران دموکرات در آمد و پس از مدتی شکنجه که به بدترین صورت انجام گرفت و منجر به قطع پاهایش گردید به شهادت رسید. از خصوصیات بارز این شهید والامقام تلاش و پشتکار و همت بلند و پاکی و صداقت و تقوای او بود.[۲]
منبع