این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید عبدالله گوینده»
Kh1.Alizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=١٩\٠٨\١٣۶٢|مکان درگذشت=مریوان|پدر=مانده علی|تاریخ تولد=۱۳۴٣|مکان تولد=نجف آباد|از دانشگاه=مدرسه علمیه نجف آباد|مدفن=نجف آباد}} ==زندگینامه== زیبا ترین لحظه حضورش در زندگی زمانی بود که آفتاب معصومیتش در آن خانه سا...» ایجاد کرد) |
Kh1.Alizadeh (بحث | مشارکتها) (ایجاد کلی) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت= | {{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=١٢\١٢\١٣۶۵|مکان درگذشت=شلمچه-عملیات کربلای ۵|پدر=جعفر|تاریخ تولد=۱۳۴۶|مکان تولد=نجف آباد|از دانشگاه=مدرسه علمیه نجف آباد و مدرسه علمیه صدر اصفهان|مدفن=نجف آباد}} | ||
سطر ۱۶: | سطر ۱۶: | ||
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | [[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | ||
[[رده:شهدای حوزه علمیه شهرستان نجف آباد]] | [[رده:شهدای حوزه علمیه شهرستان نجف آباد]] | ||
<references /> |
نسخهٔ ۶ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۵۷
شهید عبدالله گوینده | |
---|---|
زادهٔ | ۱۳۴۶ نجف آباد |
درگذشت/شهادت | ١٢\١٢\١٣۶۵ شلمچه-عملیات کربلای ۵ |
مدفن | نجف آباد |
محل تحصیل | مدرسه علمیه نجف آباد و مدرسه علمیه صدر اصفهان |
والدین |
|
زندگینامه
زیبا ترین لحظه حضورش در زندگی زمانی بود که آفتاب معصومیتش در آن خانه ساده اما پر از صفا طلوع کرد. در نگاه مادرش قد کشید و پا به عرصه علم و دانش گذاشت تا نه تنها درس علم و دانش بلکه درس ایثار و شهادت را بیاموزد. در آن زمان که دیوارهای ظلمت فرو می ریخت او که در گذر زمان بزرگ و بزرگتر می شد، به امواج مردمی در خیابان ها پیوست و شعار آزادی خواهی سر داد. وی می دانست که معرفت مقدمه عاشقی است به همین خاطر برای آموختن این درس وارد حوزه علمیه نجف آباد شد و پس از چندی به مدرسه صدر اصفهان رفت و به مدت پنج سال مشغول فراگیری علوم دینی شد. او در حین تحصیل عزم جبهه کرد و راهی آن دیار شد .عبدالله یک سالی که در جبهه ماند فقط دوبار به مرخصی آمد. او در لشکر امام حسین(ع) خدمت می نمود، وقتی حاج حسین خرازی به شهادت رسید از فراق او بسیار بی تابی می کرد تا در گردان یا زهرا(س) در عملیات کربلای ۵ خود شربت شهادت نوشید. پیکر پاک و مطهرش چند ماهی میهمان خاک داغ و سوزان آن دیار شد و سرانجام تابوتی سبکبار بر دستان گرم مردم شهید پرور تشیع و به خاک سپرده شد.[۱]
منابع
- ↑ شاهدان روحانی،ص٢۶٧